انصارالله :جنایات عربستان بی پاسخ نمیماند
سخنگوی جنبش انصارالله یمن تصریح کرد : جنایات سعودی علیه ملت یمن هرگز بدون پاسخ نخواهد ماند و تدابیر مربوط به پاسخ به شکل دقیق و با گام های حساب شده، در حال انجام است.
عبدالسلام در خصوص واکنش انصارالله به تجاوزات سعودی گفت تدابیر به شکل دقیق و مرتب و گام های هدفمند و حساب شده در حال انجام است و با گام های زمان بندی از نظر کمی و کیفی بررسی می شود و ما حجم خشم و انزجار مردم یمن از تجاوز و تاکید آنها بر لزوم دادن پاسخ به این تجاوز را درک می کنیم و به همین سبب،موضع ارزشمند و شجاعانه ملت، توان ما را برای فعالیت و کار جدی افزایش می دهد.
قطعنامه اخیر شورای امنیت را چگونه ارزیابی می کنید و آیا بر تغییر این موضع در آینده به ویژه با توجه به این که شورای امنیت طی ساعات آینده درصدد برگزاری نشست جدید است، حساب باز کرده اید؟
محمد عبدالسلام : بدیهی است که شورای امنیت به حمایت از قربانی، آشکارا از جلاد حمایت کرد و موضع و دیدگاه سعودی را پذیرفت. پایه و اساس شورای امنیت حفظ منافع کشورهایی است که با هر بحران یا مشکلی در جهان بر اساس منافع ملی و خاص خود تعامل می کنند و این مساله برای همه جهان آشکار است، شورای امنیت حتی یک روز صحنه ای برای عدالت یا فعالیت در این راستا نبوده است و شواهد آن قدر زیاد است که نمی توان یادآوری کرد.
ىر خصوص ىرخواست ها برای گفت و گو ما در بیانیه روشنی تاکید کردیم که گفت و گو درخواست اساسی است که در تمام مشکلاتی که بحران یمن چه در گذشته یا اکنون با آن روبرو است، مطرح می شود، متجاوزان در حالی به یمن حمله کردند که آقای جمال بن عمر فرستاده سازمان ملل متحد در صنعاء بود و تنها چند روز پس از تجاوز، یمن را ترک کرد.
ما همچنین تاکید کردیم که تمام مسائلی که بیانیه شورای امنیت مطرح کرده است، در چارچوب گفت و گو و نه در هیچ چارچوب دیگر، قابل بررسی و حل و فصل است،هنگامی که این قطعنامه می گوید عقب نشینی از شهرها و توقف جنگ، باید بگویم، جنگ را که ما اعلام نکرده ایم و به راه نینداخته ایم،بلکه دشمن سعودی با همپیمانی آمریکا، جنگ را به راه انداخته است، مشکل یمن با عناصر القاعده است و سید عبدالملک الحوثی،در سخنان اخیرش به آن اشاره کرد. همچنین به نحوه حل مشکلات جنوب پرداخت و از راه حل عادلانه ای که حقوق جنوبی ها را حمایت می کند،سخن گفت.
به همین سبب، هر مشکلی در خصوص قدرت و پر کردن خلاء و دیگر مسائل امنیتی و کمیته انقلاب و مردمی در صورت توافق همه یمنی ها درباره دولتی که همه قشرهای ملت در آن مشارکت کرده و به مسئولیت خود عمل کنند،حل خواهد شد.
بنابراین ما هرگز از قطعنامه شورای امنیت غافلگیر نشدیم، زیرا این قطعنامه مبتنی بر منطق و عدالت نیست، زیرا وقتی از به کارگیری کودکان سخن می گوید، این شورا خوب می داند که تجاوز سعودی آمریکایی،صدها کودک را به خاک و خون کشیده است و میلیون ها کودک را محاصره کرده و تمام ملت را هدف قرار داده است.
نام جنگ از توفان قاطعیت به بازگرداندن امید تغییر کرده است، دلایل این تغییر چیست، آیا به انصارالله مرتبط است؟
عبدالسلام : این به دشمن مربوط است و دشمن تمام پیامدهای تجاوز را باید برعهده بگیرد، ما با تجاوز مستقیمی روبرو هستیم که نام یا ویژگی آن برایمان مهم نیست،زیرا در نهایت، یک تجاوز وحشیانه و محاصره ظالمانه است و انصارالله در هیچ یک از تدابیر سیاسی این مساله نقشی ندارد و به وضوح اعلام کرده است این جنگ ادامه دارد و هدف از آن تلاش برای توجیه شکست است و به همین سبب،ما به همراه ارتش،نیروهای امنیتی و کمیته های مردمی در حال رویارویی با این تجاوز هستیم.
ما همچنان به فعالیت جدی و گسترده برای بازداشتن متجاوزان و جنگ افروزان به یمن و خاک و کرامت و مردم آن ادامه می دهیم.
با وجود اعلام "بازگرداندن امید" عملیات نظامی همچنان ادامه دارد و یمن همچنان تحت محاصره است با این حال شما تاکید کردید همچنان از گفت و گو حمایت می کنید و خواهان ادامه آن هستید،آیا معنایش این است که شما با انجام گفت و گوی داخلی یا خارجی موافق هستید، و تجاوز به یمن ارتباطی به گفت و گو ندارد یا پذیرش گفت و گو از سوی شما شروطی دارد؟
عبدالسلام : ما معتقدیم گفت و گو بهترین و تنهاترین راه برای رسیدن به راه حل های سیاسی است و این یک اصل روشن است که ما بارها آن را اعلام و تکرار کرده ایم،گفت و گو با گروه های سیاسی تا بحران سیاسی حل و فصل شود و ترجیح می دهیم که گفت و گو در داخل باشد، اما در صورتی که اقتضا کرد این گفت و گو در خارج به دلایل منطقی و موجهی انجام شود، در آن صورت، قطعا چنین گفت و گویی به یک کشور بی طرف نیاز دارد تا در آن برگزار شود.
از نظر شما آیا این ادعای سعودی که از توافق عربی در تجاوز خود به یمن سخن می گوید،درست است؟
عبدالسلام : خیر این که می گویند توافق عربی وجود دارد،درست نیست،توصیف درستی نیست، این جنگ یک جنگ صرفا سعودی، آمریکایی و صهیونیستی است و دشمن سعودی فقط تلاش می کند به جنگ خود پوشش یا عنوان عربی بدهد. حتی طرف هایی که می گویند در ائتلاف مشارکت دارند، در واقع خواهان و حامی راه حل های سیاسی هستند. بسیاری از واقعیت ها نشان می دهد که این جنگ یک جنگ سعودی آمریکایی است، ممکن است برخی طرف ها در نتیجه فشارهایی که بر آنها وارد می شود، اقدامی انجام دهند، اما این مشارکت ها صرفا نمادین است.
در هر حال،کشورهای عربی و اسلامی و کشورهای جهان مخالف جنگ و حامی راه حل های سیاسی بسیار بیشتر از طرفداران این جنگ هستند.
بهترین دلیل در این زمینه(مخالفت با جنگ)،افزایش مخالفت ها با این تجاوز در بسیاری از کشورها حتی در کشورهایی است که دولت هایشان از تجاوز حمایت کردند، اما افکارعمومی با قاطعیت،مخالفت خود را با جنگ اعلام کرده است،این جنگ،یک جنگ سیاسی است که هدف از آن تسلیم کردن یمن و یمنی ها در برابر زورگویی و سلطه گری و قلدرمآبی آل سعود است، این جنگ، جنگ عربی نیست، تمام افکارعمومی عرب می دانند که نبرد آنها،صرفا با دشمن صهیونیستی است نه با ملت یمن، ملت یمن هرگز ضرری به اعراب نرسانده است، بلکه اصل اعراب است و مواضع عربی ملی در مسائل مختلف امت از یمن صورت گرفته است.
سی و سه روز از جنگ سعودی آمریکایی علیه یمن می گذرد،جنگی که ارتش، نهادهای دولتی،مناطق مسکونی،بیمارستان ها، تاسیسات برق،نیروگاه های سوخت و بسیاری از مناطق را هدف قرار داده که تا کنون هزاران شهید و زخمی به جا گذاشته است و ما همچنان شاهد هیچ واکنش و پاسخی به این تجاوزات از سوی شما نبوده ایم، ملت یمن می پرسند چرا پاسخی به این تجاوزات داده نمی شود؟ آیا سکوت ادامه خواهد یافت؟
عبدالسلام : تجاوز سعودی آمریکایی،اهداف فراوانی دارد، معتقدم که ملت با ارتش،نیروهای امنیتی و کمیته های مردمی توانسته اند با این جنگ فراگیر مقابله کنند و بسیاری از اهدافش را با شکست روبرو کرده و از مراحل مختلف و دشوار آن عبور کرده اند که قطعا این نتیجه یک تلاش بی وقفه و گسترده چه در سطح جبهه داخلی در رویارویی با عناصر القاعده یا در سطح مخالفت قاطع مردمی با تجاوز و جنایات هولناکی که در این جنگ رخ داده یا در سطح ملی نهادهای امنیتی و نظامی بوده است.
مشخص شده است که این برنامه ریزی های دقیق و تلاش های طولانی، نتیجه واضحی داشته و سبب سردرگمی دشمن شده است که طول نکشید گزینه هایش را تغییر داد. در هر حال، سید(عبدالملک الحوثی) در سخنانی اخیرش تاکید کرد که ملت واکنش نشان خواهد داد. موضع ارتش و نیروهای امنیتی هم این چنین بوده که بارها از زبان سخنگوی ارتش اعلام شده که همه،پاسخ این تجاوز را خواهند داد و دشمن هم این را می داند. جنایات هولناکی که علیه ملت یمن رخ داد و حمله به زیر ساخت ها و تحمیل محاصره و کشتار خودسرانه نمی توان بدون پاسخ باقی بماند یا نادیده گرفته شود.
خون مردم یمن، ارزان و بی ارزش نیست و آن را نمی توان با هیچ چیزی قیمت گذاری کرد،هیچ یک از مردم یمن هم آن را نمی پذیرد به همین سبب، دشمن جنگ را به راه انداخت و به ملت یمن گستاخی کرد تا آن را بدون هرگونه توجیهی و مشروعیتی اعلام کند، دشمن باید مسئولیت تمام پیامدهای این تجاوزش را بپذیرد،تا زمانی که جنگ را اعلام و آغاز کرد، قطعا نمی تواند جنگ را مدیریت کند، همچنانکه از گام های اول دشمن مشخص است.
تدابیر به شکل دقیق و مرتب و با گام های هدفمند و برنامه ریزی شده ادامه دارد،ما حجم خشم و نارضایتی مردمی را از این تجاوز و تاکید مردم بر واکنش به این تجاوزات را درک می کنیم به همین سبب به ملت یمن می گوییم که ما هرگز این تجاوز را قبول نداریم و از آن راضی نیستیم و هرگز امروز به ویژه با توجه به حمایت های مردمی و ایستادگی و اقتدار و ایستادگی با وجود مصایب و دردها به اذن و یاری خدا و با ادامه ایستادگی و تلاش همه،ملت آزاد و سخاوتمند یمن، پیروزی بر متجاوزان و قاتلان و جنایتکاران را محقق خواهد کرد.
عربستان سعودی به بهانه این که، خطر از سوی انصارالله، مکه و مدینه را تهدید می کند، برای کمک گرفتن از ارتش های کشورهای اسلامی و عربی تلاش می کند، پیام شما به کشورهای اسلامی و عربی چیست؟
عبدالسلام : این دشمن، دچار سردرگمی فراوانی در توجیه تراشی هایش شده است، یک بار به خاطر آن چه مشروعیت می خواند و بار دیگر به خاطر حمایت از خود در برابر تهدیدها و یک بار برای حمایت از مکه و مدینه، یک بار به خاطر امنیت ملی عربی و یک بار برای مقابله با نفوذ ایران و یک بار به خاطر حمایت از منافع مشترک و گذرگاه های استراتژیک، تجاوز خود را توجیه می کند ، در تمام این بهانه ها،دروغ و ساختگی بودن آن روز به روز آشکارتر می شود و این که هدف از این جنگ،به زانودرآوردن و تسلیم کردن ملت یمن در برابر دستورات سعودی است، گویی سعودی قیم ما است در حالی که هرگز به نفع یمن نیست، زیرا عربستان چه در گذشته و اکنون هیچ اقدامی به نفع ملت یمن انجام نداده است.
به همین سبب ما معتقدیم صهیونیست هایی که از تجاوز استقبال و پشتیبانی کردند و آمریکایی ها که مشارکت خود را با حمایت نظامی کامل از سعودی اعلام کردند،در جایگاهی نیستند که خود را مدفع مقدسات امت اسلام اعلام کنند.
نکته دیگر این که،کدام خطر مقدسات امت را تهدید می کند، یمنی های مسلمان به کعبه مشرف می شوند و در اطراف بیت الله الحرام طواف می کنند و قرآن کریم را قرائت کرده و به آیات الهی که در بیت الحرام و اماکن مقدس قرائت می شوند،گوش فرا می دهند، بنابراین،چنین بهانه و توجیهی از سوی عربستان کاملا شکست خورده است،زیرا مسلمانی یمنی ها و عشق و علاقه به مقدساتشان از آنها شدیدتر است و آنها با تمام وجودشان از مقدسات حمایت خواهند کرد، ملت یمن،ملت مسلمانی است که مکه یا مدینه را نمادی از مقدساتش می داند و خداوند هم می گوید ""ذَٰلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ".
بر عکس این صهیونیست ها هستند که از اعراب می خواهند دولت یهودی را که یکی از مقدسات اسلام را اشغال کرده و نسبت به مدینه و مکه طمع ورزی تاریخی دارد،بپذیرند و همچنان همین صهیونیست ها، خطر واقعی برای امت و مقدسات آن هستند،بنابراین نظام سعودی در بهانه تراشی و آوردن توجیه برای جنگ شکست خورده است.
نظام سعودی هیچ توجیهی که مردم عربستان یا ملت های امت در خصوص کمک گرفتن این رژیم از ارتش های دیگر بپذیرند، ندارد جز این بهانه هایی که نادرست بودن آن برای همه آشکار شده است.
بن عمر(فرستاده بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد که استعفا کرد) از نظارت بر مذاکرات میان گروه های سیاسی استعفا کرد،نظر شما علت استعفای وی در این شرایط چیست به ویژه این که برخی می گویند سبب تغییر بن عمر این بود که وی به انصارالله برای ورود به استان ها،پوشش سیاسی بین المللی داد؟
عبدالسلام : بن عمر از همان روز نخست آغاز ماموریتش در یمن، در معرض انتقادهای طرف های سیاسی قرار گرفت و ما معتقدیم که بن عمر روند سیاسی یمن را درک کرده بود و بسیاری از ایستگاه های آن را همراهی کرد و بعید نیست که استعفایش ناشی از فشارهای سعودی و دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باشد، نه به این خاطر که بن عمر نظام سعودی تحمل نمی کند که ببیند فردی نظری بر خلافش بگوید یا موضعی که هماهنگ با این رژیم نیست، اتخاذ کند،ما معتقدیم که بن عمر در معرض فشارهایی قرار گرفت تا جنگ علیه یمن را بپذیرد و به آن مشروعیت ببخشد، به طور کلی، استعفا به خودش مربوط است و بر اساس آن چه خود گفته، به درخواست خودش، استعفا کرده است. موضع شما در خصوص تعیین بحاح(تعیین به عنوان معاون عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری)و اظهارات اخیرش چیست؟
عبدالسلام : انتخاب بحاح به عنوان نخست وزیر نتیجه توافق نامه صلح و مشارکت بود و باید در هر وضعیت و شرایطی،به این توافق پایبند باشد، به طور کلی، چنین موضعی از سوی وی عجیب نیست،زیرا عربستان سعودی در به شکست کشاندن دولت وی در اجرای مشارکت واقعی به خاطر اعتراض به طیف های مختلف روند سیاسی دست داشت.
حمایت بحاح از تجاوز قطعا یک موضع کاملا اشتباه است،زیرا تجاوز امروز علیه یمن، همه یمنی ها را بدون استثنا هدف قرار داده است.
شما می گویید که برای مبارزه با القاعده وارد جنوب یمن شدید،برخی از ساکنان جنوب معتقدند شما برای اشغال جنوب آمده اید، شما چه تضمینی به مردم جنوب می دهید تا مطمئن شوند ورود شما صرفا و فقط به خاطر مبارزه با القاعده بوده است؟
عبدالسلام : ایجاد مشکل در جنوب هرگز از نظر سیاسی، نظامی و اجتماعی به نفع ما نیست، این مساله ای است که ما نتایجش را می دانیم، ولی ما در مقابل دو گزینه قرار داشتیم یا اجازه دهیم هادی به فعالیت تجاوزکارانه اش به همراه القاعده ادامه دهد و برای مقابله با هر کس مخالفش است یا به عملکردش اعتراض دارد،دست به تحرک بزند، همانند آن چه در لحج رخ داد و به آستانه شهر تعز رسیده بود،یا این که با این چالش مقابله کنیم. زیرا مردم جنوب توان توقف فعالیت هادی و تجاوزاتش را ندارند، مشکل القاعده هم همینطور است، سید(عبدالملک الحوثی) در سخنان اخیر و پیش از آن تاکید کرده بود که جنوبی ها در مشکل موجود، هدف نیستند، بلکه عناصر القاعده هدف هستند.
اما این که طرف مقابل، وجود القاعده را انکار می کند، مثل کسی است که خورشید را در روز روشن انکار کند، القاعده ای که به اردوگاه ها و لشکرها حمله می کرد و بر شهرها و استان ها مسلط می شد، کجا رفت؟
عبدالسلام : امروز می بینیم که مواضع القاعده در رسانه ها به شکل واضح و آشکاری اعلام نمی شود، اما در میدان،القاعده تحت پوششی فعالیت می کند که حامیانش ایجاد می کنند،همین وضعی که ما در مناطق دیگری خارج از یمن هم وجود دارد.
به همین سبب، مقابله با القاعده یک درخواست ملی اساسی و ضروری است، حتی اگر طرفی وجود داشته باشد که قادر به حمایت از جامعه در برابر تجاوزات تحت هر عنوان طایفه ای یا مناطقی یا تحرک برای تجاوز به مناطق دیگر باشد، چه نفعی در مشکل آفرینی در جنوب دارد؟
احزاب و گروه های سیاسی در سایه این جنگ ظالمانه علیه ملت یمن، چه مواضعی باید اتخاذ کنند؟
عبدالسلام : تجاوز ظالمانه علیه یمن، یک گروه یا طرف خاصی را هدف قرار نداده است، ثابت شده است که این جنگ، همه را بدون استثنا هدف قرار داده است و هر کس گمان کند که حمایت از جنگ یا توجیه یا پذیرفتن آن، فرصتی برایش ایجاد خواهد کرد تا دستاوردهای سیاسی در آینده به دست آورد،کاملا در اشتباه است.
زیرا اشغال و استقبال از متجاوزان را هیچ ملتی فطرتا نمی پذیرد، علاوه بر موضع ضروری و حکیمانه،ما بسیاری از احزاب سیاسی و گروه های مردمی را که در یک موضع ملی علیه تجاوز به یمن موضع گیری و مخالفت کرده اند، مورد تقدیر قرار می دهیم، این موضع درست است،هر چند اختلاف نظر سیاسی در میان خودمان یک مساله داخلی است، اما پذیرفتن تجاوز یا درخواست از خارج برای تجاوز از سوی هر طرفی،مردود و فاقد مشروعیت است، به همین سبب اکثریت گروه های سیاسی و مردمی با قدرت و قاطعیت، این تجاوز را رد کرده و علیه آن موضع گرفته اند.
نقش علما را در بسیج عمومی برای دفع تجاوز سعودی آمریکایی چگونه ارزیابی می کنید؟
عبدالسلام : علما نقش مهمی دارند و موضع آنها در مخالفت با جنگ، تاثیر شگرف و زیادی بر جامعه دارد،این موضع آنها منسجم و هماهنگ با فرهنگ قرآن کریم است. آنچه علمای امت و مصلحان آن باید انجام دهند، راهنمایی و ارشاد بندگان به آن چه، عزت و کرامتشان در آن است و همچنین دعوت به مقابله با چالش ها و پناه بردن به خداوند است نه تسلیم و سازش در برابر آمریکایی ها و کسانی که با آنها هستند. به همین سبب موضع علما، شرافتمندانه و از روی مسئولیت پذیری و منسجم با نقشی است که علمای امت باید در آگاه سازی مردم و ترغیب آنها به اطاعت و اتکا به خداوند ایفا کنند.
آیا انصارالله برای نزدیک شدن به حزب الاصلاح برای ساخت دولت جدید یمنی برای تمام یمنی ها تلاش کرده است و اگر این گونه است،موانع آن چیست؟
عبدالسلام : مشکل به موضع حزب الاصلاح برمی گردد که حرف و عملش یکی نیست،از نظر سیاسی می گوید ما به گفت و گو و پذیرفتن دیگران و مسائل دیگر ایمان داریم،اما در عمل و در میدان،از نظر نظر در کنار القاعده و تکفیری ها قرار دارد، به همین سبب این حزب نقش منافقانه و فریبکارانه ایفا می کند، ما در حقیقت می دانیم که برخی رهبران حزب الاصلاح، یا این مساله را نمی دانند و به احتمال زیاد این گونه است یا می دانند،اما تصمیمات یا نقش آنها تاثیری بر تغییر سیاست حزب ندارد که این به صحت نزدیک تر است.
در هر حال ما تلاش کرده ایم و سعی ما بر این اساس بوده است که تحرکات سیاسی و میدانی برای رسیدن به راه حل ها وجود داشته باشد، اما شکست خورده است و این مساله روشن شده است که جناح های زیادی در داخل حزب الاصلاح بر اساس منافع و دیدگاه خود دست به تحرک می زند و ارتباطات و تشریک مساعی میان آنها و برخی کشورهای منطقه وجود دارد به همین سبب، مشکل نبود رهبری واحد و یکپارچه، تاثیر روشنی بر تصمیم گیری حزب الاصلاح داشته و توقف هرگونه فعالیت یا پذیرش هر گزینه ای، علت واضح در تعامل با حزب برای رسیدن به راه حل ها بوده است.
هدف برخی طرف ها از پخش شایعه کشته شدن سید عبدالملک الحوثی رهبر جنبش انصارالله چیست و این شایعات چه تاثیری دارد؟
دیدگاه تان را بنویسید