فروش اسکوربرد ورزشی

قرص لاغری پلاتین

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند/ آسیب فضای مجازی برای نوجوانان از آسیب‌های جنگ تحمیلی بیشتر است/ دهه هشتادی‌ها منطقی، کنجکاو و تنوع طلبند

کد خبر: 809802

بچه‌های امروز امر و نهی برایشان کارساز نیست. آن‌ها می‌خواهند که برای هر سوالی یک جواب منطقی داشته باشند و واقعا هم بچه‌های باهوشی هستند. وقتی که آگاهانه و با اطلاعات به سوالات آ‌ن‌ها پاسخ داده شود، قانع می‌شوند.

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند/ آسیب فضای مجازی برای نوجوانان از آسیب‌های جنگ تحمیلی بیشتر است/ دهه هشتادی‌ها منطقی، کنجکاو و تنوع طلبند

سرویس سبک زندگی فردا؛ محدثه انسی‌نژاد: تصویری که از ناظم مدرسه در ذهن داریم، همیشه فردی بسیار بداخلاق و خشن است اما حوریه فلاح این تصویر را تغییر داده است. او که از سال ۸۷ شروع به تدریس کرده، یک دهه شصتی باانگیزه است. فلاح در طول سال‌های تدریس‌اش در تمام مقاطع تحصیلی از دبستان تا پیش دانشگاهی در سمت‌های آموزگار، دبیر عربی، معاون پرورشی و معاونت اجرایی فعالیت داشته است. خانم ناظم علاوه بر یک خانواده فرهنگی، مادر هم هست. او نه تنها برای فرزندش که برای دانش‌آموزانش هم مادری می‌کند. این ناظم دهه شصتی این روزها در یک مدرسه غیرانتفاعی مشغول به کار است. مدرسه‌‌ای که در آن تمام تلاش‌اش را برای خوب کردن حال دانش‌آموزانش می‌کند. در ادامه گفت‌وگوی خواندنی فردا را با این ناظم مهربان و باانگیزه درباره تجربه ۱۰ ساله‌ تدریس‌اش می‌خوانید.

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند/ آسیب‌های فضای مجازی برای بچه‌های امروز از آسیب‌های جنگ تحمیلی بیشتر بوده است

معلم عربی‌ام باعث علاقه‌ام به شغل معلمی و درس عربی شد

فلاح درباره تاثیر معلم عربی‌اش برای انتخاب شغل معلمی می‌گوید: «من در سال‌های هفتم و هشتم یک معلم عربی به نام خانم محمدی داشتم. ایشان علاوه بر اینکه خیلی زیبا و مهربان بودند، تدریس‌شان عالی بود. انسی که با بچه‌ها می‌گرفتند در ذهن من خیلی ماندگار شد. ایشان باعث شدند که من چند سالی عربی تدریس کنم؛ یعنی خانم محمدی هم مسبب علاقه من به معلمی و هم درس عربی شدند؛ با وجودی که یاد گرفتن درس عربی سختی‌های خاص خودش را دارد. در کل مسیر زندگی من از سال دوم راهنمایی شکل گرفت و از آن زمان تصمیم به درس خواندن گرفتم. من از دوران راهنمایی به خاطر خانم محمدی و قولی که به پدرم داده بودم، همه سال‌ شاگرد اول بودم. بعد از دیپلم سال‌ها با خانم محمدی در ارتباط بودم و مدت کوتاهی که از ایشان بی‌خبر بودم، از طریق آموزش و پرورش شهرمان توانستم محل کارشان را پیدا کنم و به دیدنشان بروم. جالب است که بگویم وقتی برای اولین بار به دیدنشان رفتم، من را به یاد آوردند و من حتی سر کلاس ایشان همراه با دانش‌آموزان نشستم و برای یک ساعت دوباره شاگردشان شدم. البته بعدها که بازنشست شدند، من از ایشان بی‌خبر شدم. امیدوارم هر جا که هستند تنشان سالم و دلشان خوش باشد.»

بیشتر بخوانید: حقیقت نوجوانی در زندگی مجازی‌ بروز می‌یابد

معلم‌های بداخلاق زیادی داشتم که سعی کردم شبیه آن‌ها نشوم

البته او معلم‌های بداخلاق زیادی هم در دوره ابتدایی داشت: «معلم‌های بداخلاق زیادی هم داشتم که تلاش کردم نکات آزاردهنده‌ای که در آن معلم‌ها می‌دیدم را در کارم نداشته باشم. من در دوره ابتدایی در روستا و در مدرسه مختلط درس می‌خواندم و معلم و مدیر فوق‌العاده سختگیری داشتیم که با چوب انار من را کتک می‌زدند. برای همین تلاش کردم که بیشتر صمیمیت و محبت قلبی را در کارم لحاظ کنم. می‌گویند سخنی که از دل بر آید، لاجرم بر دل نشیند. حتی یکی از علت‌هایی که من هنوز درس ریاضی را زیاد دوست ندارم، به خاطر معلم ریاضی‌ام است. چون معلم ریاضی‌مان در آن زمان مرد بود و بر اساس جدیت و اقتدار مردانه‌شان یک مقدار نفس کشیدن در کلاس‌شان سخت بود.» (می‌خندد)

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند/ آسیب‌های فضای مجازی برای بچه‌های امروز از آسیب‌های جنگ تحمیلی بیشتر بوده است

همیشه دانش آموزانم را با لفظ «مادرجون» یا «مامان جون» صدا می‌کنم

او درباره نوع ارتباطش با دانش‌آموزان می‌گوید: «در حال حاضر سعی می‌کنم ارتباطم با دانش‌آموزان مادرانه و دوستانه باشد. چون خودم یک بچه هم‌سن دانش‌آموزان پایه هفتم دارم؛ همیشه آن‌ها را با لفظ «مادرجون»، «مامان جون» صدا می‌کنم. با بچه‌هایی هم که سال‌ها قبل دانش‌آموزم بودند، ارتباطم تقریبا خانوادگی شده و در فرصت‌های مختلف با همدیگر بیرون می‌رویم و در مراسم‌ها و جشن‌ها در کنار هم هستیم. جالب است که بگویم معمولا همیشه بچه‌ها را بعد از چندین سال هم به خاطر می‌آورم، چون خیلی آن‌ها را دوست دارم و به شغلم به دید یک منبع درآمد نگاه نمی‌کنم و به خاطر همین حس عمیقی که دارم احساس می‌کنم که من در ذهن بچه‌ها و بچه‌ها در ذهن من ماندگار می‌شوند. اگر هزار بار دیگر هم فرصت انتخاب به من بدهند باز هم معلمی را انتخاب می‌کنم و از مسئولیتی که دارم کاملا راضی هستم.»

بیشتر بخوانید: پیشرفت در آموزش و پرورش یعنی نماینده مجلس شوی

آسیب‌های فضای مجازی برای بچه‌های امروز از آسیب‌های جنگ تحمیلی بیشتر بوده است

این ناظم دهه شصتی معتقد است که فضای مجازی آسیب‌های زیادی برای دانش‌آموزان به همراه دارد: «فضای مجازی یک تکنولوژی و ابزار ارتباط قوی است ولی به اعتقاد من آسیب‌های آن بیشتر از فوایدش است. ما جنگ را تجربه کردیم ولی نسبت به بچه‌های امروز کمتر آسیب دیدیم. چون آسیب‌های جنگ نرم قطعا بیشتر است. این آسیب‌ها شامل اطلاعاتی است که به نوجوان داده می‌شود، در حالی که او هنوز قدرت تفکیک مسائل را ندارد و زودتر از سنش این اطلاعات در اختیار او قرار داده می‌شود. آسیب دیگر فضای مجازی هم بازی‌هایی است که بچه‌ها را به کارهای غیرعاقلانه مثل خودکشی سوق می‌دهد. مدرسه ممنوعیتی قرار داده که بچه‌ها همراه خودشان تلفن همراه نیاورند اما طبیعتا وقتی مانعی وجود داشته باشد، بدون اینکه دانش‌آموز توجیه شود، قطعا مقاومت‌هایی در این باره صورت می‌گیرد. ممکن است که دانش آموز تلفن همراه را با خودش بیاورد و آن را مخفی کند. به همین دلیل من برای دانش‌آموزانم یک فرصت قرار دادم که اگر گوشی با خودشان آوردند و به آن نیاز داشتند، حتما با نامه پدر و مادرشان باشد. به دانش آموزانم می‌گویم که گوشی را از همان ابتدا به صورت دوستانه به من تحویل بدهند تا در موقع برگشت به آن‌ها برگردانم. الحمدلله بچه‌ها هم با این ماجرا کنار آمدند و مشکلی در این باره پیش نیامده است.»

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند/ آسیب‌های فضای مجازی برای بچه‌های امروز از آسیب‌های جنگ تحمیلی بیشتر بوده است

والدین هرگز نمی‌توانند آسیب‌های فضای مجازی را به صفر برسانند

او درباره چگونگی پایین آوردن این آسیب‌ها می‌گوید: «خیلی پیش آمده که در فضای مجازی اکانت بچه‌ها را چک کنم و اگر مشکلی بوده، تذکر دادم. البته هدف من کنترل نیست بلکه این یک حس دوستانه است. من متاسف می‌شوم که نوجوانان ما به واسطه رفتار کودکانه دچار مشکلاتی می‌شوند. معتقدم که ما فقط از طریق حس آگاهی و اعتمادسازی که به دانش‌آموزان می‌دهیم، می‌توانیم او را به همکاری با خودمان تشویق کنیم. البته به نظرم این حلال مشکل نیست، ما فقط می‌توانیم درصد آسیب را پایین بیاوریم ولی هرگز آسیب‌ها به صفر نمی‌رسد. من مخالف مسدود کردن و ممنوعیت حضور نوجوانان در فضای مجازی هستم. چون درباره ملت ایران تحریم هرگز اثرگذار نیست. مطمئنا اگر چیزی حذف شود، نوجوان به دنبال جایگزین کردن آن می‌گردد.»

بیشتر بخوانید: تلفن‌های همراه چه تاثیری بر رفتار دانش‌آموزان دارند؟

امر و نهی به هیچ وجه روی بچه‌های امروز تاثیر گذار نیست

فلاح درباره روشی که با آن می‌توان دانش‌آموزان را قانع کرد، توضیح می‌دهد: «نسل امروز امر و نهی برایشان کارساز نیست. آن‌ها می‌خواهند که برای هر سوالی یک جواب منطقی داشته باشند و واقعا هم بچه‌های باهوشی هستند. وقتی که آگاهانه و با اطلاعات به سوالات آ‌ن‌ها پاسخ داده شود، قانع می‌شوند. درباره تمام آسیب‌هایی که گفتم من با دانش‌آموزان صحبت می‌کنم، گاهی بحث می‌کنیم و حتی بحث‌مان به جنجال کشیده می‌شود. سعی می‌کنم انقدر اطلاعات کسب کنم که بتوانم بچه‌ها را در بحث‌ها قانع کنم. اگر نتوانستم از همکاران، دوستان، متخصص روانشناسی راهنمایی می‌گیرم و به بچه‌ها انتقال می‌دهم. یک وقت‌هایی سوال بچه‌ها من را به فکر فرو می‌برد و دنبال جواب برایش می‌گردم.»

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند/ آسیب‌های فضای مجازی برای بچه‌های امروز از آسیب‌های جنگ تحمیلی بیشتر بوده است

من معجزه صحبت کردن را برای قانع کردن نسل امروز تجربه کردم

او در ادامه گفت: «نسل ما سریع متقاعد می‌شد و با داشته‌هایش خوش بود ولی نسل امروز تنوع طلب است و به راحتی قانع نمی‌شود. نسل فعلی کنجکاویش بیشتر از نسل قبل است. آن‌ها فراتر از چیزی که می‌بینند را می‌خواهند. همان طور که گفتم بچه‌های این نسل اصلا امر و نهی را نمی‌پذیرند و بیشتر دل‌شان می‌خواهد با منطق مشکلات را حل کنند. برخلاف اینکه بعضی می‌گویند که بچه‌های این نسل لجباز هستند، آن‌ها لجباز نیستند بلکه بسیار پیگیرند. من معجزه‌ای که در صحبت کردن با این نسل دیدم در هیچ روش دیگری ندیدم. برای اینکه من روش‌های دیگر را هم امتحان کردم و نتیجه‌ای نگرفتم.»

بیشتر بخوانید: ۹ تکنیک برای رفع افت تحصیلی دانش‌آموزان

متاسفانه بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند

خانم ناظم معتقد است که کار در اولویت اول خانواده‌ها قرار دارد: «در حال حاضر ارتباط دانش‌آموزان با پدر و مادرشان اصلا خوب نیست. به خاطر مشغله‌های والدین و درگیری‌هایی که با کارشان دارند؛ شاید بتوان گفت که بچه‌ها اولویت دوم خانواده‌ها هستند. برخلاف اینکه آن‌ها می‌گویند که ما کار می‌کنیم تا بچه‌هایمان در آسایش باشند. متاسفانه خانواده‌ها الان بیشتر به فکر سودآوری هستند. در این میان آموزش و پرورش مشاورهایی را در مدرسه قرار داده تا بچه‌ها مشکلاتشان را با مشاور در میان بگذارند. مشاور علاوه بر سنگ صبور بودن، اگر بتواند با خانواده‌ها ارتباط بگیرد، می‌تواند ارتباط بین نوجوان و خانواده را بهتر کند. چنانچه که درباره یکی از دانش‌آموزان این اتفاق افتاده بود که پدر و مادر از هم جدا شده بودند و دختر تمایل زیادی داشت که مادرش را ببیند ولی پدر مانع می‌شد. با پادرمیانی مشاور این اتفاق افتاد و نوجوان توانست در مدرسه مادرش را ببیند. مورد دیگری هم بود که نوجوان در خانه به خاطر دعواهای پدر و مادر آزار روحی می‌دید که مدرسه کمک کرد، والدین به صورت موقت از هم جدا باشند تا بتوانند در شرایط بهتری تصمیم بگیرند.»

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند/ آسیب‌های فضای مجازی برای بچه‌های امروز از آسیب‌های جنگ تحمیلی بیشتر بوده است

بعضی والدین موضوع طلاق‌شان را از مدرسه پنهان می‌کنند

او درباره بچه‌های طلاق و لزوم باخبر بودن مدرسه از موضوع طلاق والدین می‌گوید: «ما در مصاحبه‌های ورودی‌مان معمولا سعی می‌کنیم که پدر و مادر دانش آموز را با هم بخواهیم و اگر آن‌ها با هم حضور پیدا نکنند، جویا می‌شویم که این غیبت به چه دلیل بوده است. به این ترتیب بچه‌های طلاق از طرف مدرسه‌ها شناسایی می‌شوند. مگر اینکه خانواده‌ای نقش بازی کند و مدرسه متوجه این ماجرا نشود. خیلی پیش آمده که ما در وسط سال تحصیلی متوجه این موضوع شده‌ایم. در هر حال مدرسه تلاش می‌کند که هوای این دانش آموزان را بیشتر داشته باشد و آن‌ها را طرد نمی‌کند.»

بیشتر بخوانید: ۱۵ نکته اساسی که هر دانش‌آموزی قبل از ورود به مدرسه باید بداند

معلم‌ها کم توقع‌ترین قشر جامعه هستند و تنها با تبریک روز معلم حالشان خوب می‌شود

فلاح می‌گوید: «معمولا پیگیر حال‌ همه دانش‌آموزان هستیم ولی دانش‌آموزانی که مشکلات بسیاری دارند، حال هر روزشان برایمان اهمیت دارد؛ سراغ‌شان می‌رویم و جویای احوالشان می‌شویم. اگر غیبت داشته باشند با تلفن همراه‌شان تماس می‌گیریم یا اینکه به منزل‌شان زنگ می‌زنیم. جالب است که بدانید وقتی حال خودم خوب نیست، بچه‌ها جویای احوال من می‌شوند. یک وقت‌هایی اگر به هر دلیلی مرخصی بگیرم، خانواده‌های دانش‌آموزان پیگیر می‌شوند که چرا امروز من به مدرسه نرفته‌ام و این خیلی برایم لذت بخش است. در روز معلم هم خیلی از مادرها به من پیام دادند و این روز را تبریک گفتند. خیلی خوشحال شدم که به یادم بودند. این ارتباط بین خودم، دانش آموزم و اولیاء را بسیار دوست دارم. بعد از گذشت این ده سال هنوز از تبریک روز معلم ذوق زده می‌شوم. معلم‌ها کم توقع‌ترین قشر جامعه هستند و با یک تبریک حال‌شان خوب می‌شود.»

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند/ آسیب‌های فضای مجازی برای بچه‌های امروز از آسیب‌های جنگ تحمیلی بیشتر بوده است

چند بار به خاطر همکاری با بچه‌ها در بازیگوشی توسط مدیر مدرسه توبیخ شدم

شاید باورش سخت باشد که او گاهی با بچه‌ها بازیگوشی هم می‌کند: «همکارانم همیشه به من می‌گویند که تو قبح ناظم‌ها را در ذهن ما از بین بردی (می‌خندد) آن‌ها می‌گویند که ما باورمان نمی‌شود که یک ناظم بگوید و بخندد. من یک وقت‌هایی در حیاط مدرسه با بچه‌ها فوتبال دستی بازی می‌کنم و در هنگام بازی خیلی هیجان زده می‌شوم. همین باعث می‌شود که بچه‌ها به من بگویند که از انضباطت کم می‌کنیم! در کل بچه‌ها را که می‌بینم کودک درونم بیدار می‌شود. من حالم با بچه‌های بازیگوش بهتر است که البته این یکی از گلایه‌های دانش آموزان منضبط من هم هست که: «خانم یک وقت‌هایی اصلا به ما توجه نمی‌کنید.» من واقعا از این بابت از آن‌ها عذرخواهی می‌کنم. اما من ترجیح می‌دهم که حواسم به بچه‌های بازیگوش باشد تا انرژی‌شان در جهت مثبت تخلیه شود و آسیبی به خودشان یا دوستان‌شان نرسانند. یعنی در واقع عقیده دارم که بچه خوب نیاز به مراقب ندارد، خودش می‌تواند گلیمش را از آب بیرون بکشد ولی نوجوان بازیگوش نمی‌تواند انرژی‌اش را مدیریت کند. یک وقت‌هایی به من می‌گویند که خودمان هم نمی‌دانیم چرا این شیطنت‌ها را کردیم. شیطنت‌های دانش آموزانم در حد انداختن سوسک در کشوی معلم، چسب زدن به صندلی معلم یا مخفی کردن کفش معلم‌ها در نمازخانه بوده که البته جرات ندارند این کارها را روی من پیاده کنند. یکی از دانش‌آموزانم تعریف می‌کرد که ما در مدارس دیگر، فیوز اصلی برق را قطع می‌کردیم ولی اینجا به خاطر شما و معذورات اخلاقی نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم. گاهی هم دانش آموزان از من برای شیطنت‌هایشان اجازه می‌گیرند. مواردی که به خودشان یا دیگران آسیب نمی‌رساند ولی جزو بی‌انظباطی‌های مدرسه محسوب می‌شود که من اجازه می‌دهم و وقتی مدیر متوجه می‌شود، بابت همکاری در ایجاد بی‌نظمی من را توبیخ می‌کند.»

بیشتر بخوانید: چگونه درس بخوانیم که خسته نشویم

یکی از دانش آموزانم با شابلون یک صفحه پر از قلب کشید و به من هدیه داد

او خاطره انگیزترین هدیه روز معلمش را یک کاردستی می‌داند: «من از دانش‌آموزانم در روز معلم هدیه‌های زیادی گرفتم. از علایق من گل هدیه گرفتن است. ولی یک هدیه خاطره‌انگیز که هرگز آن را فراموش نمی‌کنم؛ این است که یکی از دانش‌آموزانم با شابلون روی یک برگه سفید را پر از قلب کرد و با قلب‌ها اول اسم و فامیلی‌ام را در آورد و به من گفت که من فقط توانستم برای شما این را تهیه کنم. این هدیه برای من بسیار با ارزش بود، چون از ته قلبش آن را ساخته بود و همه چیزی بود که می‌توانست به من بدهد. من این هدیه را هنوز در آلبوم خاطراتم نگه داشتم. یک وقت‌هایی هم این ارتباطات برای خانواده‌ها نگران‌کننده می‌شود؛ یکی از دانش‌آموزانم عکس من را که در برنامه‌های مدرسه با هم گرفتیم روی صفحه لپ تاپش قرار داده و این برای خانواده‌اش زیاد جالب نیست. در همین تعطیلات هم مجبور شد که دور از چشم خانواده با من تماس بگیرد. من احساس می‌کنم که خانواده‌اش در این مورد حق دارد. چون او در خانه زیاد در این باره صحبت می‌کند و مادر تصور می‌کند که خدای نکرده من به عنوان ناظم می‌خواهم جای آن حس مادرانه را پر کنم.»

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند/ آسیب‌های فضای مجازی برای بچه‌های امروز از آسیب‌های جنگ تحمیلی بیشتر بوده است

گرایش به ارتباط با جنس مخالف در مدارس مذهبی کمتر است

فلاح درباره گرایش دانش‌آموزانش به دوستی با جنس مخالف می‌گوید: «من در مدارسی بودم که در گزینش‌هایشان بچه‌های مذهبی را جذب می‌کنند و به همین دلیل الحمدلله درصد ارتباط با جنس مخالف خیلی کم است. اما مواردی هم بوده، که با توجه به کارگاه‌ها و جلسات دانش افزایی‌ که برای دانش‌آموزان می‌گذاریم و ارتباط با مشاور حل شده است. چنانچه یکی از دانش‌آموزان که مشکل این چنینی پیدا کرده بود با راهنمایی‌های مشاورش، توانست این مسئله را حل کند. در هر حال ما در صورتی می‌توانیم به دانش آموزمان کمک کنیم که خودش سراغ ما بیاید.»

بیشتر بخوانید: جوانان امروز از آینده‌شان می‌ترسند

در جلسات خانوادگی‌مان بیشتر درباره مدرسه و تجربیاتمان صحبت می‌کنیم

او درباره دورهمی‌های خانواده‌ٔ فرهنگی‌اش می‌گوید: «با توجه به اینکه همسر، خواهر و برادرم معلم هستند در جلسات خانوادگی‌ فقط صحبت از مدرسه است. من خیلی دوست دارم که از تجربیات دیگران استفاده کنم. مثلا درباره برخورد با دانش‌آموزی که تلفن همراه به مدرسه می‌آورد، من از تجربیات خواهر و برادرم استفاده می‌کنم یا اینکه گاهی برای بعضی اتفاقات به وجود آمده در مدرسه خیلی نگران می‌شدم که با راهنمایی‌های همسرم می‌فهمیدم که مسئله پیچیده‌ای نیست و راه حلش بسیار ساده است. ما همیشه سعی می‌کنیم که اطلاعات و تجربیات مفیدمان را در اختیار همدیگر قرار دهیم.»

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند/ آسیب‌های فضای مجازی برای بچه‌های امروز از آسیب‌های جنگ تحمیلی بیشتر بوده است

ناز دانش آموزانم را می‌کشم تا به مدرسه بیایند

خانم ناظم بعضی صبح‌ها برای آمدن دانش‌آموزان به مدرسه ناز آن‌ها را می‌کشد: «مثلا دانش‌آموزی داشتم که صبح‌ها خیلی سخت از خواب بیدار می‌شد و برای همین مادرش با من تماس می‌گرفت و از من می‌خواست که با او صحبت کنم. من هم پشت تلفن با مهربانی ناز دانش‌آموزم را می‌کشیدم و با جملاتی مثل «بیا مدرسه بدون تو صفا نداره» «دلم برات تنگ شده» «پاشو بیا مادر جان» او را از خواب بیدار می‌کردم. یک وقت‌هایی هم این دانش‌آموز به خانه مادربزرگش می‌رفت که من نتوانم پیدایش کنم! ولی من شماره‌اش را پیدا می‌کردم و به او زنگ می‌زدم (می‌خندد). این البته ناشی از اعتماد والدین به مدرسه است. چون گاهی والدین با فرزندشان همکاری می‌‌کنند و دانش‌آموز غیبت می‌کند.»

بیشتر بخوانید: چطور به بچه‌ها انگیزه درس خواندن دهیم

معلم‌ها هم به کلاس‌های دانش‌افزایی نیاز دارند

او درباره نیاز معلم‌ها به کلاس‌های آموزشی می‌گوید: «با توجه به اینکه آموزش و پرورش باید انسان تحویل جامعه دهد و ریشه یک جامعه در دستان معلم است، متاسفانه امکانات و آگاهی‌هایی که در اختیار معلمان قرار می‌گیرد خیلی ضعیف است. معلم‌ها باید آگاهی لازم را برای نحوه ارتباط درست با دانش‌آموز در اختیار داشته باشند. چون ما همه انسان هستیم و ممکن است که دچار اشتباه شویم. مسئولین در این رابطه حتما باید فکری کنند. همین جلسات دانش افزایی که برای دانش آموزان به آن اشاره کردم، قطعا برای معلمان ضروری‌تر است.»

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند

مشکلات مالی معلم‌ها باعث می‌شود که نتوانند با دانش‌آموزان ارتباط درستی برقرار کنند

فلاح در ادامه درباره مشکلات مالی معلم‌ها می‌گوید: «تا من به عنوان یک معلم روح و روانم در آرامش نباشد، نمی‌توانم آرامش را به دانش آموزم انتقال بدهم. وقتی ذهن من درگیر مشکلات مالی و خانوادگی خودم باشد، قطعا نمی‌توانم به دیگری کمک کنم. کسی که به این حرفه نیاز دارد، به معلمی تنها به دید یک شغل نگاه می‌کند. این به خصوص در مورد معلم‌های مرد بسیار صادق است که باید یک شیفت صبح را در مدارس کار کنند و بعدازظهر تا شب در جای دیگری مشغول باشند. این باعث خستگی روحی و جسمی می‌شود که مانع ایجاد رابطه مهربانانه معلم با دانش‌آموز می‌شود.»

بیشتر بخوانید: پیچ‌ و خم‌های مادرانه برای رابطه با دختر نوجوان

سیستم نمره دهی باعث ایجاد انگیزه در دانش آموزان ابتدایی می‌شد

این ناظم دهه شصتی درباره لزوم تغییرات در آموزش و پرورش می‌گوید: «برای تغییر در نظام آموزش و پرورش لازم نیست که مدام بگوییم درس، استرس یا آزمون را حذف کنیم. این‌ها درمان و حتی مسکن هم نیست. بلکه باید به یک معلم آگاهی داده شود که چرا و چطور یک نسل را تربیت کند. به دانش‌آموز آموزش داده شود که چطور برای جامعه مفید باشد. در واقع انسانیت باید بین دو طرف ترویج پیدا کند. هدف اصلی باید مشخص شود. اتفاقا ما در حال حاضر هدف‌ها را از دانش‌آموزان می‌گیریم. به نظرم آزمون یک هدف است. دانش آموزی که از دبستان با «خوب» و «بسیار خوب» بالا می‌آید، هیچ انگیزه‌ای برای درس خواندن در طول سال ندارد. نمره در مسیر یادگیری یک هدف است. ما خودمان هم در زمان تحصیل برای نمره درس می‌خواندیم. وقتی ما هدفی را برای دانش‌آموز مشخص نکنیم، قطعا انگیزه‌ای هم برای رسیدن به آن باقی نمی‌ماند.»

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند

به دانش آموزانم می‌گویم که باید نان بازوی خودشان را بخورند

او درباره توقع دانش‌آموزان از مدرسه غیرانتفاعی می‌گوید: «بعضی دانش‌آموزان گاهی می‌گویند چون اینجا مدرسه غیرانتفاعی است، پس باید به من نمره بدهند یا اینکه نیاز نیست درس بخوانم؛ چون پدرم می‌تواند برایم کار پیدا کند. من به آن‌ها می‌گویم که هیچ بایدی وجود ندارد و شما باید نان بازوی خودتان را بخورید. برایشان توضیح می‌دهم که بین پدر شما با پدر دیگران هیچ تفاوتی وجود ندارد. معمولا خیلی از دانش آموزان با شنیدن این حرف‌ها قانع می‌شوند. البته با هر دانش‌آموزی باید به شیوه خودش صحبت کرد.»

بیشتر بخوانید: با افسردگی نوجوان‌مان چه کار کنیم؟

شکاف عمیق آموزشی از خصوصی سازی مدارس شروع شد

فلاح معتقد است که تاسیس مدارس خصوصی تصمیم اشتباهی بوده است: «شکاف عظیم آموزشی از خصوصی‌سازی مدارس و جداسازی مدارس غیرانتفاعی از دولتی شروع شد. شاید هم با کارشناسی به این مساله رسیدند. اما نظر شخصی من این است، با توجه به اینکه همسر و خواهرم در مدارس دولتی شاغل هستند و خودم در مدرسه غیرانتفاعی هستم، شاهد این شکاف عمیق هستم.»

بچه‌ها در اولویت دوم خانواده‌ها قرار دارند

دانش‌آموزان زیادی دارم که به خاطر تک فرزند بودن، ترجیح می‌دهند به صورت شبانه‌روزی در مدرسه بمانند

او در پایان درباره حال نسل امروز می‌گوید: «بچه‌های امروزی معمولا متوقع و تنوع طلب هستند و از امکانات فعلی‌شان لذت نمی‌برند؛ به همین دلیل حال نسل امروز خوب نیست. علاوه بر این بچه‌ها اولویت اول خانواده نیستند. تنهایی‌ بچه‌ها مزید بر علت می‌شود که به فضای مجازی پناه بیاورند. من در یک خانواده پرجمعیت بزرگ شدم و وقتی کودکی و نوجوانی خودم را با بچه‌های امروز مقایسه می‌کنم، می‌بینم که ما برای هیچ کاری وقت نداشتیم و سرمان خیلی شلوغ بود. گاهی حتی برای شام و نهار خوردن هم وقت نداشتیم، چون مدام در حال بازی و معاشرت با خواهر و برادرهایمان بودیم. اما بچه‌های امروزی انقدر وقت اضافه دارند که نمی‌دانند با آن چه کار کنند. برای همین به تبلت، تلفن همراه و تلویزیون پناه می‌آورند. ما در مدرسه‌، دانش‌آموزان زیادی داریم که اگر می‌شد شبانه‌روزی در مدرسه می‌ماندند. آن‌ها دوست ندارند به خانه برگردند و می‌خواهند که در جمع دوستان‌شان بمانند. برای اینکه می‌توانند با دوستانشان حرف بزنند، بخندند و بازی کنند. تنهایی باعث می‌شود که این بچه‌ها از تعطیلات‌شان لذت نبرند. امیدوارم مسئولان بیشتر به این نکات توجه کنند که حال دانش آموزان با چه چیزی خوب می‌شود.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت