احمدی نژاد متحول شده یا...
مگر وزیر علوم دولت احمدی نژاد ، بدون اطلاع او ، به طور مخفیانه استادان را بازنشسته و طرح تفکیک جنستی را دنبال می کرده است؟ مگر ممکن است همه عالم و آدم در طول این چند سال از ماجراهای بازنشسته کردن استادان و تفکیک دانشجویان خبردار شده باشند ولی رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، تازه بعد از این همه مدت خبر را شنیده باشد و تازه بنویسد:"شنیده می شود"؟!
عصر ایران: آقای محمود احمدی نژاد ، روز گذشته و درست در اوج هیاهوی طرح تفکیک جنسیتی دانشگاه ها ، نامه ای خطاب به وزرای علوم و بهداشت نوشت و با سطحی و غیرعالمانه عنوان کردن این طرح و نیز طرح بازنشسته کردن استادان دانشگاه ها ، خواستار توقف این دو موضوع شد. در این باره چند نکته قابل بحث است: الف - اصل موضوع: تفکیک جنسیتی مناسب است یا خیر؟ این طرح در راستای مصوبه اسلامی کردن دانشگاه ها انجام می شود و تا چند ساعت قبل از نامه احمدی نژاد ، مسوولان وزارت علوم با متهم کردن مخالفان به بی اطلاعی از قانون و ضدیت با انقلاب و قدرت طلبی و ... بر اجرای جدا سازی کلاس های دختران و پسران تاکید داشتند. همچنین برخی مسوولان با این ادعا که تفکیک جنسیتی رشد علمی را بالا می برد ، از این طرح دفاع می کردندو البته هنوز هم بسیاری بر آنند که این جداسازی باید انجام گیرد تا به قول آن روحانی معروف ، در شرایطی که شهوت جوانان "گر" گرفته ، دختر و پسر کنار هم نباشند. اما آیا جدا سازی جنسیتی ، واقعاً به معنای اسلامی کردن دانشگاه ها یا بخشی از آن است؟ و آیا رشد علمی با این اقدام محقق می شود؟ به نظر می رسد جدا سازی جنسیتی ، اساساً اعترافی بزرگ است به این که تمام تلاش های انجام شده در راستای اسلامی کردن به شکست انجامیده و اکنون می خواهند صورت مساله را پاک کنند. در یک دانشگاه اسلامی که اخلاقیات در آن به عنوان یک اصل پذیرفته شده است ، روابط بین دانشجویان ، اعم از دختر و پسر ، مبتنی بر اصول اخلاقی است و لذا نیازی به جداکردن آنها نیست. اما وقتی مسوولان در صدد تفکیک جنسیتی بر می آیند معنایش این است که " ما نتوانسته ایم اسلامی کنیم، ما نخواهیم توانست اسلامی کنیم و لذا صورت مساله را پاک می کنیم و دختر و پسر را از همه جدا!" وانگهی چه کسی گفته اگر دختر و پسر از هم جدا شوند دانشگاه اسلامی می شود؟ اگر این گونه است چرا امام(ره) به عنوان یک مجتهد جامع الشرایط در طول رهبری اش نه تنها چنین دستوری نداد ، بلکه وقتی شنید در کلاس های یکی از دانشگاه ها بین دختران و پسران پرده کشیده اند ، بر آشفت و دستور داد بساط تفکیک را ولو در حد یک پرده جمع کنند ؛ شگفتا که چند مسوول کنونی ، مجتهد تر از امام شده اند و می پندارند که راه اسلامی کردن دانشگاه ها از تفکیک جنسیتی می گذرد! اصلاً گیریم که کلاس ها را جدا کردند! در راهروهای دانشکده ها و در حیاط دانشگاه ها می خواهند چه کنند؟ در کوچه ها و خیابان ها و پارک ها و سینماها و ... چه خواهند کرد؟ مگر می توان با کارهای سطحی و عوامانه ای مانند جداکردن کلاس های دانشگاه ها ، دو جنس مکمل هم را از هم جدا کرد؟ مگر همین الان که دبیرستان های دخترانه و پسرانه از هم جا هستند ، روابط دختر و پسرهای دبیرستانی وجود ندارد؟ درباره ادعای عجیب و غریب افزایش تولید علم در صورت تفکیک جنسیتی نیز باید گفت که این سخن بیشتر به شوخی می ماند . سطح بالای علمی و تولید گسترده علم در دانشگاه های معتبر جهان که موضوعی به نام تفکیک جنسیتی در آنها مطرح نیست ، گواهی بر مردود بودن این موضوع است. راستی سهم دانشگاه های تک جنسیتی ایران مانند الزهرا در تولید علم چقدر است؟! و نهایتاً این که اجبار به تفکیک جنسیتی ، توهین به جوانان دانشجوی این کشور است که " شما درک و شعور ندارید و اگر جدایتان نکنیم ایجاد فساد می کنید"! و البته این ها همان جوانانی هستند که در ایام انتخابات ، جوانان غیور و فهیم ایرانی خوانده می شوند. ب - بازنشسته کردن اجباری استادان هر چند بازنشسته کردن کارمندان در سراسر جهان امری متعارف است ، اما معمولاً دو گروه بازنشستگی اجباری ندارند و تا زمانی که بخواهند و بتوانند ، حق ادامه کار دارند: قضات و استادان دانشگاه ها. علت هم این است که این دو گروه ، در گذر زمان تجربیاتی کسب می کنند که هر چه می گذرد بر غنای علمی و تجربی شان افزوده می شود و بازدهی علمی بیشتری پیدا می کنند به طوری که نوعاً آرای قضات قدیمی ، متقن تر از احکام قاضیان جوان است و استادان با تجربه ، دانشجویان بهتری تربیت می کنند. متاسفانه در ایران ، طی چند سال اخیر ، تعداد زیادی از استادان دانشگاه ها که بعضاً وزنه های علمی رشته های خود بودند بازنشسته و خانه نشین شدند و بدین سان ، جامعه دانشگاهی از حضور علمی تعداد قابل ملاحظه ای از استادان و گنجینه های علمی اش محروم شد. ج - نامه احمدی نژاد 1-ج) با توجه به آنچه ذکر شد - که تنها بخش کوچکی از معایب طرح های فوق است - نامه احمدی نژاد مبنی بر توقف این دو طرح ، همسویی رئیس جمهور با جمهور تلقی می شود و اصل تصمیم وی ، شایسته تقدیر و حمایت است. فارغ از نقدهایی که در زیر بدان می پردازیم ، باید گفت که رئیس جمهور در این مورد ، با نظر اکثریت قریب به اتفاق جامعه دانشگاهی همراه شده است. 2-ج) طرح بازنشسته کردن استادان ، در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد به طور جدی کلید خورد و مشخصاٌ در دو سال اخیر به قلع و قمع بسیاری از استادان دانشگاه ها انجامید. تفکیک جنسیتی هم که مدت های مدیدی است از سوی وزارت علوم دولت احمدی نژاد به عنوان یک راهبرد جدی دنبال می شود و دو روز قبل نیز شخص وزیر علوم بر اجرای قاطعانه آن تاکید کرد و معاونش نیز قبل از نامه احمدی نژاد ، با اعلام آن به عنوان مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی(که رئیس جمهور رئیسش هست) ، مخالفان را به بی قانونی متهم ساخت! حال بعد از این همه سال ، درست در اوج نزاع سیاسی احمدی نژاد و منتقدانش - که در کانون توجه افکار عمومی است - رئیس جمهور در نامه اش می نویسد :" شنیده شده" که چنین طرح هایی در دست اجراست! واقعاً آیا احمدی نژاد نمی دانست که دارند استادان را بازنشسته می کنند و به بهانه اسلامی کردن دانشگاه ها ، تفکیک جنسیتی می کنند؟! آیا بعد از خانه نشین کردن استادان ، یادشان افتاده که بازنشسته کردن آنها کاری غیرعالمانه است؟ مگر احمدی نژاد رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی نبوده ونیست؟ مگر وزیر علوم دولت احمدی نژاد ، بدون اطلاع او ، به طور مخفیانه استادان را بازنشسته و طرح تفکیک جنستی را دنبال می کرده است؟ مگر ممکن است همه عالم و آدم در طول این چند سال از ماجراهای بازنشسته کردن استادان و تفکیک دانشجویان خبردار شده باشند ولی رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، تازه بعد از این همه مدت خبر را شنیده باشد و تازه بنویسد:"شنیده می شود"؟! جالب این که مشاور وزیر علوم بعد از انتشار نامه احمدی نژادبه صراحت اعلام کرد که جزییات این طرح ها توسط وزیر علوم به اطلاع رئیس جمهور رسانده شده است و وزارت علوم نیز هیچ طرحی را در این خصوص بدون مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی اجرا نکرده است. جالب تر اینجاست که مشاور وزیر علوم در واکنش به انتشار نامه احمدی نژاد تصریح کرده که این نامه فقط در رسانه ها منتشر شده و هنوز به وزارت علوم چیزی نرسیده است! او با بيان اينكه نامه منتشر شده در رسانهها غير متداول است گفت: وقتي رئيس جمهور نامهاي به وزارت علوم مينويسد اول بايد به وزارت علوم برسد. حال با توجه به این که رئیس جمهور سال هاست که می داند قضیه از چه قرار است و در وسط دعوای سیاسی خود و جریان منتقدش ، این نامه را می نویسد و قبل از آن که برای اجرا به وزارتخانه های مربوطه بفرستد ، به خبرگزاری ها ارسال می کند ، شائبه تبلیغی بودن آن تقویت می شود. از منظر تاکتیکی هم این نامه می تواند نوعی منحرف کردن افکار عمومی از برخی تخلفات اطرافیان رئیس جمهور تلقی شود و نیز القا شود که اگر علیه دولت فشارهایی وارد می شود ، نه به خاطر اتهامات اقتصادی برخی دولتمردان که به دلیل اتخاد این مواضع روشنفکرانه است! به هر روی ، اگر بخواهیم خوشبینانه به ماجرا نگاه کنیم و بپذیریم که نامه احمدی نژاد بر اساس تحول درونی اش نوشته شده نه بر مبنای مصالح سیاسی خودش ، می توانیم آن را در دعوت رسمی وزارت علوم از استادان بازنشسته برای از سرگیری تدریس در دانشگاه ها راستی آزمایی کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید