روسيه و آمريكا پس از رفراندوم كريمه
اين روزها اروپاي شرقي شاهد بروز مهمترين بحران خود در 10سال اخير، بهويژه بعد از جريان كوزوو، بوده است. شبه جزيره كريمه واقع در كشور اوكراين از مهمترين مناطق اروپاي شرقي است، زيرا نزديكي اين منطقه به شمال درياي سياه موجب خواهد شد هر كشوري كه بر اين منطقه مسلط شود، كنترل درياي سياه را در اختيار بگيرد. از اين رو شاهد بوديم در جنگهايي كه بين تزار روسيه و عثمانيها درگرفت، روسها تلاش كردند اين منطقه را در اختيار بگيرند و در نهايت هم موفق به انجام اين كار شدند. همچنين حمله آلمان به شبه جزيره كريمه و درگيري روسها با فرانسويها و انگليسيها در مورد اشغال اين منطقه حاكي از اهميت استراتژيك كريمه در سطح بينالمللي است. در نتيجه اوكراين و شبه جزيره كريمه با دارا بودن جمعيت 60 درصد روس تبار از اهميت ويژهاي در معادلات سياسي روسيه برخوردارند. به نظر ميرسد كرملين در پي آن است که با استفاده از برگ كريمه در مقابل دولت فعلي اوكراين بايستد؛ دولت كنوني اوكراين در صدد است با پيوستن به اتحاديه اروپا وضعيت مناسب اقتصادي را ايجاد كند.به باور اين دولت غربگرا مدل لهستان ميتواند در مورد اوكراين نيز نتيجه بخش بوده و اوكراين با پيوستن به اتحاديه اروپا و ضعيت بهتري پيدا خواهد كرد؛ اين درحالي است كه اين سياست با واكنش روسيه روبه رو شده و كرملين ناچار شد در مقابل دولت كنوني بايستد و با موضوع شبه جزيره كريمه و تهديد به تجزيه آن بتواند روند شرايط كنوني را تغيير دهد. اما نكته مهمتر اين است كه كريمه تنها عرصه تقابل اوكراين و روسيه نخواهد بود بلكه بازيگر مهمتر ديگري هم دارد كه غربيها و آمريكاييها هستند. برخلاف حوادث اخير در اروپاي شرقي و ماجراي تجزيه اوستيا در گرجستان، اين بار غرب با جديت بيشتري در مقابل روسيه خواهد ايستاد. زيرا همانطور كه اشاره شد اهميت استراتژيك كريمه بهگونهاي است كه بسياري از دولتها منافع خود را در اين منطقه جست و جو ميكنند. اما نميتوان پيشبيني كرد كه گزينه نظامي از سوي طرفين اتخاذ خواهد شد، زيرا شرايط كنوني روسيه بهگونهاي نيست كه بتواند جنگي تمام عيار را در اوكراين به راه اندازد. با وجود اين امر، غرب و آمريكا ساكت نخواهند بود و بهدنبال آن هستند تا تحريمهايي را عليه روسيه صورت دهند. به نظر ميرسد اين تحريمها در بعد سياسي نمود بيشتري دارد، زيرا اتخاذ گزينه تحريم اقتصادي تاثيرات جدي نخواهد داشت و چه بسا غرب و اتحاديه اروپا بيشتر متحمل ضرر خواهند شد. زيرا حجم صادرات اتحاديه اروپا به روسيه بسيار بيشتر از صادرات از روسيه به اين مناطق است. درآمد اقتصادي روسيه بيشتر متكي بر فروش نفت و گاز و تجارت اسلحه بوده و تنها تحريم در اين زمينهها ميتواند بر روسيه فشار وارد كند كه با توجه به حجم مبادلات از اروپا به روسيه اين تحريمها تاثيرگذار نخواهد بود. لذا بهنظر ميرسد آمريكا بهدنبال گزينههاي ديگري باشد؛ بهطور مثال ميتوان از نقلوانتقالات نظامي در بلغارستان، روماني و لهستان و حتي تركيه نام برد تا از اين طريق آرايش نظامي را در اين مناطق تغيير داده و امنيت را در درياي سياه برقرار سازد. از سوي ديگر آمريكا در پي آن است كه تحريمهاي سياسي را عليه روسيه شكل دهد. به اين معنا كه غرب ميتواند روسيه را تهديد به اخراج از جي8 كند. همچنين با دخالت در امور داخلي روسيه تظاهراتي را عليه اين كشور در برخي از نقاط روسيه شكل دهد. اما امكان وضع تحريمهاي اقتصادي نميتواند آنچه مدنظر غربيهاست را تحقق بخشد. منبع: تهران امروز
دیدگاه تان را بنویسید