سرویس اقتصادی «فردا»؛ در حالی این روزها بسیاری از شخصیت های عملی و اقتصادی از زاویه های مختلفی نسبت به ارایه راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی پرداخته اند، دکتر عماد افروغ، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و جامعهشناس برجسته کشورمان، ترجیح می دهد وقتی قراراست به راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی بیان کند،به مشکلات ساختاری اقتصادی کشور اشاره و تاکید کند رفع آن ها پیش نیاز تحقق اقتصاد مقاومتی بوده و تا زمانی که به مهم توجه نشود ،رسیدن به اهداف در نظرگرفته شده،سخت خواهد بود.
مروری بر سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نشان میدهد که اجرای آنها نیازمند اصلاحات ساختاری اقتصاد است. به نظر شما چرا کمتر به این مسئله توجه شده است؟ در اینجا جا دارد بگویم دستیابی به اهداف عالی که برای انقلاب ترسیم کردهایم، نیازمند توجه به اصلاحات ساختاری است و اگر این اقدامات را انجام ندهیم، دسترسی به قلههایی که ترسیم کردهایم، با موانع جدی مواجه میشود، اما درخصوص کمتوجهی به این مسئله باید در ابتدا توجه کرد که ساختارها در برابر محتوا مثل ظرف و مظروف است. اگر مظروف ما
ارزشهاست، ساختارها ظروف اینهاست. بنابراین وقتی ظرف از مظروف جدا میشود، اگر مظروف هم تغییر کند، نهتنها مسئلهای پیش نمیآید، بلکه میتوان از این مسئله در راستای دسترسی به اهداف استفاده کرد. پس یکی از راهکارهای دسترسی به ارزشهای اسلامی همین جداسازی است؛ به عنوان مثال اگر شخصی در یک اداره مرتکب خطایی شود، وقتی این دو جدا شوند، دیگر خطای آن فرد به حساب تمام اداره گذاشته نمیشود، پس میبینید که این جداسازی مظروف و ظرف نتایج خوبی دارد. در زمینه اصلاح ساختارها اگر دقت کنید، ساختار اقتصاد ایران قبل از انقلاب وابسته به نفت بوده است، ازاینرو اگر خواهان توسعه و دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی هستیم، باید با اصلاح در ساختارهای اقتصادی کشور بسترهای لازم برای حذف وابستگی ساختار به نفت را فراهم کنیم. هماکنون مسئله اصلی ما اقتصاد نفتی کشور است و اگر این وجه ساختاری حل نشود، دسترسی به اهداف درنظر گرفتهشده سخت خواهد شد. باید به سمت یک اقتصاد پویای مبتنی بر تجلی تمام ظرفیتهایمان حرکت کنیم و برای این مهم باید به مشارکت مردمی در تمام عرصههای اقتصاد توجه داشت و از تمام ظرفیتها استفاده کرد و البته این شرایط در ظرف
اقتصاد نفتی به دست نمیآید و حتما باید به سمت خروج از این وضعیت حرکت کنیم. در زمینه بانکداری نیز باید به سمت اصلاح ساختارها برویم و بررسی کنیم و ببینیم آیا ساختار بانکداری ما مبتنی بر بانکداری اسلامی و محرک تولید است یا اینکه در برخی بخشها با این هدف فاصله دارد و باید در ساختارهای بانکی، اصلاحاتی انجام دهیم. اما برخیاوقات در برابر اصلاحات ساختاری در حوزه اقتصاد، مقاومت میشود. چگونه باید این نکتهای را که میگویید، تحقق ببخشیم؟ باید به این مسئله توجه کنیم که ساختارها قداست ندارند. آنچه قداست دارد همانطور که گفتم، مظروف یعنی ارزشهاست. درواقع ساختارها وحی منزل نیست که نشود آنها را تغییر داد. اگر واقعا ساختار اقتصادی در جایی ایراد دارد، باید آن را اصلاح کنیم. برای همین از بحث مدیریت جهاد در نامگذاری سال صحبت شده است. چون مدیریت جهادی قرار است با عزم راسخ، موانع و مشکلات ساختاری را برطرف کند. اگر بتوانیم اقتصاد نفتی را از بین ببریم، آنگاه شاهد کاهش مشکلات و حتی فساد اقتصادی نیز خواهیم بود. نظریاتی که شما میگویید، برخی دیگر از کارشناسان هم بر آن تاکید میکنند، اما در عمل با آنچه انجام میدهیم، تفاوت
دارد. چرا بین حوزه عملی و نظری ما چنین تفاوتی وجود دارد؟ یکی از دلایلی که در کشور ما بین حوزه نظر و اجرا تفاوت وجود دارد، متضاد رفتار کردن برخی مسئولان دولتی است. به عبارتی مردم میبینند که برخی مسئولان در هنگام صحبت، حرفهایی میزنند اما در عمل بهگونهای دیگر رفتار میکنند. این مسئله باعث میشود تا ما در حوزه نظر و عمل تفاوت را شاهد باشیم. من فکر میکنم با توجه به جایگاهی که دولت در ایران دارد، اولین جایی که باید این مسئله در آن حل شود، دولت است. از طرفی برای رفع این مشکل نباید تمام ظرفیتهای خود را به پای افراد بریزیم. وقتی تمام ظرفیتهای خود را به پای افراد بریزیم، وقتی مردم تفاوت عمل و نظر اینها را میبینند، این مسئله به آنها هم تسری مییابد، اما وقتی از این کار دوری شود، این مسئله صورت نمیگیرد. به نظر شما چه دلایلی باعث شد تا امسال اقتصاد و فرهنگ، در نامگذاری سال در کنار یکدیگر قرار بگیرند؟ فرهنگ با توجه به مولفهها و مشخصههای خاص آن، امروز به یکی از دغدغههای اصلی کشور تبدیل شده است و باید دربارهاش بحث شود و لازم است اقتصاد با پیشینه فرهنگی مورد توجه و بازنگری جدی قرار گیرد. درحقیقت رشد
اقتصادی بدون فرهنگ ناقص است و چون هیچ اقتصادی بدون فرهنگ نمیتواند به توسعه برسد، نمیتواند شکل نهادینه به خود بگیرد و جذبکننده آحاد ملی و ظرفیتها و فعلیتهای آنان باشد. بر این اساس، احساس میکنم همین مسئله باعث شده تا در نامگذاری امسال به این مسئله توجه شود. درواقع توسعه اقتصادی با تطابق دادن این ظرفیت ها با فرهنگ آن جامعه صورت میگیرد و نباید کلیت فرهنگ را در توسعه فراموش کرد و باید دانست که تحقق شعار سال بدون توجه به فرهنگ، عزم ملی، اقتصاد و مدیریت جهادی شکل نمیگیرد. از طرفی باید توجه کنیم که ممکن است عیوبی هم در فرهنگ ما وجود داشته باشد. به عبارتی تاکیدی که بر فرهنگ میکنیم، به معنی بیعیب بودن آن نیست. بر این اساس، باید سعی کنیم تا اگر در حوزهای از فرهنگ نیازمند اصلاح هستیم، آن حوزه را شناسایی و برای اصلاح آن اقدام کنیم.درنهایت باید دقت کرد که این فرهنگ است که باید به اقتصاد جهت بدهد. ممکن است بنا به ملاحظات در برهههایی بر اقتصاد تاکید کنیم، اما تقدم ارزشی از آنِ فرهنگ و مولفههای مربوط به آن است. این تقدم ارزشی باید همواره بر اقتصاد سایه بیندازد. نامگذاری امسال نیز بر این اساس صورت گرفته
است که در فرهنگ اسلامی ما تقدم با فرهنگ بوده و اقتصاد نه هدف، بلکه نقش ابزاری دارد.
دیدگاه تان را بنویسید