مردم سالاری:نسبت اصولگرايی و دولت
اين ايرادي ندارد که يک نفر با حاميان و همفکرانش بخواهد هيچ گونه تعلق يا وابستگي به هيچ گروه و جناحي نداشته باشد اما اشکال در آن است که يک گروه يا جناح بخواهد خودش را وابسته نشان دهد; آن هم وابسته به چيزي يا فردي که بارها وابستگي اش را به صراحت انکار کرده است.
«نسبت اصولگرايي و دولت»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم كوروش شرفشاهي است كه در آن ميخوانيد؛از روزي که دولت نهم به رياست محمود احمدي نژاد شکل گرفت اين بحث را مطرح کرده که با حمايت هيچ گروهي برسر کار نيامده اما همواره مورد حمايت جدي اصولگرايان بوده است که اين حمايت را مي توان در همه عرصه ها از جمله احزاب و گروه هاي راست و به ويژه نمايندگان اصولگراي مجلس شوراي اسلا مي مشاهده کرد. اما جاي تعجب آن است که شخص آقاي احمدي نژاد و نزديکان وي هرگونه وابستگي به اصولگرايان را منکر مي شوند و در آخرين اظهار نظر، جوانفکر که تاکنون بارها در حمايت از عملکرد دولت احمدي نژاد موضع گيري کرده واکنون نيز خبرگزاري ايرنا را مديريت مي کند اعلا م مي کند از جرياني که احمدي نژاد را به اصولگرايي منتسب مي کند بايد جلوگيري کرد. البته اين ايرادي ندارد که يک نفر با حاميان و همفکرانش بخواهد هيچ گونه تعلق يا وابستگي به هيچ گروه و جناحي نداشته باشد اما اشکال در آن است که يک گروه يا جناح بخواهد خودش را وابسته نشان دهد; آن هم وابسته به چيزي يا فردي که بارها وابستگي اش را به صراحت انکار کرده است. دراين مقوله بايد بررسي کرد که اصولگرايان چه نفعي از تعلق به احمدي نژاد مي برند که باوجود اعلا م صريح برائت حاميان دولت، بازهم ابراز ارادت مي کنند؟با توجه به موارد فوق اين سوال مطرح مي شود که آيا تفکر اصولگرايي با احمدي نژاد تعريف مي شود يا عملکرد احمدي نژاد مصداق بارز اصولگرايي است و آيا احمدي نژاد در رفتار و کردار اصولگرايان ايرادي ديده که از اين جريان برائت مي جويد و حاميانش به اشکال مختلف، اصرار دارند که اصولگرايي را نبايد در مورد وي به کار برد؟ البته نکته بعدي اين است که احمدي نژاد به اين نتيجه رسيده که جريان اصولگرايي پاسخگوي نيازهاي جامعه نيست و بنا دارد جريان ديگري را به نام خودش راه اندازي کند که اين نيز جاي بحث دارد و اصولگرايي را زير سوال مي برد. اکنون اصولگرايان بايد به اين اظهارات پاسخ دهند که چه اشکالي در عملکردشان وجود دارد که رئيس دولت دهم حاضر نيست خود را با آنان همگام کند. از سوي ديگر بهتر است اصولگرايان ادعاهايشان را مبني بر اينکه نقش موثري در پيروزي احمدي نژاد در انتخابات دوره نهم و به ويژه دوره دهم رياست جمهوري داشته اند اثبات کنند و از اين طريق به رئيس دولت دهم بقبولا نند که مردم نه به احمدي نژاد بلکه به اصولگرا بودن وي راي داده اند. به نظر مي رسد که اصولگرايان بايد يک بار و براي هميشه تکليف خود را با دولت روشن کنند تا نسبت دولت و اصولگرايان روشن تر شود.
دیدگاه تان را بنویسید