پزشکان برخلاف تصور مردم مرفهین بیدرد نیستند/ اجباری کردن زایمان طبیعی ضایع کردن حق زنان ایرانی است/ فرزندم را در ایران به دنیا آوردم تا به او فرصت انتخاب داده باشم
من از بیمارانم هرگز زیرمیزی نگرفتهام و نخواهم گرفت؛ چرا که با آنها درباره مشکلاتم صحبت میکنم و میگویم که من هم مثل خودشان با وضعیت بد اقتصادی کشور درگیر هستم. نکته مهم این است که وقتی ما مردم را در جریان این مسائل میگذاریم، پذیرفتن این مسئله برایشان راحتتر میشود. آن تصوری که جامعه از پزشکان به عنوان مرفهین بیدرد دارند، اشتباه است؛ به خصوص درباره پزشکان جوان.
سرویس سبک زندگی فردا؛ محدثه انسینژاد: سی و هفت ساله است و جراح و متخصص زنان و زایمان. دوره تکمیلی پریناتالوژیاش را در آلمان گذرانده است. میتوانست به همراه همسرش در آلمان بماند و طبابت کند اما به قول خودش نخواست در کشوری بماند که در آن یک خارجی محسوب میشود. یک دختر یک و نیم ساله به نام «مهرو» دارد. دختری که حالا میتوانست تابعیت آلمان یا کانادا را داشته باشد ولی به خواست پدر و مادرش در ایران به دنیا آمد. از معدود دکترهایی است که مشکلات زندگیاش را برای بیمارانش بیان میکند و پای درددل آنها مینشیند. بیمارانی که میتوانند در هر ساعت شبانه روز با او تماس بگیرند و از او برای حل مشکلاتشان مشورت بخواهند. در ادامه گفتوگوی خواندنی فردا را با خانم دکتر نرگس توکلی درباره زایمان، فرزندآوری، زیرمیزی گرفتن بعضی پزشکان و ارتباط با بیمارانش میخوانید.
اردوهای جهادی باعث شد که تخصص زنان را انتخاب کنم
خانم دکتر توکلی درباره دلیل انتخاب تخصص زنان میگوید: «من قبل از فارغالتحصیلیام به عنوان پزشک عمومی آن در زمینه زنان فعالیت داشتم؛ مقاله مینوشتم و مطالعات زیادی در این زمینه داشتم و در اردوهای جهادی برای معاینه خانمها حضور داشتم. درباره رسیدگی به حقوق زنان در سیستان و بلوچستان، ختنههای مربوط به زنان در پاوه و میناب من تحقیقات وسیعی در این باره کرده بودم و به آسیبهای ازدواجهای دختربچهها و بارداریهایشان پرداخته بودم. کار کردن در حوزه زنان و علاقه به آن باعث شد که به سمت رشته زنان بروم. از زمانی که من خودم را شناختم برای من خلقت، معجزه بوده است. هنوز هنگام تولد یک نوزاد نفسم حبس میشود، بغض میکنم و به نظر من همچنان آن معجزه ادامه دارد.»
ازدواج دختران نوجوان در حال حاضر گرچه کمتر شده ولی همچنان ادامه دارد
او درباره فرهنگ ازدواج دختران نوجوان در بخشهایی از کشورمان میگوید: «کشور ما به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متفاوت است. یعنی موضوعاتی که در سیستان و بلوچستان با آن درگیر هستیم، در تهران این مسائل کمتر مطرح است. در مناطق دور دست ایران اولین مشکل مربوط به مسائل بهداشتی زنان است. سلامت فیزیکی و جسمی زنان تامین نیست. در تهران این مسائل مطرح نیست و ما با مشکلات حقوقی و روحی زنان مواجه هستیم. بارداری در سنین کم به لحاظ علمی آثار سویی بر سلامت یک دختربچه دارد. سلامت مادر در این موارد خیلی در خطر است. چون هنوز به لحاظ آناتومیک رشد آن مادر تکمیل نشده و بارداری به وی تحمیل میشود و آن دختربچه به فاصله اندکی از ازدواج مادر میشود. چنین دخترانی عوارض بارداری و زایمانشان خیلی بیشتر است. قسمت وسیع این ماجرا اما فشارهای روحی و روانی است که به یک دختربچه با ازدواج زودهنگام تحمیل میشود. من پس از اینکه متخصص زنان شدم، به خراسان شمالی مسافرت کردم. به روستاهای آنجا سر زدم و فهمیدم که این موضوع به فرهنگشان برمیگردد که یک دختربچه را در دوازده یا سیزده سالگی شوهر میدهند و آن دختربچه در همان سن مادر میشود، در حالی که خودش هنوز نیاز به مادر دارد. یک خانمی برای من تعریف میکردند که وقتی به خواستگاری دخترم آمدند، دخترم عروسکش را در اتاقش گذاشت و در مراسم خواستگاری حاضر شد. دختر من در حال حاضر فقط یازده سال سن دارد. در گذشته ازدواج دختران در سنین کم زیادتر بوده، در حال حاضر اگرچه کمتر شده ولی همچنان ادامه دارد.»
حضور یک متخصص زنان بعد از زایمان در کنار مادران ضروری است
این متخصص زنان درباره افسردگی بعد از زایمان توضیح می دهد: «خودکشی مادران بر اثر افسردگی بعد از زایمان جزو علتهای اصلی مرگ مادران نیست. خودکشی میتواند علتهای مختلفی داشته باشد. ما در این باره باید به دو موضوع توجه کنیم؛ یک آمار افسردگی در جامعه که این شامل زنان نیز میشود و در مورد دوم باید تمرکز را روی زنان باردار قرار دهیم. ما بعد از زایمان دورهای را به نام «غم مادری» داریم که این به عنوان یک مسئله نرمال شناخته میشود، مگر اینکه زمان زیادی مادر درگیر آن باشد. غم مادری یک احساس غم و غصه و ناراحتی است که منجر به اختلال در وظایف مادری نمیشود. این غم به مرور و با عادت کردن مادر به شرایط جدید از بین میرود. اما اگر این غم طولانی شود و در کارکرد مادری اختلال ایجاد کند، روند طبیعی محسوب نمیشود. یک عارضه دیگر هم وجود دارد به نام روانپریشی بعد از زایمان که این میتواند باعث خودکشی مادر یا فرزندکشی شود. این موارد را میتوان با حمایت از مادران در دوران بارداری و بعد از زایمان کنترل کرد؛ یعنی متخصص زنان متولی سلامت مادر و نوزاد است. وظیفه ما فقط به دنیا آوردن یک نوزاد سالم نیست. سلامت مادر به لحاظ روانی نیز برای یک متخصص مطرح است. حضور یک متخصص حامی در دوران بارداری میتواند باعث کاهش استرسهای دوران بارداری و زایمان مادر شود. ما در حال حاضر، حضور همسر را در کنار مادر داریم که این از پیشرفتهای خوب بوده است ولی باز هم حضور یک پزشک متخصص زنان آگاه به مسائل فیزیولوژیک و پاتولوژيک برای گذراندن دوران «غم مادری» ضروری است. ما به شرایطی احتیاج داریم که بتوانیم روابط پزشک و بیمارمان را به شکلی تغییر بدهیم که در ارتباط تنگاتنگ با هم قرار بگیرند که مادر باردار احساس تنهایی نکند. ممکن است که مادر یک زن باردار همیشه در کنارش باشد، اما حضور یک فرد آگاه با این مسئله متفاوت است. یک فرد آگاه میتواند در صورتی که جنین در دوران بارداری مشکلی پیدا کرد یا کاهش حرکت داشت، به مادر کمک کند. همین باعث میشود که از استرسهای دوران بارداری و زایمان مادر کم شود.»
انعطاف پذیری پزشکان در مقابل نظر بیماران باید بیشتر شود
خانم دکتر توکلی درباره بهبود روابط پزشک و بیمار میگوید: «روابط پزشک و بیمار در حال حاضر نسبت به سالیان گذشته خیلی بهتر شده ولی بهتر از این هم میتواند بشود. آن حالت پدرسالارانه پزشکی که در قبل وجود داشت که پزشک برای بیمار تصمیم میگرفت و نظر خود بیمار اصلا لحاظ نمیشد را در حال حاضر در ایران نداریم ولی هنوز فضا برای بهبود این وضعیت وجود دارد؛ خصوصا بین خانم باردار و پزشک. مثلا خانم بارداری داریم که عنوان میکند؛ نمیتواند داروی خاصی را مصرف کند، باید نظر بیمار را لحاظ کرد و از داروی مشابه یا همسنگ استفاده کرد. نکتهای که مهم است و باید حتما در رابطه بیمار و پزشک لحاظ شود؛ این است که بیماران ما باید بدانند که ما هم از جنس آنها و از بدنه همین جامعه هستیم. ما تافتههای جدا بافته نیستیم، من هم یک مادر هستم و دوره بارداری را طی کردم؛ تمام این موارد باعث ایجاد نزدیکی بین پزشک و بیمار میشود و دیوار بلندی که بینشان است را میشکند. من به تجربه از این رابطه نتیجه خوبی دیدم.»
در دوران بارداری استراحت مطلق به معنای تحرک نداشتن وجود ندارد
او درباره استراحت مطلق در دوران بارداری توضیح میدهد: «در دوران بارداری، استراحت مطلق به معنای تحرک نداشتن، نداریم. بارداری زمینه ساز ایجاد لخته در بدن است و استراحت مطلق چنین شرایطی را مساعد میکند. بنابراین ما استراحت نسبی در بارداری داریم. اگر بارداری پرخطر نیست و به طریق طبیعی پیش میرود، نیازی نیست ما این روند طبیعی را مختل کنیم. گاهی دست بردن در این روند طبیعی دردسرساز است. یکی از عللی که باعث میشود، استراحت در خانمهای باردار بیشتر دیده شود، بروز بیشتر بارداریهای پرخطر در جامعه است. ما قبلا در جامعه ازدواجهای سنین بالا و متعاقب آن بارداری در سنین بالا نداشتیم. در چنین شرایطی عوارض بارداری در سنین بالا بیشتر میشود؛ بروز مسمومیتهای بارداری، فشار خون و دیابت در سنین بالا شایعتر است. بخشی از این مسئله هم برمیگردد به افزایش ناباروری در جامعه که متخصص زنان وقتی میبیند خانمی بعد از ده یا پانزده سال حامله شده، احتیاط میکنند. در کل غیر از موارد خاص لزومی ندارد که ما ۹ ماه خانم بارداری را که در یک وضعیت طبیعی به سر میبرد، در خانه نگه داریم. این به جز ایجاد عارضه برای مادر، باعث افزایش وزن و دور شدن از فعالیتهای اجتماعی و در نگاه کلان ضربه به اشتغال زنان خواهد شد. شما خودتان را جای کارفرمایی که کارمند خانم دارد، قرار بدهید که حالا میخواهد ۹ ماه برای استراحت به خانه برود و بعد از آن هم ۹ ماه درگیر زایمانش باشد، ترجیح میدهید که کارمند خانم استخدام نکنید. در نتیجه ارجح آن است در صورتی که ما حاملگی پرخطر نداریم، بیدلیل کسی را در خانه نگه نداریم. من یادم هست در دوران رزیدنتی خودمان، دوستانی که باردار میشدند تا روزی که میخواستند برای زایمان بروند در بخش حضور داشتند و هیچ اتفاقی هم برایشان نمیافتاد.»
اجباری کردن زایمان طبیعی ضایع کردن حق زنان ایرانی است
این متخصص زنان درباره لزوم فرهنگ سازی برای زایمان طبیعی در جامعه میگوید: «طبعا خانمی که مشکلی ندارد و با روند طبیعی بارداریاش را طی کرده باید طبیعی زایمان کند. ما نباید انتهای یک روند طبیعی را دست کاری کنیم. نکتهای که معمولا در جامعهمان ما را دچار افراط یا تفریط میکند؛ این است که وقتی تصمیم گرفتیم زایمان طبیعی را ترویج بدهیم، یادمان رفته که نباید به عقب برگردیم. نوع زندگیهای فعلی، کم تحرکی، چاقی و نگاه غلط به روند زایمان طبیعی باعث شده که بسیاری از مادران فعلی توان زایمان طبیعی نداشته باشند. یعنی آن روند طبیعی بارداری دچار اختلاتی شده است. در عین اینکه باید روند فیزیولوژیک زایمان و بارداری را حفظ کنیم، باید حواسمان باشد که به زمانی برنگردیم که سلامت یک مادر یا نوزاد با زایمان طبیعی به خطر بیفتد؛ یعنی به هر قیمتی نباید زایمان طبیعی کنیم. یک قسمتی از این فرایند مرتبط با فوبیا و ترس از زایمان طبیعی میشود. متخصصان زنان از دولت خواستاریم دلایل علمی که در سطح دنیا برای نوع زایمان وجود دارد را تغییر ندهند. جامعه هدف باید دختران جوان باشند نه پزشکان زنان. آن قسمتی که باید تغییر داده شود، نگاه زنان ما به زایمان است. در جامعهای که زنانش به مدت سی سال از زایمان طبیعی ترسیدند، به یکباره نمیتوان این نگاه را تغییر داد. این نیاز به فرهنگ سازی از دوران مدرسه دارد که به دخترانمان بگوییم سزارین فقط برای موارد خاص به کار میرود. در حال حاضر فشار زیادی روی متخصصان زنان آورده میشود که آمار سزارین را کم کنند، در صورتی که ما از یک حد بیشتری نمیتوانیم این آمار را کم کنیم. مادری که سی سال با ترس از زایمان طبیعی زندگی کرده، اشک میریزد و التماس میکند که من را سزارین کنید، اگر ما به اجبار او را وارد روند زایمان طبیعی کنیم، باعث ضایع شدن حقوقاش میشویم. طبق اصول اخلاق پزشکی و حقوق بیمار ما باید به بیمار اطلاعات کافی بدهیم و بیمار حق تصمیم گیری دارد. روند اجباری کردن زایمان طبیعی، ضایع کردن حق زنان کشور ما برای حق مالکیت بر بدن خودشان است.»
تصویری که پرنسس بریتانیا از بعد زایمان خودش ارائه میدهد، تصویر غلطی است
نرگس توکلی درباره تفاوت زایشگاههای ایرانی با نمونه اروپاییاش توضیح میدهد: «تصویری که پرنسس بریتانیا از بعد زایمان خودش ارائه میدهد، تصویر غلطی است و تصویری که زنان جامعه ما هم از زایمان طبیعی دارند هم اشتباه است. زایمان طبیعی اصلا به این صورت نیست که تصور کنیم مادر از آرایشگاه یا کافی شاپ برگشته باشد. درست است که در حال حاضر میتوانیم از جایی به بعد زایمان را بدون درد کنیم ولی به هر جهت زایمان یک فرایند پیچیده است؛ چرا که یک آدم از دورن آدم دیگری زاده میشود. ساده انگاشتن زایمان طبیعی باعث میشود که ما به دوران قابلهها برگردیم. البته زایمان طبیعی خیلی ترسناک و وحشتناک هم نیست. من دوره تکمیلی تحصیلاتم را در آلمان گذراندم، در آنجا هم صدای شیون، ناراحتی و درد از اتاق زایمان شنیده میشود که طبیعی است. مدتی پیش من در شبکههای اجتماعی اتاقی را دیدم که دور تا دور آن شمع چیده شده بود و استخری هم درونش بود و متخصصان زنان و ماماها آنجا بودند و تلاش میکردند یک خانمی با حضور همسرش زایمان کند. این افراد میگفتند که این زایمان به روش اروپایی است، در صورتی که در اروپا زایمان اصلا به این شکل نیست. در حال حاضر زایشگاههای ایرانی به زایشگاههای اروپا شباهت بسیاری پیدا کردهاند. داشتن اتاق خصوصی و حضور همسر در کنار مادر دقیقا مثل اروپاست. تنها تفاوت زایشگاههای ایران با اروپا کم بودن نسبت بیمار به پزشک است. در اروپا به ازای هر بیمار یک ماما وجود دارد، ولی در ایران به خصوص در بیمارستانهای دولتی، ما چنین چیزی را نداریم.»
عقیده دارم که نوزاد را با دست پاک و ذکر خدا باید به دنیا بیاوریم
این متخصص زنان درباره شگفتی خلقت انسان میگوید: «موضوع خلقت همیشه از توان بشر خارج بوده و من دست پرودگار را در آن میبینم. من همیشه به مادران باردار میگویم که دست خداوند در رحم شماست و ثانیه به ثانیه این جنین در حال رشد و تکمیل شدن است. فقط کافی است که این روند یک لحظه متوقف شود تا ما شاهد شکل گیری فجایعی در این زمینه باشیم. بارداری یکی از بهترین دورانهایی است که میتوان از آن برای نزدیک شدن به خدا استفاده کرد. بارداری در شریعت ما آداب دارد. این موجودی که تا این اندازه طاهر خلق میشود و از خالق یکتا به ما میرسد، پاکتر از آب و شبیه گل است. من به عنوان یک متخصص زایمان عقیده دارم که نباید دست ناپاک به این موجود پاک بخورد و باید با وضو و ذکر نوزاد را به دنیا آورد. ما وقتی که میخواهیم یک حیوانی را قربانی کنیم، همه این کارها را میکنیم. حالا چرا نباید برای ولادت یک انسان این کار را انجام دهیم. به نظر من این موارد بعدها تاثیرش را بر زندگی آن فرد نشان خواهد داد. تفاوت زیادی است بین نوازدی که با دست پاک و ذکر و سلام بر ائمه متولد میشود با نوزادی که این چنین نیست. امید ما به این است که این کارها در عاقبت بخیری، صالحش بودن فرزند و آخرتش تاثیر داشته باشد. همچنین آرامشی که در حین زایمان با ذکر نام خدا ایجاد میشود، برای ادامه روند زایمان به پرسنل و مادر کمک میکند.
باید سعی کنیم جمعیت مفید کشورمان را هم بیشتر کنیم
او درباره لزوم آمادگی مادران برای به دنیا آوردن فرزند بیشتر می گوید: «برای فرزندآوری بیشتر، باید سلامت مادرانمان را کنترل کنیم. ما باید ببینیم که مادران به لحاظ جسمی توان فرزندآوری بیشتر را دارند یا ندارند. بعضی از موارد در بیماریهای قلبی و عروقی وجود دارند که به لحاظ علمی باردار شدن برایشان ممنوع است. قسمتی از سلامت که به آن توجه نمیشود، سلامت روحی و روانی است که آیا این زن توانایی نگهداری و پرورش نوزاد دیگری را دارد یا ندارد. قرار نیست که ما فقط جمعیت کشورمان زیاد شود، ما باید در عین حال جمعیت مفیدمان هم زیاد شود. شرایط ثبات اقتصادی و روحی و روانی خانواده نیز باید بررسی شود. یک مورد بسیار مهمی هم که به عهده متخصصان زایمان است؛ خوشایندسازی روند زایمان است. مادری که در بارداری قبلیاش بسیار اذیت شده و خاطره تلخی از آن دارد، به راحتی بارداری مجدد را نمیپذیرد. همان طور که گفتم برای این موراد باید کارهای پایهای از زمان مدرسه باید انجام شود.»
با بیمارانم ارتباط ۲۴ ساعته دارم
نرگس توکلی درباره نوع رابطهاش با بیماران توضیح میدهد: «این از لطف خداست که من توانایی ارتباط برقرار کردن با بیمارانم را دارم. وقتی خانمی وارد مطب من میشود و حقوقش رعایت میشود، یعنی وقت کافی برایش گذاشته میشود و در حضور مراجعین دیگر لازم نیست که صحبت کند، میتواند با پزشکش تنها باشد و در انتها چند بار از او پرسیده میشود که سوالی نداری متوجه این موضوع میشود که حقوقاش رعایت شده است. روابط من با بیمارانم از همین جا شکل میگیرد که بیمار این نوع ارتباط را با دیگر تجربیاتش مقایسه میکند و متوجه تفاوت میشود. نکته دیگری که باعث ایجاد ارتباط درست من با بیمارانم میشود، این است که من با بیمارانم در تماس نزدیک هستم؛ یعنی به واسطه استفاده مفید از فضای مجازی از حال آنها باخبرم. مادران باردار در فضای مجازی با من در ارتباط هستند و حمایت یک فرد متخصص را در تمام ساعات شبانهروز در کنار خود حس میکنند. من و بیمارانم از حال همدیگر خبر داریم، برای هم دعا میکنیم، کوچکترین مشکلی که برایشان پیش میآید با من تماس میگیرند. در گروه بارداری که داریم الزاما تمام مادران از مراجعان من نیستند و افراد زیادی از شهرها دیگر و حتی کشورهای دیگر با من در ارتباط هستند. تمامی این موارد باعث شکلگیری فضای اعتماد میشود و بیمار میبیند که پزشکاش بدون هیچ چشمداشتی برایش وقت میگذارد. خانمی که در خوزستان است و سوالات بسیاری در گروه از من میپرسد، قطعا مریض من نخواهد شد، این از نظر من پرداخت زکات علمم است و چشم داشتی هم به آن ندارم. تماس ۲۴ ساعته با پزشک، پاسخگویی درست و در جریان گذاشتن پزشک از مشکلات زندگی باعث اعتمادسازی میشود. مثلا از مریضی که میگوید شوهرم اصرار به زایمان سزارین دارد، میخواهم که با شوهرش به مطبم بیاید. بسیار پیش آمده که در جلسات ویزیتم همسر، مادر یا خواهر مریض را خواستهام. در عین اینکه از همکاران روانپزشکمان هم کمک میگیرم. به این ترتیب آن حرفهای ناگفتهای که باعث بروز مشکلات در طی دوران بارداری میشود، سرش باز میشود.»
بیمارانم برایم مربا، رب انار و بافتنی میفرستند
او در ادامه میگوید: «من بعد از زایمان بیمارانم ارتباطم را با آنها قطع نمیکنم، حتی با بیمارانی که در دوران طرحم در یک شهر دیگر آنها را ویزیت کردهام. بعضی از آنها برای بارداری دوم از شهر خودشان به تهران میآیند تا زیر نظر من باشند. من مریضهایی داشتم که اصلا ایرانی نبودند. این اواخر بیماری داشتم که اهل کشور اوگاندا بود و دنبال یک متخصص زنان بود که بتواند با او انگلیسی صحبت کند. کاملا تصادفی من را پیدا کرد، او در حال حاضر یک دختر زیبا دارد و هر چند ماه یک بار با دختربچهاش به دیدار من میآید. آخرین باری که به مطب آمده بود، به او گفتم که خیلی در مطب معطل میشوی و اجازه بده که برای دیدار بعدی در جای دیگری قرار بگذاریم. خدا را شکر میکنم میتوانم بچههایی که به دنیا میآورم را ببینم. محبتهای بسیار زیادی که مادران به من دارند، برای من بیشتر از مسائل مالی اهمیت دارد؛ مربا یا رب اناری که یکی از خانمها برایم آورد بسیار برایم ارزشمند است. بیماری داشتم که بافتنی بلد بود و برای دخترم تعداد زیادی لباس بافتنی فرستاد. هنوز هم با شروع فصل سرما برای دخترم بافتنیهای سایز امسالش را میفرستد. پیامها، تماسها و کارتهای پستالی که شبهای عید بیمارانم برایم میفرستند به من انگیزه کار و رضایت شغلی میدهد.»
پزشکان برخلاف تصور مردم مرفهین بیدرد نیستند
خانم دکتر درباره زیرمیزی و روش خاص خودش در برخورد با این مسئله میگوید: «من از بیمارانم هرگز زیرمیزی نگرفتهام و نخواهم گرفت؛ چرا که با آنها درباره مشکلاتم صحبت میکنم و میگویم که من هم مثل خودشان با وضعیت بد اقتصادی کشور درگیر هستم. وضعیت بیمههای ما باید بهبود پیدا کند. تجربهای که من اروپا داشتم و دیدم این بود که بیمار و پزشک اصلا با یکدیگر ارتباط مالی نداشتند ولی بیمههای بسیار مقتدری در اروپا هستند و تمام افراد جامعه در آنجا بیمه هستند حتی پناهجویانی که از کشورهای دیگر به اروپا رفته بودند، دولت تمام هزینههای بهداشت و درمانشان را تقبل میکرد. نکتهاش این بود که وقتی دکتر با سیستم آنلاین که مستقیم به بیمه وصل بود، نام بیماران را وارد میکرد، حسابی که از بیمه طلب داشت همان روز مشخص و کسر مالیات میشد و سر ماه آن مبلغ به حساب دکتر واریز میشد؛ یعنی بیمهها هیچ تاخیری در پرداخت به روز نداشتند. این باعث میشود که بهانهای برای آٔدمهای سودجو باقی نماند ولی وقتی که ما در کشورمان یک سال و نیم تا دو سال در پرداخت حق و حقوق پزشکان تاخیر داریم، آن وقت پزشکان راههای مختلف را برای ارتزاق انتخاب میکنند که این بستگی به اعتقادات، شخصیت و زندگی خودشان دارد. پزشکان جوان ما در حال حاضر خیلی تحت فشار هستند، اجازه کار خصوصی ندارند و بعد از فارغالتحصیلی باید در سیستم دولتی و هر جایی که دولت برایشان تعیین میکند، کار کنند. در طی این دوران پزشکی که از هیچ جای دیگری درآمد ندارد و کارانهاش را هم از طرف دولت دریافت نمیکند، چه کار باید کند؟ برای خود من هم پیش آمده که ماهها اجاره خانهام عقب افتاده است. این وضعیت باید اصلاح شود. نکته مهم این است که وقتی ما مردم را در جریان این مسائل میگذاریم، پذیرفتن این مسئله برایشان راحتتر میشود. این که بفهمند دکتر هم مثل خودش اجاره خانهاش عقب افتاده ولی نمیخواهد از طریق بیمارش آن را جبران کند، بسیار کمک کننده است. آن تصوری که جامعه از پزشکان به عنوان مرفهین بیدرد دارند، اشتباه است؛ به خصوص درباره پزشکان جوان.»
به ایران برگشتم چون نمیخواستم به عنوان یک خارجی در اروپا طبابت کنم
این متخصص زنان درباره چرایی بازگشت به ایران پس از دوران تحصیلش میگوید: «همسرم دورهاش را در امریکا گذارنده و من هم در آلمان درس خواندم. ما وقتی در آلمان بودیم، بسیار به ما اصرار میکردند که آنجا بمانیم چون در آن ایالت پزشک نداشتند. البته من چندین بار برای گذارندن دورههایم به آلمان رفتم و هر بار به عشق کشورم برگشتم. آنجا علیرغم رفاه و آرامش روحی و روانیای که داشتم، به هر جهت من یک خارجی بودم. گاهی وقتها که عرصه به ما خیلی تنگ میشود، خصوصا با قوانین خلقالساعهای که بیرون میدهند، دچار پشیمانی میشوم اما وقتی شرایط کمی مساعد میشود، باز هم خدا را شکر میکنم که در کشور خودم هستم. محبت بیماران دلگرمم میکند و در آخر اینکه اینجا یک کشور اسلامی است و من در خارج از کشور دچار مشکلات این چنینی نیز میشوم.»
فرزندم را در ایران به دنیا آوردم تا به او فرصت انتخاب داده باشم
این مادر درباره تصمیماش برای به دنیا آوردن فرزندش در ایران میگوید: «گاهی دیگران من را شماتت میکنند که چرا فرزندم را در آلمان به دنیا نیاوردم. جالب است بدانید که من در دوران بارداریام یک ویزای پنج ساله کانادا هم داشتم ولی به ایران برگشتم و فرزندم را در ایران به دنیا آوردم. گاهی فکر میکنم شاید اشتباه کردم که شرایط رفتن بیدردسر فرزندم را مهیا نکردم. البته به قول همسرم ما با این کار به دخترمان فرصت انتخاب دادیم.»
سعی میکنم در خانه برای همسر و دخترم سنگ تمام بگذارم
خانم دکتر در ادامه درباره رسیدگی به وظایف مادری و شغلیاش میگوید: «حرفه پزشكی به ويژه تخصص زنان و خصوصا سر و كار داشتن با خانمهای باردار يک كار تمام وقت است. ايجاد تعادل بين زندگی خصوصی و به ويژه مادر بودن و اين كار تمام وقت گاهی بسيار سخت میشود. سعی میكنم زمانی را كه در خانه سپری میكنم؛ برای همسر و دخترم با كيفيت كنم. به هر جهت مسووليت سلامت جزء بسيار مهمی از جامعه (مادر و نوزاد) بر گردن ماست و ما دانسته با علم به كليه مشقات و سختیهای اين رشته آن را پذيرفتهایم. بسياری از روزهايی كه من به قصد رفتن به اتاق عمل يا زايشگاه از خانه خارج میشوم با گريهها و اصرارهای دخترکم برای نرفتن مواجه میشوم و اين موضوع بار عاطفی بسيار زيادی را به من تحميل میكند و تنها پناهم در اين موارد خداوند است. به خدا ميگويم خدايا من برای ياری بندههای تو اين شرايط را تحمل میكنم، تو هم از در رحمتت همسر و دخترم را در پناه خودت از آسيب اين نبودنها محفوظ بدار.»
پزشکان کشور ما به لحاظ علمی هیچ چیز از پزشکان اروپایی کم ندارند
او درباره تفاوتهای علمی و پزشکی کشور ما با اروپا میگوید: «در اروپا دسترسی به متخصص و فوق متخصص به اندازه ایران راحت نیست. یعنی بیمار حتما باید از طریق سیستم ارجاع، به یک متخصص دسترسی پیدا کند، پزشک خانواده بیمار رابه متخصص یا فوق تخصص ارجاع میدهد. حالا که در ایران از نعمت انتخاب پزشک برخورداریم، آن را زائل نکنیم. ما بیماران بسیار زیادی داریم که برای یک بیماری ساده مثل سرماخوردگی به ۱۰ پزشک فوق تخصص مراجعه میکنند! این موارد نیاز به فرهنگ سازی دارد و باید مردم برای تغییر این موارد اقدام کنیم. چرا که وقت و هزینه زیادی در طرح تحول سلامت از طرف دولت برای این موارد خرج میشود. من بیماری داشتم که در یک شهر کوچک نزد همه متخصصین رفته بود و من ششمین و آخرین دکتر متخصص آن شهر بودم که برای ویزیت او را میدیدم. به لحاظ علمی ما از پزشکان آلمانی هیچ چیزی کم نداشتیم ولی در آن بخشی که مربوط به دستگاههای پزشکی است، وضعیت آنها از ما بهتر است. این هم به این خاطر است که تکنولوژی ساخت این دستگاهها در دست خودشان است.»
بیشتر مادران پسر میخواهند ولی من در مسئله تعیین جنسیت نوزاد وارد نمیشوم
خانم دکتر درباره درخواست مادران از او برای تعیین جنسیت فرزندانشان می گوید: «اين روزها بسيار ديده میشود كه مردم برای تعيين جنسيت قبل از بارداری مراجعه میكنند و درصد بيشتری هم خواهان فرزند پسر هستند ولی من با توجه به اينكه نوزاد را عطيه الهی میدانم و معتقدم هر چه از دوست رسد نيكوست وارد اين مقوله نمیشوم. خودم هم يک فرزند دختر دارم كه به خاطر اين كه به واسطه او لايق عنوان مادری شدهام، بینهایت خدا را شاکرم.»
اگر حقوق همدیگر را رعایت کنیم، بسیاری از مشکلات کشورمان حل خواهد شد
او در پایان میگوید: «اگر هر كدام از ما در هر موقعيت و شغلی كه هستيم حقوق انسانی و شرعی يكديگر را رعايت كنيم، بسياری از مسائل جامعه و كشورمان حل خواهد شد. اين موضوع دو بعد دارد؛ يكی آگاه بودن از حقوقمان كه خصوصا در مورد زنان، بسياری از زنان ما از حقوق خود آگاه نيستند و بعد ديگر هم عدم رعايت حقوق در عين داشتن علم است كه اين کار ممكن است در نگاه خرد و مقطع كوتاه به نظر سودی را عايد افراد كند ولی در نگاه كلان و درازمدت آسيب رسان خواهد بود.»
دیدگاه تان را بنویسید