چرایی حمایت جامعتین از جبهه متحد اصولگرایان
نائب رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چرایی حمایت جامعتین از لیست جبهه متحد اصولگرایان، الهام گیری سایر لیستها در انتخاب افراد، از این لیست و عدم حضور ساکتین فتنه در لیست جبهه متحد را تبیین کرد.
فارس: آیت الله حسینی بوشهری، امام جمعه قم و نماینده مردم بوشهر در مجلس خبرگان رهبری؛ یکی از اعضای شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان است که به عنوان نماینده آیت الله یزدی (رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) در هیات داوری جبهه متحد حاضر بود. وی در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی جبهه متحد اصولگرایان درباره لیست جبهه متحد اظهارنظر کرده و میگوید: «جبههها و لیستهای فرعی، اسامی که در لیستهایشان است نوعا از اسامی هست که در لیست جبهه متحد اصولگرایان به عنوان لیست اصلی مورد حمایت جامعتین قرار دارد. و به نوعی لیست جبهههایی که در چارچوب اصولگرایی هستند الهام گرفته از این لیست جبهه متحد اصولگرایان است.» مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید: همان طور که مستحضرید حضور گسترده مردم در پای صندوقهای رای میتواند به عبور ما از تهدیدات و کم شدن اثرات تحریم کمک کند. همچنین مستحضرید که منطقه خاورمیانه تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران، امروز در گیرودار بیداری اسلامی است. ارتباط این مسائل با انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟ مستحضر هستید این مسئله را نه ما، بلکه کسانی که در کشورهایی که در آنها موج بیداری پدید آمده است مدعی هستند که انقلاب اسلامی ایران برایشان الهام بخش بوده است. طبعا یکی از جهاتی که موجب الهام بخشی انقلاب ما بوده این است که اگر ملتی اراده کند در مقابل طاغوت و ستمگران قیام کند میتواند با امدادهای الهی و تلاش مردم پیروز شود. این را جهانیان دیدهاند و کشورهای عربی و اسلامی هم از سی و سه سال قبل شاهد آن بودند. نکته دومی که برایشان الهام بخش است این بود که ملت ما با حرکتی که انجام دادند و انقلابی را تشکیل دادند و طاغوتی را سرنگون کردند و انقلاب و حکومتی اسلامی را جایگزین آن کردند. طبعا دشمنان آرام نمیگذارند این حرکت و انقلاب را. توطئه میکنند، کارشکنی میکنند، جنگ و تحریم به راه میاندازند. هزاران مشکل بر سر راه این کشور ایجاد میکنند. خب آنچه که برای این ملتها مهم است نحوه ایستادگی و توانمندی ملت ایران و انقلاب اسلامی در مقابل سیل بنیان کن تخریبها و تهدیدها و جنگ هاست. خب زمان طولانی به نظر بنده در این زمینه گذشته است تا اینها به تمام زوایای انقلاب ما پی ببرند، توطئههای داخلی و خارجی. سی وسه سال زمان کمی نبود ولی آنچه که برای اینها به عنوان یک تابلو مشخص بود این بود که مردم نه تنها در بعد سلبی موفق بودند و در مقابل طاغوتی ایستادهاند بلکه در بعد اثباتی و ایجابی هم این ملت موفقاند ایستادگیشان مقاوت و پایداریشان و توچهشان به منافع ملی و دینیشان بسیار بالاست. بنابر این از این دوجهت این حالت الهام بخشی پیش آمد و پیامهایی که به دنیا رساندیم برای دنیا الهام بخش بود. یکی از مسائل مهمی که الان برای موج بیداری اسلامی مهم است گامهای بعدی ماست؛ که بالاخره آنها حرکت را تازه آغاز کردهاند و انقلاب اسلامی یک زمان طولانی پشت سر گذاشته است. طبعا تهدیدهای دشمنان با توجه به الهام بخشی و بیدار شدن مسلمانان، از این به بعد نسبت به ما بیشتر است. اینطور نیست که از این به بعد ما را آرام بگذارند. نه تنها آرام نمیگذارند بلکه تهدیدها را بیشتر میکنند، به دلیل اینکه فهمیدهاند ایران الهام بخش موج بیداری اسلامی ست. هر گامی که از این به بعد ما برداریم در حقیقت در امید بخشیدن و یاس این کشورها و ملتها تاثیر گذار است. اگر مردم ما در انتخابات پر شور شرکت کنند و گسترده شرکت کنند و مسولانه شرکت کنند و رقم بالایی از حضور در عرصه انتخابات داشته باشیم به انگیزه این کشورها و امید بخشیشان اضافه میشود. به عکس اگر احیانا ملت ما که تا اینجا برای دیگران الهام بخش بودند، حضوری قوی و پررنک نداشته باشند امکان دارد آنها احساس کنند که ما در مقابل تهدیدها و توطئهها عقب نشینی کردهایم. این پندار آنها میشود و فکر میکنند ملت ما تهدیدها و تحریمها را تحمل نکرده است، مشکلات را تحمل نکرده است، و این از این به بعد مایه یاس آنها خواهد شد بنابراین در این جهت برای نگه داشتن حالت الهام بخشی خودمان و اینکه امید دهنده باشیم و نه مایوس کننده باید حضورمان در عرصه انتخابات و راهپیماییها قوی باشد تا هم چنان نقش الهام بخشیمان را بتوانیم حفظ کنیم. در عرصه بین المللی توجه دارید که یکی از ابزاری که به عنوان حقوق بشر امروزه مانند یک تبر بالای سر ملتها نگه داشتهاند عبارت از این است که در ایران رعایت حقوق بشر نمیشود ملت ناراضی هستند و امثال ذلک، و تبلیغات زهر آگینی به همین صورت و فرم برای وادار کردن کشورها به عقب نشینی و فراهم سازی توطئه بیشتر برای خود آنها صورت میگیرد. آنچه که معیار و ملاک برای مقاومت ملتها در مقابل همه این تهدید هاست و آنچه میتواند پاسخ منفی به آنها بدهد و توطئههای آنها را خنثی کند که حرفهای تکراریشان را تکرار نکنند عبارت از این است که ملت ما یک حضور قوی داشته باشند که آنها مشروعیت یک نظام را در سایه حضور مردم در انتخابات میدانند. بنابراین هر چقدر حضور بیشتر باشد دامنه مشروعیت در نظر آنها گستردهتر و بالاتر میرود و طبیعتا زمینه هر اقدام و تهدیدی را به کلی از بین خواهد برد. از آنجایی که حضرت عالی در هیئت داوری جبهه متحد اصولگرایان هستید، بفرمایید که به نظر شما چه میزان در نحوه انتخاب نامزدها موفقیت حاصل شد؟ بالاخره ببینید کار جمعی طبعا نقاط قوتش بیشتر از ضعفش هست. زیرا همانگونه که حضرت آیت الله مهدوی کنی فرمودند ما به دنبال ائتلاف بخشیدن به سلیقههای مختلف در چار چوب اصولگرایی بودهایم. این نکته مهم است. معنای وحدت این است که دست از سلایق شخصی برداشتن و در یک مشترکاتی به توافق رسیدن این کار نسبتا اتفاق افتاد و البته ما بین آنچه که میخواستیم و اتفاق افتاد تفاوت میبینیم. اگر آنچه که میخواستیم اتفاق میافتاد قطعا شرایط امروز شرایط بهتری بود و فضای انتخاباتی ما بهتر میشد؛ منتهی به هر دلیلی که هست آن اتفاق نیفتاد و البته آنچه که اتفاق افتاده بسیار مبارک است و تا حد قابل توجهی از مجموعههایی که پاسخ مثبت گفتند و حضور پیدا کردند نیز مثمر ثمر بود. دلیل بر این مسئله هم این است که جبههها و لیستهای فرعی، اسامی که در لیستهایشان است نوعا از اسامی هست که در لیست جبهه متحد اصولگرایان به عنوان لیست اصلی مورد حمایت جامعتین قرار دارد. و به نوعی لیست جبهههایی که در چارچوب اصولگرایی هستند الهام گرفته از این لیست جبهه متحد اصولگرایان است. محور، محوری درست بوده است که احزاب دیگری هم که میخواستند لیست تشکیل دهند معمولا از چهرههایی استفاده کردهاند که همخوانی دارد با لیست جبهه متحد اصولگرایان. ویژگیهای آقایان حداد عادل و ابوترابی فرد که باعث شد به عنوان سرلیست در جبهه انتخاب شوند چه بوده است؟ خب این دو شخصیت با مجموع ملاحظاتی که در گروه مشورتی انجام شده وشناختی که جامعه نسبت به اینها داشته و عملکردی که داشتهاند را با هم جمع شد و باعث شد که به عنوان سر لیست انتخاب شوند. در مجموع میتوان گفت این دو نفر شناخته شده بودند که البته تک تک افرادی که در این لیست انتخاب شدهاند افراد شناخته شدهای هستند و قابل قبول؛ لکن تصور این است که نسبت به این دو بزرگوارشناختی بیشتر از دیگران وجود دارد. هر کدام از کاندیداها چه کسانی که در پست نمایندگی هستند و چه در مسئوولیتهای دیگری که در کشور داشتهاند به عنوان افرادمطرحی که شاخصههای اصولگرایی را در سطح بالایی دارند، هستند. علت حضور جامعتین در انتخابات فعلی چه بود؟ روحانیت اساسا در برهههای مختلف تاریخی به خصوص از شروع انقلاب تا بعد از انقلاب و در شرایط فعلی همواره دغدغه اصل دین و دین داری مردم را داشته است و ایضا دغدغه آرمانها و اهداف انقلاب چرا که انقلاب ما ثمره خون شهداء ماست و نتیجه تلاشهای حضرت امام میباشد و انقلاب ما نتیجه آن حرکتهای مقام معظم رهبری و بزرگان و صالحان مراجع و شخصیتهای بزرگ است. خب ما در این شرایط فعلی شرایط استثنایی داریم، فتنه سال ۸۸ را پشت سر گذاشتهایم آن مسائلی که پیش آمد شرایط خوبی نبود و بسیار تلخ بود. در ارتباط با وجهه بیرونی کشور فضای خوبی را در دنیا منعکس نکرد. برای مردم کشور خودمان هم شرایط مناسبی نبود. متاسفانه کسانی را که انتظار نمیرفت این شرایط را به وجود بیاورند، این تلخی را در فضای ملت به وجود بیاورند در این صحنهها دیدیم. از آنجایی که نگاه مثبتی، مردم ما به روحانیت دارند روحانیت به عرصه آمد تا ایجاد شور و شوق کنند و چهرههایی را معرفی کند برای مجلس شورای اسلامی که وجهه پاسداری خود را از انقلاب و آرمانها و هم چنین نگاهشان به کلام رهبری را داشته باشد. روحانیت خواهان این بود که در شرایط فعلی فضای کشور را در فضای متعادل و در طراز فضای اسلامی قرار دهد. یعنی حضور آیت الله یزدی و آیت مهدوی کنی در عرصه و جامعتین به خصوص شخصیت این دو بزرگوار که به عنوان چهرههای ممتاز روحانیت ما هستند در کنار دیگر بزرگان وعلماء، علت حضورشان این بوده است که نکند که در میان اصولگرایان اختلافی بوجود بیاید شکافی بوجود بیاید و دچار تفرقه بشوند. خواهان این بودند که اصولگرایان هدف مشترکی را دنبال کنند. نمایندگانی از پای صندوقهای رای خارج شوند که سربلندی ایران اسلامی و تبعیت از رهبری و اعتلاء کشور و دست رد بر سینه بیگانگان زدن از ویژگیهایشان باشد. روحانیت با تنظیم این منشور احزاب مختلف را با سلایق مختلف دعوت کرد تا کنار هم بنشینند و آنها هم این دعوت را لبیک گفتند و پذیرفتند. احزاب داوری روحانیت را در عرصه پذیرفتند. و الحمد لله کاری اتفاق افتاد که امیدواریم برای روند مجلس در کشور یک روند موفقی باشد. در مصاحبهای که با آیت الله مهدوی کنی داشتهایم این سوال از ایشان مطرح شد که برخی معتقد هستند که حضور روحانیت در عرصه احزاب صحیح نیست و باید روحانیت به کارهای دینی خویش بپردازد که ایشان جواب دادند ما وارد حزبی نشدهایم بلکه آنها را راهنمایی میکنیم. دقیقا همینطوری ست من هم در صحبتهایم به همین نکته اشاره کردم روحانیت بنا نبود جزء احزاب شود و واقعا هم نشده است و واقعا نقش آیت الله مهدوی کنی و آیت الله یزدی و جامعتین نقش پدرانهای بوده، برای جمع کردن اصولگرایان در یک جا. شاید اگر این اتفاق نمیافتاد و آیت الله یزدی و آیت الله مهدوی کنی این کار را انجام نمیدادند امروز شرایط لیستهای انتخاباتی و فضای کشور طور دیگری بود. طبعا زمانی که عدهای بپذیرند اقدام بزرگان را سلایق شخصی خودشان را میگذارند کنار و در کنار مجموعهای قرار میگیرند که آن مجموعه بتواند هدف مشترکی را دنبال کند. لذا فکر میکنم نقش این دو بزرگوار و جامعتین اگر در جایی که مطرح شده است بیشتر نقش پدرانه است. ارایش گروههای سیاسی را در حال کنونی چگونه میبینید؟ خیلی از نزدیک درگیر تبلیغات و کارهای کاندیداها نیستم لکن جسته و گریخته مسائلی را میشنوم که احیانا در بعض موارد خوشایند هم نیست و احساس نگرانی میکنم. ما قبل از اینکه دنبال نمایندگی مجلس باشیم یک مسلمان و دارای معیارهایی هستیم که سعی میکنیم آن معیارها را حفظ کنیم و به آن پای بند باشیم. گاهی شنیده میشود سلسه مباحثی مطرح شده است در میان کاندیداها که همدیگر را تخریب میکنند. یعنی جملاتی مطرح کردند که فضای اسلامی و دینی با آن متضاد است. این مایه نگرانی همه خیرخواهان است. ان شاء الله در یکی دو روز باقی مانده این اتفاقات دیگر رخ ندهد و تاکنون هر چه بوده پروندهاش مختومه شود. باید فضای صمیمی همراه با رقابت باید در میانشان باشد. افراد سود نمیبرند اگر کاندیدایی را بشکند و خرد کنند و با آبروی مسلمانی بازی کنند. دشمنان ما فقط سود میبرند و ما نباید در فضایی که تمام دوربینهای دشمن به سمت ما توجه پیدا کرده است اقدامی کنیم که موجب خوشحالی دشمن باشد. سوال مهمی که مطرح میشود این است که همه گان میگویند تخریب نباید صورت بپذیرد حال اگر کاندیدایی نسبت به رفتار بقیه نامزدها انتقادی داشت چه کند؟ نحوه انتفاد با تخریب کاملا مرزش از هم جداست. مردم هم میفهمند که کجا انتفاد سازنده است و کجا تخریب است. ما اگر میگوییم تخریب به این معناست که مسائلی را به کسی نسبت دهند که ربطی به او ندارد. یا بزرگ نمایی یک مسئله که او اگر پنج درجه است، ما آن را به صد درجه برسانیم. اما اگر کسی بیاید و انتقادی کند همه میفهمند و تخریب هم مسئلهای ست که سیاه نمایی بر روی فردی انجام میشود یعنی چهرهای که مردم از کسی میشناسند با چهره کسی که تخریب گران معرفی میکنند ۱۸۰ درجه متفاوت بشود. یعنی از فرد شخصیت جدیدی میسازند. مقصود از تخریب همیشه این هست که دیگری زمین بخورد تا فرد دیگری رشد بکند. اما در محیطی سالم انتقاد کردن فکر میکنم نه تنها پسندیده است و حتی گاهی اوقات میتوان مناظره سالم را نیز تشکیل داد. که البته مناظره ازحالت سلامت خود نباید خارج شود. در مناظرات بیایند دیدگاههای خودشان را بدون تخریب مطرح کنند. بنده معتقدم به جای اینکه به نقد دیگران بپردازیم چرا نقاط قوت خود را به مخاطبان خودمان منتقل نمیکنیم. بگوییم مردم اگر من آمدم و نماینده شدم این اقدامات در برنامهٔ من است. ما مردمی هوشمند داریم. میتوانند مقایسه کنند بین برنامهها که چه برنامههایی شعاری ست و چه برنامههایی عملی ست. خب اگر ما معتقدیم که با مردمی با شعور صحبت میکنیم مگر ممکن است که مردم تشخیص ندهند من فکر میکنم راه کار همینها ست. اما یکی دیگر از سوالات چالشیمان این است که برخی معتقد هستند که جبهه متحد اصولگرایان نتوانسته به وعدههای خود مبنی بر مرزبندی با ساکتین فتنه و فساد و انحراف عمل کند و ساکتین فتنه را در لیست خود جای داده؛ پاسخ شما به این عده چیست؟ نمیخواهم از اشخاصی دفاع کرده باشم. شاید این لیستی که تهیه شده در مقایسه با لیستی که عدهای فکر میکردند و منتسب به جبهه متحد میکردند، لیست مناسب تری ست. این اتهامی که تمام مجموعه را زیر سوال میبرند را اتهام مناسبی تلقی نمیکنم. چرا که در رابطه با موضع گیری در مقابله با فتنه افراد دارای درجات متفاوتی بودهاند، همه در یک درجه نبودهاند. بنا نیست اگر کسی در درجه مثلا ۸۰ بوده یا در درجه ۷۰ بوده و یا حتی در درجه ۵۰ بوده است را به عنوان ساکتین فتنه تلقی کنیم. من معتقدم افراد متناسب با شرایط و وضع خودشان اعلام نظر راجع به فتنه کردهاند. ساکت به کسی گفته میشود که سکوت او به گونهای بوده است که بعد تاییدی نسبت به آن حرکت باشد. لااقل من در بین مجموعه کسانی که این لیست را تهیه کردهاند به نظرشان میرسد که کسی به عنوان ساکت فتنه را نداشتهایم. چرا جامعه مدرسین نفر سوم کاندیدای مخاطب خود را در قم معرفی نکرد؟ نصاب لازم کسب نشد و کسی را انتخاب نکردیم. نکته پایانی تقاضای من این است که از نعمتی که خداوند به ما داده است و آن نعمت انقلاب و رهبری و مردم خوب و متدین به دین را شکر گذاری کنیم در پیشگاه خداوند. شرایطی که ما امروز در آن قرار داریم شرایطی ست که برای یک مسلمان قابل افتخار است. ایستادگی در مقابل ظلم و استکبار. مردم ما در روزهای سخت زمانشناسی کردهاند و به میدان آمدهاند. من معتقدم همان حضور بیست و دو بهمن را اگر داشته باشیم میتوانیم حضوری پر شورتر داشته باشیم. تا برای یک بار دیگر برگی زرین به کارنامه افتخاراتشان بیفزایند و جهانیان را خیره کنند.
دیدگاه تان را بنویسید