مثلث اعتقادات و باورهای «داعش»
در بررسی اعتقادات و باورهای گروه تروریستی «داعش» آنچه بیش از هرچیز جلب توجه میکند، حاکمیت 3 ویژگی «سودجویی - تزلزل - تناقض» براین باورها و اعتقادات است.
در جدیدترین افشاگریهای صورت گرفته توسط 3 عضو داعش که پایگاه «احرار الحجاز» آن را منتشر کرد، اطلاعات مهمی از وصعیت داخلی حاکم بر این گروه ارائه میشود که تصویری کاملا متفاوت با آنچه از آن در رسانهها پخش میشود، را ترسیم میکند.
ماجرا از آنجا شروع میشود که تحولات داخلی داعش «ابو هریره» جوان 22 ساله لیبیایی را به ستوه میآورد، بنابراین تصمیم میگیرد، از جوان بحرینی 31 سالهای که یکی از 3 سرکرده شرعی داعش در منطقه فعالیتش بود، سوال کند: اگر همچنان بر موضعش مبنی بر تکفیر «ایمن الظواهری»، سرکرده القاعده باقی بماند، چه رخ میدهد، چون هدف او و بسیاری از اعضا که به داعش پیوستهاند، مبارزه با القاعده است.
همین جمله کافی بود تا طومار زندگی ابو هریره و بسیاری از عناصر داعش که اعتقاد و باوری مشابه وی داشتند، پیچیده و دستور بازداشت وی صادر شود. اما او این شانس را داشت که از زندانهای مخوف داعش فرار کند.
وی به همراه 4 عضو دیگر داعش که موفق به فرار از زندان شده بودند، قرار بود، پس گذراندن دورههای آموزشی و مذهبی لازم به مسئولان شرعی آینده داعش تبدیل شوند.
آنچه در ادامه میآید، شرحی از ساختار اعتقادی و باورهای دینی و میزان پایبندی داعش به آنها براساس نقل قولهای این اعضای فراری داعش است.
برداشتهای شخصی از دین
عدم مطابقت گفتار و عمل مهمترین دلیل روی گردانی افراد از داعش بیان و تاکید شده که این گروه هرآنچه را میپذیرد، برحق میداند و هرآنچه برخلاف دیدگاههایش باشد، باطل است و چون معیاری برای حق و باطل گروه نیست، پس اتفاق نظری میان اعضای آن هم نیست.
این موضوع موجب شده است، هر روز بر دامنه اختلافات داخلی افزوده میشود، به نحوی که در این اواخر شاهد جدایی و فرار تعداد زیادی از اعضای تونسی، لیبیایی، الجزایری و کویتی داعش بودیم.
همچنین برای اولین بار مشاهده شد که عناصر ساده گروه با سرکردگان و مسئولان شرعی آن درباره شرایط جنگ با دشمنان، کشتن آنها و تقسیم غنایم بحث و مناقشه کنند و این موضوع را به چالشی جدی برای داعش تبدیل کنند.
سوء استفاده از مردم
سوء استفاده سرکردگان میدانی و مسئولان شرع داعش از ساکنان مناطق تحت تصرف این گروه از جمله در روستاها و طی فصل تابستان که روستائیان در روستاها و دیگر مناطق استانهای دیرالزور و رقه از بیآبی رنج میبرند، به عامل تضعیف داعش بخصوص در شرق سوریه تبدیل شد.
با اینکه سرکردگان میدانی و مسئولان شرعی داعش از وضع معیشتی سخت ساکنان مناطق تحت تصرف این گروه مطلع بودند، با این حال به مشکلات آنها اهمیت نمیدادند و تنها درپی تامین منافع و سود خود بودند، بخصوص مسئولان شرعی که هر روز فتوای جدیدی به سلیقه خود صادر میکردند.
همین موجب شد، ماهیت واقعی داعش برملا و بسیاری از ساکنان مناطق تحت تصرف این گروه، از داعش روی گردان شوند و ندای هواداری از نظام سوریه را سر دهند، در این میان آنچه شرایط را بر داعش دشوارتر کرد، آغاز حملات ائتلاف بین المللی علیه مواضعش در عراق و سوریه بود.
شرایط پیش آمده باعث شده بود، عناصری که با خانوادهاشان به داعش پیوسته بودند، را از کرده خود پشیمان کند، چون اختلاف بر سر موضوعات و قضایای عادی نبود، بلکه اصول و مبادی اعتقادی داعش را شامل میشد.
بزرگترین ضربه در اینباره به انتحاریها خورده بود که جان بر کف به داعش ملحق شده بودند و برای از پیش رو برداشتن دشمنان منتظر یک اشاره بودند، اما واقعیتهای جاری در گروه به آنها ثابت کرد، داعش نیز همانند دیگر گروههای مسلح است و هیچ تفاوتی با آنها ندارد.
فتواهایی که مرگ و جدایی صدها داعشی را درپی داشت
مشکل داعش تنها صدور فتوا براساس امیال و منافع شخصی مسئولان شرعی این گروه نبود، بلکه مشکل بزرگتر در لغو فتواها نمود پیدا میکرد، موضوعی که کشته شدن صدها نفر از عناصر و حتی کادرهای فرماندهی داعش را بدلیل تناقضات پیش آمده درپی داشت.
علاوه براینکه بسیاری از عناصر داعش برخی از فتواها را نمیپذیرفتند، مانند لغو فتوای تکفیر الظواهری و به تبع آن «جبهه النصره» که موجب اعدام بسیاری از معترضان به آن شد.
این اعدامها زنگ خطری برای دیگر عناصر گروه شد، تا داعش با پدیده جدیدی به نام جدایی و فرار اعضای خود مواجه شود.
نظام آموزشی داعش
عناصری که به داعش ملحق میشوند، باید دورههای آموزشی اعتقادی مخصوص این گروه را سپری کنند. اولین دورهها آموزش اصول دین را دربرمیگیرد و مهمترین اصولی که در بطن اصول دین به فرد القا میشود، 2 اصل «من همیشه بر حقم» و «هیچ بخششی برای فرد مشرک وجود ندارد» است.
برای اینکه این اصول به باورهای افراد تبدیل شود، کتابهای تالیف شده هیات «تحقیق و فتوا» نیز در اختیار اعضای جدید قرار داده میشود تا نه تنها آنها را مطالعه که ملکه ذهن خود کنند.
مهمترین اصلی که این کتابها به اعضای جدید یاد میدهند، این است که «عذر و بهانهای برای ندانستن (جهالت) وجود ندارد»، بویژه اگر اصول و مبادی توحید مرتبط باشند. این کتابها بگونهای تالیف شدهاند که از خوانندگان خود، افرادی بیاراده میسازند تا بیچون و چرا در اختیار گروه و فرمانبر آن باشند.
سر درگمی در آموزهها
از دیگر چالشهای بزرگ و مهمی که عناصر داعش بخصوص در این اواخر با آن مواجه شدند و ضربه بزرگی به پیکره این گروه تکفیری وارد کرد، تغییر برخی از اصول و باورهای داعش بود، بعنوان مثال در حالیکه داعش در ابتدا این باور را در ذهن آنها نشانده بود که القاعده و النصره مرتد و کافر هستند و خون آنها مباح است، پس از حادثه ترور «ابو خالد السوری»، از سرکردگان برجسته القاعده که داعش به انجام آن متهم شده بود، گروه تکفیر القاعده و النصره را لغو و با این دو گروه را تحریم کرد، تصمیمی که با اعتراض و مخالفت بسیاری از اعضای داعش مواجه شد و سرآغاز موجی از نافرمانیها شد.
در حالیکه کادرهای داعش تلاش داشتند، از دشمنی گروههای مسلح دیگر با گروه بکاهند، با موجی از نافرمانیها مواجه شدند که پیش از آن در صفوف داعش مشاهده نشده بود.
این موضوع آنها را واداشت، فرمان بازداشت و به زندان افکندن متخلفان چه در سوریه و چه در عراق را صادر کنند تا درپی آن دستور ممنوعیت بازخواست فرماندهان درباره میزان و اندازه غنیمتها و مجازات متخلفان که تا «مثله کردن» (پوست کندن زنده زنده) هم میرسید، صادر شود.
رهاورد این دستورات دامن زده شدن و تعمیق بیش از پیش اختلافات و افزوده شدن بر میزان اعتراضات در صفوف داعش بود.
بحران گریبانگیر داعش میشود
نافرمانی داخلی، شکست در جبهههای متعدد در قبال ارتش سوریه، افزایش روی گردانیهای مردمی، تشکیل شوراهای بیداری در عراق و آغاز مبارزه آنها با داعش، تشدید حملات النصره و دیگر گروههای تکفیری بر داعش و شکلگیری ایده تشکیل ائتلاف بین المللی ضد داعش، این گروه تکفیری را وارد بحرانی بزرگ کرد که پیامد آن تضعیف داعش بود.
بهمین دلیل داعش چاره را در آن دید که از یکسو با النصره جهت برقراری آتشبس وارد مذاکره شود و از سوی دیگر به سرکوب مخالفان و معارضان در داخل بویژه عناصری که در سوریه و از جمله در استان دیر الزور فعالیت میکردند، اقدام کند و در این راستا حتی تهدید کرد که متخلفان را اعدام خواهد کرد.
سرکرده داعش در ریف دمشق از جمله عناصر این گروه تکفیری بود که بدلیل تخلف از دستورات صادر شده، اعدام شد. پس از آن داعش ترفند بکار گیری جاسوسان را پیاده کرد تا خیلی زود مزدوران و جاسوسان میان اعضای گروه پراکنده شود و کوچکترین اعتراضهای را در سریعترین وقت ممکن به گوش کادرهای بالا برسانند.
حضور جاسوسهای البغدادی شرایط ناامنی در صفوف داعش ایجاد کرد، بگونهای که اعضای گروه حتی از گفتگو با یکدیگر بیم داشتند و میترسیدند، مبادا توسط فردی که در کنار وی درحال جنگ هستند، کشته شوند.
فروپاشی باورها و برملا شدن ماهیت واقعی داعش
این شرایط موجب شد، ماهیت واقعی داعش برای اعضایش برملا شود و در پی آن صدها تروریست تکفیری که تحت عنوان «جهاد» به این گروه ملحق شده بودند، از آن روی گردان شوند و راه جدا شدن از گروه و بازگشت به کشورهایشان را پیش گیرند، در این بین بودند، کسانیکه موفق به فرار میشدند و همچنین بودند، افرادی که توسط داعش دستگیر و اعدام میشدند تا باورهای اعضای گروه به آن بیش از پیش متزلزل شود.
دیدگاه تان را بنویسید