روایت انصاریان نظرآیت الله مهدوی کنی درباره لیست جبهه متحد
همین آقایان خوراک برنامههای رادیوهای خارجی راتأمین میکنند. آنهاباید ببینند که از اختلافاتشان سوءاستفاده میشود. حداقل شما که رسانه هستید این آقایانی را که جبهه یک شبه راه میاندازند آگاه کنید
شفاف: از دو روز پیش گذشته تبلیغات علنی کاندیداهای مجلس نهم شورای اسلامی آغاز شده است. تبلیغاتی که به گفته برخی کارشناسان به علت چند دسته شدن اصولگرایان ممکن است مردم را دچار سردرگمی کند. در این میان لازم است به نوعی ملت فهیم را از چگونگی حضور دستهها و طیفهای مختلف آگاه کرد تا هرچه بهتر بتوانند در انتخابات مشارکت داشته و اقدام به انتخاب اصلح کنند. در همین راستا شفاف گفتگویی با ابراهیم انصاریان، دبیر شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان و برادر حضرت حجه الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان ترتیب داده است که در ادامه میخوانید. بگذارید در ابتدا از نظر آیت الله مهدوی کنی درباره مجلس هشتم جویا شویم. نظر ایشان درباره این مجلس چیست؟ بزرگان سیاسی هیچ موقع وارد جزییات نمیشوند. آنچه برای کسانی که در رأس هستند مهم هست، جهت گیری کلی مجلس است. ایشان در مسائل و اختلاف سلیقههای مجلس نظر خاصی ندارند و فقط به اصولی که باید در مجلس رعایت شود توجه میکنند که آن نیز خوشبختانه رعایت میشود. نظر خود حضرتعالی در خصوص مجلس هشتم چیست؟ به نظر شما عملکرد آن تا چه حد مطلوب بوده و نقاط ضعف و قوت آنچه بود؟ مجلس شورای اسلامی در کل وظائفی دارد که در قانون اساسی نیز مشخص است. وظیفه اصلی مجلس، قانونگذاری است. قانونگذاری در زمینههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره از اختیارات ذاتی مجلس است. در کنار این نظارت بر قوانین مصوب و نظارت بر قوه مجریه، قضاییه و حتی مقننه را نیز دارد که در اصل نود قانون اساسی آمده است و کمیسیونی نیز تحت همین نام شکل گرفته است. قطعاً شرایط و زمینههایی که در کشور به وجود میآید، جهت مجلس را مشخص کرده و حرکت آن را معلوم میکند. اواخر مجلس هفتم قرار شد اصل ۴۴ قانون اساسی بر اساس دستور امام خامنهای، باز شده و محدودیتهای آن برداشته شود. روش کار اصل ۴۴ مشخص بود و مشکلی نداشت اما نیاز به یک حکم حکومتی داشت که از محدودیت دربیاید، رهبری نیز آن را حل کرد. این اصل مبنای خوبی برای اقتصاد کشور است. مسائل اقتصادی، تولیدی، پولی و مالی را تا حدودی حل کرد اما اگر بحث نظارتی نیز قوی بود بهتر از این عمل میشد. از آنجایی که زمان میبرد تا مجلس نهم روی کار بیاید، روند حرکت اصل ۴۴ نیز کند میشود، اگر مجلس از لحاظ نظارتی بهتر عمل میکرد این مشکل پیش نمیآمد. مسئله بعدی، نظارت مجلس بر عملکرد خود نمایندگان مجلس هشتم است. در این مجلس مشخص شد در خصوص نمایندگان دو طرز تفکر وارد است. اول اینکه مسئولیت قانونی هر نماینده ایجاب میکند درمورد هر قانونی نظر دهد و هیچ نمایندهای برای بیان نظراتش نباید تحت پیگرد قرار گیرد و نظر حقوقی و برداشت قانونی از قانون اساسی آنها لحاظ میشود. برداشت بعدی این است که درست است نمایندگان مصونیت دارند، اما شأن نماینده مجلس این نیست که هر حرکتی را انجام دهد و به لحاظ وظائفی که دارد، شأنیت نمایندگی مجلس خود را زیر سؤال ببرد. مثالی برای وضوح بحث میزنم. در وزارتخانهها، نهادی به نام هیئت تخلفات اداری هست که هر تخلفی که صورت گیرد از دید حقوقی و قضایی، بررسی میشود. اگر کارمندی خارج از وظایف خود مرتکب خلاف شود، باید آن را بررسی کرد. حتی اگر جرم کارمند از نوع عمومی باشد اگر هیئت بخواهد میتواند بر اساس درخواست، رسیدگی کند. در مجلس شورای اسلامی نیز باید چنین عملکردی را داشته باشیم. نمایندگان باید شأن خود را حفظ کنند و بیرون از وظایف خود نظارت داخلی نیز داشته باشند. حتی قوه قضاییه و قوه مجریه هم توسط دیوان محاسبات کشور و دیوان عدالت اداری نظارت میشوند. در قانون اساسی همه آحاد مردم در برابر قانون یکسان هستند، حتی طبق اصل ۱۰۷ قانون اساسی رهبری هم دربرابر قانون با سایر افراد کشور مساوی است. بنابراین هیچ مصونیتی برای عدم رعایت قانون وجود ندارد. از طرفی هم بحث نظارت بر رعایت قانون اساسی مطرح است. با این تفاسیر شما چه راه حلی برای پیشرفت بعد نظارتی مجلس نهم پیشنهاد میکنید؟ راه حل این است که در مجلس نهم باید راهکاری برای برون رفت موضوع نظارت برنمایندگان قرار داده و قانون جامعی برای نظارت تنظیم کنند که این امر امکان پذیر نیز هست. بدین ترتیب نمایندگان در پوشش نظارتی خود قرار میگیرند. حال در ادامه صحبت قبل باید بگویم به عنوان مسئله بعدی باید بگویم، نمایندگان مردم طبق قسم نامه، در برابر قرآن، مجلس و مردم مسئول هستند. کسی که قسم میخورد مثل یک کارمند نیست، در برابر همه مردم مسئول است. نقش فراکسیون انقلاب اسلامی در مجلس هشتم را با توجه به اینکه گفته میشود آنها افراطیون هستند، چگونه ارزیابی میکنید؟ تشکیل فراکسیونها در مجلس یک امر طبیعی است و آن را به لحاظ تفکرات و موضوعات صنفی تشکیل میدهند. لذا منعی ندارد. فراکسیون انقلاب اسلامی نیز به گفته خودشان به لحاظ اختلاف سلیقه با مدیریت مجلس تشکیل شد. درضمن آنها گفتمان سوم تیر را نیز دنبال میکنند. اختلاف سلیقهها مانعی ندارد اما وقتی که منجر به انشقاق و شکاف شود، مطلوب نیست. از دیدگاه شما چرا احزاب سیاسی در کشور ما کارکرد عمیقی ندارند و فعالیت خاصی انجام نمیدهند؟ ما در این سی سال حزب پروپاقرص نداشتیم. زیرا مردم سابقه خوبی از نقش احزاب در کشور نداشتند. خود حزبها هم به صورت خاص بروز نمیکنند. در مواقع خاص شاید اظهار نظر کنند اما به طور کل در کشور ما احزاب نهادینه نیستند. به نظر من NGOها بیشتر مؤثرند زیرا بیشتر به هدفشان میرسند. احزاب در کشور ما دو عملکرد را دنبال میکنند: یکی رسیدن به مجلس دیگری رسیدن به قوه مجریه. فرایند سیاسی ما اجازه حضور احزاب را میدهد اما نقشی برای آن قائل نیست. اگر برای احزاب سازوکار دقیق تعیین شود میتوانند مؤثر باشند. چالشهای پیش روی انتخابات مجلس نهم چیست و چه راهکارهایی برای حل مشکلات دارید؟ دشمن همواره دنبال این بوده است که از قضیه لیستهای متعدد سوءاستفاده کند. هرچه وحدت در بین مجموعههای تأثیرگذار بیشتر باشد، مطلوب دشمن فراهم نمیآید. برداشت دشمن بزرگنمایی اختلاف هاست. در رسانههای خارجی مثل BBC و VOA و شبکههای ضد انقلاب دیگر، این جداییها بزرگ میشود و طوری وانمود میشود که در کشور اختلاف است. درصورتیکه که این تنها یک اختلاف سیاسی و اجتماعی است. برای همین جمهوری اسلامی را نفی میکنند. آنها نمیگویند آقای فلانی و فلانی اختلاف دارند، میگویند حکومت آنها دچار تزلزل شده است و همین آقایان هستند که خوراک برنامههای رادیوهای خارجی را تأمین میکنند. اعضای جبهههای مختلف که از سیاستمداران قدیمی هم هستند ببینند که دارد از اختلافاتشان سوءاستفاده میشود. باید گفت وحدتی که در اصل حاکمیت ایران است در هیچ جای دنیا نیست. حداقل شما که رسانه هستید این آقایانی را که جبهه یک شبه و دو شبه راه میاندازند آگاه کنید و نمونههای حرفهای آنها را برایشان ارسال کنید که متوجه کارشان شوند. نظر شخص آیت الله مهدوی کنی درباره لیست نهایی جبهه متحد اصولگرایان چیست؟ ایشان در حاشیه مراسم سالگرد شهید شیخ فضل الله محلاتی فرمودند هیچ نظر فردی ندارند و تنها سازوکار را معرفی کرده و الباقی را نیز پذیرفتند. بنده به عنوان عضو شورای جبهه متحد و به واسطه نزدیکی که با آیت الله مهدوی کنی دارم، تا کنون در هیچ موردی ندیدهام که ایشان نظر شخصی خود را به جبهه تحمیل کنند و همیشه بر مبنای نظر جمع بودهاند. ایشان میفرمایند ما هم مثل مجلس هستیم وقتی قانونی با اکثریت تصویب میشود همه باید آن را بپذیرند. ایشان فقط در زمینه آگاهی بخشی همواره توصیههایی را به اعضای شورای جبهه متحد داشتهاند. با این تفاسیر دلیل صحبت آقای مطهری که گفته بود آیت الله مهدوی کنی از حذف من از لیست ابراز تأسف کرد، چیست؟ آیا صحت دارد؟ البته منظور من در مورد قبل، پذیرش لیست نهایی بود. خب بالاخره ایشان نظرات شخصی هم دارند. اما باید توجه کرد هر دوی این بحثها را باید در یک خط دید. از طرفی گفتند خوب بود ایشان باشند، از طرفی هم نظر بقیه را پذیرفتند. روند کار اینطور بود که این افراد انتخاب نشدند، آنها هم نباید مسائل را یک طرفه بیان کنند. نمیتوان پاسخ ۵۰۰ نفر کاندید شهر تهران را داد. این کار دقیقا مثل انتخابات داخلی بوده که یک لیست ۳۰ نفره رأی آوردند و جای اعتراض هم ندارد، چه به لحاظ عقلی و چه به لحاظ سیاسی. تحلیل شما از حضور جبهههای متعدد در انتخابات چیست؟ به نظر شما این کار صحیح است؟ جبهه متحد اصولگرایی یک مجموعه سابقه داری است که در رأس آنجامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حضور دارند که سوابق آنها نیز یک روزه و دو روزه و یا مربوط به یک شخص نیست. جبهههای نوظهور عقبه سیاسی ندارند، بلکه تنها سابقهای فردی و اندک دارند. حتی خودشان بارها میگویند چون در لیست جبهه متحد نبودیم، خودمان تشکیل جبهه دادیم. حتی جبهه پایداری هم نو و جدید است و سابقه آن تنها به تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی در مجلس بر میگردد. به نظر شما تأثیر این جبهههای نوظهور بر جو انتخاباتی جامعه چیست؟ اینها تزلزل را در مردم ایجاد میکنند. اکثر اینها خود را اصولگرا میدانند، پس وقتی مجموعهای اصولگرا تشکیل شده است، باید نظر جمع را بپذیرند. جبهه متحد هم درخصوص انتخاب لیست از تمامی جبههها و حزبهای حاضر نظر گرفته و افراد آنها را بررسی کرده است. اینکه خود را جدا کنند، نظام را خدشه دار میکنند. بسیاری از احزاب زیر نظر جبهه متحد اصولگرایان، لیست را پذیرفتهاند. برای مثال حزب مؤتلفه اسلامی یکی از اعضای جبهه متحد است. بعضی از افراد آن در لیست قرار نگرفتند. جمعیت رهپویان و یا ایثارگران هم همینطور. اما همه ادامه راه جبهه متحد هستند و سازوکار آن را پذیرفتهاند و اعلام کردند لیست را قبول دارند. پس اینجا تخلف سیاسی-اجتماعی صورت گرفته است. در هیچ جای دنیا نداریم وقتی کسی از حزب خود در لیست قرار نگیرد، جدا شود و خودش تشکیل حزب دهد. امروز هم شنیده شده اعضایی از موتلفه اسلامی که در لیست قرار نگرفتهاند به نفع جبهه متحد انصراف دادهاند که جای تشکر دارد. مردم هم به لحاظ شناخت و بصیرت و نگاه عمیق خود این جدا شدنها را مثبت ارزیابی نمیکنند. مردم فهیم هستند و نگاه مثبتی به مجموعهها ندارند زیرا آن را عامل وحدت شکنی میبینند. باید مردم را آگاه کرد که یک سری افراد صرفاً به خاطر نظر شخصی خود گروه تشکیل میدهند. آیا عملکرد برخی گروههای مدعی اصولگرایی در تفرقه جویی، شبیه عملکرد جبهه مشارکت در انتخابات دوم شوراها نیست؟ بدین معنی که با این تفرقهها باعث شوند اکثریت اصولگرایی از میان برود. این جداییها و تفرقهها عمیق نیست. آنها نظراتی داشتند که نظراتشان لحاظ نشد و موجبات نگرانی آنها را فراهم کرد. این گروهها عقبه سیاسی ندارند. دو روزه و سه روزه هستند و نگرانی خاصی نباید داشت. تا زمانی که لیست نبود سازو کار را قبول داشتند اما بعد از انتشار لیست نگران شدند. لذا باعث تفرقه نمیشود چون بعد از انتخابات دیگر کارکردی ندارند. در حال حاضر توصیه شما افرادی که به دلیل انتخاب نشدن در لیست از جبهه متحد جدا شده و تشکیل جبهه دادهاند چیست؟ آنها باید بعد از اطلاعیه آیت الله مهدوی کنی و آیت الله یزدی به آنها احترام میگذاشتند و لیست را مورد پذیرش قرار میدادند. میتوانستند به صورت مستقل حضور پیدا کنند نه اینکه مصلحت عموم را در نظر نگرفته و شخصی نگری کنند. در حال حاضر بهترین پیشنهاد این است که از لیستهای حاضر انصراف دهند. اصولا انحراف به چه چیز گفته میشود و چه کسانی منحرف هستند؟ هر جریان، گروه یا فردی که دنبال این باشد که از اصول اولیه اسلامی و انقلاب خارج شود و یا برداشتی داشته باشد که خارج از برداشت امام و رهبر باشد، دچار انحراف میشود. نظام ما بر مبنای اسلام است. در رأس آن ولی فقیه است. لذا جریان، گروه یا فردی که برداشت غلطی از این مسئله داشته باشد به انحراف کشیده میشود. حوزهها و مراجع عظام ما مدافع اسلام هستند و اجازه نمیدهند کسی برداشت غلطی داشته باشد. امام (ره) اسلام ناب محمدی را بیان کردند و در مورد برخی برداشتهای غلط فرمودند: اسلام ناب محمدی از حوزهها میآید و روحانیت زحمات زیادی میکشد، و هرچه خارج از آن انحراف است. آیا جریانات انحرافی صرفا در این برهه زمانی مطرح شده و یا از قبل نیز جریانات انحرافی حضور داشتهاند؟ در طول انقلاب نیز انحرافیون زیاده بودهاند. گروه فرقان و یا منافقان هم قبل هم بعد از انقلاب بودند. در طول تاریخ اسلام نیز این انحرافات بوده است و تنها شکل آنها با هم متفاوت است. در یک زمان برداشت غلط از اسلام، یک زمان برداشت غلط از قانون و یک زمان برداشت غلط از انقلاب. منحرفان کنونی در اصول اسلامی بودن ولایت فقیه شبهه ایجاد میکنند. به نظر شما حضور جریان انحرافی و استفاده آنها از اموال دولتی تا چه حد جدی است؟ قطعاً اگر جریان انحرافی بخواهد با پلکان سیاسی که درست کرده و اتصال به منابع قدرت و ثروت، خود را بالا بکشد، مسئولین امر با این موضوع برخورد میکنند. نقش دولت را در انشقاق وحدت اصولگرایان چگونه میبینید؟ احتمال دارد آنها هم به خاطر کارهای سیاسی آینده خود دست به انجام کارهایی بزنند. بسیاری از افراد حاضر در مجلس هم فعالیت سیاسی انجام میدهند که دولتیها هم مستثنی نیستند. مردم چگونه میتوانند در این انتخابات سهیم باشند و اصلا چرا باید در انتخابات شرکت کنند؟ مردم خودشان احساس وظیفه میکنند چرا که انتخابات هم تکلیف است و هم حق. افراد اصلح را باید انتخاب کرد و این یک تکلیف است. باید فردی انتخاب شود که اهداف انقلاب اسلامی را اجرا کند. حال اگر ما از این حق خود صرفه نظر کنیم و در آن دقت نکنیم، آسیب میبینیم. رأی ندادن ما باعث میشود افراد غیرکارشناس روی کار بیایند که این به ضرر نظام و خود مردم است. درست است که شورای نگهبان افراد را تأیید صلاحیت میکند، اما آن در زمینه صلاحیتهای عمومی و کلی است. مردم باید سوابق را به طور دقیق مطالعه کنند بعد انتخاب کنند. مسئله بعدی که در پی آن حضور مردم ضروری دانسته میشود، شرایط بیرون از ایران است که به قول قدیمیها مانند افعی است که میخواهد ما را ببلعد. دشمن از انتخابات و حضور در آن راضی نیست. این شرایط صرفا مختص امروز نیست، مربوط به کل ۳۳ سال گذشته است. مردم ما همیشه باید در صحنه حضور داشته باشند. به خاطر تحریمهایی که هنوز ادامه دارد. به خاطر منطقه و بیداری اسلامی. آنها باید حضور دوباره خود را به منطقه نشان دهند که ما هنوز در انقلاب هستیم و این پشتوانه خوبی میشود برای آنها. این انتخابات برای ما اهمیت دارد چرا که اولین انتخابات بعد از جریان فتنه و همچنین اولین انتخابات ما بعد از یک سال آغاز بیداری اسلامی و پیروزیها در منطقه است. ما باید به جوانان انقلابی ثابت کنیم که هنوز پشتیبان انقلاب اسلامی خود هستیم و در انتخابات هم حضور داریم. لذا توصیه میگردد مردم هرچه پرشورتر در این انتخابات شرکت کنند. به نظر شما نقش رسانه در مشارکت افزایی مردم در صحنه انتخابات چیست؟ رسانهها باید از تخریب یکدیگر بپرهیزند و اخبار ناامید کننده منتشر نکنند. آنها نباید مطالبی که جنبه واقعی ندارد و از گفت و شنودها دستگیرشان میشود منتشر کنند. رسانهها نقش مؤثری در تشویق مردم به سوی حضور دارند. در پایان پیش بینی جنابعالی از نحوه آرایش گروههای سیاسی در مجلس آتی چیست؟ خب مسلماً اکثریت اصولگرا، اقلیت اصلاح طلب و البته اصولگرایان نیز با اختلاف سلایق حضور مییابند.
دیدگاه تان را بنویسید