خاطرات خواندنی یک دانشجو از زندگی در فرانسه
کتاب «خاطرات سفیر» بر خلاف نام پرطمطراقش، زندگی دانشجویی ایرانی در فرانسه را به تصویر می کشد که ناگزیر از موقعیتی که در آن قرارگرفته، باید پاسخگوی پرسش هایی درباره ایران، اسلام و البته خودش باشد.
سرویس سبک زندگی فردا: «و من شدم ایران! من باید پاسخگوی همه نقاط قوت و ضعف ایران می بودم، انگار من مسئول همه شرایط و وقایع بودم. چاره ای نبود و البته از این ناچاری ناراضی هم نبودم. من ناخواسته واسطه انتقال بخشی از اطلاعات شده بودم و این فرصتی بود تا آن طور که باید و شاید وظیفه ام را انجام دهم. تصمیم گرفته شده بود! من سفیر ایران بودم و حافظ منافع کشور و مردمش.» در ادامه این مطلب را به نقل از تبیان بخوانید.
خاطره نویسی پدیده جدیدی در ادبیات ما به حساب می آید. اگر در گذشته، کتاب های خاطره نویسی تنها محدود به بزرگان و رجال سیاسی، مذهبی بود اما پس از انقلاب و خصوصا جنگ تحمیلی این انحصار شکسته شد و با ورود کتاب های بیشمار در این حوزه، ذائقه مخاطبان نیز به خواندن کتاب های خاطرات تغییر کرد. کتاب خاطرات سفیر بخشی از رویدادهایی است که در مدت تحصیل برای نویسنده اتفاق می افتد. خاطراتی از ورود یک دانشجوی ممتاز که موفق به دریافت بورس دوره دکتری در رشته طراحی صنعتی شده و برای دوره مطالعاتی رساله اش راهی پاریس در فرانسه می شود. خاطراتی از جنس زندگی دانشجویی در خوابگاه تا زمان اولین بازگشت وی به ایران.
تصویری خلاقانه از دوران تحصیل در فرانسه
نیلوفر شادمهری تجربه وبلاگ نویسی دارد. وبلاگ او با نام سفیر در دوره ای با استقبال مخاطبان فضای مجازی روبرو شد. مخاطبانی که به قول خودش هم تشویق و تحسین می کردند و هم بد و بیراه نثارش. او در وبلاگش هم مثل زمان تحصیل در فرانسه باید پاسخگوی همه درباره خودش، ایران و حتی اسلام باشد. خاطرات سفیر در واقع بخشی از همان خاطراتی است که در وبلاگش نوشته بود و بخش دیگر خاطراتی که فرصت نقل آن پیش نیامده بود.
خاطرات سفیر، به صورت خودنوشت نگاشته شده است. یعنی برخلاف خاطرات شفاهی، راوی و نویسنده خاطرات یک شخص است. همین خودنوشت بودن خاطرات باعث شده، علاوه بر حفظ امانت داری و واقع گرایی در بیان اتفاقات روزمره و مهم زندگی دانشجویی، شادمهری به مانند یک نقاش زبر دست، تصویری خلاقانه و البته باورپذیر از دوران تحصیل در فرانسه و مواجه اش با اطرافیان و همکلاسان به مخاطب ارائه دهد. علاوه بر این نویسنده هیچگاه به دنبال غلو یا اسطوره سازی و حماسه پردازی ها که متاسفانه در برخی خاطره نویسی های مرسوم است نرفته و تنها آنچه را که گفته و شنیده روایت می کند.
خاطرات سفیر از جایی آغاز می شود که راوی پس از پذیرش در لابراتوار «سه په ان ای» وارد شهر آنژه فرانسه می شود. اتفاقات از همان اولین ساعات ورود به دانشگاه و خوابگاه نقل می شود. از مواجهه با منشی لابراتور، خانم فراندون و برگزاری مراسم معرفی او به اساتید دیگر تا آشنایی با هم خوابگاهی ها.
«عجب خوابگاهی بود! خوشگل! یه سالن تلویزیون داشت که توش میز بیلیارد و فوتبال دستی هم بود و اگه جشنی بود، مثلا تولد کسی، اونجا برگزار می شد. اتاقا خیلی کوچیک بود اما خب ... بد هم نبود. یه آشپزخونه بزرگ داشتیم که تقریبا هم آشپزخونه بود، هم اتاق مطالعه، هم سالن کنفرانس...»
لحن خاطرات کتاب، امروزی و به زبان محاوره ای است. این ویژگی باعث می شود که خواننده به راحتی با راوی ارتباط برقرار کند و حتی در برخی قسمت ها دست به همذات پنداری بزند و خودش را در موقعیت او قرار دهدکه اگر من آنجا بودم، چه می کردم؟ بر همین اساس رغبتِ خواندن کتاب برای خواننده هم دوچندان می شود. با توجه به اینکه نویسنده به سهو یا عمد از ذکر جزییات و توالی زمانی رویدادها پرهیز کرده است، این اشتیاق در مخاطب ایجاد می شود که هرچه زودتر از وقایعی که قرار است این خانم دانشجو در متن آن باشد، با خبر شود.
مواجهه شادمهری با آدم هایی از ملیت های مختلف با اعتقادات و مبانی اندیشه ای متفاوت روی دیگری از زندگی دانشجویی او در خاطرات سفیر است. رویارویی که به دلیل تضادهای اعتقادی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی شخصی تبدیل به یک مناظره میان نویسنده و سایرین می شود
یکی از ارکان خاطره نویسی انتخاب موضوع است. موضوع این کتاب، خاطرات دوران دانشجویی یک خانم ایرانی در خارج از کشور است. موضوعی جذاب و تازه که کمتر نویسنده ای به سراغ آن رفته است. برای همه آنهایی که تجربه دانشگاه را داشته اند، دوران دانشجویی یکی از لذتبخش ترین و در عین حال هیجان انگیزترین قسمت زندگی شان است. حال تصور کنید که این دوره در خارج از کشور باشد و دانشجوی مورد نظر هم یک خانم با همه ویژگی های یک دختر مسلمان ایرانی و البته اهل بحث و مناظره و به قول قدیمی ها سرزبان دار! این موضوع به خودی خود می تواند برای هر کتابی جذابیت افزوده ایجاد کند. اما در خاطرات سفیر تنها با یک وجه از زندگی یک دختر دانشجو و روزمرگی های معمول و مرسوم اقامت در فرانسه مواجه نمی شویم.
مواجهه شادمهری با آدم هایی از ملیت های مختلف با اعتقادات و مبانی اندیشه ای متفاوت روی دیگری از زندگی دانشجویی او در خاطرات سفیر است. رویارویی که به دلیل تضادهای اعتقادی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی شخصی تبدیل به یک مناظره میان نویسنده و سایرین می شود. مناظره ای تحمیلی و باید و نباید هایی که راوی به اجبار تسلیم آن نمی شود، بلکه آن را انتخاب می کند. او قرار است صدا و منادی همه ارزش های یک انقلاب از جنس اسلامی باشد که نزدیک به سه دهه از وقوع آن می گذرد( سال 2005 ). ارزش هایی که قرار است همچنان ادامه داشته باشد. چه در دین و مذهب و چه در سیاست و فرهنگ.
یکی از نکات قابل توجه در خاطرات نیلوفر شادمهری که البته گاهی رنگ و بوی شعاری نیز به خود می گیرد، پاسخگویی او به سوالات ریز و درشتی است که دیگران از او می پرسند. او باید از یک طرف درباره نماز و روزه و حجاب که اصولی اسلامی و البته شخصی است پاسخگو باشد و از طرف دیگر درباره سیاست های نظام، دشمنی با استکبار و حمایت از مردم مظلوم جهان هم به منتقدان جواب پس بدهد، آن هم درحالی که او هیچ مسئولیت دیپلماتیکی به عنوان یک دانشجو ندارد.
با این حال راوی همانطور که در ابتدای خاطرات خود آورده است، این مسوولیت پاسخگویی را می پذیرد. از اینجا به بعد او سعی می کند در بیان خاطراتش نگاهی هم به هموطنان ایرانی داشته باشد. خصوصا وقتی پای موضوعات مهمی چون مساله اسراییل، دوستی با اعراب، بحث شیعه و سنی، ارتباط با آمریکا و ... وسط است نویسنده به صورت غیر مستقیم به ابهامات، پرسش ها و شک و تردیدهای برخی از مردم به شیوه ای مستدل پاسخ می دهد. خاطرات سفیر را می توان تجربه ای نو و منحصر بفرد در حوزه خاطره نویسی دانست. از آن رو که هم جذابیت های یک کتاب خاطره را یدک می کشد و هم به شیوه ای صحیح و ارزان مبلغ اسلام و ایران است.
کتاب خاطرات سفیرکه مورد توجه رهبر معظم انقلاب نیز قرارگرفته ، نوشته نیلوفر شادمهری در 217 صفحه، توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده است.
دیدگاه تان را بنویسید