يك عمليات تمام عيار

کد خبر: 121308

سعدالله زارعي

کیهان: سفر دكتر محمود احمدي نژاد به نيويورك كه از آغاز رياست جمهوري هر سال تكرار شده است بعنوان يك «نقطه عطف» در ديپلماسي كشور تلقي شده و منشأ ارزيابي ها و تعبير و تفسيرهاي مختلف گرديده است. اين قلم مجموعه آنچه در اين سفر دنبال و انجام مي شود و اهدافي كه پشت اين سفر وجود دارد را «آئينه تمام نماي ديپلماسي دولت احمدي نژاد» مي داند. اينك اين ششمين بار است كه دكتر احمدي نژاد در آستانه برگزاري مجمع عمومي سازمان ملل راهي نيويورك شده و اگر سفر او براي شركت در اجلاس بازنگري NPT كه امسال انجام شد را اضافه كنيم، اين هفتمين سفر است. اين سفرها البته صرفا براي شركت در مجمع عمومي سازمان ملل- كه يك تريبون براي ابراز نظر كشورهاست و متاسفانه نوعا از جنبه تصميم گيري و اثرگذاري خالي است- صورت نمي گيرد و اكثر كشورها هم در حد رئيس دولت در اجلاس شركت نمي كنند. در واقع رئيس جمهور ايران شركت سالانه در مجمع عمومي سازمان ملل را يك بهانه مي داند براي آنكه يك عمليات تمام عيار ديپلماتيك را در خاك و آب و هواي دشمن به اجرا درآورد. سفر دكتر احمدي نژاد به نيويورك سه بخش عمده را شامل مي شود. يك بخش آن رسمي است كه شامل نطق مجمع عمومي (و نطق در اجلاس هزاره سوم كه امسال برگزار شد) و ديدار با سران كشورهاي مختلف مي شود، يك بخش آن ديدار با رسانه هاي مختلف غربي و بويژه آمريكايي و شخصيت هاي فرهيخته آمريكايي است و بخش ديگر ديدار با ايرانيان مقيم آمريكا است كه در فضايي صميمانه برگزار مي شود. در خصوص اين سفرها و آثار و حواشي آن نكات زير به چشم مي خورد: 1- مواضع انقلابي رئيس جمهور در عرصه سياست خارجي كه روح اصلي همه مطالب و اقدامات رئيس جمهور در نيويورك را به خود اختصاص داده است به شدت مورد استقبال افكار عمومي در غرب قرار مي گيرد. يك گزارش كه توسط رسانه هاي آمريكايي منتشر گرديد بيانگر آن است كه در سال گذشته نزديك به 020 ميليون نفر- يعني نيمي- از شهروندان آمريكايي حداقل يكي از سخنراني ها و يا مصاحبه هايي كه دكتر احمدي نژاد در خلال سفر 5 روزه به نيويورك ارائه كرده است را با دقت شنيده اند و اين در حالي است كه همين رسانه ها گفته اند نطق سال 9200 باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا در مجمع عمومي سازمان ملل را فقط 7 درصد آمريكايي ها شنيده و يا در رسانه هاي مكتوب خوانده اند. همين گزارش مي گويد 050 ميليون نفر از شهروندان اروپايي و آمريكاي شمالي- شامل ايالات متحده و كانادا- نطق دكتر احمدي نژاد در مجمع عمومي پارسال را شنيده و يا در مطبوعات خوانده اند. اين يك اتفاق بسيار بزرگ است به گونه اي كه رسانه «روسيا اليوم» اعلام كرد هيچ سخنراني به اندازه احمدي نژاد نتوانسته است، توجه مخاطب را در غرب برانگيزد. چرا؟ به نظر مي آيد براي پاسخ به اين پرسش بايد به متن نطق هاي رئيس جمهور نظر انداخت. دكتر احمدي نژاد در نطق ها و مصاحبه هاي خود همواره از يك سو به نقد مباني فكري و دستاوردهاي تمدن غرب و انديشه ليبراليزم و كاپيتاليسم پرداخته و از سوي ديگر راه حل هاي برون رفت از بن بست هاي موجود در انديشه و كاركرد غرب را با بياني صريح و در هياتي منطقي ارائه كرده است پس مي توانيم بگوئيم احمدي نژاد حرفهايي مي زند كه ملت ها آماده شنيدن آن هستند و خود را نيازمند آن مي بينند. 2- مواجهه رسانه هاي غرب با سفر احمدي نژاد و سخنان او همواره مبتني بر روش هاي تكبرآلود و در عين حال انفعال بوده است. رسانه هاي عمده آمريكايي نظير CNN، Fax News، ABC و NBC از دو روز قبل ورود هيات ايراني به نيويورك شروع به تبليغات شديدا منفي عليه رئيس جمهور ايران مي كنند. Fax News امسال دو روز اين عبارت را زيرنويس مي كرد: «به ما كمك كنيد تا از ورود تصوير احمدي نژاد به درون خانه هاي آمريكايي ها جلوگيري كنيم.» اين تبليغات بيش از آنكه سفر رئيس جمهور ايران را به حاشيه ببرد در متن توجه افكار عمومي قرار داد و سخنان وي را عليه تمدن غرب مدلل گرداند. نشانه واضح آن اين است كه رسانه هاي آمريكايي عليرغم راه انداختن موج منفي عليه هيات ايراني، براي گرفتن وقت مصاحبه با دكتر احمدي نژاد به صف ايستادند و زبده ترين عنصر خود را براي پرسيدن سؤالات مهمتر به مصاحبه فرستادند. اين به خوبي نشان مي دهد كه به عنوان مثال مصاحبه CNN با دكتر احمدي نژاد برخاسته از يك تصميم در كادر اداره كننده اين شبكه تلويزيوني نيست بلكه ناشي از فشار شديد مخاطبان اين رسانه به گردانندگان آن است و لذا CNN از بيم از دست دادن مخاطب به مصاحبه با رئيس جمهور مي نشيند. 3- مواجهه دولت آمريكا و دولتهاي مرتبط با آن نيز در جريان اين سفر قابل توجه است. آمريكا و تعداد ديگري از كشورها در هنگام ايراد نطق توسط رئيس جمهور در مجمع عمومي سالن اجلاس را ترك كردند و رسانه هاي غرب با نشان دادن تصاوير صندلي هاي خالي، تلاش كردند تا نوعي اعتراض عمومي را به مفاد نطق دكتر احمدي نژاد القا نمايند اما واقعيت اين است كه اولا همه آن هيات هايي كه سالن اجلاس را ترك مي كنند در عمل با آمريكايي ها چندان همراهي ندارند و اين عدم حضور با فشار آمريكا و به عنوان يك حركت سمبوليك انجام مي شود. اينكه 33 هيات در اجلاس امسال هنگام نطق دكتر احمدي نژاد سالن را ترك گفته اند ولي عليرغم گذشت يك ماه از مهلت شوراي امنيت به كشورهاي مختلف براي ارائه گزارش اجراي تحريم ها عليه ايران، فقط 71 كشور اجابت كرده اند، نشانه اي از اين مسئله است. ثانيا هميشه تعداد هيات هايي كه در محل اجلاس مجمع عمومي باقي مانده و با دقت كامل به سخنان رئيس جمهور ايران گوش داده اند بيش از چهاربرابر هيات هاي ترك كننده بوده اند و اين به خوبي نشان مي دهد كه تبليغات و فشارهاي ديپلماتيك آمريكا نتوانسته از توجه هيات هاي ديپلماتيك به اين نطق بكاهد. امسال 951 هيات ديپلماتيك در حين سخنراني دكتر احمدي نژاد در اجلاس مجمع عمومي حضور داشتند. 4- تجربه به خوبي نشان داده است كه هيات هاي ترك كننده محل اجلاس به اتاق هاي مجاور مي روند و با استفاده از زبده ترين مترجم ها، واژه به واژه نطق رئيس جمهور ايران را دنبال كرده و آنها را «بسيار مهم» و «فوق العاده» مي دانند نشانه واضح آن اين است كه آنان يكي يكي در همان دقايق اوليه پس از پايان سخنان احمدي نژاد به موضع گيري رسمي درباره مفاد اصلي «نطقي كه قرار است شنيده نشود» مي پردازند. نمونه آن موضع گيري رسمي سخنگوي هيات آمريكايي، رئيس هيات آلماني، رئيس هيات انگليسي و يكي از اعضاي هيات فرانسوي دقايقي پس از پايان نطق پريشب احمدي نژاد در مجمع عمومي است. 5- توجه جدي به آنچه ايران مي گويد بيانگر آن است كه يك اتفاق مهم در عرصه افكار عمومي و به تبع آن در ذهنيت دولت ها و هيات هاي ديپلماتيك افتاده است و اين حتما از تحولات بسيار مهمي در آينده نزديك خبر مي دهد و جهان خود را براي پذيرش واقعه اي كه در چند قدمي او قرار دارد آماده كرده است و براي وقوع آن لحظه شماري مي كند. اتفاقا رئيس جمهوري اسلامي ايران از چند سال پيش روي اين واقعه انگشت گذاشته و امروز كشورهاي زيادي هستند كه مي گويند «حق با ايران است» يعني وقوع تحولات بزرگ را حتمي مي دانند. متاسفانه در صحنه داخلي، بعضي از دسته ها و افراد كوته فكر با انگشت گذاشتن روي بعضي از مشكلات داخلي، حرف زدن از اين تحولات را «زياده گويي» معرفي مي نمايند. كسي نمي گويد بار اين تحولات فقط بر دوش ايران است، نه حرف اين است كه سرآغاز و سلسله جنبان اين تحولات ايران است و بايد به معمار اين تحولات عظيم كه بنيانگذار راحل انقلاب اسلامي- حضرت امام خميني قدس سره الشريف- است آفرين گفت كه وقتي ايران غرق در انواع مشكلات و چالش ها بود با تيزبيني اين تحولات حتمي را نويد مي دادند و با صراحت مي فرمودند: «اسلام ابرقدرت ها را به خاك مذلت مي نشاند». 6- امروز بي فايده بودن مقاومت در برابر ايران بسيار آشكار شده به گونه اي كه بارها مقامات لجوج غربي هم به آن اذعان كرده اند. جان بولتون نماينده سابق آمريكا در سازمان ملل به فاصله يكي- دو ساعت پس از نطق دكتر احمدي نژاد در سازمان ملل با صراحت اعلام كرد كه آمريكابازنده اصلي تحولاتي است كه ايران از آن خبر مي دهد. وي به شبكه وابسته به وزارت دفاع آمريكا گفت: «با آنكه 33 هيات شركت كننده در نشست عمومي سازمان ملل متحد جلسه را ترك كردند باز هم هيات هاي 951 كشور جهان در محل ماندند. اين وضع نشان مي دهد كه آمريكا در طرف بازنده قرار دارد». شبكه فاكس نيوز كه با بولتون مصاحبه مي كرد اشاره اي هم به تحريم ها و تهديدها عليه ايران كرد و در جمع بندي نهايي گفت: «اميدواريم تحريم ها بر ضد ايران به نتيجه اي برسد اما شواهدي كه تاكنون مشاهده كرده ايم دال بر اين است كه اين وضعيت نمي تواند عينيت پيدا كند.» 7- در طول سالهاي گذشته، احمدي نژاد از لزوم اصلاح ساختار سازمان ملل، تقويت نقش مجمع عمومي دربرابر شوراي امنيت، حذف حق وتو، نقش آفريني برابر كشورها در تصميم گيري ها در مهمترين سازمان بين المللي و... سخن گفته و روند كنوني اين سازمان را ظالمانه خوانده است. اين سخنان او هيچ اعتراضي را در صحن سازمان ملل و يا در حاشيه آن برنيانگيخته است. اين نشان مي دهد كه واقعا سازمان ملل در معرض تغيير جدي قرار دارد. وقتي بيش از 071 كشور جهان اين سخنان را قبول دارند، چنين سازماني كه براساس حضور كشورها بنا گذاشته شده نمي تواند مسير كنوني را ادامه دهد. پس تغيير در ساختار و كاركرد سازمان ملل قطعي است و وقتي اين تغيير قطعي باشد تغيير در ساخت نظام بين الملل هم قطعي خواهد بود. 8- نطق دكتر محمود احمدي نژاد در سازمان ملل تركيبي از آموزه هاي اسلامي و تحليلي دقيق از وضع كنوني عالم است. تركيب آموزه هاي ديني با نياز امروز بشر و متناسب ديدن اين آموزه ها با اين نيازها از سوي هيات هاي مختلف كه تركيبي از مسيحيان، مسلمانان، بودائيان و... مي باشند، نشان مي دهد كه به عصر طلوع حاكميت انديشه ديني با محوريت دين آخرالزمان - اسلام- نزديك شده ايم و اين مهمترين هراس ميراث داران نظام بين المللي منبعث از جنگ جهاني دوم است كه غرب در قالب قرآن سوزي و اهانت به پيامبر رحمت(ص) آن را بازتاب مي دهد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد