واکنش کیهان به یادداشت علی اکبر جوانفکر
کیهان در مطلبی با تیتر "اين همه آسمان و ريسمان براي چيست؟!" نوشت:
آقاي علي اكبر جوانفكر، مشاور رسانه اي رئيس جمهور محترم، مدير عامل خبرگزاري جمهوري اسلامي- ايرنا- و سرپرست مؤسسه مطبوعاتي ايران، در «وب سايت» شخصي خود مقاله اي نوشته است كه به لحاظ متن ناشيانه آن، تأسف بار و به لحاظ آسمان و ريسمان كردن هاي كودكانه و غير منطقي، تعجب آور است. ايشان در اين يادداشت كه ظاهراً در دفاع از آقاي دكتر احمدي نژاد نوشته شده، آورده است؛ «او دردمند است، گويا خاري در گلويش فرو رفته است. نه مي تواند آن را فرو برد و نه مي تواند آن را برون كشد. از توهين هاي ناجوانمردانه اي كه به نام دفاع از دين و انقلاب نثارش كرده اند، دلش به درد آمده است. قلبش را شكسته اند. مي گويد كه پس از سال ها نوكري مردم و حركت بر مدار ولايت، به ضديت با انقلاب و رهبري متهم شده است. همكارانش را فراماسونر و منحرف خوانده اند و او زانوي غم بغل كرده است. كساني كه بايد زبانهايشان به مدح و ثنا باز شود، زشت گويي و لعن و نفرين را نثار ياران وفادارش مي كنند»! درباره اين يادداشت گفتني است كه: الف: آقاي جوانفكر توضيح نمي دهد چه اتفاقي افتاده است و از كنار اين نكته بسيار ساده و بديهي به آساني - و شايد به خيال خود با زرنگي!- عبور مي كند كه ماجرا به عزل آقاي مصلحي از وزارت اطلاعات و حكم رهبر معظم انقلاب مبني بر ابقاي ايشان در پست وزارت مربوطه مي شود. فقط همين! و راه حل قانوني، شرعي، ولايي و عقلايي آن نيز پذيرش بي چون و چراي اين حكم ولايي و قانوني است. بنابراين، اينهمه آسمان و ريسمان كردن هاي كودكانه براي چيست؟ و چرا جرم خود را به ديگران نسبت مي دهيد؟! ب: آقاي جوانفكر به بهانه دفاع از رئيس جمهور محترم، همه تلاش خود را براي تبرئه يك جريان انحرافي به كار گرفته است، يعني باز هم آقاي احمدي نژاد را براي جريان انحرافي ياد شده هزينه كرده است و اين، دقيقاً همان برخورد غيردوستانه و سودجويانه با رئيس جمهور محترم است. ج: حضور جريان انحرافي مورد اشاره در كنار رياست محترم جمهوري اگرچه همواره مورد اعتراض دوستداران واقعي آقاي احمدي نژاد بوده است ولي در ماجراي اخير، سخن درباره ابقاي وزير اطلاعات است و معلوم نيست - البته براي ما معلوم است- كه چرا جريان انحرافي ياد شده سعي دارد از اين نمط براي خود كلاهي دست و پا كند! د: و بالاخره؛ خدا بر درجات امام راحل(ره) بيفزايد كه در اينگونه موارد به داستاني اشاره كرده و مي فرمودند؛ يك آدم ترسناك و بدقواره، كودكي را در آغوش گرفته و سعي در آرام كردن وي داشت، اما ناآرامي كودك هر لحظه بيشتر مي شد. شخص عاقل و كارداني به وي گفت؛ مرد حسابي! اين كودك از خود تو مي ترسد و گريه مي كند. او را زمين بگذار و از كنارش دور شو، آرام مي شود. و گفتني هاي فراوان ديگري كه به بعد موكول مي كنيم.
دیدگاه تان را بنویسید