سرویس اقتصادی «فردا»: نارضایتیهای اخیر در کشورهای غربی و به ویژه در آمریکا که به عنوان سمبل سرمایهداری از آن نام برده میشود نشان از این دارد که بر این نظام اقتصادی اشکالات جدی وارد است و این نظام در حاشیه
امنیت قرار ندارد و نظام اقتصادی غایی بشر نیست. اعتراضات اخیر که روز به روز بر دامنه و گستره آن افزوده میشود نشان از نوعی ضعف در این سیستم و نظام دارد. اینکه چه عواملی باعث به وجود آمدن این وضعیت شده را در گفتگو با پروفسور کوین گالاگر مورد مطالعه و بررسی قرار دادهایم. پروفسور کوین گالاگر استاد روابط بینالملل دانشگاه بوستون آمریکاست. وی دانش آموخته دانشگاههای نورث وسترن و تافتس آمریکاست. وی محقق دانشگاه ماساچوست نیز بوده است. وی سابقه تدریس در دانشگاههای هاروارد و تافتس آمریکا را دارد. او در حوزه روابط بینالملل صاحب آثار بیشماری است. «جنگ تمدنها: اقتصاد سیاسی تجارت و سیاست توسعه»، «اژدها در اتاق: چین و آینده صنعتی شدن آمریکای لاتین» و «تجارت آزاد و محیط زیست» از جمله آثار او به شمار میروند. توسعه اقتصادی، سیاست تجاری و
سرمایهگذاری، سیاست زیست محیطی بینالمللی و منطقه آمریکای لاتین حوزههای تخصصی وی به شمار میروند. آنچه در ادامه میآید مصاحبه اختصاصی«فردا» با این اندیشمند آمریکایی درباره دلایل و آبشخورهای اصلی جنبش «تسخیر وال استریت» و آینده آن است.
****
رابطه و نسبت میان نظام اقتصادی سرمایهداری و جنبش تسخیر وال استریت در آمریکا چیست؟ جنبش تسخیر وال استریت نشان از قصور و شکست سرمایهداری (کاپیتالیسم) در برخی مسائل است. سرمایهداری نتوانست نهادهایی را مستقر کند که بر اساس آن اصل مساوات و برابری نهادینه شود. به عبارت دیگر نتیجه سیستم سرمایهداری منتج به برابری اجتماعی نشده است. همین موضوع یکی از دلایل به وجود آمدن جنبش وال استریت به شمار میرود. در واقع کلید این جنبش در سالهای قبل خورده شده است.
چه عواملی را میتوان به عنوان دلایل اصلی این جنبش برشمرد؟ افزایش نابرابری و بیعدالتی در ایالات متحده آمریکا را میتوان به عنوان یکی از دلایل اصلی این جنبش برشمرد. بحران اخیر بدهیها در این کشور و مخارج زیاد بخشهای خصوصی، عوامل دیگری هستند که در به وجود آمدن این جنبش مؤثر هستند. در واقع این موضوعات باعث شده تا طیف وسیعی از مردم (۹۹ درصد) راهی خیابانها شوند و اعتراض خود را نشان دهند. سه دهم جمعیت ثروتمند آمریکا در ایالات متحده آمریکا شاهد رشد چهارصد درصدی درآمدشان بودند. این در حالی
است که جمعیت ۹۹ درصدی باقیمانده شاهد میزان اندکی از افزایش درآمد هستند. در حالی که این سه دهم جمعیت ولخرجیهای زیادی انجام میدهند و این درآمد را به طور غیرضروری هزینه میکنند جمعیت باقیمانده در طلب مطالبات خود هستند. در واقع این جمعیت از این عملکرد عصبانی هستند و حقیقتاً باید عصبانی نیز باشند. برخی معتقد هستند این اعتراضات به جنبش تبدیل نشدهاند و ویژگیهای یک جنبش را دارا نیستند. با این پیش فرض آیا این اعتراضات به جنبش تبدیل خواهند شد؟ این اعتراضات در حال حاضر نیز جنبش هستند. در واقع انتظار میرود این اعتراضات وارد عرصه و قلمروی سیاسی شود. این جنبش تصمیمات سیاسی را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد و به عنوان یک جنبش در رویههای سیاسی نیز تأثیرگذار خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید