پشت پرده‌ای از خانه هنرمندان

کد خبر: 150588

این مراسم که به بيشتر به یک محفل سیاسی شباهت داشت تا هنري، بهانه‌ای شد تا از ترویج دهنده‌گان سکولاریسم در عرصه سینما و نقاشی تقدیر شود. در این مراسم از عباس کیارستمی، آیدین آغداشلو و محمد احصایی تقدیر شد. حتي در اين مراسم كارگردان خائن و وطن‌فروشي چون جعفر پناهی نیز حضور داشت. کیارستمی همان كارگرداني است كه در مصاحبه با خبرنگار روزنامه ایتالیایی لونیتا صریحا اعلام کرده بود: هم گوشت خوک می خورم و هم...

بولتن: خانه‌ي هنرمندان يكي از آن جاهايي است كه همواره فعاليت آن در هاله‌اي از ابهام و همراه با اما و اگرهايي بوده است. شايد بسياري از ما و حتي برخي مسئولين بر اهميت اين نهاد واقف نباشند. اما حقيقت امر اين است اين نهاد با توجه به بودجه‌ي كلاني كه در اختيار دارد و هم‌چنين افراد با گرايش‌هاي خاصي كه در آن آمد و شد مي‌كنند يكي از نقاط با اهميت براي جريان‌هاي اپوزيسيون و گاها ضد انقلاب بوده و هست. شايد نگاهي مختصر به كارها و ظرفيت‌هايي كه اين مكان هنري دارد ما را بتواند بهتر نسبت به حساسيت آن كمك كند: خانه‌ي هنرمندان ايران، محل دبيرخانه‌ي صنف‌هاي هنري ايران است كه با اختصاص فضاها و ارايه‌ي خدمات مختلف، امكان فعاليت‌هاي مختلف فرهنگي و هنري را براي صنف‌هاي هنري ايران ايجاد كرده است. اين فضاها عبارتند از: «تالار بتهوون»، سالني براي برپايي مراسم هنري و نمايش فيلم و تئاتر؛ «تالار فريدون ناصري»، سالني براي برپايي جلسات مختلف هنري (اين سالن به ياد فريدون ناصري نام‌گذاري شده است)؛ «تالار غلامحسين اميرخاني» محلي براي ميزگردها و كلاس‌هاي آموزشي؛ نگارخانه «مرتضي مميز» گالري‌اي براي بر پايي نمايشگاه‌هاي عكس، نقاشي و مجسمه؛ «نگارخانه ميرميران» گالري‌اي براي آثار مهندسان معمار و ساير برنامه‌هاي هنري؛ و «كارگاه عزت الله انتظامي» كه اخيرا با بازسازي كامل، فرصت‌هاي بيشتري براي تجربه‌هاي گوناگون در عرصه‌‌هاي هنري (از جمله تئاتر و نمايش عروسكي) براي علاقه‌مندان ايجاد كرده است و نگارخانه‌ي غلامحسين نامي نيز با تصويب شورايعالي راه‌اندازي شده است. علاوه بر اينها در خانه هنرمندان ايران هر روز فروشگاه «لوازم نقاشي، كتاب و موسيقي» و همچنين «سراچه گفت‌وگو» (كافي نت ومحل عرضه‌ي محصولات فرهنگي و هنري)، «سراي باسمه» همراه با دو پاتوق فرهنگي - پاتوق گلستان (چاي-سفره خانه و رستوران گياهي) و پاتوق بوستان (كافي شاپ) - داير است. شوراي عالي خانه‌ي هنرمندان ايران كه نمايندگان هيات موسس خانه‌ي هنرمندان ايران هستند (شامل خانه‌ي تئاتر، خانه‌ي موسيقي، خانه‌ي ‌سينما، انجمن نقاشان ايران، انجمن طراحان گرافيك ايران، انجمن مجسمه سازان ايران، انجمن خوشنويسان ايران، انجمن شاعران و جامعه‌ي مهندسان معمار ايران) هر دو هفته يك بار جلسه دارد و فعاليت‌هاي خانه‌ي هنرمندان ايران را از نزديك پيگيري مي‌كند. بنای خانه هنرمندان در سال ۱۳۷۷ با بازسازی بنایی از دوره قاجار که مدتی نیز پادگان بود با مدیریت «بهروز غریب پور» و با حمایت شهرداری وقت تهران و وزارت ارشاد و رئیس جمهور وقت، محمد خاتمی ساخته شد. اما بهروز غريب‌پور چه كسي است؟ غريب‌پور همان كسي است كه در زمان دولت اصلاحات با استفاده از فضاي به وجود آمده، سعي در كمك به جريان براندازي نرم جمهوري اسلامي داشت. روزنامه‌ي كيهان در مورد او چنين نوشت: غریب پور که در عصر اصلاحات، مشاور فرهنگی «غلامحسین کرباسچی» (شهردار تهران) و مدیر «فرهنگسرای بهمن» به شمار می رفت، سال ها در پوشش برگزاری برنامه های فرهنگی و هنری با سفارتخانه های کشورهای سوئیس، فرانسه، هلند، لهستان، چک و... ارتباطات گسترده ای داشت. از سال 1383 وی از «رامین جهانبگلو» (جاسوس تابلودار CIA) برای برگزاری جلسات سیاسی- فرهنگی در خانه هنرمندان دعوت کرد و این جلسات که گاهی با حضور سفیر لهستان برای تئوریزه کردن «استراتژی جنگ نرم» تشکیل می شد، تا هنگام بازداشت جهانبگلو نیز به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» ادامه داشت. یکی از مهمترین اقدامات مشترک غریب پور و جهانبگلو دعوت از 3 تن از «رهبران کودتای مخملی اروپای شرقی» و یکی از جاسوسان آمریکایی- کانادایی به خانه هنرمندان بود. «الکساندر اسمولار» و «آدام میچنیک» (رهبران فروپاشی لهستان) به همراه «آگنش هلر» (از رهبران فروپاشی مجارستان) که اسناد جاسوسی آنان برای CIA سالهای پیش در رسانه های جهان منتشر شد، یک ماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 به تهران آمدند و ضمن توهین به انقلاب اسلامی، در خانه هنرمندان پیرامون «گذار به دموکراسی» و شیوه دگرگون کردن نظام های سیاسی سخنرانی کردند. همچنین غریب پور سال ها امکانات خانه هنرمندان را به پیشبرد برنامه‌های «کیان تاجبخش» (عامل جرج سوروس و جاسوس CIA) اختصاص داد. تاجبخش با هماهنگی و همکاری مدیرعامل وقت خانه هنرمندان در اسفند 1383 از رئیس مجلس سنای کشور هلند- که بودجه 15 میلیون یورویی برای براندازی جمهوری اسلامی را تصویب و تایید کرده- برای حضور در خانه هنرمندان دعوت کرد. تاجبخش در سال 1386 و 1388 دوبار بازداشت شد و به جاسوسی برای آمریکا اعتراف کرد و سرانجام در دادگاه حوادث پس از انتخابات مجرم شناخته شد. جالب اين است كه همين شخص در زمان دولت آقاي احمدي‌نژاد در مراسمی رسمی با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونان هنری و مطبوعاتی این وزارتخانه و سخنگوی وزارت امور خارجه،«نشان درجه یک هنری» دريافت مي‌كند! این نشان که در مراسم «عصری با هنرمندان» به «بهروز غریب پور» (مدیرعامل پیشین خانه هنرمندان و از شرکاء سیاسی رامین جهانبگلو و کیان تاجبخش) تعلق گرفت، یکی از بالاترین نشان های رسمی جمهوری اسلامی است. یکی از شرایط دریافت نشان، کوشش در جهت «پیرایش جامعه از فرهنگ منحط بیگانه» و «گسترش فرهنگ غنی ایرانی اسلامی» است و دارنده آن را از امتیازات ویژه ای برخوردار می کند. همچنین «نشان درجه یک هنری» به «مریم زندی» (عکاس ضدانقلاب و همکار رسانه های اپوزیسیون برانداز) نیز تعلق گرفت، اما زندی در پاسخ به دعوت نامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بي ادبي تمام نوشت که این نشان را قبول نمی کند، چون جمهوری اسلامی دوستان و همکارانش (یعنی روزنامه نگاران جاسوس) را به زندان انداخته و اشتیاقی ندارد که چنین نشانی را در کارنامه اش داشته باشد! با این حال «بهروز غریب پور» با اجابت این دعوت، این نشان را دریافت کرد! البته چنين اقدامات و اعمالي تنها محدود به دوران رياست غريب پور نشد و در سالهاي اخير كه مجيد جوزاني نيز روي كار آمد متأسفانه شاهد چنين اعمالي و بعضا شديدتر از دوران قبل بوديم. جوزانی در مقطع حضور و فعالیت خود در خانه هنرمندان که مقارن با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 88 بود این مرکز را به پاتوقی برای آمد و رفت سران فتنه تبدیل کرد. او همواره تلاش داشت برای کاندیدای جريان موسوم به سبز نهايت تبليغات را انجام بدهد. در حقيقت يكي از پاتوق‌هاي اصلي جريان فتنه در همين جا بود. جوزاني به بهانه‌هایی چون افتتاح مراکز جدید، یا افتتاح نمایشگاه‌ها و تئاترهای جدید و یا برگزاری جشن و برنامه های هنري دگر، پوشش مناسب تبلیغی و رسانه‌ای برای کاندیدای متعلق به جریان فتنه فراهم سازد. در این راه جوزانی تاجایی پیش رفت که یکی از سران اصلی فتنه را به بهانه جشن عید غدیر به خانه هنرمندان دعوت کرد. برگزاری نمایشگاه‌های مساله‌دار، برگزاری نمایشگاههای عکس سوال برانگیز از فعالیتهای شاخص جعفری جوزانی در خانه هنرمندان بود که گرچه ظاهری هنرمندانه داشت اما بیش از وجهه هنری، فضای مناسبی را برای مانور تبلیغاتی سران فتنه و اپوزسيون فراهم می کرد. براي مثال جوزاني به بهانه‌ي هفتادسالگی برخی چهره‌های سیاسی- هنری در اول بهمن‌ماه 89 و در مراسم ویژه‌ای با عنوان «در ستایش هفتاد سالگی» به تجلیل از هنرمندان سبز پرداخت. این مراسم که به بيشتر به یک محفل سیاسی شباهت داشت تا هنري، بهانه‌ای شد تا از ترویج دهنده‌گان سکولاریسم در عرصه سینما و نقاشی تقدیر شود. در این مراسم از عباس کیارستمی، آیدین آغداشلو و محمد احصایی تقدیر شد. حتي در اين مراسم كارگردان خائن و وطن‌فروشي چون جعفر پناهی نیز حضور داشت. کیارستمی همان كارگرداني است كه در مصاحبه با خبرنگار روزنامه ایتالیایی لونیتا صریحا اعلام کرده بود: هم گوشت خوک می خورم و هم شراب و به شیوه‌ی خودم مسلمانم. آیدین آغداشلو نيز كسي نيست جز همسر مطلقه شهره آغداشلو، بازیگر فیلم های ضد ایرانی نظیر سنگسار ثریا. گفتنی است هر سه‌ي اين اشخاص در جریان انتخابات از میر حسین موسوی حمایت کردند. حتی هنگامي كه 400 نفر از هنرمندان، بيانيه‌اي براي پایان دادن به تجمعات خیابانی و تن دادن به قانون را نوشته و امضاء كردند، اين افراد از امضاء آن اجتناب کردند. و يا در اقدامي ديگر، مبادرت به عرضه و فروش كتابي كرد كه در آن پر شده بود از عكس‌هاي مبتذل و غير اخلاقي. اين كتاب تحت عنوان «فتوبوك» شامل عكس‌هاي خبري بود كه با 512 صفحه و به قيمت 35 هزار تومان در فروشگاه خانه هنرمندان به فروش مي‌رسيد. در برخي صفحات آن عكس‌هايي عريان و مستهجن از زنان و مردان منتشر شده بود. كتاب‌هاي خارجي منتشر شده در ايران بايد تحت نظارت وزارت ارشاد در داخل كشور توزيع شود با اين حال اخبار دريافتي خبرگزاري فارس حاكي از آن بود كه اين كتاب خارج از نظارت عادي اداره كتاب به كشور وارد شده بود. جالب آنكه جعفري جوزاني در گفت‌وگو با خبرگزاري فارس از توزيع چنين كتابي در فروشگاه خانه هنرمندان ايران اظهار بي‌اطلاعي كرد! خانه‌ي هنرمندان ايران يقينا نيازمند مسئولي است كه در راستاي اهداف نظام و انقلاب حركت كرده و اقدام به خلق آثاري در جهت اين اهداف مقدس بكند. نه اين كه محفلي شود در جهت تخريب نظام! چرا بايد بودجه‌هاي ميلياردي كشور خرج چنين هنرمندان و آثاري شود كه در نهايت خروجي آثارشان جز تخريب نظام فايده‌ي ديگري ندارد؟ چرا بايد خانه‌ي هنرمندان ايران تبديل به حاشيه‌اي امن براي اقدامات تخريبي عليه جمهوري اسلامي شود؟ چرا نهادهاي نظارتي و فرهنگي ما اشراف كاملي بر امورات چنين نهادهايي ندارند؟ فراموش نكنيم اگر به تعبير رهبر انقلاب فعلا جمهوري اسلامي در "مصاف نرم" با دشمنان خود است يكي ار عرصه‌هاي ورود دشمن و شايد مهم‌ترين آن عرصه‌ي هنر باشد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

قرص لاغری پلاتین

تازه های سایت