حوزه برای عملیشدن مطالبات رهبر انقلاب، چه بايد بكند؟
سیدفرید حاج سیدجوادی
سفر مبارک حضرت آیتالله خامنهای به خاستگاه نهضت و نظام اسلامی، برجستگی آشکاری در میان سفرهای ایشان داراست. از ابتدای سده معاصر شهر قم میزبان ریشهدارترین و کهنترین نهاد علمی جهان اسلام است. مخاطب ویژهای که در این جغرافیا شنوای خطابات ایشان بودند، رسالت بازسازی بنیادهای تمدنی اسلام را بر عهده دارند. بازخوانی خطابات رهبر گرانقدر انقلاب به حوزه و روحانیت در بستر زمان، شناخت رسالت حوزه را در طرازی متناسب با چشمانداز تمدنساز نظام اسلامی میسر میسازد. نوشتار حاضر مروری است بر سیر نقشآفرینی حوزه و روحانیت در نظام اسلامی و الگویی است اجمالی برای دریافت بیانات ایشان با عطف توجه به قرائن زمانی و مکانی روشنگر جانمایه کلام ایشان. حوزه علمیه خاستگاه معرفتی و انگیزشی نهضت اسلامی مردم ایران بود. در همین راستا تربیتشدگان نظام حوزوی در مقطع تاسیس نظام جمهوری اسلامی، بیشترین تاثیر را در نهادسازی و ساختارسازی نظام ایفا کردند. به تدریج با اهمیت یافتن مسائل کارکردی و التفات جامعه با کارآمدی حاکمیت در پاسخگویی به نیازهای ملی، متخصصان دانشگاهی در مقام کارشناس جایگاه خود را در نظام مدیریت عمومی احراز کردند و با اتکا به توانمندیهای اجرایی به تدریج جریان بانفوذ مدیریت دولتی را در دست گرفتند. این فرآیند به واقع ناشی از فقدان دانشهای کاربردی نشأت گرفته از مبانی معرفت دینی بود و منجر به خارج شدن تدریجی روحانیت از نظام مدیریتی و اجرایی کشور شد. در این میان شورای نگهبان به عنوان تنها نهاد موثر در فرآیند قانونگذاری که میتواند ملاحظات شرعی را اعمال کند، بارسنگینی را برای مواجهه با روند رو به رشد برنامهریزی عرفی متحمل میشود. ماهیت قانونی شورای نگهبان به گونهای است که تنها قادر به اعلام موضع نفیای و سلبی است و نقش ایجابی و اثباتی ندارد. این واقعیت، ذهنیت قاطبه مدیران نظام را در مواجهه با روحانیت متاثر ساخته و بسیاری از کارگزاران و دولتمردان، مطالبات حوزه و روحانیت را از سنخ موانعی میانگارند که باید آنها را با تدبیر پشت سر نهاد. در برابر این روند، اندیشه فقهی امام خمینی(ره) آن بود که فقه متضمن برنامه عملی فردی و اجتماعی انسان است و با مراجعه ضابطهمند به منابع آن میتوان نیازهای برنامهای و قانونی نظام را تامین کرد. شاید اگر نخبگان حوزوی که در دوران نهضت، بار اصلی هدایت فکری و اجتماعی جامعه را بر عهده داشتند، به واسطه معرکه ترورهای دهه اول انقلاب به شهادت نمیرسیدند و در بازگشت به محیط حوزه پیگیر پاسخگویی به نیازها میشدند، فرآیند تولید این دانشها در حوزه برقرار میشد. اما در عمل بخش عمده روحانیت مسوولیتپذیر در برابر این نیازها در دهه اول بهشهادت رسیدند و باقیمانده نیز بار سنگین هدایت عملی ماموریتهای اجرایی نظام را برعهده گرفتند. در سالهای آغازین دهه 80 جمعی از فضلای حوزه در اجابت به خواسته رهبر فرزانه انقلاب نامهای خطاب به ایشان منتشر کردند که با نوشته استقبالآمیز ایشان پاسخ داده شد. این مکاتبه سرآغاز شکلگیری سیر جدید از تحولات در حوزه علمیه بود. جمعی از این فضلا هسته اصلی طراحی راهبردهای تحولآفرین حوزه را شکل دادند و با حضور در نهادهای رسمی و پیرامونی حوزه ظرفیتهایی برای پاسخگویی به نیازهای یادشده را فراهم آوردند. با این وجود کمتوجهی نهادهای رسمی و سنتی حوزه به ضرورتهای این تحول و نیز بعضی تنگنظریها و مانعتراشیها مانع تحقق اهداف این روند تحولخواهی شد. در این شرایط بود که جمعی از مدیران، برنامهریزان و نخبگان حوزه در آذر 86 به دیدار ایشان شرفیاب شدند و با هشدارهای صریح ایشان که بقاء حوزه را در گرو تحول آن برشمردند، فرصتهای جدید برای پیشبرد فرآیند تحول در حوزه فراهمشد. امروز پس از گذشت قریب به 30 سال از پیروزی انقلاب، ضرورت تامین نیازهای نرمافزاری حاکمیت با اتکا به منابع معرفت دینی بر بسیاری از باورمندان به نظام اسلامی آشکار شده است. این ضرورت، همان دغدغهای است که گفتمان علوم انسانی اسلامی را در جامعه علمی کشور سامان میدهد. چنین فضای گفتمانیای، بیانات رهبر معظم انقلاب در سفر به قم را قابلفهمتر میكند. حضرت آیتالله خامنهای در سه سفر پیشینشان به قم، گامهای مقدماتی تحول حوزه برای ایفا ماموریت و مسوولیت در برابر نیازهای جامعه و نظام را برداشته بودند. فرهنگسازی و نهادسازی از مهمترین دستاوردهای آن سفرها بود و اکنون با بستر ذهنی مساعد طلاب و فضلا و استقرار سامانه مدیریتی در حوزه، فرصت مناسبی برای تبیین ماموریتهای حوزه فراهم است. بررسی مضامین محوری بیانات رهبری در این سفر بیانگر جهتگیری است که حکیمانه فراروی حوزه و روحانیت گشودهاند و با اتکاء به بینشهای راهبردی ایشان میتوان خطمشیها، راهبردها و اقدامات اساسی حوزه برای ایفای رسالتش را شناسایی کرد. 1- مناسبات حوزه علمیه و نظام: حوزه به عنوان عقبه تئوریک نظام اسلامی نمیتواند نسبت به مسائل و سرنوشت آن بیتفاوت باشد. حوزه اگر چه یک نهاد غیرحاکمیتی است اما این به معناي انفکاک آن از نهاد حاکمیت نیست. حوزه و نظام اسلامی به ملاحظه هویت و ماهیتشان با هم ارتباط وثیقی دارند. این ارتباط حوزه را به حمایت ناصحانه و مصلحانه از نظام وا میدارد و از سوی دیگر حاكميت برای تامین نیازهای خود از معرفت دینی ملزم به پشتیبانی از حوزه است. طرح مسائلی از قبیل حکومت آخوندی و آخوند حکومتی، ترفندی برای فاصله انداختن میان حوزه و نظام و منزوی کردن روحانیت متعهد در فضای عمومی حوزه بود که با روشنگریهای هوشمندانه ایشان ناکام ماند. 2- فرهنگ علمی حوزه و روحانیت: تعبیر آیتالله خامنهای در دیدار نخبگان حوزه آن بود که کام حوزه را با علم برداشتهاند و اگر چه ارزش معنویت حوزه و روحانیت فراتر از علم است اما آنچه در ظاهر میتوان مشاهده کرد، دانش و علم حوزههاست. حوزه به عنوان نهاد معرفتی تمدن اسلامی باید همواره برای تمامی نیازهای علمی جامعه اسلامی توانمند و مهیا باشد. از همینرو باید در تمامی گستره نیازهای علمی فعالیت کند و با ورود به عرصههای گوناگون دانش، برنامههایی در طراز ملی و بلکه جهانی تدوین و ارائه كند. نیاز حاکمیت برای تمشیت امور نیازمند ابزارهای دانشی است که تاکنون با اتکا علوم انسانی وارد شده از حوزه تمدنی غرب تامین شده است. این دانشها به جهت مبادی و غایات، تعارضات بنیادی با جهانبینی اسلامی دارد و همین زمینهساز انحرافهایی در نظام اداره عمومی کشور از اهداف و آرمانهای اسلامی انقلاب شده است. ماموریت نظریهپردازی بنیادی برای شکل گیری دانشهای کاربردی انسانی برعهده مجتهدین حوزوی است که با رجوع به منابع اسلامی، لایههای عمیق این علوم را پیریزی كنند. غفلت و سستی در پاسخگویی به این نیاز، منجر به اشباع خلأ آن با نظریههای غیراسلامی و بلکه ضدالهی میشد که در بازار علم دنیا به وفور در دسترس قرار دارند. 3- رسالت جهانی حوزه: گسترش افق همت به عرصه امت اسلامی از برکات نهضتی بود که با اندیشه حکیمانه امام خمینی(ره) بنیان نهاده شد. فعالیت علمی، تبلیغی و فرهنگی در این دامنه، حوزه را ملزم به توانافزاییهایی متناسب با آن میسازد. استقبال بینظیر طلاب غیرایرانی حوزه علمیه قم از رهبر انقلاب (که شاید باشکوهتر از طلاب ایرانی بود)، نشانگر ظرفیت راهبردی و ریشهداری است که نظام جمهوری اسلامی در امت اسلامی احراز کرده است. بهرهگیری از این ظرفیت، و تعامل علمی و فرهنگی با نخبگان خیرخواه امت اسلامی ماموریتی بود که آیتالله خامنهای برای ماموریت بینالمللی حوزه ترسیم کردند. 4- جامعه مدرسان و مدیریت: تقویت نهادهای سنتی و ریشهدار حوزه که در کوران حوادث نهضت اسلامی و ریزشها و رویشهای پس از آن سربلند برآمدهاند، از دیگر مضامین محوری این سفر بود. بعضی جریانهای سیاسی در پیوند با حلقههایی درون حوزه میکوشند، مناسبات حوزه و نظام را به چالش بکشند و با جداسازی نظام از ریشههایش آن را عقیم و بیثمر سازند. هوشمندی رهبر انقلاب در نمایان كردن این تهدید و راهنمایی نهادهای متعهد به نظام حوزوی در شیوه مواجهه با این تهدید، در فضای عمومی حوزه آنچنان تاثیرگذار بوده که به گفتمان عمومی حوزه تبدیل شده است. در خاتمه این روایت مجمل خواندن فرازی از کلام ارزشمند رهبر انقلاب درباره حوزه علميه خالي از لطف نيست: حاشيهنشين شدن حوزه علميه قم و هر حوزه علميه ديگرى به حذف شدن مىانجامد. وارد جريانات اجتماع و سياست و مسائل چالشى نبودن، به تدريج به حاشيه رفتن و فراموش شدن و منزوى شدن مىانجامد. روحانيت شيعه با كليت خود، با قطع نظر از استثناهاى فردى و مقطعى، هميشه در متن حوادث حضور داشته است. براى همين است كه روحانيت شيعه از يك نفوذ و عمقى در جامعه برخوردار است كه هيچ مجموعه روحانى ديگرى در عالم - چه اسلامى و چهغيراسلامى - از اين عمق و از اين نفوذ برخوردار نيست.
دیدگاه تان را بنویسید