بهانه آقای بان یا پیش شرط آمریکاییها! / رفتاری که در شأن دبیر کل سازمان ملل نیست
برخورد سياسي با كنفرانس صلح سوريه در همين ابتداي امر مشخص است و همين موضوع اين كنفرانس و نتيجه آن را به چالش ميكشد و سبب ميشود كه برآيند درست و مطلوبي در پس برگزاري اين كنفرانس بوجود نيايد.
محمد جواد ظريف گفت که متاسفیم آقای بانکیمون بر اثر فشار وارده پیشنهاد خود را پس گرفت و این رفتار را در شان دبیر کل نمیدانم.
اما چرا بان كي مون اين دعوتنامه را ارسال كرد تا آن را سپس پس بگيرد؟! نكته قابل توجهي كه در بهانه بان كي مون در پس گرفتن اين دعوتنامه وجود دارد، مشابهت اين مساله با پيش شرط آمريكا است. درواقع آمريكاييها اين پيش شرط را گذاشته بودند كه ايرانيان بايد قبل از حضور در كنفرانس ژنو 2 اعلاميه كنفرانس ژنو يك را بپذيرند اما تا كنون ايران زير باز اين مساله نرفته بود و با وجود دعوت بان كي مون نيز اين پيش شرط را نپذيرفت. نكته ديگري كه در اين زمينه وجود دارد، شفافيت در عدم استقلال سازمان ملل متحد و بخصوص تاثيرپذيري غير متعارف بان كي مون از كاخ سفيد است. كنفرانس ژنو 2 با محوريت سازمان ملل برگزار ميشود و آمريكاييها به هيچ وجه در زمينه تعيين دستور كار و محتوا و همچنين شركت و يا عدم شركت طرفهاي حاضر در كنفرانس ژنو نميتواند دخالتي كند اما به نظر ميرسد با وجود اين عمل منفعلانه بان كي مون فشارهاي امريكا و از سوي ديگر عربستان سعودي بوده است كه دبير كل سازمان ملل متحد را وادار به پس گرفتن دعوتنامهاش از ايران كرده است. به هر جهت اين موضوع تاثير بسزايي در كنفرانس ژنو 2 خواهد گذاشت و بسياري از كارشناسان با وجود عدم حضور ايران در كنفرانس ژنو 2 و برخورد سياسي با اين امر نهايت كنفرانس ژنو 2 را چندان خوشبينانه نميبينند. چه اينكه كنفرانس ژنو يك نيز بي نتيجه به پايان رسيد و استعفاي كوفيعنان كه به عنوان يك نقطه سياه در پرونده سازمان ملل در حل بحران سوريه ديده ميشود، نتيجه منفي اين كنفرانس بود. با اين حال در حالي ايران در كنفرانس ژنو 2 حضور نخواهد داشت كه برخي از كشورهاي حوزه آمريكاي لاتين و كشورهاي كمتر تاثيرگذار در معادلات منطقهاي در اين كنفرانش شركت ميكنند كه انتظار ميرود به عنوان مهرههاي عربستان سعودي و آمريكا در اين كنفرانس به بازي گرفته شوند. به هر جهت برخورد سياسي با كنفرانس صلح سوريه در همين ابتداي امر مشخص است و همين موضوع اين كنفرانس و نتيجه آن را به چالش ميكشد و سبب ميشود كه برآيند درست و مطلوبي در پس برگزاري اين كنفرانس بوجود نيايد. اختلاف نظري نيز كه ميان جبهه مخالف سوريه از جمله آمريكا و عربستان در بعد خارجي و در بعد داخلي ميان معارضين ائتلاف كننده سوريه وجود دارد نيز بر بي نتيجه ماندن اين كنفرانس دامن ميزند. به هر جهت سوريه 34 ماه در جنگ و خونريزي كه كشورهايي مانند عربستان سعودي به آن دامن مي زنند به سر ميبرد و با وجود اينچنين برخوردهايي نميتوان انتظار داشت كه بحران سوريه در اين كنفرانس حل و فصل شود. چه اينكه عربستان سعودي به عنوان يك بازيگر منطقهاي كه حامي مالي و لجستيكي تروريستهاست تنها خواهان سرنگوني حكومت سوريه است و با توجه به وقايع ميداني سوريه كه به نفع بشار اسد در جريان است، به نظر نميرسد كه اراده كافي براي حل بحران سوريه در پاي ميز مذاكره وجود داشته باشد و با غيبت كشوري تاثيرگذار مانند ايران كه همواره براي حل بحران سوريه به راه حل ديپلماتيك تاكيد داشته است، نميتوان به برگزاري اين كنفرانس براي حل بحران سوريه چندان خوش بين بود.
دیدگاه تان را بنویسید