سرویس ترجمه فردا؛ طاها ربانی: در این مطلب به شما اطلاعاتی درباره بهترین راهها برای ترک مقایسه خود با دیگران، مضرات مقایسه خود با دیگران، اینکه چرا نباید خود را با دیگران مقایسه کنیم، مقایسه کردن همسر، مقایسه خود با دیگران، مقایسه ممنوع و مقایسه شدن با دیگران به شما میدهیم.
هفتهی گذشته یکی از مراجعانم به من گفت: «خواهرم آپارتمان بزرگتری از من داره و من از اینکه خانهی کوچکتری دارم احساس شکست و ناکامیمیکنم.»
مراجع من، لورا، در موقعیتی گرفتار شده که دائماً خودش را با خواهر دوقلویش مقایسه میکند. مهم نیست در چه موضوعی، از اندازهی آپارتمان گرفته تا توجه مادرشان یا تعداد دوستانشان در فیسبوک، لورا دائماً در حال ارزیابی زندگی خود براساس پیشرفتهای زندگی خواهرش است.
در عالم واقع، لورا خانهی کوچکی ندارد- یک آپارتمان سه خوابه در مرکز شهر نیویورک. اما وقتی پای مقایسههای دیوانهوار وسط باشد آنچه به ندرت اهمیت دارد شرایط واقعی است. یادم است چندی پیش مطلبی در این باره میخواندم که ما ترجیح میدهیم ۸۰ هزار دلار درآمد داشته باشیم اگر همکارانمان ۵۰ هزار دلار درآمد داشته باشند به جای اینکه ۱۰۰ هزار دلار درآمد داشته باشیم و همکارانمان ۱۵۰ هزار دلار. چون قضیه بر سر اعداد نیست، مهم این است که ما بر کدام پلهی نردبان ایستادهایم. یاد داستان «سگ و سایهها» از افسانههای ازوپ میافتم. داستان در مورد سگی است که با تکهای گوشت در دهان به سمت خانه در حرکت است. در راه خانه به رودخانهای میرسد و در آب رودخانه انعکاس خودش را میبیند، اما گمان میکند سگ دیگری در آب است که تکه گوشتی در دهان دارد و میخواهد که آن تکه گوشت را از آن خود کند. به محض اینکه دهانش را باز میکند تا گوشت عکسش را در آب بقاپد گوشت از دهانش رها میشود و رودخانه آن را با خود میبرد. این داستان چطور به زندگی شما مربوط میشود؟ آیا دائم در حال شمردن پول دیگران هستید؟ آیا فکر میکنید بقیه مردم همانطور که در
عکسهایشان نشان میدهند دائم در حال خوشگذرانی و لذت هستند؟ آیا تناسب اندامتان را فقط با فلان اینفلوئنسر اینستاگرامی مقایسه میکنید؟
در اینجا با چند راه برای مبارزه با قضاوت کردن علیه خودمان آشنا میشویم وقتی که دیگران را میبینیم و فکر میکنیم آنها تکه گوشت بهتری دارند.
۱. تفاوت را به عنوان امری مفید بپذیرید
خواستن، که میتواند به شکل حسادتی شدید ظاهر شود، میتواند مفید باشد. خواستن به ما نشان میدهد که چه میخواهیم: زندگی کردن در یک شهر خاص، داشتن نوع خاصی از روابط، بهدست آوردن این و آن... بنابراین دفعهی بعدی که با دیدن کسی احساس حسادت بهتان دست داد میتوانید در دلتان از او تشکر کنید که به شما کمک کرد تا هدف بعدی خود را کشف کنید. این یک یادگیری هر روزه است.
۲. دقت کنید: آیا شما همیشه خود را با یک فرد یا چیز خاص مقایسه میکنید؟
آیا مانند لورا یک فرد خاص وجود دارد که شما همیشه خود را با او مقایسه میکنید؟ اگر ما به جای کشف امیال خودمان، بیش از حد بر روی فرد دیگری تمرکز کنیم احتمال اینکه رابطهای ناسالم با او ایجاد کنیم و بعد محتاج کمک شویم بیشتر میشویم. د. ربعضی موارد کار به رواندرمانی هم میرسد. اما در بقیه موارد یادداشت احساساتمان، پرت کردن حواسمان با استفاده از انجام کارهای دیگر، ازبین بردن محرکهای شبکههای اجتماعی (آنفالو کردن) وحتی استاده از تکنیک حلقهی لاستیکی (حلقهای لاستیکی را دور مچمان میبندیم و هرقت افکار مقایسهگرانه به ذهنمان رسید آن را میکشیم و بعد از رفتن آن افکار آن را رها میکنیم) میتواند کمک کند. ۳. از همه دور شوید
آیا میتوانید فقط برای یک هفته به خودتان مرخصی بدهید و از مقایسه خودتان با دیگران دست بکشید؟ به هر پیشامدی که رخ میدهد نه بگویید و وقت بیشتری را با خودتان بگذرانید. یکی از دوستان من دو یا سه مرتبه در سال چیزی به نام خلوتگاههای کوچک آخر هفته برای خودش دارد و طی آن همسر و بچههایش را رها میکند و چند روزی را در هتل برای خودش میگذراند. خود من اکثر آخر هفتهها را در خانه میمانم و همهی امور بیرونی و اجتماعی را قطع میکنم و در عوض با آرامش وارد هفتهی جدید میشوم. در دنیایی که ما زندگی میکنیم با محرکهای بیش از حدش، اهمیت ایجاد یک وقفه و استراحت دست کم گرفته شده است. وقتی شما نتوانید چیزی را ببینید یا لمس کنید یا خود را در آن غرق کنید دیگر چیزی هم برای مقایسه باقی نمیماند. این تجربهی بسیار رهایی بخشی است. وقتی زمان بیشتری را در سکوت با خود سپری میکنید اتفاقات خوبی میافتد:شما با آنچه واقعا میخواهید بیشتر آشنا میشوید و کمتر تحت تأثیر دیگران واقع میشوید و جهان را با وضوح و روشنی بیشتری میبینید، زیرا خود واقعیتان در تنهایی نمایانتر میشود.
دیدگاه تان را بنویسید