ما عقبافتاده ها!
سجاد نوروزي/ دولت آقاي احمدينژاد و شخص ايشان هيچگاه به «اصولگرايي» به عنوان يك متدولوژي مدون براي اداره كشور توجهي را مبذول نداشتهاند
داستان دگرديسي عقيدتي در دولت دهم هر روز ابعاد تازهاي به خود ميگيرد. در آخرين نمونه، محمود احمدينژاد در واكنش به انتشار اسنادي از سوء استفاده برخي از اطرافيان خود مخالفان را «عقبافتادههايي خواند كه با ساخت هتل مخالفاند.» اين سنخ گفتار البته از سوي ايشان مسبوق به سابقه است اما فهم آنچه كه در پس اين سخنان نهفته است، نياز به اندكي مداقه دارد. چه آنكه در اين دولت، اگر بيشتر «سنتگرايي صوري» محل نظر و عمل بود، اينك «نوگرايي صوري» سرلوحه كار است و اينچنين ميشود كه مخالفان فساد «عقبمانده» خوانده ميشوند. ريشه اينگونه اظهارنظرها را بايد در عدول از مباني اصولگرايي جستوجو كرد. در انديشه اصولگرايي، «سنت» و «نوگرايي» به مثابه دو امر مطلق و عادي از خدشه جلوهگر نميشوند و هر سنتگرايياي با نگاه به مسائل روز و هر نوگرايياي نيز با مطمحنظر قرار دادن هويت سنتي طرح ميشود، حال چگونه است كه ما از دولتي كه خود را اصولگرا مينامد چنين زمزمههايي را ميشنويم؟ در پاسخ به اين پرسش بايد چند نكته بنيادين را مدنظر داشت: 1ـ دولت آقاي احمدينژاد و شخص ايشان هيچگاه به «اصولگرايي» به عنوان يك متدولوژي مدون براي اداره كشور توجهي را مبذول نداشتهاند و صرفا آن را در ساحت «سياست روزمره» و براي پيريزيهاي پيروزيهاي سياسي به كار بردهاند. 2 - آقاي رئيسجمهور در طعنهاي آشكار به منتقدين ترويج باستانگرايي، بر سخن گفتن از «ايران» تاكيد كرده و آنها را متهم كردهاند كه شايد دوست دارند به جاي ايران از «انگليس» و «آمريكا» بشنوند. بديهي است كه اين اظهارنظر جداي از آنكه از حيث اخلاقي قابل نقد است، دليل آشكاري بر «نوگرايي صوري» و عدم توجه به مباني سنتي هويت ايراني است. بنابراين نميتوان از چنين رويكرد و نظرگاهي توقع داشت كه «اصولگرايانه» عمل كند. در عين حال تاكيدات ايشان بر قضيه منشور كوروش نشان ميدهد كه برداشت خرد و غيرمعرفتي از تاريخ ايران و در يك كلام «ضعف تئوريك» در دولت بهگونهاي است كه اساسا توان تحليل منطقي اين سنخ قضاياي چالشبرانگيز وجود ندارد. 3 - پاسخهاي دكتر احمدينژاد به منتقدان ـكه خيل عظيمي از روحانيون و مراجع و نخبگان و مسئولين كشور را تشكيل ميدهند ـ را ميتوان با سخنان رئيس دولت سازندگي در اواسط دهه هفتاد مقايسه كرد. در آن هنگام نيز رئيس دولت منتقدان را به «عقبماندگي»، «نفهميدن قضايا» متهم ميكرد و خود را «كارشناس ارشد» ميدانست. بر اين رويكرد پراگماتيستي مطلقا «اصول ثابت عقيدتي و عملي» جايي ندارند، بنابراين باز هم توقع نابجايي است كه منتظر محترم شمردن دغدغههاي اصولگرايانه باشيم. در رويكردي كه اين روزها به نظارهاش نشستهايم، فتح عرصههاي سياسي اصل و اساس است، نه پاسداشت ويژگيهاي عقيدتي. 4 - دكتر احمدينژاد بر سنخيت معاون اجرايي دولت و رئيس جديد سازمان ميراث با ايشان تاكيد تام داشتهاند و از همكاران خود دفاع كردهاند. اين رويكرد را ميتوان پاسخي به تمامي انتقاداتي دانست كه مراجع عظام، روحانيت معظم شيعه و نيروهاي انقلاب طي اين روزها درباره جريان انحرافي بيان كردهاند. در نظر رئيسجمهور محترم، اين اظهارات و نقاديها يا اساسا «مهم» نيستند يا از طرف «افراد مغرض» و «عقبافتاده» بيان شدهاند. با اين وصف سير تطور عقيدتي و ايدئولوژيك دولت كاملا عيان است. ايشان همانند دولت دوم سازندگي بنا را بر «حمايت مطلق» از همكاران خود گذاشتهاند و كاملا عملگرايانه به مواجهه با نقاديها پرداختهاند. بنابراين بايد توجه داشت كه خوشبينيهاي سياسي را بايد كنار گذاشت و براي درمان «انحرافات» چارهاي دگر انديشيد. 5 - سخنان نخبگان اصولگرا كه «ديروز» عنوان ميشد، «امروز» بايد بيش از هر زمان ديگري جدي گرفته شود. اصولگرايي تعريف مشخصي دارد و عمل به آن شرط اصولگرايي است. در شرايط موجود مقابله با عدول از مباني «اصولگرايي» و «انحراف» مهمترين كاركردي است كه ميتوان براي اصولگرايان اصيل برشمرد. ما اساسا با «اصولگرايان» در اين جريان مواجه نيستيم كه دلمشغول انشقاق ميان اصولگرايان باشيم. پس، مشي اصولگرايانه حكم ميكند كه تعارفات و مصلحتسنجيهاي خاص كنار گذاشته شود آنگاه شايد، ديگر منتقدين «عقبافتاده» تلقي نشوند. منبع: تهران امروز
دیدگاه تان را بنویسید