کوچهایکهرئیسجمهوردرآندستفروشیمیکرد
رجايي به جز رياست جمهوري چند پست ديگر داشت، معلم بود دست فروش بود مسئول آموزش و پرورش بود نخست وزير و رئيس جمهور بود.
خبرگزاری دانشجو: يكي از محافظان رجايي ميگفت: در ترافيك تهران گير كرديم رجايي گفت؛ از اين كوچه برو من در اين كوچه دست فروشي كردم وقتي رئيس جمهور از دست فروشي اظهار افتخار ميكند و شرم نميكند اين به اين معناست كه همه چيز برايش يكي است. حجتالاسلام ماندگاري ظهر امروز در جمع دانشجويان حاضر در طرح ولايت در دانشگاه فردوسی مشهد به ایراد سخن پرداخت که متن کامل آن به این شرح است: یکی از عمليات های دشمن جلوگيري از كسب معرفت است. معرفت را شبهناك مطرح ميكنند، معرفت بدلي با آدمها و منابع بدلي، عرفانهاي كاذب معرفت بدلي است، به اسم عرفان و معنويت، معارف كاذب به خورد مردم ميدهند. عمليات دیگر دشمن دشمن جلوگيري از كسب اولويتها در معرفت است و چهارمين تلاش دشمن كسب معرفت بدون عمل است. دشمن اگر نتواند جلوي معرفت را بگيرد يا ما را از اولويت ها بازدارد كاري ميكند كه كسب معرفت براي عمل نباشد، معرفت بدون عمل سه نتيجه دارد: يك تفاخر و تكبر، كساني كه سر كلاس حوزه و دانشگاه مينشينند و كسب معرفتشان فقط براي تفاخر و تكبر است اين افراد ميخواهند نشان بدهند كه كسي هستند. دوم تجارت، عدهاي نيز كسب علم و اطلاعات ميكنند تا تجارت كنند افرادي كه معلوماتشان اضافه ميشود براي مجادله با ديگران به دنبال نزاع هستند. سوم يك عده كسب معرفت ميكنند براي پيدا كردن راههاي حرام كه كجا دروغ مجاز است تلاش ميكنند براي راههاي درو؛ امام صادق (ع) ميفرمايند: عدهاي كسب معرفت ديني را براي راههاي حرام ميخواهند. اين بد است اين ها عمليات فرهنگي و معرفتي دشمن است ميخواهد معرفت كسب كنيم اما ثمر نداشته باشد. مطلب چهارم؛ براي علم در دين ما دو جايگاه اشاره شده است، در دين ما ارزش علم و معرفت بسيار زياد است در كسب علم محدوديت علمي وجود ندارد؛ ز گهواره تا گور دانش بجوي. همچنين محدوديت جنسي نيز وجود ندارد براي كسب علم محدوديت جغرافيايي هم نداريم پيامبر فرموده است طلب علم كن حتي اگر به چين سفر كني و همچنين محدوديت استاد هم وجود ندارد استاد اگر منافق و مشرك باشد انسان ميتواند از آن طلب علم كند فقط بايد مواظب عدم انتقال اعتقاداتش به خود شود. علم جزو ارزشهاي ديني ماست دو نكته اساسي، در روز قيامت بالاترين مقام بعد از انبياء و امامان مال صاحبان علم است همچنين بدترين جايگاه در جهنم نيز مال صاحبان علم است و چه خدمت و يا خيانت در طول تاريخ انجام شده توسط صاحبان علم و معرفت بوده است. علم ميتواند ما را به بالاترين دستاورد برساند كه مانند نور است علم نوري است كه خداوند قرار ميدهد در وجود كساني كه اراده كنند علم ميتواند انسان را به جايي برساند كه به بهترين دستاورد اين عالم كه بصيرت است دست يابد. علم باعث بصيرت است و همچنين علم ميتواند بدترين جايگاه را نصيب آدم كند همانطور كه علم ميتواند به انسان چشم باطن بدهد ميتواند فقط آدميت انسان را به او نشان دهد با كور كردن چشم باطن انسان. علم داراي شاخصههايی است در رواياتي از اميرالمومنين (ع) آمده است هر كس دنبال علم نوراني و بصيرت زا و معرفت زاست هيچ دري از علم به سويش باز نميشود مگر چهار شاخصه داشته باشد يك هر چه علم من بيشتر شود كوچكي من نسبت به هستي بيشتر باشد يعني هر چي فهم و بصيرت من بيشتر شود به خودي خود به عظمت عالم هستي بيشتر پي ببرم. يك عالم گفت: من يك نفر از 5.7 ميليارد انسان روي كره زمين هستم كه كره زمين قطعهاي كوچكي از منظومه شمسي و منظومه شمسي قطعه اي از كهكشان راه شيري و اين كهكشان قطعهاي از عالم مخلوقات است. اولين شاخصه علم نوراني و بصيرت افزا اين است كه هرچه علم بيشتر شود حسابباز كردن من روي خودم كمتر شود. يكي از دعاهاي حضرت زهرا (س) است كه خدايا خودم را در خودم بشكن اگر انسان خودش را نبيند قطعا به پيشرفت ميرسد آنجايي كه خيلي روي خودمان حساب باز كنيم خراب ميشود ريشه تمام انحرافات عالم تكبر است شيطان با گفتن من از آتشم و انسان از گل تكبر ورزيد با اينكه 6000 سال عبادت خدا را كرده بود. چند چيز آدم را باد مي كند: يك «علم»؛ كنكور قبول ميشويم از اين دانشگاه به دانشگاه ديگر رفتارمان متفاوت ميشود بابا دانشگاه قبول شدي اينقدر روي خودمان حساب باز نكنيم. دوم «قدرت»؛ زمان انقلاب تظاهرات و راهپيماييها در مشهد برگزار ميشد يكي از جوانان گفت؛ مرگ بر شاه پيرمردي به جوان گفت: پسر جان بگو مرگ بر شاه، سه بار بگو مرگ بر خودم از كجا معلوم ما شاه شويم از او بدتر نشويم. 34 سال از عمر انقلاب گذشته، مسئولين خوبي داريم اما برخي از مسئولان مست قدرت شدند امام خميني وقتي حكم تنفيض رجايي را ميدادند فرمودند: آقای رجايي! ايران قطعهاي از آسيا است آسيا قطعهاي از زمين است زمين قطعهاي از كهكشان راه شيري است كهكشان راه شيري قطعهاي از مخلوقات خداست شما رئيس جمهور عالم نشديد شما رئيس جمهور يك نقطه شديد. رجايي به جز رياست جمهوري چند پست ديگر داشت، معلم بود دست فروش بود مسئول آموزش و پرورش بود نخست وزير و رئيس جمهور بود. يكي از محافظان رجايي ميگفت: در ترافيك تهران گير كرديم رجايي گفت؛ از اين كوچه برو من در اين كوچه دست فروشي كردم وقتي رئيس جمهور از دست فروشي اظهار افتخار ميكند و شرم نميكند اين به اين معناست كه همه چيز برايش يكي است. سوم «شهرت»؛ شهرت انسان را مست ميكند. به بعضي از مجريان و ستارههاي سينما كه در برخي محافل در خدمتشان هستم ميگويم شما داريد خيلي مشهور ميشويد دختر و پسر ميخواهند از شما امضا بگيرند گفتم مطمئن باشيد اين شهرت زود تمام ميشود تلاش شما عزيز شدن در چشم مردم است اما شهدا تلاششان اين بود در چشم امام زمان (عج) عزيز شوند خدا نكند از چشم امام زمان (عج) بيفتيد. چهارم: «ثروت» انسان را مست ميكند، باد ميكند يك تكبري به خود ميگيرد. سر چهار راه يك بچهاي دستمال به دست شيشه ماشينها را پاك ميكرد به يك ماشين مدل بالا رسيد داشت شيشه ماشين را تميز ميكرد راننده ماشين با حركاتش ميخواست بفهماند كه نميخواهد با دستمال شيشه ماشينش را پاك كند گويي طلاهاي آن ميريخت پياده شد و آن بچه را به طرز ناشايستي به كف خيابان پرت كرد اينقدر اين صحنه نفرت از عمل مرد ايجاد كرده بود كه راننده پايين آمد بچه را بلند كرد يك دويستتوماني به او داد. پنج: «جمال و زيبايي» انسان را مست ميكند همه ميخواهند خود را زيبا كنند. ششم: «سلامتي و جواني» انسان را مست ميكند اگر بخواهيم علم مان بصيرت افزا باشد ببينيد در علم ميتوانيم خود را بشكنيم، حضرت موسي (ع) علم الهي داشتند خدا گفت، موسي برو بدترين عالم را بياور موسي گشت و هر كسي را پيدا ميكرد ميگفت نكند عاقبتش از من بهتر باشد سگي را پيدا كرد و با خود آورد در نيمه راه سگ را رها كرد هنگامي كه كوه تور رسيد گفت؛ خدايا بدتر از من كسي نبود. خطاب آمد به عزت و جلالم اگر سگ را ميآوردي نبوت را از تو ميگرفت. حضرت يوسف (ع) به خاطر احترام به پدر ذرهاي دير از اسب پياده شد با اينكه به پاي پدر افتاد و او را تكريم كرد اما خطاب آمد كه دستت را باز كن نوري از كف دست يوسف به آسمان رفت علت آن را جويا شد خطاب آمد چون به خاطر احترام به پدر ذرهاي دير از اسب پياده شدي از نسل تو ديگر پيامبري نخواهد بود تو ترك اولا كردي نسل تو ديگر پيامبر نيستند اين را داديم به بنيامين. علمي كه بخواهد براي من باد درست كند ارزش ندارد براي پدر و مادر قيافه ميگيريم، فردي پدرش را به درخت بسته بود و او را ميزد گفتند چرا ميزني گفت؛ عجب آخرالزمان شده نميتوانيم پدرمان را تربيت كنيم. شمای دانشجو دانشگاه رفتهايد طرح ولايت رفتهايد به مادرتان ميگويید تو كه درس نخواندي تو كه دانشگاه نرفتهاي شما ميخواهيد پدر و مادر را تربيت كني دعاي حضرت فاطمه زهرا (س) را يادمان نرود خدايا خودم را در خودم بشكن با اين دعا چقدر قشنگ ميفهميم كه چقدر جاهل هستيم هر چقدر شكسته تر ميشويد افتادهتر ميشويد. شاخصه دوم علم نور، حسابري من از خدا بيشتر ميشود بايد از خدا حساب بريم از قدرت، از كبريايي ما خدا را ميشناسيم اما هنوز به كبريايي خدا ايمان نياوردهايم در حساب و كتابمان خدا ديده نميشود. به يك جوان گفتم چرا ازدواج نميكني چرتكه زد گفتحاج آقا نميشود گفتم حساب و كتابت درست اما جاي خدا در حسابت كجاست الان در حساب و كتاب و زندگي ما جاي خدا كجاست با اينكه ميگويم الله اكبر. سه عنصر در زندگي ما دارد يك پشيماني نسبت به گذشته؛ ديروز تصميم گرفتيم به نتيجه نرسيديم پشيمان ميشويم. دوم سرگرداني نسبت به تصميم، الان بخورم نخورم بروم نروم. سوم: نگراني نسبت به آينده، حمله كنند چه ميشود ازدواج ها سختتر شود چه ميشود. اين سه مشكل يك ريشه بيشتر ندارد و آن اينكه در حساب و كتابمان خدا را جا گذاشتيم هر كس ديروز با خدا معامله كرده امروز پشيمان نميشود. حضرت هاجر بين صفا و مروه دويد براي آب اين تلاش نتيجه اش بايد در مسير تلاش باشد اما آب زير پاي اسماعيل بود اين به اين معناست كه خداوند ميگويد تو تلاشت را بكن من نتيجه را يك جايي ديگر ميدهم دنبال نتيجه نباش. حضرت زينب (س) با خدا معامله كرد در عصر عاشورا در مديريت بحران سرگردان نبود چون با خدا معامله كرد خداي ديروز امروز و فردا يكي است اگر در محاسبات خدا پررنگ شود ديگر سرگردان و نگران نخواهيم بود. سوار يك ماشين شدم كرايه 300 توماني را 600 تومان گرفت گفتم چرا 600 گفت زمستان است و مسافر كم من دو برابر ميگيرم تا كمبود آن جبران شود به او گفتم اگر به يك سوالم پاسخ دهي به تو دو برابر ميدهم راننده منتظر سوال بود به او گفتم خداي تابستان و زمستان چه فرقي دارد پاسخ داد همان 300 تومان را بده به او گفتم خدايي كه گفته تلاش كن من نتيجه را ميدهم فرقي نميكند تابستان يا زمستان شما خدا را در محاسبات كم نگذار. همه قشنگي جبههها اين بود كه خدا در آن حضور داشت الان هم به بچه ها ميگويم 1+5 را جايگزين خدا نكنيد با خدا باش پادشاهي كن بي خدا باش هيچ غلطي نميتواني بكني. كساني كه بي خدا هستند كارهاي زيادي ميكنند شما تا به حال شده است كه در خواب ماشين و خانه ببينيد يا اينكه خواب ببيني پرواز ميكني اما هنگامي كه بيدار شدي براي اطرافيان تعريف كرديد به شما ميگويند خواب ديدي خير است. كساني كه بيخدا هستند در اين عالم ماشين، خدمه و همه چيز دارند هنگامي كه از خواب دنيا بيدار ميشوند اهل آخرت به آنها ميگويند خواب ديدي خير باشه. با پول و قدرت نميتواني كاري كني. سه قوم عاد، فرعون و ثمود تمدن جهاني دارند اما نابود شدند؛ قوم ثمود قصرشان در ميان صخره ها بود كه هم اكنون قصر آمريكا يا همان كاخ سفيد بر روي يك صخره است اما ببيند كه امام حسين (ع) با خدا بود و همه عالم را تسخير كرد رقيه سه ساله نيز عالم را تسخير كرده است. هر چه معرفت من و شما بيشتر شود خدا را بيشتر ميبينم علمي كه من و شما ياد ميگيريم رابطه بين پديدههاي عالم را كشف مي كند پديدهها را مهندسي ميكنيم ميشود مهندس هر قدم علمي بر ميداريم خداپرستي بيشتر شود اين علمي كه قرار است نور باشد ذات دروني مرا بيشتر ميكند و عظمت خدا را در نظر انسان بيشتر ميكند مبادا خدا در محاسبات مان كمرنگ شود.
دیدگاه تان را بنویسید