خاتمي اپوزيسيون را سردرگم مي كند
سازگارا با تاكيد بيشتر گفت: بنابراين همانطور كه گفتم به عقيده من آقاي خاتمي دچار عقب افتادگي سياسي است، حتي خود آقاي موسوي و كروبي هم سعي شان اين بود كه در چهارچوب قانون اساسي وارد ميدان شوند و مزيت شان نسبت به آقاي خاتمي اين بود كه مرد و مردانه ايستادند و هزينه اش را كه به قيمت حصر خودشان و يا كشته شدن خانواده و يا دوستان شان منجر شد دراين راه پرداخت كردند.
کیهان نوشت: عضو تيم موسس نشريات زنجيره اي در دوره اصلاحات، خاتمي را دچار عقب ماندگي سياسي خواند. محسن سازگارا مي گويد اصلاح طلبان با مواضع پرابهام و ايهام، در ميان مخالفان ايجاد سردرگمي مي كنند. يار غار بهزاد نبوي كه پس از بن بست اصلاح طلبان به آمريكا پناهنده شد، در مصاحبه با سايت بامداد خبر و درباره تناقض موجود ميان خاتمي و موسوي و كروبي گفت: جنبش اصلاحات نه اينكه بي تاثير بود اما شكست خورد و به ديواره هاي قانون اساسي برخورد كرد. آقاي خاتمي دچار يك نوع عقب ماندگي سياسي است، براي آن كه شما يك راهي را آزموده اي و شكست خورده اي. بنابراين غلط است كه ما بگوييم قانون مداري مي خواهيم بكنيم. تمام جنبش هاي مدني با نافرماني مدني شروع شده اند. بنابراين ما بايد روشن بگوئيم كه نافرماني مي كنيم و غير از اين هم نمي توان انجام داد به نظر من اين هنرنيست كه حرف بيست سال پيش را تكرار كرد. گفت «خوش وردي تو از بر كرده اي، ليك سوراخ دعا گم كرده اي». نتيجه كار آقاي خاتمي جز شكست نبود. حال اينكه دوباره بيايي و جلوي حاكميت گردنت را كج كني تا ميداني را براي فعاليتي ايجاد كند كه هيچ افقي هم از آن پيدا نيست و اصلا اتفاق افتادنش هم در چنين فضايي بعيد است، به نظرم كار عبث و اشتباهي است. سازگارا با تاكيد بيشتر گفت: بنابراين همانطور كه گفتم به عقيده من آقاي خاتمي دچار عقب افتادگي سياسي است، حتي خود آقاي موسوي و كروبي هم سعي شان اين بود كه در چهارچوب قانون اساسي وارد ميدان شوند و مزيت شان نسبت به آقاي خاتمي اين بود كه مرد و مردانه ايستادند و هزينه اش را كه به قيمت حصر خودشان و يا كشته شدن خانواده و يا دوستان شان منجر شد دراين راه پرداخت كردند. ولي خود آقاي موسوي و كروبي هم الان همان طور كه در خود جنبش سبز هم ديده شد به محض اينكه ديدند نظام نگذاشت كه حتي يك حق ساده راي را پس بگيرند، بايد تغيير خواسته مي دادند و با يك تغيير استراتژيك مسير را تنظيم مي كردند كه در اين خصوص كوتاهي كردند و به همين خاطر جنبش دچار سردرگمي شد. وي اپوزيسيون را متشكل از 5 گروه سلطنتي، ملي ها، مذهبي ها، چپ ها و اقليت هاي قومي توصيف كرد و گفت: من خودم مذهبي ام اما به دليل اينكه سال هاست سر سفره متفكران جديد ديني مثل دكتر سروش، دكتر شبستري و ملكيان و نراقي نشسته ام و مصرف كننده آرا اين دوستان بودم در واقع نگرش ديني من از يك قرائت حداكثري عوض شده است به يك قرائت حداقلي و يك قرائت ايدئولوژيك انقلابي تبديل شده به يك قرائت پلوراليسمي و تكثرگرايانه بنابراين من به راحتي 15 سال است كه گذر كردم از اينكه حق متكثر است وي مي گويد: جريان اصلاح طلب هنوز به نظر من تصميم نگرفتند كه قدرت را با ديگران تقسيم كنند و اگر دقيق تر بخواهم بگويم هنوز تئوري اين مساله را ندارند كه بتوانند به پلوراليسم سياسي قائل باشند چون لازمه قبولي پلوراليسم سياسي پذيرش پلوراليسم ديني است و حق را فقط از آن مذهب شيعه جعفري اثني عشري نداني؛ حق را متكثر ببيني. سازگارا كه زماني با دفتر نخست وزير همكاري مي كرده، مي گويد: به نظر من آقاي موسوي از اين نظر كاملا دچار تحول فكري شده و قائل به پلوراليسم ديني است. او لوازم اين حرف خودش را مي فهمد كه چيست و حتما در عقايدش تغييراتي را داده اما اين حرف را مثل موسوي نمي زنند كه «عقايد گوناگوني ميان ماست و ما اين اختلاف عقايد را به رسميت مي شناسيم». يادآور مي شود اشاره سازگارا به كساني چون سروش و شبستري و نراقي در واقع اشاره به حلقه كيان است كه به تدريج به جريان موسوم به چپ نزديك شده و با روي كار آمدن خاتمي، اقدام به گفتمان نويسي ضدديني براي وي كردند. برخي از اعضاي اين حلقه (مانند عماد باقي و خانيكي) پيش از اين تصريح كرده اند كه سخنراني هاي انتخاباتي خاتمي را آنها تهيه مي كرده اند. سازگارا جزو عناصر سقوط كرده اي است كه در خارج كشور جذب سلطنت طلبان و حلقه هاي ماسوني و بهايي شد اما با اين همه به خاطر كم كاري از صداي آمريكا نيز اخراج گرديد.
دیدگاه تان را بنویسید