بازخوانی گفتوگوهای متفاوت حسینیان /عکس
او در مصاحبهای در بهمن 90 در توجیه این تعاریف عجیب و غریب خود از هاشمی رفسنجانی گفته است: «درباره انتقادهایی که از بنده شده که در سال 83 از آقای هاشمی تقدیر کردهام، باید بگویم که در سال 1383 از آقای هاشمی دعوت کردیم و تعریف جانانهای را از ایشان انجام دادیم و چرایی این تقدیر به این دلیل بود که در آن زمان آقای هاشمی در مقابل دوم خرداد بود و اصلاحات علیه ایشان مقاله و کتاب مینوشت و بنده آن زمان تشخیص دادم که باید از ایشان دفاع کنم و الان هم میگویم که اگر آقاي هاشمی سخنی بگوید که آمریکا از آن ناراحت بشود و در مقابل فتنه گران اعلام برائت کنند، بنده مجددا حاضرم از ایشان تقدیر و تشکر کنم.»
جهان: هر فردی در سیر سلوک اجتماعی و سیاسی خود دارای مبنای فکری و تحلیلی ثابتی است و به ندرت پیش میآید در مواضع اصولی خود چرخش جدی آن هم در کوتاه مدت داشته باشد. با این حال، حجتالاسلام روحا... حسینیان از اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری از جمله كساني است که بهطور مداوم نظرات و عملکرد خودرا در دورههای مختلف تغییر داده است. پیش از انتخابات ریاستجمهوری در دوم خرداد سال 76، آقای حسینیان در کنار آقایان عبدا... نوری، غلامحسین الهام و پورنجاتی، جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی را تأسیس كرد كه در انتخابات مجلس پنجم عبدا... نوری وزیرکشور دولت خاتمی و عنصر معلوم الحال اصلاحطلبان، سرلیست آنها بود. البته پورنجاتی، عضو دیگر این تشکل نیز در دوران فتنه88 از حامیان فتنه گران و ضدانقلاب شد. البته بعدها آقای حسینیان به جمعیت دفاع از ارزشها که آیتا... ری شهری را کاندید کرده بود، وفا نکرد و به سید محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد 76 رأی داد. جالب اینجاست که در انتخابات ریاستجمهوری هفتم، اکثر بزرگان و علما از جمله علامه مصباح یزدی در حمایت از کاندیداتوری ناطق نوری بیانیه داده بودند. حسينيان در توجیه رأی خود گفت: «من ایشان (خاتمی) را روحانی روشنفکری میدانستم که البته با ایشان اختلاف هم داشتم، اما آن زمان بهدلیل اینکه جناح حاکم نوعی فضای بسته بهوجود آورده بود و در جامعه انحصارطلبی احساس میشد، گمان کردم که وظیفه است این انحصار و بسته بودن جامعه شکسته شود؛ لذا تنها راه رسیدن به این اهداف را حمایت از خاتمی میدانستم، اما نمیدانستم که این باز شدن فضا بهسوی جاری شدن سیلی میرود که نزدیک بود همه چیز را از بین ببرد. وی با تأکید براینکه متأسفانه در این دوران از چاله درآمده و به چاه افتادیم، گفت: من بعد از آن دوران رسما عذرخواهی کردم و گفتم که حمایت من از خاتمی اشتباه است.» خاتمی اهل توطئه نبود البته ایشان در همین سخنرانی که 9 سال بعد از حوادث 18 تیر 78 در دانشگاه تهران انجام شده بود، آقای خاتمی را که حامی اصلی قانون شکنان بود اینچنین تبرئه كرد: «برای آقای خاتمی در جریان 18 تیر نقش منفی احساس نمیکنم... بنده با تفکر آقای خاتمی مخالف هستم اما معتقدم که خاتمی اهل توطئه نبود و در این مسائل دخالتی نداشت» تجلیل از هاشمی در سال 83 که انتقادات جدی جریان حزبا... به آقای هاشمی رفسنجانی تشدید شده بود، حسینیان به مرکز اسناد انقلاب اسلامی رفت و در تجلیل از آقای هاشمی جملاتی غیر معمول و سؤال برانگیز را بر زبان راند: «خوشحالیم، نه فقط بهخاطر اینکه شخصیتی را که از یاران خاص امام بوده امروز در بین خود داریم، نه فقط بهخاطر اینکه شخصیتی که معمار سازندگی زیرساختهای تاریخ معاصر ایران نوین است، نه فقط بهخاطر اینکه رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام را در بین خود داریم. همه اینها برای ما مهم است؛ اما مهمتر از همه برای ما و همکاران، شخصیت تاریخی حضرتعالی است. ما مردمان تاریخیاي هستیم که در اینجا گرد آمدهایم و بیشک حضرتعالی یکی از بزرگترین تأثیرگذاران، تاریخسازان و تحولسازان تاریخ معاصر هستید و ما از این جهت بسیار خوشحالیم که مرد بزرگی امروز مهمان ماست که بیش از چهاردهه از عمر شریفشان را مصروف مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی و برای برقراری حکومت الهی جهاد کردهاند و مردی که سالیان سال حقیقتا در راه آزادی جنگیده و آزادی جزو ماهوی شخصیت ایشان شده است. ما خوشحالیم و بسیار هم خوشحال.» آقای هاشمی در مقابل دوم خرداد بود او در مصاحبهای در بهمن 90 در توجیه این تعاریف عجیب و غریب خود از هاشمی رفسنجانی گفته است: «درباره انتقادهایی که از بنده شده که در سال 83 از آقای هاشمی تقدیر کردهام، باید بگویم که در سال 1383 از آقای هاشمی دعوت کردیم و تعریف جانانهای را از ایشان انجام دادیم و چرایی این تقدیر به این دلیل بود که در آن زمان آقای هاشمی در مقابل دوم خرداد بود و اصلاحات علیه ایشان مقاله و کتاب مینوشت و بنده آن زمان تشخیص دادم که باید از ایشان دفاع کنم و الان هم میگویم که اگر آقاي هاشمی سخنی بگوید که آمریکا از آن ناراحت بشود و در مقابل فتنه گران اعلام برائت کنند، بنده مجددا حاضرم از ایشان تقدیر و تشکر کنم.» البته آقای حسینیان هیچگاه توضیح نداد که چرا در تعاریفشان ، اساسا استنادی به مقابله جریان دوم خرداد با هاشمی وجود ندارد. ضمن اینکه ایشان در 23 مهرماه سال 1387 هم ـ که نه تنها هجمهای از سوی دوم خرداد علیه هاشمی مطرح نبود، بلکه آنها کاملا هم جهت نیز شده بودند ـ در دومین همایش «ایران و استعمار انگلیس» در تالار علامه امینی دانشگاه تهران باز هم تمجیدهایی عجیب را در وصف آقای هاشمی رفسنجانی بر زبان رانده است. چرخش موضع البته این بزرگترین تاریخساز و تحولساز تاریخ معاصر از نگاه آقاي حسینیان، بعدا در آذر 88 اینگونه مورد توصیف متناقض وی قرار گرفت: «هاشمی کوچکتر از آن است که با او مبارزه کنیم.» لزوم وحدت اصول گرایان زیر چتر جامعتین اما این پایان چرخشهای فکری آقای حسینیان نبود. وی در 16 آذرماه 1389 در مصاحبه با هفته نامه پنجره سخنانی را درباره لزوم وحدت اصولگرایان و داوری جامعه مدرسین و ورود جامعه روحانیت مبارز بر زبان راند که مخالف مشی امروز فراکسیون انقلاب اسلامی در مجلس هشتم و جبهه پایداری در انتخابات مجلس نهم است. این گفتوگو در روزهایی انجام شده است که هنوز تشت رسوایی جریان انحرافی بر زمین نیفتاده بود؛ او و دوستانش به موضعگیریهای یک طرفه و حمایتهای بیدریغ از دولت احمدینژاد مبادرت میورزیدند و احمدینژاد با دعوت از عدهای از اصولگرایان، بانی وحدت اصولگرایان شده بود. اما در اسفندماه سال گذشته ضمن طرح این ادعا که مردم به جامعتین گرایش ندارند، گفت: «مگر همین جامعتین در انتخابات ریاست جمهوری به بنبست نرسید؟» در ادامه برای یادآوری مواضع آن روز آقای حسینیان این مواضع را دوباره بازخوانی خواهیم کرد: بازخواني گفت وگو با روحالله حسينيان نماينده مردم تهران(هفته نامه پنجره 16مرداد89)
هيچكس در لزوم وحدت هيچ شك و شبهه اي ندارد و اصلا وحدت يكي از خميرمايه هاي اصلي پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي بود كه همواره مورد تأكيد امام راحل قرار ميگرفت. خصوصا اين موضوع در جناحي كه اصول كلي آن قطعا واحد است، بيشتر نمود دارد. به نظر شما، براي از بين بردن اختلافاتي كه در بين اصولگرايان بروز كرده است، چه كساني بايد پيشقدم شوند و راه را براي وحدت كلمه هموار كنند؟ بايد بپذيريم كه ممكن است در بين دوستان اصولگرا، در روشها اختلافنظر وجود داشته باشد؛ اما وقتي اصول و استراتژيها يكي است، بايد لزوم وحدت را نه بهعنوان امر شعاري و تزئيني، بلكه براساس شرع و عقل درك كنيم. بهترين آغاز براي وحدتآفريني، از سوي گروههاي مرجع است كه به هر حال احترام آنها نزد متدينان و اصولگرايان محرز است. جوامعي مانند مدرسين حوزه علميه قم و روحانيت مبارز، دوستاني كه در حوزه، دانشگاهها و همچنين نيروهاي پيرو خط رهبري كه تفكر مرحوم حضرت امام را بهعنوان اصل پذيرفته و به آن پايبند هستند، ميتوانند و بايد در اين راه پيشقدم شوند. در اصل بايد گفت كه وحدت از هر جايي آغاز شود، خوب است. اما اگر اين اصل از جوامع روحاني - كه براي ديگران مرجع هستند و تأثيرگذاريشان بين نيروهاي مذهبي و اصولي فراوان است - شروع شود، آغازي است كه ما به فال نيك ميگيريم. بنابراين، ساير گروهها و نخبگان اصولگرا هم بايد بنشينند و بر همين اساس، با يكديگر به وحدت برسند. آيا مشكلاتي كه وجودداشته، ريشه دربحثهاي روزدارديا بايد اساس اختلافات را درجاهاي ديگرجستوجو كرد؟ مسائل سليقه اي هم وجود دارد. بايد اين موضوعات را مشخص كنيم و با تعامل، بحثهاي سليقه اي را از اصول خود جدا كنيم. از سوي ديگر، بر سر اصول، هيچ يك از گروهها، جريانات و جناحهاي اصولگرا، مماشات نخواهند كرد. بايد اين نكته را پذيرفت كه اصولگرايان يك طيف واحد هستند كه وحدت بايد در بينشان، بر اساس اصول ثابت و لايتغير شكل بگيرد. يعني به اعتقاد جنابعالي، راهكارهاي وحدتآفرين بايد شرايطي را فراهم كنند كه اختلاف سلايق رفع شود؟ نه، ما اصلا نبايد انتظار داشته باشيم بحثهاي سليقه اي فروكش كند. اعتقاد داريم اين بحثها به جريان اصولگرا و اداره امور كشور كمك خواهد كرد. چيزي كه مهم است تلاش براي به دست آوردن فرهنگ همگرايي است. بايد به اين توجه كافي داشت كه مباني فقهي و سياسي و اعتقادي اصولگرايان كه اصول مشترك آنهاست، بهعنوان اصول مسلم پذيرفته شود و اختلاف سليقه ها را هم تحمل كنيم تا فرهنگ همكاري و همگرايي را به دست بياوريم. در غيراينصورت، نميتوان به وحدت رسيد. اگر بخواهم خلاصه عرض كنم، دو اصل براي ايجاد وحدت در ميان اصولگرايان لازم است: اول توافق بر سر اصولي كه هيچگاه درباره آنها مماشات نخواهيم كرد و سپس پذيرفتن سلايق و تحمل آراي يكديگر در اين امور. ديده شده كه اخيرا جرياني سعي ميكند اينگونه القا كند كه اصولگرايان دچار تشتت شده اند و وحدتي كه ميانشان مطرح است، چيزي ظاهري و براساس منافع زودگذر و كمعمق است. آيا اين طرز تفكر، جاي نقد دارد؟ به نظرم اصولگرايان كاملا با همديگر در اصول خود وحدت دارند. چيزي كه هست، دشمنان با قصد آشكار و برخي از رقبا با استفاده از برخي موقعيتها كه پيش مي آيد، درصدد القاي اين مطلب هستند كه وحدت در بين اين جبهه وجود ندارد. به نظر من چنين چيزي اشتباه است. اصولگرايان در سختترين شرايط مانند روزهاي پرالتهاب قبل از انتخابات دهم رياستجمهوري، اختلافات خود را به پايان رساندند و نهايتا با وجود سخنان فراواني كه گفته ميشد، بر سر يك نامزد توافق كردند. سر ديگر مسائل نيز همينطور است. ممكن است اختلاف سليقههايي وجود داشته باشد كه دشمنان اميدوار و رقبا مترصد هستند با استفاده از همين اختلافات جزيي، مسائلي را دامن بزنند تا از آب گلآلود ماهي صيد كنند. با اين تعبير، تلاش براي ايجاد وحدت بين گروههاي مرجع اصولگرا، مانند نشست اخير جامعين روحانيت مبارز و مدرسين حوزه علميه قم را چقدر مثبت ارزيابي ميكنيد؟ نفس تشكيل اينگونه نشستها و تأثير مستقيم و آشكار آن در وحدتآفريني قابل انكار نيست. علاوه بر اينكه اين نشستها برگزار ميشود، بايد بحثهاي آسيبشناسي درباره شرايط موجود كه ممكن است اختلاف سليقهها را تشديد كند نيز داشته باشيم. بايد چيزي را كه به وحدت گروههاي اصولگرا آسيب ميزند شناسايي كنيم. در يك سال گذشته، اصولگرايان، تجربيات بسيار مبارك و ميموني را پشت سر گذاشتند. نقاط قوت و ضعف اين جريان بهخوبي نشان داده شد. تجربه سال 88 براي ما بسيار مهم است و نبايد به سادگي از آن عبور كنيم. اگر جبهه اصولگرايي بنشيند و آسيبشناسي كند و نقاط قوت و ضعف خود را با نگاه واقعبينانه كشف كند و آنها را صادقانه با مردم در ميان بگذارد، قطعا شاهد آن خواهيم بود كه اميدواري به اين جبهه در بين مردم بهوجود آمده و افزون ميشود. علاوه بر اين، ناكامي دشمنان در اختلافافكني آشكار ميشود و رقبا نيز فكري براي خود كرده و چارهاي براي مشكلاتشان ميكنند. نه اينكه توپ را به زمين حريف بيندازند و بخواهند به اختلافات دامن بزنند. شما به آسيبشناسي جريان اصولگرا اشاره كرديد. اگر از شما پرسيده شود كه جريان اصولگرايان اكنون دچار چه آسيبهايي است، به چه نكاتي ميتوانيد اشاره كنيد؟ يكي از نقاط آسيب ما اين بود كه در فتنه سال گذشته، به برخي از نخبگان اصولگرا، احساس نوعي رعب و وادادگي دست داد. اين موضوع ريشهاش كجاست؟ بايد بنشينيم و بررسي كنيم و عملكرد كساني كه دچار وحشت شدند و احيانا مواضع دو پهلو گرفتند، بررسي شود. از طرف ديگر، لازم است كساني كه خيرخواه هستند و مانند جامعه مدرسين، احترام آنها نزد اكثريت اصولگرايان محفوظ است، در اين ميان پدري كنند و بهعنوان يك حكم داوري، به تشريح مسائل بپردازند. بعد از اظهارنظر همگان، كساني كه دچار لغزش شدند، اشتباهات خود را بپذيرند بلكه براي رفع مشكلاتي كه ايجاد كردند و احيانا باعث سستي و ضعف در جريان اصولگرايي شدند، اهتمام كنند. اين حركات باعث خواهد شد دوستان اصولگرا منسجمتر از پيش، به حركت خود ادامه دهند. جنابعالي در همين راهي كه اشاره كرديد، تاكنون چه قدمهايي برداشتهايد؟ ما در مجلس، هفته گذشته با دوستاني كه به نمايندگي از دولت آمده بودند، نشستهايي را داشتيم و بحثهايي شد كه تلاش كنيم بين مجلس و دولت هماهنگي بيشتري بهوجود بيايد. نگاه كساني كه از طرف دولت، قصد وحدت با اصولگرايان مجلس را دارند، چيست؟ چون اين نشستها تازه شروع شده است، اجازه بدهيد كمتر درباره نتايج آن صحبت كنيم. بيشتر بحثها درباره آسيبشناسي اختلافات اخير بود و طيفهاي مختلف اصولگرايان دولت و مجلس با شاخصهها و سلايق مختلف در اين جلسات حضور داشتند
دیدگاه تان را بنویسید