میانمار در تلاش برای اتحاد با آمریکا
میانمار اگرچه در زمان حاضر شرایط چالش با چین را ندارد و خواهان ایجاد فرصت بهره برداری از توان و سرمایه ها برای سروسامان دادن به مشکلات داخلی است ولی سیاست و نحوه تعامل آمریکا با کشورهای زیر دست این نتیجه را می رساند که بهایی که این کشور باید برای بهبود روابط با واشنگتن بپردازد معادل با ضربه خوردن به بخش عظیمی از منافع پکن است.
ایرنا: اوباما این هفته با سفر به تعدادی از کشورهای منطقه شرق آسیا که در گذشته نه چندان دور از متحدین پکن محسوب می شدند به نگرانی چینی ها دامن زد. از نگاه قریب به اتفاق تحلیلگران سفر اوباما به میانمار اگرچه از قبل برنامه ریزی شده بود، اما از توجه ویژه اوباما و مدیران سیاست خارجی وی در دور دوم ریاست جمهوری به آسیا و اجرای راهبرد بازگشت به این منطقه محسوب می شود. به هر حال برخی از کشورهای کوچک و همسایه چین از جمله میانمار که در جریان اصلاح سیاست های داخلی سر از تغییر سیاست خارجی نیز در آورده اند این فرصت و بخت را یافتند که پذیرای اولین سفر رییس جمهور آمریکا باشند. میانمار اگرچه در زمان حاضر شرایط چالش با چین را ندارد و خواهان ایجاد فرصت بهره برداری از توان و سرمایه ها برای سروسامان دادن به مشکلات داخلی است ولی سیاست و نحوه تعامل آمریکا با کشورهای زیر دست این نتیجه را می رساند که بهایی که این کشور باید برای بهبود روابط با واشنگتن بپردازد معادل با ضربه خوردن به بخش عظیمی از منافع پکن است. در نتیجه ایجاد جو بی اعتماد و حتی تنفر چین از میانمار می تواند موازنه در این بخش را به ضرر پکن رقم بزند. از دیدگاه ناظران واشنگتن در اجرای سیاست بازگشت به آسیا دو هدف عمده را دنبال می کند. نخست، تحدید چین از طریق هزینه مند کردن توسعه اقتصادی از یک سو و از سوی دیگر ایجاد چالش های امنیتی در مرزهای این کشور با همسایگان است. دوم اینکه، آمریکا در صدد ربودن فرصت های اقتصادی از طریق جدا کردن متحدین و دوستان منطقه ای و بر هم زدن موازنه بازار به نفع جریان کالا و سرمایه می باشد. به نظر می رسد آمریکا در هر دو جبهه درحال پیشروی است. آمریکا در گام اول با ایجاد تنش های ارضی به خصوص در یک سال اخیر و ایجاد جو تنفر و بی اعتمادی به دشمنی بین چین و کشورهای عمده همسایه از جمله ویتنام ، کره جنوبی ، فیلیپین و ژاپن دامن زده و وضعیت را حتی در برخی موارد به مرز درگیری های نظامی کشانده است. به همین بهانه و برای ایجاد تعادل قوا به موازات توطئه چینی بین چین و همسایگان، آمریکا به استقرار و تقویت نیروی نظامی خود اقدام کرده است. بروز تنش روند عادی تجارت و فعالیت های اقتصادی بین چین و دو شریک عمده اش یعنی ژاپن و کره جنوبی را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داده است. اولین آثار مخرب این روند کند کردن مذاکرات ایجاد منطقه آزاد تجاری بین این سه کشور است. به گفته برخی ناظران مرحله دوم سیاست تحدید چین توسط آمریکا نیز در حال به ثمر رسیدن است . واشنگتن برای تکمیل محاصره چین بدنبال جدا کردن متحدین قدیمی و نفوذ و جایگزین کردن خود در بازارهای سنتی منطقه است. حضور سیاسی آمریکا در میانمار و تقویت نفوذ در ویتنام ، فیلیپین و احتمالا در مراحل بعد کامبوج و لائوس و گسترش آن به سطح ایجاد انحصار اقتصادی موجب از دست رفتن فرصت های عظیم برای چین بعنوان کشوری خواهد بود که در مرحله ورود به توسعه پایدار و گذر از شرایط مبتنی به صادرات به بازارهای پر بازده سرمایه پذیر است. در واقع حضور و نفوذ سیاسی و نظامی آمریکا در کشورهای همسایه و پیرامونی چین نه تنها موجب تحدید و تهدید امنیت ملی چین شده بلکه باعث افزایش حضور اقتصادی و تا حدودی در آوردن بازارهای کالاو سرمایه این کشورها از دست چین به نفع اقتصاد غرب خواهد شد. به همین دلیل است که از مدت ها پیش نخبگان رسانه ای و محققین چینی به حضور آمریکا در حوزه آسه آن هشدار داده اند و خواستار فعال تر شدن دیپلماسی اقتصادی و سیاست خارجی چین در این منطقه برای جلوگیری از فقر و غلتیدن کشورهای منطقه در دامن آمریکا شده اند. از همین رو رسانه های چین در واکنش به سفر این هفته اوباما به میانمار برای مقام های چین هشدارهای جدی صادر کردند. انتشار مقاله روزنامه ˈگلوبال تایمزˈ که اوضاع شرق آسیا را با خاورمیانه تشبیه نموده نشان دهنده اوج نگرانی از وضعیت موجود و فتح سنگرهای چین توسط آمریکا می باشد. درمقاله هیات تحریریه این روزنامه وابسته به ارگان حزب حاکم چین تحت عنوانˈ خاورمیانه عبرت جهان است ˈ به حملات تازه رژیم صهیونیستی به غزه اشاره شده است. نویسنده در ادامه با انتقاد از حمایت بی چون چرای آمریکا و اینکه حمله اسراییل به غزه در واقع با چراغ سبز واشنگتن همراه بوده، می نویسد: کشورهای ابرقدرت علاقمند هستند که بحران در این منطقه ادامه یابد و خود شان هم به آن دامن می زنند. این مقاله در ادامه با قیاس وضعیت خاورمیانه با شرایط شرق آسیا و ابراز نگرانی از ایجاد یک کانون بحران جدید می افزاید: برای چین یک خاورمیانه کافی است. سایر نقاط جهان به خصوص جنوب شرق آسیا به هیج وجه نباید به خاورمیانه دوم تبدیل شود. گلوبال تایمز می نویسد : هر چند فاصله خاورمیانه تا منطقه جنوب شرق آسیا خیلی زیاد است اما وضعیت فعلی در منطقه به مرور در حال شبیه شدن به منطقه خاورمیانه دوم است. نویسنده در ادامه برای بیان وضعیت می نویسد، حس تنفر بین کشورهای این منطقه درحال افزایش است، برخی اقدامات که شاید در ظاهر خیلی مهم به نظر نیاید می تواند در آینده منجر به تبعات ناگوار شود.
دیدگاه تان را بنویسید