مسائل اصلی کشور در رسانهها دیده نمیشود
یک اشتباه رسانه ای بهانه گفت وگو با تهیه کننده برنامه تلویزیونی ثریا شد.
گفت وگویم با محسن مقصودی مجری و تهیه کننده برنامه ثریا زمانی نهایی شد که من و او را برخی رسانه ها با هم اشتباه گرفتند! یک سوتی رسانه ای که البته تشابه چهره ای ما سبب آن بود، بهانه گپی با او درباره این برنامه و فضای سیاست زده رسانه های کشور شد.
حضورمن به عنوان خبرنگار در همایش دلواپسان برای پوشش خبری این برنامه ، وقتی خبر ساز شد که مسئولان یکی از سایت های خبری به اشتباه محمود عزیزی را محسن مقصودی دیدند و این دو را با هم اشتباه گرفتند. این خبر به سرعت در دیگر سایت های خبری و یکی از خبرگزاری ها باز نشر داده شد. اما درخواست مقصودی از رسانه های منتشر کننده برای اصلاح این خبر مفید واقع نشد.
مقصودی متولد سال 61 و دانش آموخته رشته مهندسی عمران دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشجوی رشته مدیریت رسانه دانشگاه تهران، 5 سالی می شود که به عنوان تهیه کننده با شبکه اول همکاری می کند.
***
برنامه ثریا نوعی از برنامه سازی در تلویزیون است که در سه دهه گذشته معمولا کمتر جایی در تلویزیون داشته است و معولا تلویزیون سراغ این سوژه ها نرفته است.چطور به این مدل رسیدید؟
ما وظیفه خودمان را شناسایی چالش های مسیر پیشرفت ایران را در حوزه علم، فناوری و پیشرفت تعریف کردیم. نه صرفا روی نقاط قوت کار می کنیم و نه دنبال سیاه نمایی هستیم که بخواهیم روی نقاط ضعف تمرکز کنیم. فرض کنید اگر در حوزه هسته ای، فضایی یا صنایع دفاعی خیلی جلو رفتیم به این مساله هم می پردازیم که چرا در حوزه خودرو سازی و مخابرات و صنعت نفت نتوانستیم گام های متناسب با پیشرفت کشور برداریم.
ترکیب این بیم و امید و نگاه غیر سیاسی این برنامه باعث شده، ثریا برای مردم جذابیت داشته باشد. اگر چه هر تیم برنامه سازی ممکن است مشی سیاسی شخصی داشته باشد، اما ما این نگاه را وارد برنامه سازی خودمان نکردیم؛ البته در هر دو دولت سابق و فعلی ما با محدودیت هایی مواجه شدیم. هیچ کدام از دولتها در حوزه سعه صدر رسانه ای ایده آل نبودند، اما از دولتی که این شعار را بیشتر تکرار می کند، توقع بیشتر است. به نظرم ملاک آزادی بیان در زمانی است که موضوعات جدی محل بحث قرار می گیرد، و الا نقد در برنامه نود اگر چه خوب است و تمرین نقد پذیری است، اما سقف نگاه ما نیست.
ما در برخی از موضوعات در هر دو دولت با تنگنا مواجه بودیم. مثلا ما الان در صنعت نفت بخش عمده ای از تجهیزات مان وارداتی است، اما اعلام می کنیم که این صنعت ملی شده است یا بی عدالتی در نظام سلامت که یک مشکل قدیمی در ساختار کشور است. دولت در حوزه سلامت در حال کارهای خوبی است و ما هم نمی خواهیم این خدمات را نادیده بگیریم، اما بحث سر این است که این مشکلات به این دولت مربوط نیست و مربوط به گذشته است. این مربوط به ساختار سلامت ما است. در این ساختار هم به مردم ظلم می شود و هم به جامعه پزشکی. در این میان یک لایه نازکی از پزشکان، درآمدهای میلیاردی دارند. این بحث های ساختاری است و اصلا ربطی به این دولت یا آن دولت ندارد. اما نمی دانم چرا مسئولین دولتی اجازه نقد ساختاری هم نمی دهند.
واکنش به برنامه اخیرتان درباره منابع آب کشور چه بود؟
مثبت بود. حرفهای آقای چت چیان هم خوب بود. تیم تحقیق برنامه احساس شان این بود که در حوزه انتقال آب وزیری دارد به مرحله استیضاح می رسد که حقیقتا حقش این نیست و کارهای خوبی هم داشته اند لذا باید کمک شان کرد. اما با این حال برخی وزارتخانه ها وقتی اسم برنامه ثریا می آید، عقب می کشند و ترجیح می دهند مدیران در برنامه هایی شرکت کنند که بتوانند یک طرفه صحبت کنند و کار کارشناسی و رسانه ای در خصوص موضوع برنامه انجام نشده باشد.
البته این مشکل صرفا برای این برنامه نیست و در مطبوعات و خبرگزاری ها هم وجود دارد. اتفاقا برخی از برنامه های تلویزیونی به شکل گیری این ذهنیت غلط درمیان مدیران دامن می زنند.
ویژگی برنامه زنده این است که یک مدیر هر چه می خواهد می تواند در برنامه زنده بگوید. با این حال خیلی از مدیران ترجیح می دهند در برنامه های یک طرفه گزارش کاری حضور داشته باشند.
تیم تحقیق این برنامه چند نفر است؟
ما از یک تیم پژوهشی جدی بهره می گیریم که شبکه ای از کانون های تفکرند. عمده برنامه ها، کار این گروه های پژوهشی است و تیم تحقیق برنامه تنها کار رسانه ای کردن این بحث ها را بر عهده دارد. مثلا درباره صنعت نفت شاید 4 ماه کار سنگین پژوهشی انجام شد و ما به طور جزئی و ریز درباره اینکه در چه حوزه هایی توانایی ساخت داریم تحقیق کردیم. مثلا در دکل های حفاری در خشکی، چند درصد ابزار آلات ما وارداتی است و چه میزان تولید داخل. همین ارقام را درباره دکل های دریایی، مته های حفاری، انواع شیر آلات و... را استخراج کردیم. خوب وقتی مسئولی که عادت به حرف زدن کلی کرده است با آمار ریز از عملکردش مواجه می شود، تعجب می کند. سال اول، وقتی مسئولان به این برنامه می آمدند، چون تیم برنامه جوان بود، احساس راحتی می کردند، ولی بعد از گذشت نیم ساعت بین دو آیتم حرفهای جالبی می زدند. مثلا در موردی وقتی مسئول با نگاه تخصصی برنامه به حوزه کاری اش مواجه شده بود، خود آن مدیر به خود من گفت: «شما چه کار کردید؟! اگر می گفتید این میزان جزئی به موضوع وارد شدید من با آمادگی بیشتر به برنامه می آمدم.» در حالی که ما عمدتا محورهای بحث را به مسئولان می گوییم ولی پیش فرض آنها این است که برنامه قرار است یک طرفه باشد. انتظار ندارد که یک برنامه در یک موضوع 3 تا 4 ماه کار جدی کرده باشد. نمی گویم ما کارمان اشکال و ایراد ندارد، اما مزیت این برنامه این است که برای هر برنامه کار پژوهشی دقیقی انجام می شود.
یکی از اشکالات برنامه شما این است که شادابی برنامه پایش را ندارد.
هر برنامه ای یک اثری دارد. دلیل این تفاوت که شما می گویید تفاوت موضوع های دستور کار این دو برنامه است. ما خودمان و پایش را بعنوان دو همسنگر در دو جبهه مجاور تعریف کرده ایم. قاعدتا برای مخاطب ، آگاهی از آخرین قیمت خوردو، گوشت و تخم مرغ به مراتب جذاب تر از این است که بخواهید در باره صنعت نفت، فناوری نانو از تلویزیون برنامه ببیند. البته برنامه پایش در نوع خود قطعا برنامه موفقی است ولی این هم از سختی های کار ما است که باید نوع ارتباط سوژه های برنامه خودمان را با زندگی روزمره مردم بیشتر کنیم. اگر بخواهید درباره نبود شفافیت در بازار سکه و ارز صحبت کنید. خوب این ها همه شاید در نگاه اول جذابیت نداشته باشد، ولی مشکل ریشه ای همان اخباری که پایش به آنها می پردازد در برنامه ما واکاوی می شود. بنابراین هدف گذاری هر برنامه ای متفاوت است. با این حال متوسط دریافتی پیامک های این برنامه حدود 300 هزار تا است. البته شده 620 هزار پیامک برای برنامه ای هم بیاید ولی به طور متوسط این رقم 300 هزار تا است. در نظر سنجی های سازمان صداو سیما هم ثریا برنامه پر مخاطبی است ولی سختی کار ما چند برابر برنامه های دیگر است. آن هم به دلیل پرداختن این برنامه به مسائل جدی و عمیق پیش روی ایران است. تلاش ما این است که ما به گونه ای این مفاهیم را به مخاطب ارائه کنیم که ژورنالیستی و جذاب باشد. تا آن جمله معروف که «عوام بفهمند، و خواص بپسندند»، محقق شود. یکی از مشکلات ما در حوزه رسانه این است که رسانه های ما به ماموریت واقعی خودشان نمی پردازند. الان فضای رسانه ای کشور به شدت سیاست زده است. از طرفی به یک سری از موضوع هایی ضریب می دهند که ضریبش آن قدر نباید باشد.
انواع رسانه های در طیف های مختلف به دنبال حرفهای خاله زنکی سیاسی هستند. خبری ضریب می گیرد که ما به ازاء سیاسی داشته باشد و به فرد یا دولتی تکه ای انداخته است.
یک بخش از این به ذات خود رسانه بر می گردد. عنصر شهرت در خیلی از خبرهای ما در رسانه ها در جایگاه اول است و بهانه برای پرداختن به یک موضوع. فرض کنید اگر درباره واتس آپ هم وزیر ارتباطات حرف بزند، بیشتر دیده می شود و مردم مطلع می شوند تا یک عضو کار گروه فیلترینگ.
من این را قبول ندارم. ممکن است شما بگویید فوتبال هم به دلیل ذاتش این میزان جذابیت دارد و شبکه های تلویزیونی به آن می پردازند. من حرفی ندارم و خودم هم طرفدار جدی فوتبال هستم. منتها سوال می کنم چرا در آمریکا فوتبال این میزان طرفدار ندارد و بسکتبال در آنجا طرفداران بیشتری دارد؟ باید قبول کرد که این رسانه ها هستند که یک موضوع را بزرگ می کنند. بنابراین اگر ذات رسانه یا فوتبال یک نوع بود باید در همه جای دنیا نحوه برخورد با آن یکسان می بود. چرا در کشورهای دیگر، تعداد زیادی مجله خوب علمی و فناوری داریم که مثلا مجله popular sience در امریکا 137 سال است در حال انتشار ماهانه است، یا چرا ما در دنیا این همه شبکه علمی مثل دیسکاروری داریم که هم جذاب است و هم پر طرفدار؟ این مقدمات را از این جهت عرض کردم که رسانه می تواند به موضوع های دیگر هم بپردازد و ذائقه سازی بکند.
اینکه در کشور ما این همه روزنامه سیاسی و ورزشی وجود دارد، اما مجله علمی ، فناوری و صنعت با ادبیات رسانه ای جذاب نداریم، یک اشکال است. اشکال دوم این است که چرا مسائل اصلی کشور در رسانه های ما ضریب پیدا نمی کند؟
ما یک بار بررسی کردیم که همزمان با پرتاب ماهواره نوید علم و صنعت در اواخر سال 90 که با دربی استقلال و پرسپولیس همزمان شد این دو موضوع در مطبوعات ما چقدر تیتر شد؟ اینکه گل فعالیت علم و فناوری کشور این قدرکم در رسانه های ما ضریب پیدا می کند، نشان می دهد رسانه های مکتوب ما دچار اشکال است. جالب است که وقتی 3 روز بعد ما برای تهیه گزارش به دانشگاه علم و صنعت رفتیم خیلی از دانشجویان خبر نداشتند که ماهواره علم و صنعت به فضا پرتاب شده ست. اینها همه نشان می دهد نظام رسانه ای ما سالم نیست و کاریکاتوری عمل می کند. در رسانه های ما درباره کشاورزی، حمل و نقل، علم و فناوری صحبت نمی شود. اینها نشان می دهد فضای سیاسی ما هم زرد است. فراوان موضوعاتی داریم که ارزش خبری دارد، اما این مسائل در فضای رسانه ای ما ضریبی ندارد.
مساله این است که در واقع وقتی یک موضوع کمی چالش برانگیز می شود، بسیاری از نهادهای اداری حاضر نمی شوند مدیرانشان گفت وگو کنند. اگر هم بخواهی این فضای نقادانه را ادامه بدهی، منابع خبری ات را از دست می دهید. در خارج از کشور هم این کار را نمی کنند؟
خیلی با این حرف موافق نیستم. شما ببینید در خارج از کشور چقدر به ژورنالیسم جستجو گر توجه می شود. و یک خبرنگار همه جوانب یک موضوع را در می آورد. ما در کشور خودمان چنین نگاهی داریم؟
این حرف درست است منتها رسانه های مکتوب ما نه این میزان بنیه اقتصادی دارند و نه فضای سیاسی کشور اجازه پرداختن این گونه ای را می دهد؟
ممکن است بخشی از این مسائل درست باشد. اما ما ضریبی به مسائل اصلی کشور نمی دهیم. در حالی که در دنیا این گونه نیست. این اختلاف نگاه است. شما می گوید رسانه به دبنال موضوع چالش برانگیز برود. مثلا در همین موضوع هسته ای دانشمندان هسته ای مان را دیگران ترور می کنند. این خودش چالش است. یا اینکه غربی ها ما را تحریم علمی می کنند. در حوزه ارزی جنگ ارزی داریم، در خیلی از حوزه ها در داخل مافیای واردات داریم. اینها چالش نیست؟ ولی مطبوعات ما به طور کلی این موارد را کنار گذاشتند. نگاه های سیاست زده رسانه های چپ و راست اصلا اجازه نمی دهد این مطالب دیده شود. انواع برج ها در کلان شهرهای ما با پول بانک ها ساخته می شود، اما چند رسانه مکتوب این را پیگیری کردند؟ در حوزه اقتصاد ما 80 تا 100 هزار میلیارد تومان معوقه بانکی داریم. این میزان به اندازه یک ششم نقدینگی کشور است. ما 570 هزار میلیارد تومان نقدینگی داریم. از این میزان 100 هزار میلیارد تومان پایه پولی است470 هزار تا خلق پول بانک ها از طریق ضریب فزاینده است. چقدر به افزایش این پایه پولی انتقاد شده است، اما هیچ کس سراغ این 470 هزار میلیارد تومان نمی رود. کسی نمی پرسد بانک ها حقی را که از حاکمیت گرفته اند چگونه و در کجا اعمال کرده اند؟ آیا به تولید و صنعت و کشاورزی رفته یا در برج سازی در کیش، ویلا سازی در شمال هزینه شده است. مثلا قرار بوده است 40 درصد به صنعت برود، 20 درصد رفته است. در کشاورزی 20 درصد قرار بوده اختصاص یابد، 10 درصد محقق شده است. خوب همه اینها موجب می شود ما در یک سال نزدیک 50 درصد انحراف از برنامه داشته باشیم.خدمات بازرگانی باید 8 درصد اختصاص پیدا می کرده است این رقم به 58 درصد رسیده است. بخش زیادی از این میزان هم کار دلالی و سوداگری است. طبیعی است با این وضعیت معوقات بانکی باید افزایش پیدا کند. اینها همه سوژه هایی در اقتصاد است ولی ما حوصله کار فکری و تحلیلی نداریم.
اگر خودمان تدبیر می کردیم، تحریم این قدر به ما فشار نمی آورد. در همین موضوع ارز 47 پیمان ارزی بین کشورهای مختلف اتفاق افتاده است که براساس آن دلار و یورو را از مبادلات خود حذف کرده اند. چین، ترکیه، روسیه و کره و ژاپن به سمت ضربه زدن به اقتصاد امریکا رفتند اما با همین دلار آمریکا به ما ضربه می زند. کشورهایی بودند که از ما درخواست کردند بیایم با پول هم دیگر مبادله کنیم، اما ما قبول نکردیم. این جای سوال ندارد. اینها سوژه نیست؟
در یک برنامه مهمان برنامه در مورد شفافیت اطلاعات کلی آسیب شناسی می کند و در انتهایش تکه ای به دولت می اندازد، به سرعت فقط همین قسمت در رسانه ها باز نشر داده می شود. این جای سوال نیست که موضوعات ریشه ای که درد کشور است، چرا در رسانه ها دیده نمی شود، ولی یک خط سیاسی یک نفر به درست یا غلط تیتر همه رسانه ها می شود. اینها همه به این دلیل است که عینک ما سیاسی است و اصلا نمی خوا هیم به مشکلات ریشه ای کشور ورود پیدا کنیم. آرایش رسانه ای کشور ما هنوز متناسب با آرایش جنگی در دوران نبرد اقتصادی نیست.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید