بیژن مقدم در گفتگو با فردا: چپ رادیکال تازه ظهور نکرده، همیشه بوده است/مقدمه تندروی را امثال سعید حجاریان فراهم کرده اند
بیژن مقدم گفت: جمله ای که میگوید این نامه زنجیره رادیکالیسم را کامل میکند، جمله مهمی است. او به موسوی خوینیها میگوید مسئولیت بپذیر و شما که این ریل را میگذاری بدان که بعدا عده دیگری که تند هستند وارد میشوند. این عده تند از جریان مقابل هستند اما تو داری آنان را فعال میکنی.
گروه سیاسی فردا: نامه موسوی خوئینیها اگرچه کوتاه بود اما حاشیه ها و بازخوردهای زیادی داشت. از همه مهمتر آنکه موجب نوعی مرزبندی درون اصلاح طلبان شد. برخی از این نامه استقبال کرده و برخی دیگر سعی کردند حساب خود را از او جدا کنند. کارگزاران را باید در گروه دومی که مقابل موسوی خوئینیها ایستاد، قرار داد. محمد قوچانی عضو این حزب اما در مقالهای که در واکنش به این نامه نوشته بود، نکات قابل تاملتری را مطرح کرد. او ضمن جدا کردن راه خود و حزب خود از طیف تند اصلاح طلب، سعی کرده بود بروز این شکل از تندروی را به اصولگرایان نسبت دهد. او مثل سعید حجاریان نگفته که اصلاح طلبان هیچ وقت تندروی نکردهاند اما میگوید که رادیکالیسم چپ در واکنش به رادیکالیسم راست بروز کرده است. اصولگرایان اما این را قبول ندارند.
بیژن مقدم، مدیر مسئول سایت الف در واکنش به این نوع از نگاه به خبرنگار فردا، گفت: «واقعیت این است که چپ رادیکال همیشه بوده است. یعنی آن بخش تندرو جناح اصلاحات همیشه وجود داشته است. اما از آنجایی که عمر تندروی عملا کوتاه است، این جریان عملا خودش را حذف کرد منتها نتوانست خودش رابا شرایط و واقعیتهای جامعه منطق کند و یک روش معقول و معتدلی را در پیش بگیرد. طبعا همیشه دنبال فرصتهایی است که چهره قبلی خود را به احیا کند زیرا راه دیگری را بلد نیست و نمیشناسد.»
وی افزود: «بنابراین تند کردن فضا برای آنها موضوعیت دارد و موجب احیای آنان میشود. مقدمه این کار را هم تئوریسینهای این جریان یعنی افرادی مثل حجاریان تهیه میکنند. همین چند روز قبل هم ایشان گفته بود که ما هیچ وقت تندروی در جریان اصلاحات نداشتیم و از آن ادعاهای عجیبی بود که از ایشان شنیدیم. این ادعا درحالی مطرح شده که تندترین مباحث و تئوریها توسط خود ایشان طراحی و به بدنه جوان جریان اصلاحت تزریق شد. آسیبهایی که به اصلاحات، جامعه و اعتماد مردم زده شد را هم دیدند. با این حال، این جریان خودش قبول ندارد که تند است».
این فعال سیاسی و رسانهای اصولگرا ادامه داد: «اختلافاتی که در داخل جریان اصلاحات وجود دارد در همین مکاتبات و مقالات مثل مقاله آقای قوچانی میبینیم. اینها در واقع بازتاب همین اختلاف داخلی جریان و حذفهای صورت گرفته است. برای همین مثلا جریان معتدلی مثل کارگزاران که توسط جریان تندرو اصلاحات حذف شده ناگزیر است صدایش را بلند کند و آن قرائت را نپذیرد. قرائتی که یک روز حجاریان بازگو میکند و یک روز هم موسویخویینیها».
مقدم تاکید کرد: «آقای قوچانی خیلی دقیق مطرح کرد که این نامه زنجیره تندروی و رادیکالیسم را کامل کرد. یعنی هم بستر جدیدی را فراهم میکند و هم زنجیره را کامل کرد. به هرحال قبلا هم چیزهایی بوده اما مقطعی بوده است. در واقع مقاله آقای قوچانی هم بیانگر وجود جریان تندرو در درون جریان اصلاحات است و هم وجود اختلافات جدی در بدنه جریان اصلاحات».
این فعال سیاسی اصولگرا همچنین گفت: «این حرف که تندروی ، تندروی میآورد، نادرست نیست و باید پذیرفت. یعنی کسانی که فکر میکنند میتوانند با تندروی به جایی و چیزی برسند و بعد آرام کار خود را پیش ببرند، سخت در اشتباه هستند. آشوب خیابانی مصداق تندروی است. وقتی یکجریان خواسته و ناخواسته اعتراض مدنی را تبدیل به آشوب خیابانی میکند باید منتظر تندرویهای دیگری هم باشد. بنابراین تندرویهاهمدیگر را تشدید وتقویت میکنند. این حرف آقای قوچانی حرف درستی است.»
وی افزود: «خطاب قوچانی جریان اصلاحاتی است که به ظاهر از گردونه حذف شده است. این درحالی است که دولت همین جریان را نمایندگی میکند. اینها برای موفقیت این دولت تلاش کردند و بی اندازه از آن حمایت کردند. الان اما با فرافکنی حرفهای دیگری میزنند.»
مقدم در ادامه به نامه اخیر موسوی خوئینیها واکنش نشان داد و گفت: « اصل نگارش نامه مورد اعتراض کسی نیست و نباید باشد. یک روحانی باسابقه در انقلاب برای رهبری نامه نوشته وهیچ اشکالی ندارد اما وقتی ادعاهایی مطرح کرده که خلاف است باید به آن پاسخ داد. نامه او کوتاه است اما نکات دقیقی دارد و باید به آنها پاسخ داد. به اضافه اینکه آقای خوئینیها هر پنج سال یک بار حرف میزند، بقیه را کجا است؟ این مرد در سایهها کجا است؟! مدل ایشا همیشه همین بوده است؟ پشت صحنه کارها را پیش میبرد و گاهی تصمیم میگیرد یک بحثی را راه اندازد و الان برداشت دیگران این است که میخواهد یک جریان تند و رادیکال را نمایندگی میکند و یک ریل خطرناکی را کار میگذارد. نگرانی آنها از این ریلگذاری است. اگر آقای قوچانی آمده و آن حرفها را زده و مقاله نوشته در واقع از این ریلگذاری نگران است».
وی در پاسخ به اینکه آیا علت رادیکالیسم چپ همانطور که قوچانی میگوید وجود رادیکالیسم در جریان راست است؟ گفت: «اگر از من بپرسید که در جریان اصولگرا افراد تندرو دارید یا خیر، میگویم که داریم واین قابل انکار نیست. اما اینکه کلیت جریان اصولگرا یک جریان تند است را قبول نداریم. حتما افرادی در این جبهه قرار دارند که کار خود را میکنند و به حرف کسی هم گوش نمیدهند. در واقع به فهم خودشان عمل میکنند و حتی خرد جمعی را هم قبول ندارند. نمیتوان این واقعیتها را منکر شد. آقای قوچانی اما شاید خواسته تعادل ایجاد کند و به آقای خوئینیها هشدار دهد که اگر شما تند باشید، آنها هم افراد تند دارند و تند میشوند. جمله ای که میگوید این نامه زنجیره رادیکالیسم را کامل میکند، جمله مهمی است. او به موسوی خوینیها میگوید مسئولیت بپذیر و شما که این ریل را میگذاری بدان که بعدا عده دیگری که تند هستند وارد میشوند. این عده تند از جریان مقابل هستند اما تو داری آنان را فعال میکنی. ما در هر دو جریان افراد تند دارند اما اینکه طیف تند اصولگرا الان حاکمیت دارد را قبول ندارم».
دیدگاه تان را بنویسید