واکنشها به نامه آقای تئوریسین/ از امر و نهی تا پوست موز
نامه اخیر سعید حجاریان خطاب به همایون شجریان گذشته از همه ابهامات و سوالاتی که ایجاد کرده است، مورد انتقاد چهرهها و رسانههای همطیف خود نیز قرار گرفته و واکنشهای منفی زیادی داشته است.
گروه سیاست سایت فردا: چند روز قبل بود که سعید حجاریان تئوریسین اصلاح طلب پا در کفش هنر کرده و نامهای خطاب همایون شجریان نوشت! وی بعد از یک سری تعارفات و پیشنهادات مبنی بر ساخت مستند و ... وارد فاز پیشگویی شد و هشدار دارد مصائبی در پیش است! حجاریان نوشت: «استاد شجریان در زندگی خود همواره جانب مردم را گرفتند و به این خاطر صدمهها دیدند تا حدی که ممنوعالصدا شدند و حتی ربنایشان را خاموش کردند. ایشان میگفتند «من صدای خسوخاشاکم». به گمانم شما نیز به مرور با این مصائب روبهرو خواهید شد! با این وصف، اگر همچون پدر عنصر سیاست را نیز به نگاه موسیقیاییتان بیفزایید، مسئله دوچندان بغرنج میشود! بنابراین باید راه را آهسته و پیوسته طی کرد. چنانکه میدانیم مرحوم استاد در آغاز راه و به دلیل نگاههای سنتی حاکم، از نام خود گذشتند! البته زمانه متفاوت شده است و نمیگویم به قول شاملو عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد... که خود نسبت به ظرایف امر آگاه هستید!» نامه مورد اشاره با واکنشهایی عموما منفی مواجه شد. لحن جناب حجاریان و محتوای نامه مورد انتقاد اهالی هنر و سیاست قرار گرفت. روزنامه صبحنو در شماره امروز خود این انتقادات را در گزارشی تحت عنوان «اوامر سیاست به هنر» گردآورده است. در این گزارش آمده است: «هرچند که میتوان نامه حجاریان را از بعد کارکردهای سیاسی آن در آستانه انتخابات ریاستجمهوری پیش رو به تحلیل نشست و آن را درست مشابه استراتژی کهنه این جریان در قبال هنر و هنرمندان سرشناس کشور در انتخابات پرالتهاب۸۸ ارزیابی کرد، اما اینجا از این زاویه عبور میکنیم و آن را به تحلیلگران سیاسی میسپاریم. مسأله این نامه از بعد فرهنگی به مراتب حساسیتبرانگیزتر و مهمتر است؛ چنان که همایون شجریان نیز در دیدار نیمهشبی خود با بخشی از مردم که در برابر بیمارستان جم تجمع کرده بودند و قصد داشتند فضا را به سمت شعارهای سیاسی سوق دهند، تاکید و تصریح کرد که «هنر والاتر از سیاست است». این روزنامه اصولگرا مینویسد: «با نگاه موجود در نامه روشن است که مستندی از زندگی مرحوم شجریان که حجاریان بانی آن باشد، بدون تردید بیش از آن که پرترهای از یک هنرمند را به افکار عمومی نشان دهد قرار است، از او عروسک خیمهشب بازی سیاسی بسازد و از گوشه و کنار اظهارات مقط عی یک هنرمند، ابزارها و اهرمهایی برای پیشبرد اهداف سیاسی خود بیرون بکشد.» نامه حجاریان، اما گذشته از همه ابهامات و سوالاتی که ایجاد کرده مورد انتقاد چهرهها و رسانههای همطیف خود نیز قرار گرفته و واکنشهای منفی زیادی داشته است. برخی فعالان سیاسی و روزنامهنگاران چپ و معاند، نامه حجاریان را به مثابه انذار دادن همایون از فعالیت سیاسی خواندهاند چنان که جمشید برزگر، برادر مجید برزگر فیلمساز ایرانی و مدیر بخش فارسی خبرگزاری آلمانی دویچهوله، در رشتهتوییتی به این موضوع پرداخته و خواستار تحریک همایون به ورود به حوزه سیاست شده است و نه برعکس. با این حال فعالان رسانهای و سیاسی چپ و راست داخل کشور، این نامه را با عنوان فرمایش سیاسیون به هنرمندان مورد نقد قرار دادهاند. حسین دهباشی، فعال سیاسی در توییتی که بعداً آن را حذف کرد، نوشت: «جناب حجاریان در نامهای سرگشاده به همایون شجریان، به قول خودش «تکالیفی را بر او بار کرده است». واقعاً چه میشود گفت؟ اگر هرکدام از ما-که یکصدهزارم منزلت شجریانها را نداریم- مخاطب آن نامه آمرانه بودیم، مودبانهترین پاسخ این بود که بپرسیم: ببخشید، شما؟! اما همایون، همایون است.» یک روزنامهنگار موسیقی هم نوشته است: «سؤال اصلی، «چرایی» نامه سعید حجاریان به همایون شجریان است؛ که چرا در چنین شرایطی خطاب به همایون نوشته شده؟ و بگذریم از نصیحتهای سیاستمدار پیر، که گفته در بزنگاههای تاریخی، بودن سمت مردم میتواند تبعاتی مثل عاقبت استاد برایت داشته باشد... بماند برای تاریخ». میکائیل دیانی، فعال رسانهای نوشته است: «سعید حجاریان همون پوست موزی که زیر پای استاد شجریان انداختند رو میخواد سر بده زیر پای همایون شجریان! امیدوارم همانطور که تا الان همایون پخته و درست عمل کرده بعد از این هم همانطور بمونه و درگیر دوستی خالهخرسه نشه.»
دیدگاه تان را بنویسید