كواكبيان: ما با براندازها نيستيم
ما با هيچكدام از آنهايي كه در خيابانها به آتش زدن و بههم زدن همه چيز پرداختند و با اين اعمال در كشور اختلال و آشوب ايجاد كردند نسبتي نداريم بلكه مخالف هم هستيم.
تهران امروز:دكتر كواكبيان را ميتوان جزو اصلاحطلباني دانست كه صريح سخن ميگويد و صريح از سران اتفاقات سال 88 انتقاد ميكند و مرزبندي خود را با آنان آشكار ميكند. با اين وصف تعجبي ندارد كه ما با اصلاحطلبي «متفاوت» مواجه باشيم. با نماينده مردم سمنان درباره وضعيت جبهه اصلاحات و انتخابات پيش رو گفتوگو كردهايم كه از نظرتان ميگذرد. به عنوان سوال اول به گمانم بهتر است در باب مفهوم اصلاحات به توافق برسيم.شما به عنوان يك اصلاحطلب هدفتان از اصلاحطلبي را در چه مقولاتي پيگيري ميكنيد؟اين سوال از آنجا اهميت طرح دارد كه نوعا برخي از دوستان شما خارج از چارچوب جمهوري اسلامي به طرح مفهوم اصلاحات پرداختهاند. ما خواهان اصلاحات در چارچوب نظام هستيم و اصلاحاتي را پيگيري ميكنيم كه براندازانه نيست و با اينگونه اقدامات هم مخالف هستيم. ما بر اين باوريم كه نابسامانيهاي درون سيستمي را چه درعرصه اقتصاد، سياست، فرهنگ و چه در عرصه روابط اداري، تحولات بينالمللي و سياست خارجي بايد در چارچوب قوانين بهويژه قانون اساسي بسامان كنيم. ما به اصلاحات در همه اين زمينهها در چارچوب قوانين حاكم بر جامعه بخصوص قانون مادر يعني قانون اساسي ايمان داريم. پس از نظر ما اصلاحات اولا در چارچوب نظام است ثانيا همه جنبهها را در بر ميگيرد، اين يعني اينكه ما فقط به دنبال اصلاحات سياسي نيستيم و اصلاحات اقتصادي يا فرهنگي و... را هم مدنظر داريم و ثالثا اصلاحات فراگير را فقط مختص نخبگان نميدانيم و اعتقاد داريم اين حركت بايد از درون مردم جوشش پيدا كند. ما در حال حاضر جبهه هماهنگي اصلاحات را داريم كه حزب مردم سالاري هم يك عضو آن محسوب ميشود وهمچنين در كنار آن جبهه مردمي اصلاحات را هم داريم كه 35 عضو دارد و آنها هم با ما در ارتباط هستند اما 20 عضو از آن به شوراي هماهنگي اصلاحات وصل نيستند.اين يعني اينكه آنها تفكرات اصلاحطلبانه دارند ومي خواهند اين فكر را تقويت كنند. همچنين بايد به اين نكته توجه داشت كه اصلاحات به نخبگان و احزاب خاصي از اصلاحطلبان محدود نميشود. من در مجلس هم بارها تاكيد كردهام كه اصلاحات به افراد خاصي محدود نميشود مثلا اينگونه نيست كه بگوييم اصلاحات حتما به آقاي خاتمي ختم ميشود و تمام. سوال من هم همين جاست مرزبندي شما با آن اتفاقاتي كه در سال88 رخ داد چيست و اصلاحات مد نظر شما با اصلاحات آن جريان چه تفاوتي دارد؟شما از اصلاحات سخن ميگوييد و آنها هم از اصلاحات... ما با هيچكدام از آنهايي كه در خيابانها به آتش زدن و بههم زدن همه چيز پرداختند و با اين اعمال در كشور اختلال و آشوب ايجاد كردند نسبتي نداريم بلكه مخالف هم هستيم. ما از همان اول هم تاكيد كرديم اينها در زير هر نامي چه جنبش سبز و چه اصلاحطلب كه دست به چنين اعمالي زده باشند يك مشت آدم برانداز هستند و ما با هر كسي كه بهدنبال براندازي باشد مخالفيم. بنابراين با سران آن جريان هم مرزبنديهايي داريد؟ بله.ما در انتخابات از نامزدهايي حمايت ميكرديم و تا مادامي كه انتخابات انجام نشده بود حمايتمان هم باقي بود اما بعد از آن كه انتخابات تمام شد و آن حوادث رخ داد حمايت ما هم پايان يافت. در عين حال ما هيچوقت مدعي نبوديم كه آنها ليدر ما هستند آنها هم هيچگاه مدعي اين امر نبودند. مهمترين شاخص ما براي اصلاحات، خط امام (ره) است. يعني ما اصلاحات را در خط امام (ره) قبول داريم. فراكسيون ما در مجلس هم فراكسيون خط امام (ره) نام دارد. بارها هم بر اصلاحات خط امام(ره) تاكيد كرده ايم بنابراين نه كسي ميتواند با آن مقابله كند، نه تعطيل شدني است، نه براندازانه است و نه ميشود با ضد انقلاب ارتباطش داد. اتفاقا كساني كه آرزو دارند اصلاحات نباشد همواره دوست دارند وانمود كنند كه اصلاحطلبان براندازند، استدلال من هم اين است كه در حال حاضر 60،70 نفر اصلاحطلب در مجلس هستند كه همه در خدمت اين نظام، منويات، اهداف قانون اساسي، رهبري و ولايت فقيه آن هستند و اينها از اين نظر هيچ مشكلي ندارند،ولي ميبينيم يك عدهاي هم از جناحهاي مختلف هستند كه به جهت تماميت خواهي و اقتدارگرايي و اينكه ميخواهند همه چيز متعلق به آنها باشد اصلاحطلبي را دوست ندارند. اينها براي به كرسي نشاندن حرف خودشان تلاش دارند كه ما را برانداز جلوه دهند. ولي ما همواره مواضع خود را از براندازان تفكيك و اعلام كردهايم. اساسا ما با براندازها هيچ رابطهاي نداريم و هيچ نسبتي بين ما و آنها وجود ندارد. در هر حال شاخص خط امام براي ما بسيار اهميت دارد و براي ما مهم است كه در چارچوب آن عمل كنيم. نكته ديگر اين است كه اصلاحا ت با انقلاب و حتي انقلاب مخملي متفاوت است. اصلاحات يك پروسه است،پروژه نيست. اينگونه نيست كه امروز دم از اصلاحات بزنيم و فردا قدرت را در دست بگيريم و پس فردا از پايان اصلاحات سخن بگوييم. بلكه ما بر اين باوريم كه اين جريان و فكر(اصلاحات) بايد هميشه و همواره وجود داشته باشد. چه درون قدرت باشيم چه برون قدرت هم فرقي نميكند. لذا اگر توجه كنيم كه اصلاحات يك پروسه است، اگر ما آن را در چارچوب خط امام قبول داشته باشيم، اگر توجه كنيم كه اين اصلاحات شامل همه مقولات اجتماعي، سياسي ،فرهنگي، اقتصادي و امور داخلي و خارجي ميشود واگر توجه كنيم كه ما با گروهي كه دنبال براندازي هستند مرزبندي داريم و ما برخلاف آنها در چارچوب قانون اساسي و قوانين داخلي عمل ميكنيم،به جمله اولم ميرسيم كه ما به اصلاحات تاكيد داريم يعني اصلاحات در چارچوب قوانين اساسي. بسيار خوب با توجه به روندي كه در جناح اصلاحات طي شده است شما براي انتخابات بعدي چه برنامهاي داريد؟ آنچه مسلم است اصولگرايان همانطور كه خودشان هم قبول دارند سه ليست خواهند داشت. ليست طرفداران آقاي احمدينژاد، ليست منتقدين آقاي احمدينژاد و ليست اصولگرايان سنتي.در اين موضوع شكي وجود ندارد.اما اين احتمال وجود دارد ليست اصولگرايان سنتي با منتقدين آقاي احمدينژاد يكي شوند و همينطور اين امكان هم است كه ليست طرفداران آقاي احمدينژاد با اصولگرايان سنتي هم يكي شود البته براي اين دو امكان اين احتمال هم وجود دارد كه نقيضش صورت بگيرد.اما آنچه كه بهطور يقين انجام خواهد شد اين خواهد بود كه ليست طرفداران آقاي احمدينژاد با ليست منتقدين احمدينژاد قطعا يكي نخواهد بود. ليستي كه آقاي مشايي و اطرافيانش ارائه خواهند داد با ليستي كه آقايان توكلي و علي مطهري و دوستانشان به عنوان منتقدين آقاي احمدينژاد ارائه خواهند داد قطعا يكي نخواهد بود.به اين ترتيب مشخص است كه در انتخابات پيش رو اصولگرايان قطعا متحد نخواهند بود. لذا فضا براي فعاليت اصلاحطلبها نه تنها سختتر نيست بلكه فضاي بهتري هم است.من معتقدم كه رد صلاحيتهايي شبيه مجلس هفتم نخواهيم داشت و قطعا چنين چيزي نخواهيم ديد حتي به نظر من وضع در اين انتخابات از مجلس هشتم هم بهتر خواهد بود. يعني به اين ترتيب فضاي انتخاباتي را باز ميبينيد و قصد داريد در انتخابات شركت كنيد؟ بله مسلما. من معتقد هستم اگر اين فضايي را كه ترسيم ميكنم تحقق پيدا كند ما بدون هيچ منعي در اين انتخابات شركت خواهيم كرد. من بارها تاكيد كردهام كه با صندوقهاي انتخاباتي قهر نميكنيم ولي به هر قيمتي هم ليست نميدهيم.موضوع شركت در انتخابات با ارائه ليست انتخاباتي دو مقوله متفاوت است. اينكه بنده به عنوان يك فرد تصميم به شركت در انتخابات داشته باشم يا نداشته باشم اين بحث ديگري است.اما اگر بخواهيم به عنوان يك حزب ليست ارائه بدهيم بايد سبدمان از كانديداهاي همسو با ما پر باشد. اگر ببينم اين سبد پر ميشود ليست ميدهيم ولي اگر ببينم اين سبد پر نميشود و رد صلاحيتها زياد است موضوع ليست دادن بيمعنا خواهد بود. اما اگراين سبد شما پر نشود آنگاه چقدر احتمال ائتلاف با طرفداران دولت يا منتقدين دولت براي شما وجود دارد؟ ما با طرفداران دولت مطمئنا هيچگونه ائتلافي نخواهيم كرد من البته نظر خودم را ميگويم. ولي با منتتقدين دولت امكان و احتمال ائتلاف وجود دارد. بخشي از اصلاحطلبان تصورشان اين است كه در حال حاضر بايد سكوت كرد و بخشي ديگر هم بر اين عقيده هستند كه بايد به هر قيمتي ليست ارائه بدهيم. ولي من معتقدم كه نه بايد به هر قيمت ليست داد و نه سكوت كرد بلكه بايد شرايط را رصد كرد اگر اين وضعيت جوري بود كه ميشد در سبدمان كساني را قرار داد بايد ليست بدهيم ولي اگر كسي نبود دليلي ندارد ليست بدهيم. البته من تصورم براين است كه فضا بهتر خواهد بود. تصورم بر اين است در صورتي كه فعال بشويم و همه بيايند(شرايط احزاب را ميگويم) مشاركت بالاي 50 درصدي خواهيم داشت (85 درصد كه حالا حالاها تجربه نخواهد شد ولي مشاركت پايين 50 درصد هم نخواهد بود).در عين حال پيشبيني من اين است كه داوطلبان زيادي هم براي حضور در صحنه انتخاباتي اعلام آمادگي خواهند كرد. حداقل در شهرستانها كه اين گونه است.لذا من معتقدم كه بايد منتظر بمانيم تا زمان اندكي جلو برود و در عين حال بايد منتظر ماند و ديد كه چه كساني ثبت نام خواهند كرد و چگونه با آنها تعامل صورت خواهد گرفت يعني هيات نظارت و شوراي نگهبان با آنها چگونه رفتار خواهند كرد تا انشاء الله بعد ببينيم چه خواهد شد. يعني اين امكان براي شما وجود دارد كه با جريان منتقدين دولت وارد مذاكرات انتخاباتي شويد؟ ما ممكن است همكاري انتخاباتي كنيم ولي ائتلاف جناحي قطعا صورت نميگيرد. بالاخره اصولگرايان مواضع خاص خود را دارند و اصلاحطلبان هم مواضع خاص خودشان را دارند. ما ممكن است در يك مقطعي همكاري انتخاباتي كنيم و حتي ممكن است يك ليست مشترك هم بدهيم.اما منظور اين نيست كه مثلا بخواهيم در يك جبهه قرار بگيريم. نه آنها مايلند به جبهه ما بيايند و نه ما مايليم به جبهه آنها برويم ولي همكاري انتخاباتي احتمالش خيلي زياد است و ممكن است پيش بيايد. سخنان اخير آقاي خاتمي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟برخي از اصلاحطلبان هجمه سختي را به وي سامان دادهاند. من معتقدم كه هركسي كمك كند تا فضا تلطيف شود قطعا به نظام خدمت كرده است و هر كس كه به مخدوش شدن فضاي انتخاباتي كمك كند قطعا به نظام خيانت كرده است. لذا پيشنهاد آقاي خاتمي هم ميتواند يك پيشنهاد مثبت و دلسوزانهاي باشد. ايشان بر اين باور است كه بايد كمك كنيم فضا تلطيف شود تا همه در صحنه حضور پيدا كنند. يعني شما معتقديد اين سخنان براساس توافقاتي صورت نگرفته است؟ نه من واقعا فكر نميكنم.ايشان دلسوزانه اين سخنان را گفتهاند. پيشبيني و ارزيابي شما از بافت آينده مجلس چيست؟ من براساس خوشبيني كه به وضعيت تاييد صلاحيتها در چارچوب قانون اساسي دارم معتقدم كه مجلس نهم شبيه مجلس پنجم(يعني برحسب وزن اقليت و اكثريت) خواهد بود. همانطور كه ميدانيم در مجلس ششم اكثريت با اصلاحطلبها بود و مجلس هفتم و هشتم اكثريت با اصولگرايان بوده است. مجلس نهم را مثل مجلس پنجم پيشبيني ميكنم بر اين اساس كه اكثريت و اقليت قاطعي نخواهيم داشت. يعني چگونه تقسيم خواهد شد بين سه جريان يا دو جريان؟ من فكر ميكنم دو جريان كلي اصولگرايان و اصلاحطلبان داريم. بين اين دو جريان ممكن است اصولگرايان اكثريت پيدا كنند ولي يك اكثريت قاطعي مثل مجالس هفتم و هشتم در پيش رو نخواهيم داشت. با توجه به اختلافات اخير جريان طرفدار دولت در كجاي اين معادله قرار خواهد داشت؟ من معتقدم با توجه به فضاي موجود ممكن است خيليها اصلا در قالب فراكسيون اصولگرايان فعاليت نكنند. يعني من ميخواهم بگويم كه خيليها ديگردر چارچوب جبهه اصولگرايان نخواهند ماند و يك گرايش جديد پيدا خواهند كرد. حزب مردمسالاري برنامهاش چه خواهد بود؟ ما در جريان جبهه اصلاحات سعي داريم هماهنگي كنيم كه دوستان را قانع و راضي كنيم به اينكه تعامل بهتر و مثبت تري با فضاي انتخاباتي داشته باشند و فكر ميكنم اين نقش كمي نيست.مطمئنا اگر دولت در چارچوب قانون نظارت، تبليغات و اجرا هماهنگيهاي كلان داشته باشد بدبينانه نگاه نميكنيم و معتقديم اصلاحطلبها ميتوانند ليست داشه باشند. انشاء الله يك هماهنگي خاصي پيش خواهد آمد و باعث خواهد شد پيشبيني كه عرض ميكنم تحقق پيدا كند. اين شايعه كه گفته ميشود تعدادي از تكنوكراتهاي دولت آقاي خاتمي و هاشمي براي شركت در انتخابات فعال شدهاند و ستادهايي برقرار كردهاند تا چه اندازه با واقعيتت منطبق است؟ ما سعي ميكنيم در ليست نهايي از اين افراد هم استفاده كنيم ولي اين به معناي اين نخواهد بود كه جريان احزاب عنان اختياراتش را به تكنوكراتها خواهد داد. تكنوكراتها هم در جريان احزاب هماهنگي ميشوند. پس يعني شما شايعه را واقعي ميدانيد؟ ستاد را من نشنيدم ولي فعال شدنشان را شنيده ام. و به فكر قرار دادن آنها در ليست انتخاباتي خود هستيد؟ بله عرض كردم ما با هر نيرويي كه بخواهد واقعا خادم مردم باشد و قصدش اصلاحطلبانه باشد در چارچوبي كه ما فكر ميكنيم به سمتش دست ياري دراز خواهيم كرد. شما براي تشويق مردم در انتخابات چه برنامهاي داريد؟ من معتقدم بيشترين تشويق براي مردم رفتار بازيگران در عرصه انتخابات است.ما در تشويق مردم در انتخابات با پنج بازيگر اصلي روبهرو هستيم كه يكي از اين پنج بازيگر هم ما يعني احزاب و همان به اصطلاح كنشگران سياسي و جناحهاي سياسي هستيم. بازيگران ديگر عبارتند از: بحثهاي نظارت،مجريان،دستگاههاي ذيربط تبليغاتي مثل صداو سيما، رسانهها و مطبوعات و كانديداها. ما در چارچوب احزاب ميتوانيم مردم را تشويق كنيم ولي 4 بازيگر ديگر نقش مهمتري دارند اما اگر واقعا همه اينها دست به دست هم بدهند ميتوان اميدوار بود فضاي انتخاباتي فراهم شود.
دیدگاه تان را بنویسید