آیا مدام به گذشته همسرتان فکر میکنید؟
روی افکارتان کار کنید. وقتی دائماً خود را مشغول دیگری میکنید اعتماد به نفس و آرامشتان را از دست میدهید. شاید لازم باشد روی باورهایتان کار کنید.
سرویس سبک زندگی فردا: این فقط شما نیستید که چنین احساساتی دارید.به نقل از بیتوته تقریباً بیشتر آدمها نسبت به گذشته کسی که با او در یک رابطه عاطفی و فعال قرار دارند حساس هستند و این برایشان مسألهای نگرانکننده و استرس زا است.
آیا به گذشته همسرتان و روابطش خیلی فکر میکنید؟ آیا این مسأله که در گذشته شریک زندگیتان چه گذشته است بیش از حد برایتان مهم است؟ آیا اینکه او قبلاً کسی را دوست داشته یا در یک رابطه دیگری بوده است برایتان مثل یک تهدید است؟ ممکن است دچار وسواس فکری شده باشید؟ آیا درست است که در گذشته او کنکاش کنید و از او بخواهید که برایتان درباره روابط گذشتهاش توضیح بدهد؟
این فقط شما نیستید که چنین احساساتی دارید. تقریباً بیشتر آدمها نسبت به گذشته کسی که با او در یک رابطه عاطفی و فعال قرار دارند حساس هستند و این برایشان مسألهای نگرانکننده و استرس زا است.
رهایی از فکر آنچه در گذشته اتفاق افتاده است خیلی سخت و دشوار نیست. کافی است هر زمان که چنین افکاری به سراغتان میآید فکرتان را به سمت موضوع دیگری هدایت کنید. شما حتی میتوانید با فکر کردن به لیست خرید روزانه از این فکر بیرون بیایید. در واقع با پرت کردن حواس خودتان مانع از این میشوید که در این افکار غوطه بخورید و مدام به زوایای پنهان ماجرا بپردازید؛ فکر بد به سراغتان میآید؟ نفس عمیق بکشید پاها را دراز کنید، اجازه بدهید به جای افکار منفی آرامش به سراغتان بیاید.
این مشکل شماست که نمیتوانید از فکر گذشته همسرتان رها شوید. بهخاطر این مشکل نمیتوانید همسرتان را بازخواست کنید. او گذشته خودش را داشته و این چیزی است که واقعاً ربط زیادی به شما ندارد. کنکاش زیاد در گذشته او به شما حال خوبی نمیدهد و در واقع رابطه را هم تحت تأثیر قرار میدهد. یعنی دقیقاً همان اتفاقی میافتد که شما بهخاطر آن نگران هستید. علاوه بر این پرس و جوی زیاد از همسرتان درباره گذشتهاش این معنی را میدهد که شما اثر وجود خودتان را کمتر از دیگران میدانید.
روی افکارتان کار کنید. وقتی دائماً خود را مشغول دیگری میکنید اعتماد به نفس و آرامشتان را از دست میدهید. شاید لازم باشد روی باورهایتان کار کنید. در بسیاری موارد این تلاش برای کنکاش در گذشته دیگری برآمده از این دیدگاه است که دو نفر آدم بالغ باید با هم صادق باشند و همه چیز را بدانند.
به فکر رابطه خودتان باشید. واقعیت را قبول کنید شما به آنچه در گذشته اتفاق افتاده و تجربههای شریک زندگیتان حسادت میکنید. بهترین راه برای رهایی از این نوع حسادتها و افکار وسواسی روی رابطه خودتان کار کنید. تجربههای متفاوت خودتان را داشته باشید.
گذشته چیزی است که ما را میسازد مگر اینکه ما همین دیشب به دنیا آمده باشیم. فقط کمی به گذشته خودتان فکر کنید. چه چیزهایی در آن وجود داشته؟ آیا جز این است که مهمترین اثر آن این بوده که شخصیت کنونی شما را ساخته است؟ هر آدمی داستانی در گذشتهاش داشته و مجبور به پاسخگویی درباره آنها نیست. کمی عمیقتر و معنادارتر فکر کنید این مسیری است که باید طی میشد تا امروز شکل بگیرد. یک آدم چرا باید بهخاطر تجربههای گذشتهاش؛ خوب یا بد، پاسخگوی دیگران باشد؟
دیدگاه تان را بنویسید