فارس: «جورج سوروس» سرمایهدار آمریکایی که به دلیل ایفای نقش گسترده در ایجاد انقلابهای رنگی در کشورهای مختلف معروف شده، نسبت به نزدیک شدن روسیه و چین و همچنین احتمال شکلگیری جنگ جهانی سوم هشدار داد. سوروس در یادداشتی که در پایگاه «نیویورک ریویو» منتشر کرده، به مقامات آمریکایی توصیه کرده است که با افزایش همکاریها با چین، از احتمال شکلگیری اتحاد مسکو و پکن جلوگیری کنند. در بخشی از یادداشت سوروس که با عنوان «جلوگیری از وقوع جنگ جهانی، از طریق مشارکت با چین» منتشر شده، با بیان اینکه با رشد اقتصادی چین و تأسیس موسسات مالی جدید از سوی این کشور، تک قطبی موسساتی چون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول به خطر افتاده، آمده است: «مشارکت راهبردی بین ایالات متحده و چین میتواند از شکلگیری دو بلوک قدرت که ممکن است نهایتا به رویارویی نظامی با یکدیگر کشیده شوند، جلوگیری کند.» حیات اتحادیه اروپا در خطر است/شاید جنگ جهانی راه بیفتد وی در ادامه به روند شکلگیری تهدید از جانب چین و روسیه پرداخته و با اشاره به تحولات اوکراین، نوشته است: «شدت تهدید روسیه، مستقیما ناشی از ضعف اتحادیه اروپا است. اتحادیه اروپا همواره در عبور
از بحرانهای اقتصادی و سیاسی قدرتمند بوده، اما حالا نه فقط با یکی بلکه با 5 بحران روبرو است: روسیه، اوکراین، یونان، مهاجرت و همهپرسی پیشروی بریتانیا در مورد عضویت/عدم عضویت در اتحادیه اروپا، که میتواند بسیار حائز اهمیت باشد. حیات و بقای اتحادیه اروپا در خطر است.» این سرمایهدار متنفذ آمریکایی در بخش دیگری از یادداشت طولانیاش نوشته است: «دولت ایالات متحده اگر با چین وارد بازی حاصل جمع صفر شود، نه فقط سود چندانی نمیبرد، بلکه ممکن است به شدت متضرر هم شود. این اقدام ممکن است رشد چین را با خلل مواجه کند، اما در عین حال بسیار هم خطرناک خواهد بود. رئیسجمهور «ژی پینگ» شخصا مسئولیت اقتصاد و امنیت ملی را بر عهده گرفته است. اگر این اصلاحات اقتصاد محور شکست بخورد، آن وقت ممکن است که او برای متحد نگه داشتن کشور و حفظ قدرتش، به ایجاد برخی درگیریهای خارجی روی آورد.» وی افزود: «در آن صورت ممکن است که چین نه فقط از لحاظ اقتصادی، بلکه از لحاظ سیاسی و نظامی نیز خود را با روسیه همسو کند. در آن صورت، اگر یک درگیری خارجی به یک رویارویی نظامی با یکی از متحدان ایالات متحده مثلا چین منجر شود، اغراقآمیز نیست اگر بگوئیم که
در آستانه جنگ جهانی سوم قرار خواهیم گرفت.» باید به سمت همکاری با چین حرکت کرد سوروس با بیان اینکه چین همین حالا هم به سمت افزایش توان نظامی و همچنین گسترش نفوذ در دریای جنوبی چین حرکت کرده است، به توافق آمریکا و چین برای گسترش همکاری در زمینه مقابله با تغییرات آب و هوایی پرداخته و نوشته است که واشنگتن باید تلاش کند در حوزههای دیگر نیز به توافقات مشابهی با پکن دست یابد. وی نوشته است: «اگر این رویکرد را بتوان به دیگر ابعاد سیاست انرژی و حوزههای اقتصادی و مالی هم بسط داد، در آن صورت تهدید همگرایی میان چین و روسیه تا حد زیادی از چشمانداز درگیریهای جهانی حذف خواهد شد. ارزش امتحان کردنش را دارد.» او همچنین نوشته است که آمریکا باید در قبال روسیه و چین دو سیاست مجزا و متفاوت در پیش بگیرد، چراکه روسیه سیاست خود را بر استفاده از زور قائل کرده، اما چین با وجود برخی اقدامات مخالف نظر آمریکا، اما بر پیمانهایی که بسته، متعهد بوده است. وی در این مورد توصیف داد: «باید با قدرت در برابر تجاوزگری روسیه ایستاد، اما بر عکس باید چین را از طریق ارائه جایگزینهای سازنده، تشویق کرد تا از تجاوزگری نظامی خودداری کند.» وی در
پایان این یادداشت پیشنهاد کرده است که باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا زمانی که رئیسجمهور چین در ماه سپتامبر به واشنگتن سفر کرده، به پکن «پیشنهاد سخاوتمندانه» برای مشارکت راهبردی ارائه کند. عربستان بذر داعش را کاشت سوروس در بخش ابتدایی این یادداشت، گریزی هم به وضعیت خاورمیانه زده و به تشریح دلایل ناآرامی در منطقه پرداخته بود. وی در این بخش ادعاهایی تکراری در مورد نقش ایران و روسیه در سوریه و یمن مطرح کرده، در عین حال به نقش عربستان در شکلگیری گروه تروریستی داعش اعتراف کرده است. وی در این مورد نوشته است: «در فضای سیاسی، درگیریهای محلی گسترش یافته و چند برابر میشوند. اگر این درگیریها جداگانه بود، احتمالا امکان حل آنها وجود داشت، اما آنها با یکدیگر مرتبط بوده و بازندگان در یک درگیری، خود در جای دیگر درگیری ایجاد میکنند. به عنوان نمونه، بحران سوریه زمانی تشدید شد که دولت روسیه و ایران هریک به دلایل خود به کمک بشار اسد در سوریه آمدند.» سوروس افزود: «عربستان سعودی بذر مالی داعش را فراهم کرد و ایران هم در پاسخ به عربستان شورش حوثیها را در یمن کلید زد. بیبی نتانیاهو (نخستوزیر اسرائیل) هم تلاش کرده تا
کنگره را به مخالفت با پیمان هستهای که ایالات متحده در حال مذاکره بر سر آن با ایران است، وادارد. آنقدر درگیری وجود دارد که افکار عمومی بینالمللی به سختی میتواند اثری مثبت بر آن بگذارد.»
دیدگاه تان را بنویسید