معروفترین نامههای سران به یکدیگر
نامه ای که اخیرا محمدرضا میرتاج الدینی مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت به آیت الله یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نوشت، از آخرین برگ های فصل نامه نگاری های مسئولان و سیاستمداران در سال 91 بود.
نامهها فصل مفصلی از تاریخ جمهوری اسلامی هستند. از نامهای که امام خمینی (ره) به گورباچف نوشت و بدو گوشزد کرد «از این پس کمونیسم را باید در موزههاى تاریخ سیاسى جهان جستجو کرد» و پاسخ سراسر احترام آخرین رهبر اتحاد شوروی را دریافت کرد تا مجموع نامههای بی پاسخی که محموداحمدی نژاد به بعضی سران دولتهای غربی نوشت. نامهها میتوانند در خفا بین مسئولان رد و بدل شوند مثل نامهای که وزیران سابق دولت نهم و دهم به رهبر معظم انقلاب نوشتند یا میتوانند پیش از آنکه به آدرس مخاطب اصلی خود برسد سر از رسانه ها در بیاورد مثل تمام نامههایی که در سال های اخیر بین رئیس جمهور و روسای مجلس رد و بدل شد. نامهها می توانند جریانی اختلاف برانگیز بین دو مسئول باشند مثل نامهای که محسن رضایی در اواخر جنگ درباره امکانات مورد نیاز سپاه به آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی نوشت یا آنکه باب گفتمانی را بین دو یا چند جریان -اگر چه با همه حواشیاش- باز کند مثل تمام نامههایی که چندی پیش مخاطب یک طرفش حبیبالله عسگراولادی دبیر کل 80 ساله جبهه پیروان خط امام و رهبری بود که خود را «آفتاب لب بام» دانسته، موسوی و کروبی رو مجرم فرض نکرده و تاکید داشت که نامه هایش را با «آرم حبیب الله عسگراولادی» می نویسد نه دبیرکل جریان و تشکلی خاص در کشور. نامهها فصل مفصلی از تاریخ جمهوری اسلامی ایران هستند که می توانند بعد از دو دهه به اقتضای زمان از پستو بیرون آیند. مثل نامه ای که اکبر هاشمی رفسنجانی درباره مذاکرات آمریکا به امام نوشت.
نامه بدون سلام اکبر هاشمی رفسنجانی یکی جریان سازترین نامههای تاریخ انقلاب بود که انتقادات زیادی را هم به خود متوجه کرد. نامه ای که اردیبهشت ماه سال 88، اکبر هاشمی رفسنجانی با امضای «هم سنگر ديروز، امروز و فردايتان اكبر هاشمي رفسنجاني» برای رهبر معظم انقلاب نوشت و از اتهاماتی که در جریان مناظره جنجالی میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد بدو زده شده بود گلایه کرد و از فتنه ای خطرناک خبر داد که به گفته او در آن مقطع دودش در فضا قابل مشاهده بود. انتقادات و گلایه از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام چنان بالا گرفت و ادامه داشت تا آنکه 2 سال بعد از آن تاریخ، هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این انتقادها نامه بدون سلام دیگری را منتشر کرد که در سال 58 به امضای شخیصتهای نظام و خطاب به امام نوشته شده بود. سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی این نامه را با عنوان «نامه بی سلام خواص انقلاب به محضر امام (ره) در سال 1358 » منتشر کرده و در توضیحی آورده بود: این نامه یکی از اضلاع مثلث نامه های تاریخی سه گانهای است که ضلع دومش در سال 1359 و ضلع سومش در سال 1388 نگاشته شد . محمد حسینی بهشتی، عبدالکریمموسوی(اردبیلی)، سید علی خامنهای، محمدجواد باهنر، اکبر هاشمی امضا کنندگان این نامه بودند که توجه امام را به برخی تبلیغات علیه حزب جمهوری اسلامی جلب کرده و نوشته بودند «متجددهای شرق زده و غرب زده علیرغم تضادهای خودشان با هم در بیرون راندن اسلام از انقلاب همدست شدهاند. (نمونه جلسهای که از مذهبی های چپگرا و محافظهکاران غربگرا یا ملیگرا برای همکاری در مقابله با حزب جمهوری اسلامی در انتخابات اخیر تشکیل شده بود)»
نامه وزیران سابق به رهبرمعظم انقلاب مردادماه امسال در روزهایی که سکه لجام گسیخته، دلار سرکشی می کرد و بازار آشفته شده بود خبری درباره نامه جمعی از وزیران سابق دولت نهم و دهم به رهبر معظم انقلاب منتشر و شایعه شد که این وزیران خواسته اند ستاد فراقوه ای متشکل از سران سه قوه برای مدیریت اجرایی کشور در یک سال آینده تشکیل شود. شایعه بدانجا تسری پیدا کرد که گفته شد برخی وزیران اخراجی دولت نهم و دهم با این نامه خواستار سلب اختیارات دولت شده اند. حسین شریعتمداری یادداشتی در کیهان نوشت و با انتقاد از رویکرد این دلسوزان نظام گفت که ساز و كارهاي پيشنهادي دلسوزان نظام و مردم اگر واقعاً دلسوزانه باشد، الزاماً بايستي در بستر دولت دنبال شود. از منوچهر متكي، مصطفي پورمحمدي، عليرضا طهماسبي، سید کاظم وزیری هامانه، غلامحسین نوذری، داوود دانش جعفري، سيد محمد جهرمی، محمدمهدي زاهدي، پرویز کاظمی و محمود فرشیدی به عنوان امضا کنندگان این نامه یاد می شد. منوچهر متکی اما تمام حرف و حدیثها درباره محتوای نامه را رد کرد و گفت که در هیچ کجای نامه از رئیس جمهور و یا خلع ید وی از نوع ادعاهای مطرح شده سخنی به میان نیامده و تفسیرهای گوناگون مانند ستاد فرا قوهای که عمدتاً از سر بیاطلاعی بیان شده، در این نامه ذکر نشده است. نگارندگان نامه تاکید کردند که هیچ نماد سیاسی در این نامه وجود نداشته و اقدامی برای خلع ید دولت صورت نگرفته و آنچه بوده فقط تلاشی برای کمک به دولت در جهت حل بحران های اقتصادی بوده است.
نامههای لاریجانیها و احمدی نژادنامههای محمود احمدی نژاد به غلامعلی حداد عادل و علی لاریجانی روسای مجالس هفتم، هشتم و نهم که بیشتر معطوف به برداشتهای رئیس جمهور از مصوبات مجلس و قانون اساسی بود دیگر نای جریان سازی ندارند در مقابل اما مهرماه امسال محمود احمدی نژاد وقتی از آخرین سفر خود به نیویورک برگشت و علی اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی اش را در زندان یافت، در نامه ای که سر از رسانه ها در آورد درخواست بازدید از زندان اوین را مطرح کرد. غلامحسین محسنی اژه ای از مخالفت قوه قضائیه با این درخواست خبر داد و گفت که این موضوع ممکن است شائبههای سیاسی را در برخی اذهان به دنبال داشته باشد. محمود احمدی نژاد نامه دومی را هم در پاسخ نامه محرمانه رئیس قوه قضائیه منتشر کرد و نهایتا آیت الله آملی لاریجانی در پاسخی مبسوط به به رئیس جمهور نوشت که «مدّت مدیدی است که در مقابل حملات غیرمنطقی و غیر قانونی و نسبتهای خلاف واقع شما به قوه قضائیه و مسئولان آن، سکوت اختیار کردهام . مبنای این سکوت رعایت مصالح نظام و تبعیّت از فرامین مقام معظم رهبری در عدم تقابل مسئولان و خصوصاً سران قواست . لذا پاسخ نامه اوّل را به صورت « خیلی محرمانه» ارسال داشتم تا این مصلحت اهم را رعایت کرده باشم . متأسفانه شما به بهانه « حقوق اساسی ملت » نامه دومتان را نیز رسانهای کردهاید، که علاوه بر سخنان نادرست ، نسبتهای ناروا و خلاف واقع بسیاری در آن مطرح کرده اید. سکوت بر این نسبتهای خلاف واقع ممکن است پارهای اذهان را ره زند که شاید واقع امر همین است که میگویید».
نامه های حاج حبیب و شیخ محمدرضا میرتاج الدینی
روزهایی هم بود که که صحبت هایی که حبیب الله عسگراولادی راه انداخته بر برگ های فصل نامه نگاری های سال 91 می افزود. از عطالله مهاجرانی گرفته که از لندن برای حاج حبیب نامه می نوشت تا علی مطهری که از بهارستان برای عسگراولادی آفرین می گفت. چند روزی بعد از دیداری که سه چهره اصلاح طلب با رهبر معظم انقلاب داشتند، خبری نیز درباره نامه اصلاح طلبان منتشر شد. محمد جواد حق شناس نایب رئیس جبهه اصلاح طلبان گفته بود که این نامه توسط دو جبهه اصلاح طلبان و اعتدال گرایان به رهبر معظم انقلاب نوشته شده و فحوای نامه درباره انتخابات 92 و چگونگی فعال شدن احزاب در فضای انتخاباتی است . بعد از این نامه هم در روزهای پایانی سال محمدرضا میرتاج الدینی مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت نامه ای به آیت الله یزدی رئیس جامعه مدرسین نگاشت . بهانه نامه هم انتقادات آیت الله یزدی از مصافحه احمدی نژاد با مادر هوگو چاوز در مراسم خاکسپاری رئیس جمهور سابق ونزوئلا بود و تکذیب این اتفاقات از سوی محمدرضا میرتاج الدینی. مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت خطاب به آیت الله یزدی گفته بود آنچه در موضوع ملاقات آقای رئیسجمهور با مادر آقای چاوز گفته بودم براساس مشاهدات خود و سایر همراهان بوده و از محضر عالی استدعا دارم نمایندهای تعیین فرمائید تا مسأله به طور کامل بررسی گردد تا هرکجا کاستی یا خلافی در گفتار بنده و یا سایر موارد اتفاق افتاده باشد با تمام شجاعت به اصلاح آن اقدام نمایم
نامهها فصل مفصلی از تاریخ جمهوری اسلامی هستند. از نامهای که امام خمینی (ره) به گورباچف نوشت و بدو گوشزد کرد «از این پس کمونیسم را باید در موزههاى تاریخ سیاسى جهان جستجو کرد» و پاسخ سراسر احترام آخرین رهبر اتحاد شوروی را دریافت کرد تا مجموع نامههای بی پاسخی که محموداحمدی نژاد به بعضی سران دولتهای غربی نوشت. نامهها میتوانند در خفا بین مسئولان رد و بدل شوند مثل نامهای که وزیران سابق دولت نهم و دهم به رهبر معظم انقلاب نوشتند یا میتوانند پیش از آنکه به آدرس مخاطب اصلی خود برسد سر از رسانه ها در بیاورد مثل تمام نامههایی که در سال های اخیر بین رئیس جمهور و روسای مجلس رد و بدل شد. نامهها می توانند جریانی اختلاف برانگیز بین دو مسئول باشند مثل نامهای که محسن رضایی در اواخر جنگ درباره امکانات مورد نیاز سپاه به آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی نوشت یا آنکه باب گفتمانی را بین دو یا چند جریان -اگر چه با همه حواشیاش- باز کند مثل تمام نامههایی که چندی پیش مخاطب یک طرفش حبیبالله عسگراولادی دبیر کل 80 ساله جبهه پیروان خط امام و رهبری بود که خود را «آفتاب لب بام» دانسته، موسوی و کروبی رو مجرم فرض نکرده و تاکید داشت که نامه هایش را با «آرم حبیب الله عسگراولادی» می نویسد نه دبیرکل جریان و تشکلی خاص در کشور. نامهها فصل مفصلی از تاریخ جمهوری اسلامی ایران هستند که می توانند بعد از دو دهه به اقتضای زمان از پستو بیرون آیند. مثل نامه ای که اکبر هاشمی رفسنجانی درباره مذاکرات آمریکا به امام نوشت.
نامه بدون سلام اکبر هاشمی رفسنجانی یکی جریان سازترین نامههای تاریخ انقلاب بود که انتقادات زیادی را هم به خود متوجه کرد. نامه ای که اردیبهشت ماه سال 88، اکبر هاشمی رفسنجانی با امضای «هم سنگر ديروز، امروز و فردايتان اكبر هاشمي رفسنجاني» برای رهبر معظم انقلاب نوشت و از اتهاماتی که در جریان مناظره جنجالی میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد بدو زده شده بود گلایه کرد و از فتنه ای خطرناک خبر داد که به گفته او در آن مقطع دودش در فضا قابل مشاهده بود. انتقادات و گلایه از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام چنان بالا گرفت و ادامه داشت تا آنکه 2 سال بعد از آن تاریخ، هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این انتقادها نامه بدون سلام دیگری را منتشر کرد که در سال 58 به امضای شخیصتهای نظام و خطاب به امام نوشته شده بود. سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی این نامه را با عنوان «نامه بی سلام خواص انقلاب به محضر امام (ره) در سال 1358 » منتشر کرده و در توضیحی آورده بود: این نامه یکی از اضلاع مثلث نامه های تاریخی سه گانهای است که ضلع دومش در سال 1359 و ضلع سومش در سال 1388 نگاشته شد . محمد حسینی بهشتی، عبدالکریمموسوی(اردبیلی)، سید علی خامنهای، محمدجواد باهنر، اکبر هاشمی امضا کنندگان این نامه بودند که توجه امام را به برخی تبلیغات علیه حزب جمهوری اسلامی جلب کرده و نوشته بودند «متجددهای شرق زده و غرب زده علیرغم تضادهای خودشان با هم در بیرون راندن اسلام از انقلاب همدست شدهاند. (نمونه جلسهای که از مذهبی های چپگرا و محافظهکاران غربگرا یا ملیگرا برای همکاری در مقابله با حزب جمهوری اسلامی در انتخابات اخیر تشکیل شده بود)»
نامه وزیران سابق به رهبرمعظم انقلاب مردادماه امسال در روزهایی که سکه لجام گسیخته، دلار سرکشی می کرد و بازار آشفته شده بود خبری درباره نامه جمعی از وزیران سابق دولت نهم و دهم به رهبر معظم انقلاب منتشر و شایعه شد که این وزیران خواسته اند ستاد فراقوه ای متشکل از سران سه قوه برای مدیریت اجرایی کشور در یک سال آینده تشکیل شود. شایعه بدانجا تسری پیدا کرد که گفته شد برخی وزیران اخراجی دولت نهم و دهم با این نامه خواستار سلب اختیارات دولت شده اند. حسین شریعتمداری یادداشتی در کیهان نوشت و با انتقاد از رویکرد این دلسوزان نظام گفت که ساز و كارهاي پيشنهادي دلسوزان نظام و مردم اگر واقعاً دلسوزانه باشد، الزاماً بايستي در بستر دولت دنبال شود. از منوچهر متكي، مصطفي پورمحمدي، عليرضا طهماسبي، سید کاظم وزیری هامانه، غلامحسین نوذری، داوود دانش جعفري، سيد محمد جهرمی، محمدمهدي زاهدي، پرویز کاظمی و محمود فرشیدی به عنوان امضا کنندگان این نامه یاد می شد. منوچهر متکی اما تمام حرف و حدیثها درباره محتوای نامه را رد کرد و گفت که در هیچ کجای نامه از رئیس جمهور و یا خلع ید وی از نوع ادعاهای مطرح شده سخنی به میان نیامده و تفسیرهای گوناگون مانند ستاد فرا قوهای که عمدتاً از سر بیاطلاعی بیان شده، در این نامه ذکر نشده است. نگارندگان نامه تاکید کردند که هیچ نماد سیاسی در این نامه وجود نداشته و اقدامی برای خلع ید دولت صورت نگرفته و آنچه بوده فقط تلاشی برای کمک به دولت در جهت حل بحران های اقتصادی بوده است.
نامههای لاریجانیها و احمدی نژادنامههای محمود احمدی نژاد به غلامعلی حداد عادل و علی لاریجانی روسای مجالس هفتم، هشتم و نهم که بیشتر معطوف به برداشتهای رئیس جمهور از مصوبات مجلس و قانون اساسی بود دیگر نای جریان سازی ندارند در مقابل اما مهرماه امسال محمود احمدی نژاد وقتی از آخرین سفر خود به نیویورک برگشت و علی اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی اش را در زندان یافت، در نامه ای که سر از رسانه ها در آورد درخواست بازدید از زندان اوین را مطرح کرد. غلامحسین محسنی اژه ای از مخالفت قوه قضائیه با این درخواست خبر داد و گفت که این موضوع ممکن است شائبههای سیاسی را در برخی اذهان به دنبال داشته باشد. محمود احمدی نژاد نامه دومی را هم در پاسخ نامه محرمانه رئیس قوه قضائیه منتشر کرد و نهایتا آیت الله آملی لاریجانی در پاسخی مبسوط به به رئیس جمهور نوشت که «مدّت مدیدی است که در مقابل حملات غیرمنطقی و غیر قانونی و نسبتهای خلاف واقع شما به قوه قضائیه و مسئولان آن، سکوت اختیار کردهام . مبنای این سکوت رعایت مصالح نظام و تبعیّت از فرامین مقام معظم رهبری در عدم تقابل مسئولان و خصوصاً سران قواست . لذا پاسخ نامه اوّل را به صورت « خیلی محرمانه» ارسال داشتم تا این مصلحت اهم را رعایت کرده باشم . متأسفانه شما به بهانه « حقوق اساسی ملت » نامه دومتان را نیز رسانهای کردهاید، که علاوه بر سخنان نادرست ، نسبتهای ناروا و خلاف واقع بسیاری در آن مطرح کرده اید. سکوت بر این نسبتهای خلاف واقع ممکن است پارهای اذهان را ره زند که شاید واقع امر همین است که میگویید».
نامه های حاج حبیب و شیخ محمدرضا میرتاج الدینی
روزهایی هم بود که که صحبت هایی که حبیب الله عسگراولادی راه انداخته بر برگ های فصل نامه نگاری های سال 91 می افزود. از عطالله مهاجرانی گرفته که از لندن برای حاج حبیب نامه می نوشت تا علی مطهری که از بهارستان برای عسگراولادی آفرین می گفت. چند روزی بعد از دیداری که سه چهره اصلاح طلب با رهبر معظم انقلاب داشتند، خبری نیز درباره نامه اصلاح طلبان منتشر شد. محمد جواد حق شناس نایب رئیس جبهه اصلاح طلبان گفته بود که این نامه توسط دو جبهه اصلاح طلبان و اعتدال گرایان به رهبر معظم انقلاب نوشته شده و فحوای نامه درباره انتخابات 92 و چگونگی فعال شدن احزاب در فضای انتخاباتی است . بعد از این نامه هم در روزهای پایانی سال محمدرضا میرتاج الدینی مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت نامه ای به آیت الله یزدی رئیس جامعه مدرسین نگاشت . بهانه نامه هم انتقادات آیت الله یزدی از مصافحه احمدی نژاد با مادر هوگو چاوز در مراسم خاکسپاری رئیس جمهور سابق ونزوئلا بود و تکذیب این اتفاقات از سوی محمدرضا میرتاج الدینی. مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت خطاب به آیت الله یزدی گفته بود آنچه در موضوع ملاقات آقای رئیسجمهور با مادر آقای چاوز گفته بودم براساس مشاهدات خود و سایر همراهان بوده و از محضر عالی استدعا دارم نمایندهای تعیین فرمائید تا مسأله به طور کامل بررسی گردد تا هرکجا کاستی یا خلافی در گفتار بنده و یا سایر موارد اتفاق افتاده باشد با تمام شجاعت به اصلاح آن اقدام نمایم
دیدگاه تان را بنویسید