ترور توسط "سیا" به وسيله حملههای قلبی
ميتوان از طريق ايجاد سرطان يا حمله قلبي در افراد آنان را ترور كرد.
فارس: سازمان سيا از نوعي زهر استفاده ميكند كه ميتواند موجب بروز حمله قلبي در افراد و در نتيجه كشته شدن آنان شود. مجله "وترنز تودي " در گزارشي شيوه جديد ترور افراد توسط سازمانها و كشورهاي غربي را معرفي كرده است: ميتوان از طريق ايجاد سرطان يا حمله قلبي در افراد آنان را ترور كرد. در بخش اول اين مقاله با چگونگي ساخت و تأثير اين بيماريهاي ساختگي آشنا ميشويم و پرونده برخي از افرادي را بررسي مينماييم كه به اين روش ترور شدهاند. * طراحي نوعي سم توسط "سيآياي " كه موجب بروز حمله قلبي در فرد ميشود در طول جلسات دادرسي "كميته چرچ "، يكي از كميتههاي مجلس سنا، در سال 1975 وجود يك سلاح مخفي براي ترور افراد افشا شد. "سيآياي " نوعي سم را ايجاد كرده بود كه موجب ميشد تا قرباني بلافاصله دچار حمله قلبي شود. ميشد اين سم را منجمد كرد و به شكل يك دارت درآورد و سپس اين دارت را با سرعتي بالا توسط يك سلاح كلت شليك كرد. كلت اين دارت را با چنان سرعتي شليك ميكرد كه دارت از لباس قرباني عبور ميكرد و تنها يك اثر ريز و قرمز رنگ به جاي ميگذاشت. زماني كه دارت منجمد وارد بدن قرباني ميشد، آب شده و جذب خون وي ميشد و حمله وقوع قلبي را در قرباني به دنبال داشت. اين سم به گونهاي طراحي شده بود كه توسط روشهاي جديد كالبدشكافي قابل تشخيص نبود. * تحقيقات در مورد مبتلا كردن انسانهاي سالم به سرطان آيا ميتوان انسان سالم را به سرطان مبتلا كرد؟ اگر بتوان با تزريق ويروسها و باكتريهاي سرطان موجب ايجاد سرطان در حيوان شد، مطمئناً ميتوان همين كار را با انسان نيز انجام داد. "كورنيوس رودز "، پزشك آسيبشناس "مؤسسه تحقيقات پزشكي راكفلر "، در سال 1931 به عمد انسانهاي تحت آزمايش را در "پورتو ريكو " به سلولهاي سرطاني آلوده ميكرد؛ 13 نفر از اين افراد فوت كردند. يك پزشك اهل "پورتو ريكو " بعدها فهميد كه "رودز " عمداً بخشي از جزئيات آزمايشهاي خود را مخفي ميكرده و "رودز " نيز خودش شهادتي كتبي داد و در آن اعلام كرد كه به عقيده او همه مردم "پورتو ريكو " بايد كشته شوند؛ با اين حال، "رودز " مدتي بعد تأسيسات "جنگ بيولوژيكي ارتش آمريكا " را در "فورت ديتريك " "مريلند " (منشأ ويروسهاي ايدز - HIV، آنفولانزاي مرغي و آنفولانزاي خوكي - H1N1)، "يوتا " و "پاناما " تأسيس كرد. وي همچنين به "كميسيون انرژي اتمي آمريكا " نيز معرفي شد و در قالب اين كميسيون دولتي با قرار دادن سربازان و بيماران بيمارستاني در آمريكا در معرض تشعشع، به آزمايشهايي در اين باره دست زد. * ايجاد حمله قلبي و يا سرطان ساختگي در فرد سالم امكانپذير است پاسخ سؤالي كه پرسيديم (آيا ميتوان انسان سالم را به سرطان مبتلا كرد) مثبت است. پس از حدود 80 سال تحقيق و پيشرفت در اين زمينه، اكنون راهي براي ايجاد حمله قلبي و سرطاني كردن يك انسان سالم وجود دارد. تا كنون از هر دوي اين راهها نيز براي ترور افراد استفاده شده است. تنها يك آسيبشناس متخصص (با اطلاع از آن چه در كالبدشكافي بايد دقيقاً به دنبال آن باشد) ميتوانست يك حمله قلبي يا سرطان ساختگي به منظور ترور را از بيماري واقعي تشخيص دهد. * چگونگي ايجاد حمله قلبي ساختگي آيا مرگ بر اثر حمله قلبي، تركيدن آنوريسم (تورم ديواره رگ) و خونريزي مغزي، مرگي طبيعي است؟ اگر سازمانهاي دولتي راهي براي تغيير ضربان قلب، فشار خون و يا اندازه رگ شما پيدا كرده باشند، جواب منفي است. محققان در زمينه عصبشناسي كشف كردهاند كه مغز براي هر حركت ارادي يك فركانس خاص به نام "ستهاي آمادهسازي " دارد. اگر يك اشعه خاص ميكروويو را به سينه شما شليك كنند، قلب شما وضعيتي بحراني پيدا ميكند كه به اصطلاح همان حمله قلبي است؛ اين اشعه ميكروويو شامل سيگنالهاي ارسالي توسط قلب شما است كه فركانسهاي بسيار پايين (ELF) دارد. به اين ترتيب ميتوان رهبران مشهور احزاب سياسي را كه وقوع حمله قلبي در آنها محتمل است پيش از آن كه موجب دردسر شوند به قتل رساند. چند هفته پس از آن كه دادگاه استيناف محكوميت "جك روبي " به قتل را رد كرد و دستور داد تا خارج از "دالاس " به محكوميت او رسيدگي شود وي در اثر سرطان مرد؛ زيرا او اگر مايل بود ميتوانست آزادانه سخن بگويد. "جك روبي " در كشتن "لي هاروي اسوالد " براي جلوگيري از اعتراف وي تنها اندكي تأمل كرد. بنا بر اين اگر "جك روبي " نيز تهديدي براي افرادي در دولت آمريكا محسوب ميشد كه نقشه كشتن "جان اف كندي "، رئيس جمهور آمريكا، را كشيده بودند دليلي وجود نداشت تا در قتل "روبي " نيز تأملي شود. * مرگ ناگهاني "متيو سيمونز " "مت سيمونز "، متخصص صنعت نفت، به دليل افشاي مخفيكاري دولت اوباما در مورد لكه نفتي خليج مكزيك در سال 2010 ترور شد. او كه بانكدار و سرمايهگذار نيز بود، به شكلي ناگهاني فوت كرد. "سيمونز " كه از افراد داخلي و مشاور رئيس جمهور در صنعت انرژي بود، زماني شهرت بالايي يافت كه در كتاب خود نوشت كه نفت عربستان سعودي در حال پايان يافتن و ميزان توليدات جهاني در حال افزايش است. "سيمونز " 67 ساله در خانه تفريحي خود در ايالت "مين " فوت كرد. پس از كالبدشكافي كه توسط دفتر پزشكي قانوني ايالتي انجام شد، در روز دوشنبه مشخص شد كه "سيمنز " به دليل غرق شدن اتفاقي فوت كرده و "حمله قلبي نيز به وقوع اين اتفاق كمك كرده است. ". * با پايان ذخاير نفتي خاورميانه، ايران تنها كشور خودكفا در زمينه انرژي خواهد بود كتاب وي، "سپيده دم در بيابان: شك نفتي قريبالوقوع در عربستان سعودي و اقتصاد جهاني "، كه از پرفروشترين كتابهاي سال 2005 بود مخاطبين بيشتري را با وي آشنا كرد. اين كتاب معتقد است كه عربستان سعودي در مورد اندازه ذخيره نفتي خود به شدت اغراق كرده است و در نتيجه تمام شدن ذخاير بزرگ نفت، جهان در آستانه كمبود شديد نفتي قرار دارد. ايران نيز اين مطلب را تأييد ميكند. اين كشور ميداند كه ذخاير نفتي خاورميانه به سرعت در حال پايان يافتن هستند و به همين دليل بر ساخت رآكتورهاي هستهاي تمركز كرده است. زماني كه ذخاير نفتي به پايان برسند، ايران تنها كشوري در منطقه خاورميانه خواهد بود كه از لحاظ انرژي خودكفا است. تمام كشورهاي ديگر خاورميانه، از جمله عربستان سعودي، به كشورهاي فقير و جهان سومي تبديل خواهند شد. * ترور رئيس جمهور يوگوسلاوي با استفاده از حمله قلبي "اسلوبودان ميلوشويچ "، رئيس جمهور سابق يوگوسلاوي، نيز [به روش بيماري ساختگي] ترور شد. بدن بي جان وي در بازداشتگاه دادگاه "لاهه " پيدا شد. وي به داشتن نقشي كليدي در جنگهاي دهه 1990 در بوسني، كرواسي و كوزوو و در نتيجه ارتكاب جنايات جنگي و جنايت عليه بشريت متهم شد. وي همچنين به كشتار جمعي در طول جنگ بوسني در سالهاي 1992 تا 1995 نيز متهم شد؛ جنگي كه در آن 100000 نفر جان خود را از دست دادند. * "ميلوشويچ " در نامهاي خبر داد كه وي را با نوعي سم خواهند كشت "ميلوشويچ " يك روز پيش از مرگش نامهاي نوشت و ادعا كرد كه در زندان به او سم خورانده و او را خواهند كشت. كالبدشكافي بدن وي نيز اين ادعاي او را تأييد كرد. وي به دليل فشار خون بالا و مشكلات قلبي، دارو مصرف ميكرد. كالبدشكافي نشان داد كه دارويي در بدن "ميلوشويچ " وجود دارد كه اثر داروهايي را كه خود او مصرف ميكرد از بين برده و در نتيجه موجب حمله قلبي و مرگ وي شده است. * نقشه "سرويس اطلاعات سري " انگليس براي ترور "ميلوشويچ " "ريچارد تاملينسون "، مأمور سابق "سرويس اطلاعات سري " (SIS) انگليس، به خبرنگاران گفت كه در سال 1992 اسنادي را درباره ترور "ميلوشويچ " مشاهده كرده است؛ بنا بر اين اسناد "ميلوشويچ " بايد در يك تصادف ساختگي ترور شود. ديد راننده بايد با تابش نور مختل شود و سپس سيستم ترمز اتومبيل از راه دور از كار بيفتد تا تصادف اتفاق بيفتد. دقيقاً از همين روش براي ترور "شاهزاده ديانا " استفاده شد. * "ناتو " مقصر اصلي در ترور "ميلوشويچ " در صورت ترور "ميلوشويچ " در نهايت چه كسي مقصر شناخته ميشد؟ "ناتو ". چرا "ناتو "؟ زيرا هر چند "دادگاه جرائم بينالمللي يوگوسلاوي سابق " (ICTY) (و يا "دادگاه لاهه ") خود را به عنوان هيئتي در چارچوب سازمان "ملل متحد " معرفي ميكند؛ اما مقامات "ناتو " در مجامع عمومي علناً اعلام كردهاند كه اين دادگاه متعلق به "ناتو " است. "ناتو " دادستانهاي اين دادگاه را منصوب ميكند؛ همچنين قضاتي را كه هر گونه بررسي اتهام "ناتو " به ارتكاب جنايت جنگي را رد كردند. به اين ترتيب ثابت ميشود كه "اسلوبودان ميلوشويچ "، كه در هنگام مرگ در زندان "اسخونينگن " "دادگاه لاهه " قرار داشت، زنداني "ناتو " بوده است. "ناتو " هم انگيزه و هم فرصت قتل "ميلوشويچ " را داشت. * افشاگري "ميلوشويچ " عليه دولت آمريكا و ناتو "ميلوشويچ " در ماه مارس سال 2002 در دادگاه "لاهه "، كه تحت كنترل "ناتو " است، برخي از اسناد "افبيآي " را افشا كرد كه ثابت مينمود هم دولت آمريكا و هم "ناتو " از "القاعده " حمايت مالي و نظامي كردهاند تا به "ارتش آزاديخواه كوزوو " در جنگ با صربستان كمك كند. اين موضوع به مذاق پنتاگون و كاخ سفيد، كه در آن زمان تلاش ميكردند تا مردم را درباره لزوم جنگ عليه تروريسم متقاعد و حمله به عراق را توجيه كنند، خوش نيامد. * بمباران منطقهاي صربستان توسط نيروي هوايي آمريكا و با موافقت "بيل كلينتون " در طول جلسات محاكمه "ميلوشويچ " به اتهام جنايت جنگي، ناتو ادعا كرد كه صربها دست به كشتار جمعي شهروندان آلباني در روستاي "راكاك " در كوزوو زدهاند. شواهدي كه در دادگاه ارائه شد نشان ميداد كه ادعاي "ناتو " فريبكاري بيش نبوده است. اين موضوع از آن جايي بسيار شرمآور است كه وقوع اين قتل عام در روستاي "راكاك " بهانهاي بود كه "ناتو " با استفاده از آن در تاريخ 24 مارس 1999 شروع به بمباران مردم صربستان كرد (بمباران منطقهاي توسط نيروي هوايي آمريكا و با اجازه "بيل كلينتون " رئيس جمهور وقت و "هيلاري كلينتون " صورت گرفت). "ناتو " سپس ادعا كرد كه صربستان احتمالاً 100000 نفر از مردم آلباني را كشته است. با اين حال مراجع خود "ناتو " گزارش دادند كه حتي جسد يك فرد آلبانياييتبار را پيدا نكردهاند كه توسط نيروهاي "ميلوشويچ " كشته شده باشد. عدم يافتن اجساد مردم آلباني در نهايت منجر به ادعاي بيمعني "ناتو " شد مبني بر اين كه صربها احتمالاً هزاران جسد را (در حالي كه بيل كلينتون مشغول بمباران منطقهاي محل بود) در ماشينهاي فريزري به مناطقي در عمق صربستان منتقل كردهاند و هيچ ردي بر جاي نگذاشتهاند. اما دادگاه لاهه ثابت كرد كه اين اتهامات نيز كاملاً فريبكارانه هستند. "ميلوشويچ " چندين سخنراني انجام داد و در اين سخنرانيها تصريح كرد كه چگونه گروهي از اينترناسيوناليستها در شبه جزيره "بالكان " بحران ايجاد كردند؛ زيرا اين منطقه قدم بعدي براي رسيدن به يك "نظام جديد جهاني " بود. * مقاومت در برابر نظام جديد جهاني امكانپذير است وي در يكي از سخنرانيهايش در فوريه سال 2000 خطاب به مجلس صربستان گفت: "صربستان كوچك و مردم آن نشان دادهاند كه مقاومت امكانپذير است. اين مقاومت هر چند در سطح گستردهتري انجام شد؛ اما در اصل به عنوان قيامي اخلاقي و سياسي در مقابل استبداد، تسلط كشورهاي خارجي، انحصارطلبي، ايجاد نفرت، ترس و انواع جديد خشونت و انتقام از قهرمانان آزادي در ميان ملتها و مردم طراحي شده بود؛ چنين مقاومتي از گسترش تفتيش عقايد در عصر كنوني جلوگيري ميكند. بمبهاي اورانيومي، تخريبهاي كامپيوتري، تروريستهاي جوان معتاد و مزدوران آدمكشهاي داخلي كه از خود آنان نيز اخاذي ميشود، بالا بردن اين افراد تا رسيدن به مقام همپيماني با نظام جديد جهاني؛ اينها ابزارهاي تفتيش عقايد هستند كه در بيرحمي و منفي گرايي از همه انواع خشونت و انتقام عليه نوع بشر در گذشته بدتر هستند. ". * دخالت ناتو در كشتار مردم "سربرنيتسا " شواهدي كه نشان ميداد "ميلوشويچ " با قتلعامهايي مانند "سربرنيتسا "، كه در آن 7000 مسلمان كشته شدند، رابطه داشته است، همگي فريبكارانه بود. در حقيقت، "سربرنيتسا " يك "منطقه امن سازمان ملل " بود؛ اما، دقيقاً همانند "رواندا "، حافظان صلح "سازمان ملل "، از "سربرنيتسا " نيز به عمد عقب نشيني كردند و اجازه دادند تا قتل اتفاق بيفتد و سپس "ميلوشويچ " را مقصر معرفي كردند. افشاي اسناد دخالت "ناتو " در قتل عام "سربرنيتسا " دليل ديگري بود كه ناتو رونوشتهاي دادگاهي را به شدت تحريف و سانسور كند و همچنين "ميلوشويچ " را، زماني كه در اختيار اين سازمان بود، به قتل برساند. * انگيزه ناتو براي ترور "ميلوشويچ " دادگاه "لاهه " وابسته به ناتو "ناتو " علناً يك دادگاه غير مجاز بود كه تنها ايجاد شده بود تا مردم عادي را در سراسر جهان متقاعد كند كه اقدام "ناتو " در نابود كردن يوگوسلاوي موجه بوده است. از آن جايي كه "ناتو " نتوانست اين كار را در دادگاه خودش انجام دهد (عدم وجود هيچ سندي انجام اين كار را مشكل ساخت)، انگيزه بسياري داشت تا "ميلوشويچ " را به قتل برساند؛ تا از تبرئه وي جلوگيري كند. به اين ترتيب "ناتو " همچنان ميتواند ادعا كند كه "ميلوشويچ " مقصر بوده است و هيچ كس نيز به كوه اسنادي نگاه نخواهد كرد كه نشان ميدهد اين رؤساي "ناتو " (به ويژه "بيل كلينتون " رئيس جمهور آمريكا) بودهاند كه مرتكب جنايات جنگي، جنايت عليه بشريت و قتل عام در يوگوسلاوي شدهاند. تعداد افرادي كه در زمان مقرر در تاريخ توسط سرطان كشته شدهاند آن چنان زياد است كه اكنون بايد اين سؤال را پرسيد كه "كيست كه مردم را با مبتلا كردن آنان به سرطان يا حمله قلبي ساختگي ترور ميكند؟ " چه كسي دستور اين قتلها را داده است و چرا؟
دیدگاه تان را بنویسید