چه شد که مجلس از خیر استیضاح گذشت؟
مجلس یازدهم با هزینه و فایده به این نتیجه رسید که هزینه استیضاح رئیس جمهور در ماههای پایانی دولت و این شرایط کشور، بیش از منفعت آن است.
گروه سیاست سایت فردا: استیضاح روحانی که در چند ماه گذشته چند بار مطرح شده و شاید هم با توجه به اوضاع و احوال کشور در حوزههای مختلف به ویژه اقتصادی، لازم است؛ بار دیگر منتفی شد. چرایی صرف نظر مجلس از این اقدام، اما اهمیت بسیاری دارد و آنطور که روزنامه «صبح نو» نوشته است بیش از همه به این خاطر بود که گزک دست فرصتطلبان داده نشود. طیفی از نمایندگان مجلس در روزهای اخیر خواستار استیضاح رئیس جمهور شده و همزمان با نشستها و تلاشهایشان، اظهارنظرهایی میکردند که بعضا حاشیه ساز شد. عقلای مجلس و مجموعه اصولگرا، اما با این رویه مخالف بود و با در نظر گرفتن توصیه رهبری مبنی بر ضرورت ادامه کار دولت تا روز آخر، سعی داشت مانع از استیضاح شود. همان طور که انتظار میرفت، استیضاح منتفی شد. محسن پیرهادی عضو هیات رئیسه مجلس در یادداشتی برای «جهان صنعت» از دلایل این تصمیم نوشت. او در این یادداشت آورده است: «با توجه به سطح و میزان مشکلاتی که در داخل و خارج از کشور با آنها دست به گریبان هستیم، با در نظر گرفتن مجموع شرایط یعنی وضعیت حساس داخلی، نیاز مردم به کاهش فشارهای معیشتی و سرمایهگذاری آمریکا و همدستانش برای بیثبات کردن سیاست داخلی کشور، بر این باور هستم که در شرایط فعلی بیش از هر زمان دیگری به انسجام، وحدت ملی و تعامل سازنده برای کاهش مشکلات مردم و رفع مشکلات بروز یافته نیازمندیم. پس باید از خدشهدار کردن این ضرورت در هر سطحی برحذر بود. در نهایت اینکه نسخه گذر از شرایط موجود و پاسخ به انتظار برحق مردم برای کاهش مشکلات معیشتیشان تصمیمات مدبرانه و موثری است که به منجر به جبران کمکاری و انفعال دولت شود نه ایجاد مشکلاتی که باز هم ثمرهاش بر دوشهای مردم سنگینی کند.» روزنامه اصولگرای «صبح نو» در شماره امروز به درسهایی که میتوان از این ماجرا گرفت، اشاره کرده و نوشته است: «در سیاستورزی آنچه باید مورد نظر اولیای امر باشد، هزینه و فایده احتمالی است. به یقین اگر هزینه سیاست مدنظر، از فایدهاش پیشی بگیرد، آن سیاست غیرقابل پذیرش و مردود خواهد شد. طبق این منطق عقلی ساده، استیضاح رییسجمهوری در شرایط فعلی، هیچ توجیهی نداشت و دورنمای تاریک و مبهمی از آینده کشور ارائه میداد. دغدغه استیضاحکنندگان از آن رو که مترصد پویایی بیشتر در اعمال دولت بودند، برای همه مردم ایران محترم است، اما آیا ابزار استیضاح، پرکاری دولت را در پی میداشت؟ آیا پس از اعلام عدمکفایت رییسجمهوری، قرار بود نرخ ارز به ثبات برسد و قیمت اجناس و کالاها به وضعیت نرمال بازگردد؟ اینها همگی سوالهایی است که ذهن هر ناظری را به خود مشغول میکند. تعلل در پاسخگویی به این سوالات و سوالاتی از این دست، نشان میدهد که قطعیت کارکرد استیضاح هنوز که هنوز است، در هالهای از ابهام قرار دارد.» این روزنامه همچنین میافزاید: «زمینهسازی نکردن برای کنشگری فرصتطلبانِ بیاعتقاد به روح انقلابیگری، مساله دیگری است که ادغام انقلابیگری و مصلحتسنجی را به طرزی فزونتر، مهم و واجب میگرداند. طی یک هفته از آغاز تبلیغات درباره لزوم استیضاح رییسجمهوری از سوی برخی سیاسیون نابلد، جریان تجدیدنظرطلب تلاش کرد بیاشاره به حضور حداکثریاش در ارکان قدرت طی این سالها، صدر تا ذیل معضلات موجود را به پای گفتمان انقلابیگری بنویسد و خود را بری جلوه بدهد. ایشان با تصویر سازی غلط از فضای مجلس، درصدد آن بودند تا بهارستان و پاستور را رودرروی هم بکشانند و اینگونه جا بیندازند که مجلس، مانع برنامههای دولت است. این فضا سازیها در شرایطی است که کمتر از ۹ ماه تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده و تبلیغاتچیهای جریان تجدیدنظرطلب، هر روز بیش از گذشته، خود را پیشگام حل مشکلات و جریان انقلابی را مانع و رادع این روند، نشان خواهند داد. جریان انقلابی باید حداکثر هوشیاری را به خرج دهد تا گزک به دست دولت و جریان اصلاحات ندهد. نباید جای شاکی و متهم عوض شود.»
دیدگاه تان را بنویسید