مقام سیا:توافق هسته ای به دست می آید
هر دو طرف مسلماً خود را متعهد به نتیجه رساندن مذاکرات و حصول توافق کرده اند. در واقع در این خصوص تلاشی واقعی وجود دارد. تصور من این است که طرفین خواهند توانست به توافق دست یابند.
شهر: با نزدیک شدن به ۱۱ تیر ماه ضرب الاجل، مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ و رایزنی های این چند روزه مباحث وارد فاز حساسی شده است.
از موضوعات مورد اختلاف در این دور از مذاکرات اصرار طرف آمریکایی برای بازدید از مراکز نظامی ایران در قالب امضاء پروتکل الحاقی NPT از سوی ایران است. امری که ایران مخالفت خود را با آن اعلام داشته است.
اگرچه بر اساس پروتکل الحاقی امکان بازرسی از سایتهای نظامی هم می تواند میان آن کشور و آژانس مورد توافق قرار گیرد اما رویه آژانس نشان دهنده این بوده که مسائل فنی از رهگذر فیلتر سیاسی نگریسته شده است.
در این خصوص گفتگویی با پروفسور «پل پیلار» که سابقه ۲۸ سال حضور در سازمان سیا را داشته و برای مدتی نیز ریاست تحلیل عملیات های سازمان سیا در خلیج فارس بر عهده او بوده است داشتیم.
پروفسور پل پیلار در سال ۲۰۰۵ میلادی پس از ۲۸ سال حضور در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سازمان سیا) بازنشسته شد. آخرین پست وی در سازمان سیا افسر اطلاعات ملی در امور شرق نزدیک و جنوب آسیا بود. البته پیلار پیش از این پست مسئولیت های متعددی را در اختیار داشت که از جمله آنها می توان بر ریاست واحدهای تحلیل عملیات های سیا در شرق نزدیک، خلیج فارس و جنوب آسیا اشاره کرد. پیلار سابقه حضور در شورای امنیت ملی امریکا به عنوان یکی از اعضای اصلی آن را نیز دارد. پیلار از جمله متخصصان بنام موضوع هسته ای ایران است که آثار او مورد توجه است.
ایران با بازرسی از سایتهای نظامی و مصاحبه با دانشمندان و متخصصان هسته ای خود مخالفت کرده است. آیا این دو موضوع فراتر از تعهدات ایران در قبال پروتکل الحاقی محسوب نمی شود؟
موضوع بازرسی از سایتهای نظامی که اشاره به سایتهای هسته ای ندارد یکی از موضوعاتی است که باید در مذاکرات مورد حل و فصل قرار بگیرد. در حالی که این موضوع از موضوعات چالش برانگیز است ولی موضوعی نیست که نشود آن را حل کرد. در واقع معتقد هستم بازرسی از سایتهای غیر هسته ای موضوعی است که قابل حل و فصل است.
در خصوص مصاحبه با دانشمندان هسته ای هم اینکه ایران اساساً نگذارد مصاحبه ای با دانشمندان و متخصصان هسته ای اش شود به نظرم قابل حل وفصل است .
بازرسی از مراکز نظامی اما موضوعی دیگر است. فرمولی که در نهایت مورد توافق قرار خواهد گرفت برخی ترتیبات را در خود خواهد داشت که از جمله این ترتیبات پروتکل الحاقی خواهد بود که بر اساس آن بازرسان بین المللی ممکن است برخی از این سایتها را مورد بازرسی قرار دهند.
این بازرسی ها به منظور نمونه برداری صورت می گیرد اما این بازرسی ها فقط برای پاسخ به دلیل مشخص و موارد مشکوک و فعالیتهای مشکوکی که ممکن است وجود داشته باشد صورت می گیرد. یعنی شک و تردیدی که بر اساس آن بازرسی صورت می گیرد باید دلیل و منطقی داشته باشد. این دلیل در بحث و گفتگو در کمیسیون مربوطه در آژانس باید محرز شود و بر اساس آن است که چنین بازرسی هایی مجاز می شود.
سایر کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا و انگلستان نیز شکلی از پروتکل الحاقی را پذیرفته اند. اما اجرای پروتکل الحاقی و الزامات این پروتکل برای آنها مانند ایران نیست. چرا چنین تفاوت فاحشی وجود دارد؟
هیچ کشوری اجازه نامحدود بازرسی از سایتهای نظامی خود را نمی دهد. اما ایالات متحده بر اساس توافقنامه کنترل تسلیحات که آنرا به امضا رسانده باید اجازه بازرسی از برخی سایتهای مشخص را بر اساس این موافقتنامه بدهد. همچنین بر اساس قرادادهایی که آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در خصوص تسلیحات استراتژیک اتمی به امضا رسانده اند بازرسی از برخی سایتهای نظامی در آنها مجاز شده است.
به طور کلی آیا مطالباتی که از ایران در قالب پروتکل الحاقی وجود دارد آیا یک نظام جدید محسوب نمی شود؟
توافقی که بین ایران و گروه 1+5 منعقد خواهد شد از این حیث که عیناً و دقیقاً مثل ترتیبات و ضوابط حقوقی موجود نیست یک نظام حقوقی جدید محسوب می شود.
اما مزیت پروتکل الحاقی این است که نوعی مدل و هنجار بین المللی ایجاد می کند و کشورها بر اساس ضوابط آن عمل می کنند.
هر کشوری و نه تنها ایران که پروتکل الحاقی را به اجرا در می آورند توافق خاص خود با آژانس را در واقع منعقد می کنند. در این خصوص نوعی یکپارچگی وجود دارد.
پیش بینی شما از مذاکرات چیست؟ آیا دو طرف به رغم اختلافات موجود می توانند به توافق جامع دست یابند؟
هر دو طرف مسلماً خود را متعهد به نتیجه رساندن مذاکرات و حصول توافق کرده اند. در واقع در این خصوص تلاشی واقعی وجود دارد. تصور من این است که طرفین خواهند توانست به توافق دست یابند. تنها ممکن است کمی بیشتر از مهلت نهایی یعنی 30 ژوئن زمان برای رسیدن به توافق نیاز باشد.
در حالیکه طبق اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی «خلع سلاح هسته ای» نیز در کنار «عدم اشاعه هسته ای» ا ز اهداف آژانس به شمار می رود ولی رویه قدرتهای هسته ای تمرکز و توجه بر عدم اشاعه بوده است و نه خلع سلاح. چرا قدرتهای هسته ای سعی نمی کنند زرادخانه ها هسته ای خود را کاهش دهند و صرفا بر عدم اشاعه تأکید دارند؟
همواره سخت و دشوار بوده تا قدرتهای هسته ای بخواهند از سلاحهای هسته ای خود در مواجهه با مناقشات و تعارضات صرف نظر کنند. اما سخت و دشوارتر این است که از آنها خواسته شود تا ذخائر هسته ای خود را کمتر و کمتر کنند تا به صفر برسانند. البته در چنین شرایطی حتی فقط یک بمب هسته ای در دست یک معارض تهدید جدی تری نسبت به آنچه اکنون هست خواهد بود.
ایالات متحده امریکا و روسیه کاهش چشمگیری در ذخائر هسته ای خود داشته اند اما اینکه آنها بخواهند به سمت خلع سلاح هسته ای پیش بروند سخت و دشوار خواهد بود چرا که آنها استدلال می کنند که قدرتهای هسته ای کوچکتر تهدیدی برای آنها خواهند بود و لذا در این خصوص ریسک نمی کنند.
دیدگاه تان را بنویسید