دوقطبی بزک آمریکا توسط دولت روحانی
بخش اعظمی از بزک کردن آمریکا توسط دولت روحانی و اعوان و انصار رسانهای آن، از مسیر دوقطبیسازی میان دموکراتها و جمهوریخواهان انجام شد؛ بدیهای آمریکا را سهم جمهوریخواهان دانستند و از دموکراتها، روشنفکران اهل مذاکره و ضامنهای قابل اعتمادی ساختند که میتوانستند به آرزوی دوستی اصلاحطلبان با غرب جامه عمل بپوشانند.
وطن امروز: بخش اعظمی از بزک کردن آمریکا توسط دولت روحانی و اعوان و انصار رسانهای آن، از مسیر دوقطبیسازی میان دموکراتها و جمهوریخواهان انجام شد؛ بدیهای آمریکا را سهم جمهوریخواهان دانستند و از دموکراتها، روشنفکران اهل مذاکره و ضامنهای قابل اعتمادی ساختند که میتوانستند به آرزوی دوستی اصلاحطلبان با غرب جامه عمل بپوشانند. تقسیم آمریکا به «آمریکای بد جمهوریخواه» و «آمریکای خوب دموکرات»؛ و این یعنی خواستی اصلاحطلبانه برای آنکه همه آمریکا را با یک چوب «مرگ بر آمریکا» و «مذاکره سودی ندارد» و «آمریکا قابل اعتماد نیست»، نرانیم و با خوبهای آمریکا کنار بیاییم؛ یعنی با آمریکا هم میشود مذاکره کرد، فقط باید آدمش را پیدا کنیم. کینه اصلاحطلبان از جمهوریخواهان البته دیرینه است. سال ۲۰۰۱ با کلی تبلیغات در دولت اصلاحات، توسط سازمان ملل و به پیشنهاد رئیس دولت اصلاحات، سال «گفتوگوی تمدنها» نام گرفت و اصلاحطلبان خواب نوبل صلح را برای خاتمی دیده بودند، اما در همان سال توسط جورج بوش [پسر]جمهوریخواه، ایران «محور شرارت» نامیده شد و گفتوگوی تمدنها به جنگ سرد رسید و ایده مذاکره و گفتگو به قهقرا رفت. جمهوریخواه بعدی هم که رئیسجمهور شد، دونالد ترامپ بود که همه امیدها و زحمات و تبلیغات اصلاحطلبان برای برجام را با یک امضا بر باد داد. دموکراتها، اما دل به دل اصلاحطلبان میدهند، گاهی دوست هم میشوند، مؤدب و باهوش هستند و میتوانند کمک اصلاحطلبان برای برد در انتخابات هم باشند. پیش کشیدن پای «قاتل حاجقاسم» هم این میان، بیشتر موجسواری روی احساسات ملتی است که هنوز عزادار حاجقاسم است و... بماند! از نگاه منافع اصلاحطلبان، البته فرق میان دموکراتی که امضایش تضمین برجام است با جمهوریخواهی که امضایش سند خروج از برجام میشود، زیاد است، اما از نگاه منافع ملی چطور؟ ترامپ با خشونتها و بددهنیهای خود، با ابتذال مشمئزکنندهاش، با حمله هموارهاش به ساختارهای قانونی، یک ضدایرانی تمامعیار است؛ اما مگر اوباما جز شیکی و اتوکشیدگی ظاهر، در ضدایرانی بودن تفاوتی با ترامپ داشت؟ دموکراتها جنتلمنهای پای میز مذاکرهاند که بلد هستند سر بریدن را با پنبه انجام دهند که خونریزی نداشته باشد. آنها تلاش میکنند مؤدب و باوقار به نظر برسند، اما آیا این ادب و وقار باعث میشود داعشی که آفریدند و نیروهایی که به غرب آسیا فرستادند، آدمها را با درد کمتری قتلعام کنند؟ در واقع آنچه برای اصلاحطلبان، این دوقطبی را در ایران پررنگ میکند، منافع جناحی است؛ از منظر ملی، تحریمهای فلجکننده زمان اوباما بود و زمان ترامپ ادامه یافت و تشدید شد. اگر آمریکای خوب و آمریکای بد داشته باشیم، یعنی تحریم خوب و تحریم بد داریم؛ یعنی تروریسم خوب و تروریسم بد داریم؛ یعنی مداخله خوب و مداخله بد داریم. مگر میشود؟! ترامپ رفته است. رئیسجمهوری که دستور اجرایی شدن فرمان ترور سردار شهید سلیمانی را داد، از کاخ سفید رفت و اویی که ترور حاجقاسم را «اجرای عدالت» نامید، رئیسجمهور شد. در هر ۲ دولت دموکرات و جمهوریخواه، سردار ایرانی در لیست ترور آمریکا بود. رئیسجمهوری که تحریمها را تشدید کرد رفته است و رئیسجمهوری که در دوران معاونتش تحریمها را پایه گذاشت، آمده است. تفاوت جمهوریخواه و دموکرات همینقدر است؛ یکی میکشد، آن دیگری تحسین میکند! یکی تحریم را پایهگذاری میکند، آن دیگری تشدیدش میکند. فریب نخوریم! جمهوریخواه و دموکرات، ۲ بال هستند که در کنار هم موجود مبتذلی به نام «آمریکا» را شکل دادهاند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید