از چه سن و سالی کودک را تنها بگذاریم؟
کودکانی که از تنهایی میترسند و حتی در حضور خانواده تلاش میکنند از تنها ماندن در فضاهای مختلف خانه اجتناب کنند و یا کودکانی که بیش فعالاند و ممکن است از تنهایی به عنوان فرصتی برای پرداختن به فعالیتهای خطرآفرین استفاده کنند را هیچگاه نباید در خانه تنها گذاشت.
سرویس سبک زندگی فردا: گاهی برای والدین شرایطی پیش میآید که مجبور میشوند برای مدت زمانی کودکشان را در خانه تنها بگذارند که البته تنها گذاشتن کودک در خانه به هیچ عنوان توصیه نمیشود اما.به نقل از سلامت نیوز ، بهتر است اگر فرزندتان قرار است برای زمان معینی تنها بماند برای آن زمانها برنامه ریزی دیگری داشته باشید مثلا کودکتان را چند ساعتی نزد یکی اقوام بگذارید؛ این باعث میشود هم خیال شما راحت باشد و هم فرزندتان از وقتش بهتر استفاده کند، اما در مواقعی شرایطی پیش میآید که والدین مجبور به تنها گذاشتن کودکشان در خانه میشوند در این صورت چه باید کرد؟
از چه سن و سالی کودک را تنها بگذاریم؟
اگر چه تنها گذاشتن کودک در خانه در سنین پایین هرگز توصیه نمیشود، اما گاهی والدین بنابر شرایطی خاص، این کار را به عنوان آخرین راه حل انتخاب میکنند. فرمول خاصی برای تنها گذاشتن کودکان در خانه وجود ندارد، اما بیتردید سن و سال کودک یکی از مهمترین مؤلفهها برای تصمیمگیری در این باره است. توجه به ویژگیهای شخصیتی و سلامت روان کودک، بلوغ روانی، داشتن مهارت و توانایی وی برای مدیریت تنهایی و مراقبت از خویش و همچنین شرایط محیطی از جمله عواملی است که در تصمیم گیری قطعی نقش بسزایی دارد.
کودکانی که از تنهایی میترسند و حتی در حضور خانواده تلاش میکنند از تنها ماندن در فضاهای مختلف خانه اجتناب کنند و یا کودکانی که بیش فعالاند و ممکن است از تنهایی به عنوان فرصتی برای پرداختن به فعالیتهای خطرآفرین استفاده کنند را هیچگاه نباید در خانه تنها گذاشت. به طور کلی روانشناسان معتقدند حدود سنی بالاتر از ۷ یا ۸ سالگی مناسبترین زمان شروع تنها گذاشتن کودک در خانه است، اگر چه عدهای از کودکان را هرگز نمیتوان قبل از ۱۰ و ۱۲ سالگی به تنها ماندن در خانه دعوت کرد.
اگر قرار است در آیندهای نه چندان دور، فرزند خود را گاهی در خانه تنها بگذارید، بهتر است، هر چه زودتر برای آماده کردن او برای تنها ماندن دست به کار شوید:
۱) مهارتهای خانگی
هر روز کار کوچکی در خانه را به او بسپارید. مراقب باشید کاری را به او بسپارید که متناسب با سن و تواناییهای او باشد تا احساس شکست و سرخوردگی نکند. با این کار به او کمک میکنید اعتماد به نفس خود را بالا ببرد و توانمندی هایش را بهتر بشناسد. همچنین میتواند کم کم مهارتهایی بیاموزد که در صورت تنها ماندن به آنها نیاز خواهد داشت، مانند درست کردن یک ساندویچ یا سالاد ساده یا کار کردن با وسایلی مانند مایکروویو.
۲) از عهده شرایط بحرانی برآمدن
در مورد موقعیتهای خاص و اینکه در چنین مواقعی، قدم به قدم چه باید کرد در موقعیتهای مناسب با او صحبت کنید. سخنرانی به جایی نمیرسد. مهم است که این کار را در مواقعی انجام دهید که موضوع واقعا برای او جالب است و گوش میدهد. مثلا وقتی برق میرود، به او بیاموزید که چطورلامپ اضطراری را پیدا کند. جای شمعها را به او نشان بدهید و حتی در مواقعی، این کار را مثل یک بازی تمرین کنید. در موارد دیگر، مثلا وقتی بوی گاز بیاید، یکی از پردهها آتش بگیرد، لوله آب بترکد و همه جا پر از آب شود هم با بازی، تصور موقعیت و تمرین، آموزشهای لازم را به او بدهید.
۳) شمارههای ضروری
فهرستی از شمارههای ضروری تهیه کنید. اورژانس، آتش نشانی، همسایه نزدیک ومطمئن، محل کار پدر یا مادر و یک یا دو نفر از اقوام مطمئن و نزدیک. مطمئن شوید که کودک جای فهرست را میداند و شمارهها را یاد گرفته است. همچنین به او بیاموزید که در صورت تماس، چه باید بگوید. به علاوه، او باید نشانی خانه خودتان را به خوبی بلد باشد.
۴) او را کم کم به تنهایی عادت دهید
دفعات اول، برای چند دقیقه فقط او را تنها بگذارید و بعد، در مورد احساسش با او صحبت کنید. اگر نگران شده یا ترسیده، هنوز زمان مناسب برای تنها گذاشتن او نرسیده است. اگر هم شرایط را خوب ارزیابی کرده بود، کم کم او را به تنها ماندن عادت بدهید و هر بار هم توصیههای لازم را به او ارائه کنید، از جمله اینکه در نبود شما چه کند؛ تلویزیون ببیند، ساندویچی را که برایش آماده کرده اید بخورد، بازی کند یا تکالیفش را تمام کند.
ویژگیهای کودکی که میتواند تنها بماند
کودکانی که قادرند سر وقت به مدرسه بروند، مشکلات خود را حل کنند، تکالیف مدرسهشان را انجام دهند و میتوانند به والدینشان بگویند که چه موقع از خانه خارج میشوند و به موقع برمیگردند، کودکانی که قدرت تصمیمگیری مستقل در وجودشان هست و زود نمیترسند، آمادگی تنها ماندن در خانه را دارند.
همچنین کودک باید بتواند درباره خواستهها و نیازهایش راحت با والدین خود صحبت کند و ترسها و نگرانیهایش را هنگام تنهایی، با پدر و مادرش در میان بگذارد.
والدینی که تصور میکنند فرزندانشان این ویژگیها را دارند، میتوانند کودک خود را تنها بگذارند.
کودکی میتواند در خانه تنها بماند که از اعتماد به نفس کافی برخوردار باشد. زیاد نترسد و از بیان خواسته خود خجالت نکشد. بتواند احساس خود را با والدینش در میان بگذارد و آنقدر با والدین خود رابطه خوب و صمیمانهای داشته باشد که در صورتی که هر مشکلی به وجود آمد، یا هر نگرانیای داشت، قبل از هر چیز آن را با والدین خود در میان بگذارد. به علاوه، او باید مهارتهای کلامی کافی را برای برقراری ارتباط با دیگران داشته باشد.
عواقب تنها گذاشتن کودکان ترسو
کودکی که از تنهایی میترسد با تنها ماندن در خانه تجربههای تلخی خواهد داشت که به او آسیب میرساند. کودکی که بعد از مدرسه، به خانهای میآید که در آن هیچ کس نیست دچار احساس تنهایی و مورد بی توجهی قرار گرفتن میشود، چون همه کودکان دوست دارند وقتی از مدرسه به خانه برمی گردند، اتفاقات روزمره را برای کسی تعریف کنند، در مورد احساس خود صحبت کنند و مشکلات خود را با کسی در میان بگذارند تا شاید راه حلی برای آنها پیدا کنند.
بنابراین، اگر نمیتوانید در همان لحظه همراه فرزندتان باشید و او تنهاست، زمانهای دیگر وقت کافی به او اختصاص دهید تا بتواند با شما صحبت کند. زمان مشخصی را در روز فقط برای گوش دادن به حرفهای او بگذارید. مثلاً بعد از عصرانه، بعد از فلان سریال، بعد از اخبار ساعت فلان، زمانی که مشخص باشد و سر قرار خود هم بمانید. البته با علاقه و توجه گوش کردن شما است که نیاز او را برطرف میکند، نه این که از سر اجبار و با اکراه، این کار را انجام دهید.
گاهی والدینی که فرزند وابستهای دارند که بسیار از تنها ماندن و جدا شدن از آنها حتی برای زمانی کوتاه میترسد، تصمیم میگیرند برای این که به او یاد بدهند روی پای خودش بایستد و این همه نترسد، او را به تنها ماندن عادت بدهند: «دو بار که تنها بمونه دیگه نمیترسه»، «بذار یه روز تو خونه خودش تنها باشه ببینه در و دیوار ترس نداره».
اما در واقع، در مواردی که کودک مبتلا به اضطراب جدایی است چنین تصمیمی میتواند به شدت به او آسیب بزند و شرایط را از پیش بدتر کند. ممکن است کودکی دقیقاً به اختلال اضطراب جدایی مبتلا نشود، اما داشتن رگهها یا نشانههایی از آن هم نیاز به توجه تخصصی و بالینی دارد و باید در چنین مواردی با یک متخصص مشورت شود و شیوهی درمانی مناسب به کار برده شود.
دیدگاه تان را بنویسید