گوشزد کردن به آقای کرباسچی
عضو مرکزیت حزب کارگزاران گفت، سردار سلیمانی، آرش ایرانی در دنیای واقعی بود.
کیهان: عضو مرکزیت حزب کارگزاران گفت، سردار سلیمانی، آرش ایرانی در دنیای واقعی بود. سعید لیلاز در گفتوگو با روزنامه ایران اظهار داشت: من از شهادت آقای سلیمانی بسیاربسیار متأثر شدم، نه فقط از باب خدماتی که به ایران کرده بود، بلکه او برای ایران یک شخصیت قهرمان، بزرگ و بیبدیل بود. پس از شهادت او در مقالهای نوشتم که شهید سلیمانی برای ایران درست مانند آرش کمانگیر بود، مانند آرش کمانگیر خدمت کرد و مانند آرش جانش را بر سر آرمانهای خود، بهویژه ایران گذاشت. آنچه که آقای سلیمانی را برای من شبیه آرش میکرد، این واقعیت بود که آرش نیز در افسانهها و اسطورهها مرزهای ایران را به رود جیحون رساند، اما سلیمانی این بار نه در اسطوره و افسانه، بلکه در واقعیت مرزهای معنوی ایران را به دریای مدیترانه رساند. افسوس میخورم که ما از نظر رفتارهای داخلی و جناحبندیهای داخلی در شرایطی هستیم و جناحها و برخی مسئولان در حاکمیت گاهی رفتارهایی انجام میدهند که باعث میشود مردم ما بر اثر عصبانیتهای زودگذر و موضعی، این خدمات را نبینند یا به اهمیت آن پی نبرند. اما چنانکه امروز به خدمات سرتیپ دریادار بایندر، فرمانده ناوگان دریایی ایران در خلیج فارس هنگام هجوم متفقین به ایران افتخار میکنیم، معتقدم سلیمانی نیز خیلی خیلی زودتر جایگاه خود را پیدا خواهد کرد و همگان به عظمت کار او پی خواهند برد که چگونه مرزهای ایران را از شرق به افغانستان و از غرب به سوریه افزایش داد و این کار به لحاظ نظامی و ژئوپلیتیک کار شهید سلیمانی بود و نه کس دیگری. او فرمانده بزرگ این کار بود و در آخر هم مانند آرش جان خود را بر سر این کار گذاشت، اما این بار به جای اینکه در اسطوره و افسانه این اتفاق بیفتد، او در واقعیت این کار را انجام داد. سخنان این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در حالی است که افراطیون مدعی اصلاحطلبی، در بحبوحه فتنه سبز با شعار نه غزه نه لبنان، به مرام و مسلک شهید سلیمانی (به عنوان فرمانده خط مقدم) حمله کردند و پس از آن هم ظرف ده سال بعدی، رزمندگان غیور دفاع از حرم و میهن در نبرد با داعش (جنگ نیابتی آمریکا و اسرائیل) را مورد ترور شخصیت قرار دادند. در این میان غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران بهار 96 در ستاد انتخاباتی روحانی در اصفهان، به رویکرد شهید سلیمانی حمله کرده و گفته بود «آیا غیرت دینی این است که به رسم دفاع از حرم و اینها، این همه دستگاه بیحساب و کتاب (به وجود بیاید)؟ ما هم دلمان میخواهد در سوریه و لبنان و یمن و همه اینجاها صلح برقرار شود، دفاع از مظلوم شود و شیعیان تقویت شوند. اما آیا این کار با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن انجام میشود؟ مگر این جوانهای عزیز را از آب درآوردیم که بگذاریم شهید شوند. ما دلمان میسوزد که جوانهایمان شهید شوند و مردم کشته شوند». بنابراین به نظر میرسد آقای لیلاز به جای همرنگی با مردم، جا دارد دبیرکل حزب خود و برخی عناصر مشابه را که با شعار نه غزه نه لبنان، از نتانیاهو و پرز مدال مزدوری گرفتند، توجیه کند
دیدگاه تان را بنویسید