سرویس سیاسی «فردا»؛ رابطه دولت با اصلاح طلبان به معمای جالبی میماند که رسانهها و افکار عمومی به دنبال حل آن هستند. در این میان دو موضوع حائز اهمیت است. لیبرالها برای احیای خود در صحنه سیاسی کشور به دولتیها نیاز دارند اما در این میان سعی دارند که در سود دولت شرک باشند و با گرفتن پرستیژ منتقد خود از مشکلاتی که دامن گیر دولت
است خود را رها کنند. مساله اساسی دیگر نوع رابطه ایدئولوژیک و نظری لیبرال ها با دولت است. در زمینه رسانهای این تکنسینهای جنگ روانی هستند که با وجود خلاء رسانهای، رسانههای دولتی را در دست گرفته اند و در این میان گاها رفتار رسانهای دولت شبیه دولت اصلاحات است. اما این موضوع مورد انتقاد بسیاری از نزدیکان دولت است و آنان سعی دارند که این مساله به زمین ایدئولوژی دولت راه پیدا نکند. برخورد حسام الدین آشنا با سخنان سعید حجاریان که بیان داشته «باید دولت آنقدر قدرتمند شود که بتواند مجلس را منحل کند.» یکی از این موارد است که به خوبی نشان دهنده فاصله گذاری است که نزدیکان دولت
سعی دارند با تفکرات لیبرال برقرار کنند. آشنا با بیان اینکه باید از برخیها مشورت گرفت اما بر خلاف آن عمل کرد، به خوبی بیان میدارد که دولت یازدهم نباید به دام تئوریهای مالوف لیبرالها بیفتد و حتی بایستی راهی کاملا جدا از آنها در پیش گیرد. حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی رئیسجمهور در گفتوگویی و در پاسخ به سوالی درباره پیشنهاد حجاریان مبنی بر اینکه دولت باید به گونه ای قدرتمند باشد که بتواند مجلس را نیز منحل کند، تاکید کرد: دکتر حجاریان در دوره اول ریاستجمهوری آقای خاتمی مشاور رئیس جمهور بودند. آقای خاتمی تعبیری داشتند که میگفتند برخی مشاوران به گونهای هستند که با آنها مشورت کنید اما خلاف آن عمل کنید. امیدوارم این دولت عاقلتر از آن باشد که به مشورت های اینچنینی تن دهد. بعضی از مشورت ها در سنین بالای شصت سال دیگر قابل پذیرش نیست. وی همچنین در ادامه گفتگوی خود با اندیشه پویا با بیان اینکه این گونه صحبتها به دولت لطمه میزند، خاطرنشان کرد: من ترجیح میدهم آقای دکتر حجاریان اپوزیسیون این دولت باشد و نقش شان را هم به مثابه یک اپوزیسیون درست ایفا کنند. نقد کنند. حتی دولت را بیرحمانه نقد کنند و راه حل
بدهند. حتما کسی که در ساختار سیاسی ایران تنفس می کند مشورت شوخی به دولت نمیدهد و نمی گوید که مجلس را منحل کنید. آشنا در پاسخ به این سؤال "برخی انتقاد میکنند که در این دولت، برخی نزدیکان و رئیس دفتر رئیسجمهور صرفاً نقش همراهی کننده ایشان در عکسهای یادگاری را ایفا میکند؛ این منتقدان میگویند انها اینقدر تمایل دارند درکنار رئیسجمهور باشند و همراه قافله، همینقدر هم عنایت دارد که به دنبال شنیدن گروهها و اصناف و افراد مختلفی باشند که سخنی را رئیسجمهور دارند؟ برخی بازرگانان هم معتقدند صدایشان به گوش نهاوندیان نمیرسد"، نیز گفته است: کسانی که سخن زیاد نمیگویند به این معنی نیست که فعالیت هم نمیکنند برخی فعالیتشان سخن گفتن است و برخی هم عملکردشان به جای سخن گفتنشان است. آقای دکتر نهاوندیان نقش بسیار مهمی در این دولت دارد؛ هم به عنوان رئیس دفتر و هم به عنوان مشاور و هم دستیار و هم همراه رئیسجمهور. من در طول حداقل 100 سال گذشته در میان رئیسدفتر بالاترین مقام اجرایی کشور، فرهیختهتر و آیندهنگر تر و ژرف نگر تر از آقای دکتر نهاوندیان ندیدهام. وی در پاسخ به سؤال خبرنگار که آیا به واقع این موضوع در
"بازده زمانی 100 سال اخیر ایران" صدق می کند ، تصریح کرده است: من متوجه هستم چه میگویم بررسی رفتار نزدیکترین افراد به بالاترین مقامات کشور در طول دوره صدساله ایران این را نشان میدهد. من در رساله فوقلیسانسم درباره دوره رضاشاه بوده و نقش فروغی و داور و ... تاریخ سیاسی کشور را با شواهد و قرائن میدانم اهمیت آقای دکتر نهاوندیان در تاریخ معاصر ما این است که به عنوان نفر دوم فکری رئیسجمهور توانسته خودش کمترین حاشیه را داشته باشد. و کاملا توانسه کمصدا عمل کند و برای خودش لقمهای نگرفته و در عین حال در منطقی بودن و عقلانی بودن گردش امور در دولت نقش بسیار موثری داشته و در تعامل بین قوا و در آرامش روابط بین قوا از تمام سرمایههای تبلیغ خودش استفاده کرده است. خبرنگار در ادمه در قالب سؤال به آشنا میگوید" آقای نهاوندیان با فروغی مقایسه میکنید که مقایسه عجیبی است، یک سؤال در ذهن میآید، یکی از مهمترین کارهای فروغی این بود که بعد از رضاخان اجازه نداد دولت دوباره دست شاهزادههای قاجار بیافتند حداقل میتوانیم امیدوار باشیم که با سیاستهای آقای نهاوندیان دیگر در دولت برگشت به عقب نداشته باشیم؟" که وی در پاسخ
میگوید: یکی از بزرگترین نقدها به فروغی این است که در منوی انتخاب این ملت فقط 2 انتخاب گذاشت، یا برگردید به قاجار یا تداوم پهلوی. هنر سیاستمدار بزرگ این است که بتواند منوی انتخاب را توسعه دهد در منوی انتخابات این ملت، میتوانست جمهوریت وارد کند. مدرس یک جمله غیر مشهوری دارد که میگوید مدتهاست به این نتیجه رسیدم که چاره دردهای این کشور جمهوریت است اما بگذارید مدرس، ایران را جمهوری کند نه رضاخان. درست مثل مخالفت امام است با رای دادن زنها قبل از انقلاب و حمایت امام از حضور زنان در انقلاب و رای دادن زنان پس از انقلاب. مثل این است که حاج احمدآقا نقل میکند که تلوزیون موسیقی پخش میکرد از امام پرسیدم شما این را جایز میدانید و ایشان گفتند، قبل از انقلاب این حرام بود اما الان این جایز است. از بحث دور نشویم رئیسجمهوری که من میشناسم اگر فردی به کارش نیایید این نیست که همچنان از او استفاده کند.
دیدگاه تان را بنویسید