نظر تحلیلپردازآمریکایی ازسخنان رهبرانقلاب
من حدود 81 سال سن دارم و انقلاب ایران در سال 1979 و حوادثی که منجر به انقلاب ایران شد را به یاد می آورم. به نظر نمی رسد که سن من قد دهد که روزی را ببینم که روابط امریکا و ایران عادی شده باشد! دلیل آن این است که رفتار واشنگتن چنین امری را میسر نمی سازد.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار وزیر و مسئولان آموزش و پرورش و جمع زیادی از معلمان سراسر کشور با اشاره به تهدیدهای اخیر مقامات رسمی آمریکا همزمان با برگزاری مذاکرات هسته ای تأکید کردند: من موافق مذاکره زیر شبحِ تهدید نیستم. مسئولان سیاست خارجی و مذاکره کنندگان باید خطوط قرمز و اصلی را به دقت رعایت کنند و همزمان با ادامه مذاکرات، باید از عظمت و هیبت ملت ایران نیز دفاع کنند و زیر بار هیچ تحمیل، زور، تحقیر و تهدیدی نروند.
در خصوص این موضوع "شهر" گفتگوی کوتاهی با «استفن لندمن» نظریه پرداز آمریکایی صورت داده که در ادامه از نظر می گذرد. استفن لندمن از منتقدان جدی سیاست های غرب به ویژه آمریکا است و دانش آموخته دانشگاه هاروارد است. وی همچنین در دانشگاه پنسیلوانیا در رشته MBA فارغ التحصیل شده است. از جمله آثار منتشر شده او عبارتند از "باتلاق عراق"، " چگونه وال استریت آمریکا را سر کیسه کرد" و "تسخیر بانکداران".
ایالات متحده آمریکا در حالی که در حال مذاکره با ایران در خصوص برنامه هسته ای ایران است، در عین حال بر اقدام نظامی نیز تأکید می کند. چرا این کشور در عین دیپلماسی، ابزار جنگ و تهدید را کنار نمی گذارد؟ آیا این با منطق دیپلماسی سازگار است؟
همه جهانیان می دانند که برنامه هسته ای ایران صلح آمیز است. همه می دانند که برنامه هسته ای ایران ابعاد نظامی ندارد و این برنامه به گونه ای است که به سوی مقاصد نظامی نیز حرکت نمی کند.
سازمان موساد اسرائیل و 16 نهاد و سازمان اطلاعاتی آمریکا نیز بر این موضوع صحه گذاشته اند. گفتگوهای 1+5 با ایران در مورد تهدیدهایی که اصلاً وجود ندارند موضوعی است که واشنگتن از رهگذر آن اهداف بلندمدت خود را پیگیری کند. هدف این است که حکومت مستقل ایران را براندازد و حکومتی را در این کشور جایگزین کند که تحت کنترل آمریکا باشد.
این امری مضحک و البته دردناک است که آمریکا در عین اینکه با ایران در حال مذاکره برای حل مسأله هسته ای خود ساخته است و راه دیپلماسی را پیش گرفته، از سوی دیگر تلاش دارد تا حکومت این کشور را تغییر دهد. در واقع این کنش و رفتار خصمانه دولتمردان این کشور شبیه رفتار هیتلر است.
این موضوع نشان از این دارد که باید به آمریکا شک داشت و نباید به این کشور اعتماد کرد. بر این اساس تعاملات و مراودات این کشور از روی دو رویی است و این کشور در مراودات خود از استانداردهای دوگانه بهره می گیرد.
به هر حال ممکن است توافق جامع تا آخر ماه ژوئن حاصل شود و همین موضوع زمینه ای برای عادی سازی روابط دو کشور شود. نظر شما چیست؟
ممکن است در 30 ژوئن در خصوص موضوع هسته ای ایران توافقی حاصل شود اما آنچه که باید به آن توجه داشت این است که تا زمانی که سیاست آمریکا تغییر نکند، نمی توان به روابط با این کشور نگاه خوشبینانه داشت.
آمریکایی ها آشکارا هر توافقی را نقض می کنند. تاریخ این کشور نشان می دهد که ایالات متحده آمریکا توافقنامه ها، قراردادها و موافقتنامه هایی که توسط خود این کشور مورد موافقت قرار گرفته نقض شده است.
آمریکایی های بومی خوب می دانند که چگونه در این کشور نسل کشی رخ داده است.
رهبر معظم ایران آیت الله سید علی خامنه ای اخیراً تصریح کرده اند که ایران حاضر به مذاکره تحت شرایط تهدید نیست. به نظر شما این موضوع چه پیامی برای آمریکایی ها دارد؟
آیت الله سید علی خامنه ای تصریح کرده اند که واشنگتن یا با حسن نیت مذاکره کند یا هرگز مذاکره نکند. اما در عین حال ایشان به خوبی می دانند که این امر نشدنی است؛ یعنی آمریکا با حسن نیت مذاکره نمی کند. باید توجه داشت که آمریکا هیچ گاه با حسن نیت مذاکره نمی کند. این کشور فقط سعی دارد تمام امتیازات موجود را بگیرد و از سوی دیگر امتیازی ندهد.
معنای توافق خوب از نظر آنها این است که توافقی غیر مشروط صورت گیرد و طرف مقابل امتیازات لازم را بدهد. اما این چیزی نیست که ایران تن به آن دهد و هرگز تن به چنین توافقی نخواهد داد.
پیش بینی شما از مذاکرات ایران و گروه 1+5 چیست؟ آیا دو طرف به توافق نهایی و جامع می توانند دست یابند؟
از نظر من آنچه در 30 ژوئن مورد توافق قرار گیرد می تواند توسط آمریکا نقض شود. آمریکا توافق را نقض می کند و در مقابل ایران را سرزنش خواهد کرد که به تعهداتش عمل نکرده است. این رویه آمریکا بوده و امری تازه و جدیدی نیست.
آیا تصور می کنید بعد از توافق احتمالی هسته ای میان ایران و گروه 1+5 روابط ایران و آمریکا در مسیر عادی سازی قرار بگیرد؟
من حدود 81 سال سن دارم و انقلاب ایران در سال 1979 و حوادثی که منجر به انقلاب ایران شد را به یاد می آورم. به نظر نمی رسد که سن من قد دهد که روزی را ببینم که روابط امریکا و ایران عادی شده باشد! دلیل آن این است که رفتار واشنگتن چنین امری را میسر نمی سازد.
به جای عادی سازی روابط، بیشتر هراس من این است که آمریکا جنگی را به ایران تحمیل کند و جنگی را علیه ایران آغاز کند.
دیدگاه تان را بنویسید