فارس: نماینده اصولگرای مردم تهران در مجلس گفت: جریانی به نام گروه انحرافی راه افتاده که بهنظر من بغرنجتر و عمیقتر از جریان فتنه است؛ اما به بزرگی و اهمیت فتنه نیست. اگر مواظبت نکنیم جریان انحراف پیچیدهتر از جریان فتنه است و لایههای بیشتری دارد. محمدرضا باهنر، نایب رئیس اصولگرای مجلس شورای اسلامی در مورد ۹ دی و فرآیندهای پیرامونی آن گفتوگویی انجام داده است که مشروح این گفتوگو به شرح ذیل است: برای بررسی پدیده ۹ دی، باید بهسراغ فتنه ۸۸ و شکلگیری آن برویم. دوست داریم بهصورت خیلی خلاصه و کاملا تلگرافی، روایت محمدرضا باهنر نائب رییس مجلس هشتم را درباره شکلگیری فتنه ۸۸ بدانیم. داستان فتنه ۸۸، داستان نسبتا عجیب و کم نظیری بود که در جریان آن، بعضی از لایههای پیچیده و بغرنج نظام باز شد. ظاهر داستان این بود که داستان معمولی یک رقابت است. فضای قبل از انتخابات هم نوید انتخاباتی باز را میداد که همه احزاب حرفشان را در آن میزنند و میتوانیم رقابت سالم و پویای انتخاباتی داشته باشیم. حتی هفتههای آخر، در شهرهای بزرگ شاهد بودیم که طرفداران کاندیداهای مختلف با هم بحث میکردند، گاهی اوقات هم جدل لفظی
میکردند؛ اما احترام یکدیگر را داشتند. از اواسط هفته آخر، فضا قدری متشنج شده بود و حرفها بعضا از چهارچوب عقلایی خودش خارج شد. البته بعدها مشخص شد که افرادی از لایههای زیرین جبهه اصلاحات برنامه داشتند که نتیجه انتخابات به هر صورت که باشد را تمکین نکنند که بعد از انتخابات هم با توهم تقلب، یکسری بحثها را مطرح کردند. بعد از اعلام نتایج و اتفاقاتی که همه شاهد بودیم، سعی شد به آنها مستدل و منطقی تفهیم شود که راه شکایت و بازشماری و تجدیدنظر وجود دارد. ابتدا گمان کردند که نظام با تجدیدنظر و بازشماری مشکل دارد و روی آن فشار میآوردند. بعد از این شورای نگهبان با فرآیند روشنی بازشماری را پذیرفت، مدعیان تقلب حرفشان را عوض کردند و گفتند ما به مقدمات انتخابات ایراد داریم. به آنها گفته شد که برای این مسأله باید شکایت رسمی بکنید و معنای منتقد بودن این نیست که مردم را پس از حضور در پای صندوق رأی، به کف خیابانها بیاورید. مدتهای مدیدی با سران فتنه بهصورت منطقی مذاکره شد. صحبت کردیم، نصیحت کردیم، راه حل دادیم. معالاسف، آقایان نپذیرفتند مذاکره کنند و احساس کردند با جنگ و گریز و ناامن کردن صحنه اجتماع میتوانند
موفقیتی کسب کنند. البته الگوهایی را در دیگر کشورها دیده بودند و شاید از بیرون هم به آنها اطمینان داده بودند که با این روش موفق میشوند و خواب انقلابهای مخملی را دیده بودند. به همین دلیل، مقابل هر رایزنی و بحث منطقیای که میکردیم، تسلیم نمیشدند. روزهای اول بعد از انتخابات، بسیاری از مقامات مسئول و صاحب نفوذ با آقایان مذاکره کردند. رسانهها میتوانند ورق بزنند و حجم مذاکره با آقایان را بیرون بیاورند. آنها با این توهم که حرکتهای خیابانی میتواند نتیجه انتخابات را برایشان عوض کند، کوتاه نیامدند و فضا را متشنجتر کردند؛ تا جاییکه هجمههایشان به اصول و مبانی نظام یکی پس از دیگری شکل گرفت. ابتدا اعتراض به نتیجه انتخابات بود؛ بعد به روز قدس رسیدند و شعار نه غزه، نه لبنان و... را سر دادند. در ۱۳ آبان، شعار اساسی مرگ بر آمریکا را کمرنگ کردند و مرگ بر روسیه و چین گفتند، با این نیت که محوریت دشمنی آمریکا را با ما و انقلاب اسلامی تحتالشعاع قرار بدهند؛ در حالیکه اینها آرمانها و شعارهایی بود که همزمان با انقلاب ما آغاز شده بود. یعنی از سال ۴۲ مسأله آزادی قدس از سوی حضرت امام (رحمتاللهعلیه)
مطرح شده بود یا مقابله با آمریکا، محور اساسی خواستههای مردم ایران بود. آنها میخواستند تک تک اینها را زیر سؤال ببرند و آنقدر تند رفتند تا به روز عاشورا رسیدند و حتی به هنجارشکنی در زمینه مقدسات هم روی آوردند؛ در حالیکه عاشورا یک مقوله استثنایی در کشور ماست. عمق باور و تمسک مردم به اهلبیت (علیهمالسلام) و حسین بن علی (علیهالسلام) به حدی است که خیلی بیعقلی میخواهد که فردی بخواهد این هنجارها را بشکند. ما همه انقلاب اسلامیمان را نتیجه عاشورا میدانیم؛ اما باز هم عاشورا فراتر از آن است. افرادی هستند که انقلاب و نظام اسلامی را قبول ندارند، اما بر سر موضوع عاشورا با کسی شوخی ندارند. به سراغ یومالله ۹ دی برویم؛ روزی که قطعا در تاریخ انقلاب اسلامی ایران بهعنوان نقطه عطف کارنامه ملت ماندگار خواهد شد. ۹ دی متعلق به چهکسی است؟ به هر حال آن اتفاقاتی که در سال ۸۸ از سوی فتنهگران رقم خورد، کینهها و دشمنیهایی را بهوجود آورد که البته نتیجه خوبی نیز برای نظام داشت؛ آنهم این بود که ناگهان جامعه از جا کنده شد و حماسه ۹ دی بهوجود آمد. حتی در بسیاری از شهرستانها، حرکتهای خودجوش از ۸ دی شکل گرفته
بود و شورای هماهنگی تبلیغات، برای اینکه حرکتهای مردمی را بهصورت منسجم و هماهنگ در بیاورد، روز ۹ دی را اعلام کرد. در آن روز بزرگ همه مردم آمدند و آن حماسه مثالزدنی را آفریدند. من بهطور جدی اعلام میکنم که ۹ دی ساخته و پرداخته هیچ گروه و دستهای نبود. بسیج بود؛ اما همه ۹ دی بسیج نبود. فرهنگیان بودند، نیروهای مردمی بودند، عشایر بودند، روحانیت حضور داشت، پولدار و کارآفرین و کارگر هم بود؛ اما بهصورت فردی هیچکدام نباید مدعی باشند و خود را وارث ۹ دی معرفی کنند؛ چراکه فقط قطرهای از آن دریا بودند. شاهد این مدعا هم این است که اگر به تصاویر ۹ دی نگاه کنیم، میبینیم غیر از نام خدا و امام حسین (علیهالسلام) و همچنین دفاع از حریم ولایت و تصاویر امام و رهبری، هیچچیز دیگری نبود. در اذهان و افکار عمومی، فتنه ۸۸ و نحوه برخورد در قبال آن، بهعنوان شاخصی برای سنجش نخبگان مطرح شده است. اگر جنابعالی بخواهید نخبگان را در مواجه با فتنه ۸۸ دستهبندی کنید، تحلیل شما چه دستههایی را شامل میشود؟ بعضیها در جریان مواجهه با فتنه ۸۸ خواب بودند و بعضی خود را به خواب زدند. کسی را که خواب است، میتوان بیدار کرد؛ اما کسی که
خود را به خواب زده نمیتوان بیدار کرد. عدهای دیر فهمیدند؛ اما زمانیکه فهمیدند، به میدان آمدند. عدهای هم نخواستند بفهمند. هنوز هم اگر با آنها صحبت کنید میگویند این طرف ظلمی کرد و آن طرف هم ظلمی کرد؛ هر دو طرف اشتباه کردند و یکطوری میخواهند از میان قضیه بدون خونریزی و گرد و خاک بیرون بیایند و البته شاید مواضعشان از اول انقلاب هم اینچنین بوده است. این دسته کسانی هستند که همیشه در دعواها مدعی بودهاند که میخواهیم وسط قضیه را بگیریم. آنانی نیز که در مواجهه با فتنه بیدار بودند، رفتارهای متفاوتی داشتند. برای منعقد شدن بهتر بحث، اول باید نکاتی را بگویم. مقام معظم رهبری از هفته بعد از انتخابات، افشاگری علیه جریان فتنه را شروع کردند؛ اما تا مدتهای مدید تقریبا ترجیعبند سخنانشان این بود که به سران فتنه نصیحت میکردند تا به دامن نظام برگردند. حرف این بود که بالاخره شما سوابق خوبی دارید و برگردید تا سابقه خود را خرابتر نکردید. از این دسته نصایح وجود داشت. بحث دوم مربوط به صبری است که منجر به خلق ۹ دی شد. ۹ دی حماسهای بود که تنها در روز ۹ دی میتوانست اتفاق بیفتد. اگر کسی میخواست ۲۷ خرداد، حماسه ۹ دی
را بهوجود بیاورد هرگز نمیتوانست. برای رسیدن به ۹ دی، باید از فضای غبارآلود فتنه بهمنظور تشخیص بهتر حق و باطل توسط عموم و اتمام حجت با فتنهگران، گذر میکردیم؛ باید ۱۳ آبان، روز قدس و امثال اینها را پشت سر میگذاشتیم و باید هنجارشکنی عاشورا را پشتسر میگذاشتیم تا تمام پردهها بیفتد و مردم کاملا متوجه شوند که جریان فتنه جریان باطلی است و یومالله ۹ دی رخ بدهد. در برخورد با این استراتژی، برخی از آنهایی که بیدار بودند، شتابزده عمل میکردند. کسانی در مجلس بودند که میگفتند چند نفر سران فتنه را باید اعدام کرد تا مشکل مملکت حل شود. خوب من قبول نداشتم و میگفتم وقت برخورد کردن و مرگ گفتن نیست. فعلا باید نصیحت کرد؛ باید تشویق کرد؛ باید استدلال کرد و حتی باید خواهش کرد تا کسانیکه به اشتباه خود پی بردهاند و میخواهند برگردند، بتوانند برگردند. کما اینکه بنده اعتقاد دارم با تدبیر رهبر انقلاب و صبر ایشان، یومالله ۹ دی، ویژه ۲۵ میلیون رأیدهنده به آقای احمدینژاد نبود، بلکه از آن ۱۳ میلیون هم خیلیها آمدند و بهنفع نظام موضع گرفتند. مقام معظم رهبری تا همین امروز، هرگز در مورد ۲۲ خرداد نگفتند ۲۵ میلیون
رأی؛ هر دفعه گفتهاند ۴۰ میلون رأی. حماسه ۲۲ خرداد ۸۸ را ۴۰ میلیون نفر آفریدند و عدهای معدود خواستند شیرینی را به کام ملت تلخ کنند و آب به آسیاب دشمن ریختند. باور داشته باشیم که اکثریت قریب به اتفاق آن ۱۳ میلیونی نیز که به رقیب آقای احمدینژاد رأی دادند، با نظام و رهبری بودند. این داستان حرفهایی را بهوجود آورد. عدهای میگفتند اگر از همان روز اول، مرگ بر فلان نگفتی و اگر شعار ندادی، پس جزو ساکتین فتنه و مماشاتکنندگان هستی. در حالی که معتقدم بعضی نرمیها باعث شد، بسیاری از کسانیکه بالقوه خمیرمایه مخالفت با نظام نداشتند، به جرگه نیروهای انقلاب برگردند و آن نرمیها و صبر بود که آنها را جذب کرد. من هنوز هم معتقدم در مجلس هشتم فراکسیون اصلاحطلبان داریم و گاه تا ۶۰ نفر را هم منسجم میکنند؛ اصلاحطلب معاند، لجوج و خودخواه در مجلس نداشته و نداریم. اصلاحطلبان مجلس به ما نقد دارند و رقیب ما هستند و به ما هم رأی نمیدهند؛ اما من شهات میدهم که در مجلس هشتم فتنهگر نداریم. یعنی شما کلیت رفتار مجلس هشتم را در برخورد با فتنه ۸۸، رفتاری منطقی میدانید؟ ببینید؛ عدهای معتقد بودند که اصلاحطلبها باید جارو
شوند و در عمل، با رفتار خود آنها را هل میدادند تا درکنار فتنهگران قرار بگیرند؛ اما رفتار صبورانه ما باعث شد تا با مشخص شدن ماهیت فتنه، بخش عمدهای از بدنه جریان فتنه که بهدلیل هیجانات بعد از انتخابات به آن متصل شده بودند، از آن جدا شوند. من بارها گفتهام که نمایندگان مجلس هشتم، با وجود فراکسیون اصولگرا و اصلاحطلب بهعنوان دو رقیب، بارها علیه فتنه هر دو در کنار هم، بیانیه صادر کردند و بارها نیز از مواضع صریح رهبر انقلاب دفاع کردند و خواستار اشد مجازات برای سران فتنه شدند و از همه مهمتر، بیشتر نامهها را اکثریت قریب به اتفاق مجلس امضا کردند. من این را بهعنوان هنر مدیریتی مجلس هشتم در مواجهه با چالش فتنه تعبیر میکنم. برخی معتقد بودند که نباید همه بیانیهها را امضا میکردند و اگر همان ۱۵۰ نفر خودمان امضا میکردیم کافی بود. در ثانی اگر هم میخواستیم اصلاحطلبان را تحریک کنیم، امکان داشت برخی از اصلاحطلبان مجلس را جری کنیم تا کاری نامعقول همچون استعفا انجام بدهند و به برخورد با فتنهگران اعتراض کنند. در کل، ما هیچکدام را بهنفع انقلاب نمیدانیم، چه آنانی که در مواجهه با فتنه خواب بودند و چه آن
دستهای که در مشی خود تندروی کردند. شما از اشخاصی هستید که متهم به سکوت در قبال فتنه میشوید، یا به قول خودتان در مواجهه با فتنه خواب بودهاید. از جمله قرائن و شواهد هم که مطرح میشود این است که شما با میرحسین موسوی در هفته اول بعد از انتخابات دیدار کردهاید. برای روشن شدن این ابهام بزرگ، ارزیابی شخصیتان را از مواضعی که در قبال فتنه ۸۸، اتخاذ کردهاید و تطبیق آن با این مدلی که از دستههای مختلف نخبگان در مواجهه با فتنه ارائه کردید، بیان بفرمایید. با همین مراحلی که بعد از شروع داستان فتنه اتفاق افتاد، مواضع ما به روز میشد. بنده جزو کسانی بودم که هفته بعد از انتخابات با چند تن دیگر جلسهای مفصل را با مهندس موسوی برگزار کردیم. در همان جلسه به ایشان گفتیم که ما به شما رأی ندادهایم و مخالف شما بوده و هستیم؛ اما شما ۱۳ میلیون رأی جمع کردهاید که سرمایه خوبی است. برگردید و در چهارچوب نظام و انقلاب کار کنید. شما میتوانید اپوزیسیون داخل نظام باشید و حتی مخالف دولت هم باشید و روزنامه و حزب داشته باشید؛ اما او بدترین استفاده را از این ۱۳ میلیون رأی کرد و بهعلت توهم و برای خودخواهی، خودمحوری و لجبازی، شیرینی
انتخابات را به کام مردم تلخ کرد. حال اگر کسی بیاید افشا کند که باهنر در هفته اول بعد از انتخابات رفته پیش مهندس موسوی و گفته تو خیلی آدم خوبی هستی و لطفا تشریف بیاورید به دامن انقلاب برگردید، من نهتنها پشیمان نمیشوم، بلکه کاملا از اقدام خودم دفاع میکنم. هفته بعد از انتخابات، تعداد کسانیکه پیش مهندس موسوی رفتند، کم نبود. بنده هم بودم و فکر میکنم سعی برای بازگرداندن سران فتنه به دامن نظام در همان روزهای اولیه جزئی از وظایف دلسوزان انقلاب بوده است. مقام معظم رهبری هم با همین مشی در مدیریت جریان فتنه وارد عمل شدند. در مجلس کسی از من پرسید که آیا تو هم نامهای را که اشد مجازات را برای سران فتنه درخواست کرده بود، امضا کردی؟ در حالیکه من خودم آن نامه را تهیه کرده بودم. اصلا نامههای مجلس را افراد تأثیرگذار مجلس تهیه و از دیگران خواهش میکنند که آن را امضا کنند. یعنی دقیقا نامهها و بیانیههایی که نوشته شد، مدیریت میشد. نکته سوم مربوط است به اتفاقی که بعدا افتاد و خیلی هم زشت بود. خوشبختانه این اقدام، بین مردم تبلیغ نشد؛ اما خواص خوب به یاد دارند که سران فتنه بیانیهای دادند بدینمنظور که ۲۵ بهمن
میخواهیم راهپیمایی کنیم. آنجا به یکی از سران کشور در یک سخنرانی علنی هشدار دادم که ظرف یک هفته فرصت دارید تا تکلیف خود را با سران فتنه تعیین کنید. منظور شما از «یکی از سران کشور»، آقای هاشمی رفسنجانی است؟ بله. به آقای هاشمی گفتم، شما که از ابتدا با انقلاب بودید، در برابر این بدعت بزرگ که بعد از ساختارشکنی عاشورای ۸۸ رخ داده باید موضع خود را شفاف کنید. شاید مردم عادی بگویند چه فرقی میکند که راهپیمایی ۲۲ بهمن روز بیست و پنجم برگزار شود؛ اما از نظر من این اقدام مثل این است که کسی بخواهد نماز جمعه را روز چهارشنبه بخواند. در آن سخنرانی از آقای هاشمی خواستم که موضعش را صریحا نسبت به فتنه مشخص کند؛ اگرچه من کارهای نبودم و نمیتوانستم آقای هاشمی را عزل و نصب کنم؛ اما بهعنوان یک فعال سیاسی احساس و تصورم این بود که کسانیکه همراه امام و انقلاب و نظام هستند، باید موضع خود را مشخص کنند. عدهای همان روز به من گفتند که چرا چنین موضع خشن و تندی گرفتی؛ در حالیکه این موضع طبیعی من بود. به هر حال، این ماجرا با سکوت آقای هاشمی همراه شد؛ اما به خیر گذشت و ایشان از ریاست مجلس خبرگان هم کنار رفتند. شما خودتان در روز ۹
دی در خیابان حضور داشتید؟ بله. در روز ۹ دی با تمام وجودم رفتم و شرکت کردم. به قول معروف خیلی هم عشق کردم و از این همه بصیرت مردم خوشحال شدم. احساسم این بود که در برابر عظمتی که مردم آفریدهاند، بسیار کوچک هستم. بیشک، ۹ دی نمونه تمامعیاری از پشتوانه مردمی نظام در مواجهه با فتنهها و خطرات رودرروی انقلاب است. این موضوع را میخواهم به هشدار رهبر انقلاب درباره چالش امنیتی شدن انتخابات آینده ربط بدهم. نقش مردم را در پیچهای حساس، بهویژه انتخابات مجلس نهم چگونه ارزیابی میکنید؟ اساسا ساختار انقلاب ما با حضور مردم شکل گرفته است. قبل از انقلاب، نیروهای مبارز مسلح جدی و متدینی حضور داشتند. حضرت امام (رحمتاللهعلیه) آنها را میپذیرفتند؛ اما عموما آنها را قبول نداشتند. امام (رحمتاللهعلیه) ساختار مبارزه مسلحانه را قبول نداشتند؛ چراکه با همه وجود به این باور رسیده بود که مردم باید در صحنه باشند تا انقلاب پیروز شود و یک عده خاص نمیتوانند انقلاب کنند. اغراق نمیکنم، امام با تمام وجودشان معتقد بودند که رأی مردم و اراده مردم در رأس امور است و این نکته را باور داشتند. قبل از انقلاب اسلامی ایران، تجربههای
بسیاری را از کسانی داشتیم که به بهانه انقلاب رهبرانشان، سالهای متمادی بر گرده مردم نشستند و بدون رأی و نظرخواهی حکومت کردند. همین آقای قذافی بهعنوان رهبر انقلاب سبز لیبی، نزدیک به ۴۰ سال بدون برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس و برپایی عدالت، بر گرده مردم سوار شد. یا دیدیم که صدام ملعون که پس از حسن البکر جانشین شد، چه دیکتاتوری عجیبی راه انداخت. اما در کشور ما که انقلاب با این عظمت رخ داد، امام حتی یک ماه هم تحمل نکرد و گفت باید از مردم بپرسیم که حکومت اسلامی را میخواهند یا نه؟ آن زمان خیلی از نزدیکان به ایشان میگفتند که مردم در خیابانها با گوشت و پوست و خون خود رأی دادهاند و شما را بهعنوان رهبر خود و نظام اسلامی را بهعنوان حکومت خود انتخاب کردهاند؛ دیگر چه نیازی است به رفراندوم و همهپرسی؟ اما امام خمینی (رحمتاللهعلیه) چیزی را در خشت خام میدید که بقیه در آینه هم نمیدیدند. امام گفت اولین کاری که ما میخواهیم در حکومت اسلامی انجام دهیم، باید با اجازه رسمی ثبت شده مردم باشد. همه میدانستند که مردم بهصورت عملی این اجازه را دادهاند؛ اما امام گفتند این رفراندوم باید برگزار و ثبت شود. من هم از
صمیم قلب اعتقاد دارم که هرکس به هر دلیلی تصور کند رأی مردم تشریفاتی است، همان روز انحراف و سقوط خود را کلید زده است. آغاز حضور مردم در انقلاب ما اینچنین بوده و إنشاءالله این نظام تا ظهور حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) نیز، کاملا، با تکیه بر حضور مردم جلو میرود. مردم وظیفهشان را در برهههای مختلف خوب انجام دادهاند و مشکل، بیشتر معطوف به ما خواص است. گاهی اوقات نمیفهمیم؛ گاهی اوقات دیر میفهمیم و گاهی اوقات هم نمیخواهیم بفهمیم. مشکل از ما بود وگرنه مردم همیشه، الحمدالله، در صحنههای مختلف انقلاب بودهاند. انتخابات یکی از پارامترهای مثبتی است که باید بهعنوان یک فرصت از آن استفاده کرد و اگر کسی بخواهد آن را به تهدیدی علیه نظام تبدیل کند، آنگاه با شمشیری دو لبه بهنفع دشمن کار کرده است؛ یعنی هم حضور مردم را کمرنگ کرده و هم انقلاب را تضعیف کرده است. این دقیقا سیاست راهبردی و همیشگی استکبار جهانی علیه ماست. هر زمان که به انتخابات نزدیک میشویم، با ابزارهایی مانند تهدید نظامی، قطعنامه یا محاصره اقتصادی و حتی در زمان جنگ با موشکباران، سعی کرده و میکنند کاری کنند که مردم بترسند و به این
اقدامات خود بهعنوان یک حرکت ضدامنیتی نگاه میکنند، اما خوشبختانه، همیشه جواب عکس گرفتهاند؛ بهطوریکه هر زمان این تهدیدها جدیتر بوده، حضور مردم پررنگتر شده است. نقش اصولگرایان را بهعنوان نیروهای معتقد به ارزشها و وفادار به انقلاب، در مواجهه و گذر از چالشهایی که نظام سلطه پی در پی در حال طرحریزی و اجرای آنها بهمنظور زمین زدن ملت ایران است، چه میدانید؟ امروز مبرمترین وظیفه اصولگرایان، وحدت است. علاوهبر همه مشخصههایی که انتخاباتها دارند، این انتخابات چند ویژگی مختص خود هم دارد. اولین نکته این است که اولین انتخابات پس از فتنه است. دوم اینکه هم فتنهگران مشغول برنامهریزی برای ادامه فتنهگری خود هستند و هم جریانی به نام گروه انحرافی راه افتاده که بهنظر من بغرنجتر و عمیقتر از جریان فتنه است؛ اما به بزرگی و اهمیت فتنه نیست. اگر مواظبت نکنیم جریان انحراف پیچیدهتر از جریان فتنه است و لایههای بیشتری دارد. سوم هم آنکه استکبار، مثل همیشه کار خود را میکند و گازانبری و از هر جهت که بتواند به ایران فشار وارد میکند. سه گانه جریان هستهای، حقوق بشر و تروریسم را دنبال میکند. قطعنامه صادر
میکند، بانک مرکزی را تحریم میکند، ما را به تروریسم متهم میکند، جاسوس به کشور میفرستد و مانند اینها. همه تلاشهای مذبوحانه غرب و نظام سلطه علیه ملت ما، یک پاتک و پادزهر دارد و آن اتحاد میان اصولگرایان است که ما فکر میکنیم الحمدالله، در جبهه متحد اصولگرایان شکل گرفته و در حال ارتقاست. در بحث اتحاد اصولگرایان هنوز هم کوتاهیهایی از بعضی گروهها داریم. در آستانه روز ۹ دی، چه توصیهای به گروههای اصولگرا دارید؟ همانطور که میفرمایید، هنوز برخی عزیزان و دلسوزان هستند که در زمره اصولگرایی میگنجند، اما مقداری حرفهای جداگانه میزنند. ما هم از همه گروههای اصولگرا خواهش میکنیم به میمنت یومالله ۹ دی که خلق آن ناشی از وحدت ملت بود، خردهگیریها را کنار گذاشته و با تأسی به توصیه مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم در نظر گفتن مصلحت بزرگ وحدت و لزوم اغماض برای رسیدن به وحدت، به جبهه متحد اصولگرایان بپیوندند.
دیدگاه تان را بنویسید