روزنامه ایران و به چالش کشیدن کل نظام

بولتن نيوز: روزنامه ايران در ستون شيپورچي امروز خود با گريزي بر توقف علمي يك آقازاده! در انگليس و اينكه ايشان هم اكنون در دبي مشغول رسيدگي به مسائل مملكتي هستند ايشان را از هتل هاي آقازاده كش اين كشور عربي بر هزر داشتند و در ادامه ابراز كردند: آقازاده عزيز سلام، اميدوارم حالت خوب باشد و در كنار مادر دلسوز و خواهر گراميتان در غربت دبي خوش بگذره. مي‌دانم كه دوري از خانواده، وطن و غربت خيلي سخته، اما براي شما كه جهت خدمت به انقلاب و نظام رفتيد تحمل اين سختي‌ها آسونه! البته اينكه روزنامه ايران در نامه اي دوستانه، مانند ما پي جوي احوالات آقازاده مذكور هستند جاي بسي خوشحالي دارد اما گويي شيپورچي عزيز بعد از كلي فوت كردن از سر تنگ شي پور و خستگي مفرط تصميم گرفتند كه از سر گشاد خود! كمي از فوتها را خارج كنند تا استراحتي هم كرده باشند. در اين حالت شيپورچي روزنامه ايران كه معلوم نيست بعضي وقتها حرف از كجايش و به اعتبار كدام چماقداري بيرون مي آيد نوشته است: " فشار ما را ببخش كه به ستون‌هاي ثابت و بي‌حركت انقلاب سنگ انداختيم و قصد شكستن آنها را داشتيم، ما را ببخش كه از انقلاب دفاع كرديم اما از سندداران و سرقفلي‌داران انقلاب دفاع نكرديم!".

در واقع شيپورچي در اينجا به علت حساسيتي كه به ستونهاي ثابت و بي حركت و قدرتمند دارند، گويي تصميم گرفته گذشته نه چندان دور خود و برخوردي كه البته براي تاديب با وي شد را عاملي قرار دهد براي سنگ انداختن. بگو آخه پسر جان به چيزهاي سفت و محكم چه كار داري و چرا به جايي سنگ مي اندازي كه با گرز گران بكوبندت و به زير شير ژيان بكشانندت!. برو و به جاي خاك بازي كمي هم به فكر آينده ات باش و كمي آبرو داري كن كه شش ماه ديگر بتواني با سر بلند در خيابان قدم بزني. به قول معروف حالا ما گفتيم داد بزن ولي نگفتيم بيشتر از اين آبروي خودت را ببر!. خلاصه! داستان شيپورچي بعد از رسيدن به ستونهاي ثابت و بي حركت و خاك بازي دو باره بر مي گردد به موضوع آقازاده عزيز و در ادامه مي نويسد: "راستي شنيدم جهت گسترش دانشگاه آزاد رفته بوديد؛ اما بي‌بصيرت‌ها از غيبت شما سوءاستفاده كرده و بدون اجازه و هماهنگيتون رئيس دانشگاه آزاد را عوض كردند و شما هم قهر كردي و گفتي نميام!

شنيدم كشتي شخصي داري؛ اينجا به تو تهمت مي‌زنند كه اين كشتي جهت تفريح و خوشگذراني است ولي ما مي‌دانيم كه حضور كشتي تفريحي شما و ساير آقازادگان عزيز در خليج فارس، چه ترسي در دل ناوهاي امريكايي ايجاد مي‌كند! راستي مواظب باشيد كه به سرنوشت آقازاده عزيزمان «تام. جي. اندرسون» در هتل‌هاي دبي مبتلا نشويد! آخه هتل‌هاي دبي آقازاده كش است! ما را ببخش كه پيش‌بيني‌هاي30 سال قبل نوستراداموس ايران در مورد انحرافات احمدي‌نژاد را ناديده گرفتيم! البته بعد از 9 دي جبران كرديم و هر آنچه كه لازم بود در اين 3 سال در مورد انحرافات مخوف و بي‌سابقه احمدي‌نژاد از صدر اسلام تاكنون! نوشتيم و گفتيم. واقعاً راست گفتند كه: آنچه پير با تجربه در خشت خام بيند جوانان بي‌تجربه در سايت‌ها مي‌خوانند! ] قبلا راجع به اي بخش قويا توضيح داده شد![. ما را ببخش كه به ستون‌هاي ثابت و بي‌حركت انقلاب سنگ انداختيم و قصد شكستن آنها را داشتيم، ما را ببخش كه از انقلاب دفاع كرديم اما از سندداران و سرقفلي‌داران انقلاب دفاع نكرديم! ] قبلا راجع به اي بخش قويا توضيح داده شد![. آقازاده عزيز بيا لطفاً؛ از محاكمه نترس و به فكر معامله باش! از گوشمالي نترس و به فكر ماستمالي باش! اينجا همه دنبال رابطه دولت با جن‌گير و رمال و... هستند و شنيده‌ها مهمتر از ديده‌ها است! اينجا انحراف از فتنه خطرناك‌تر است! و كسي حواسش به تو نيست! خبر ورودت قرار است به خبر ويژه... و... تبديل شود!