سرویس سبک زندگی فردا : آنچه در این نوشتار به شدت حائز اهمیت است آن است که مودیانو آسیبهای خانوادگی و تنشهای ناشی از آن را در کنار پیامدهای جنگ گذاشته و برای هر دو به یک میزان آسیبپذیری قائل است. درواقع نداشتن خانوادهای مطلوب و بیبهره بودن از ارتباطات خانوادگی با همسر و... میتواند پیامدهایی همانند جنگ و حتی بدتر از آن داشته باشد. در ادامه این یادداشت را به نقل از مهرخانه بخوانید. سفر ماه عسل نویسنده: پاتریک مودیانو مترجم: نسرین اصغرزاده پاتریک مودیانو (۱) نویسنده، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس فرانسوی در ۳۰ ژوئن ۱۹۴۵ در بولونی بیانکو (۲) به دنیا آمد. محوریت سه رمان اول تو، بر پایه اشغال فرانسه است و مضمون جنگ و نابهسامانیهای اجتماعی تمام آثار بعدی مودیانو را پایهریزی میکند. بر همین اساس آثار متعددی از او تاکنون انتشار یافته که اهم آنها عبارتند از: بیراه (۱۹۷۲)، ویلای دلگیر (۱۹۷۵)، شجره خانوادگی (۱۹۷۷)، خیابان بوتیکهای تاریک (۱۹۷۸)، جوانی (۱۹۸۱)، محله گمشده (۱۹۸۴)، یکشنبههای اوت (۱۹۸۶)، سیرکی که میگذرد (۱۹۹۲)، ناشناخته ماندگان (۱۹۹۹)، تصادف شبانه (۲۰۰۳)، افق (۲۰۱۰) و...
پاتریک مودیانو در ایران نیز کمابیش شناخته شده است و چندین عنوان از آثار او به فارسی ترجمه شده است. او در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه دل دوکای انستیتوی (۳) فرانسه برای یک عمر تلاش حرفهای خود شد. مودیانو در روز پنج شنبه ۹ اکتبر ۲۰۱۴ راس ساعت ۱۳ به وقت محلی از سوی آکادمی نوبل به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات (۴) اعلام شد. هنری که مودیانو را از سایر نویسندگان متمایز میکند، این است که او از روزمرگی شخصیتهایش، داستان مینویسد، اما این روزمرگی برای خواننده کسالتآور نیست چراکه داستان او پر از محرکها و معماهای رمزآلودی است که هر خوانندهای را به دنبال خود میکشد. یکی از آثار برجسته او، رمانی است با عنوان «سفر ماه عسل» که در ایران با ترجمه نسرین اصغرزاده انتشار یافته است. داستانهای مودیانو مملو از عذابها و نگرانیها و دغدغههایی است که ریشه در کودکی او دارند. جملات او از دقت وافری برخوردارند. جملههای موجز و مختصری که تا قلب احساسات خواننده نفوذ میکند. این نثر روان و دلنشین تنها برجستهترین جنبههای یک موقعیت یا یک چشمانداز را به نمایش میگذارد. مودیانو تارهایی بین گذشته و حال میبافد و نوعی نوستالژی را به
تصویر میکشد که گویی بین خاطره و فراموشی شناور است. شخصیتهای داستان او، از محیط و فضای معمول خود گریزان هستند و در جایی دیگر، شاید در مدینه فاضله، به دنبال امنیت میگردند. اغلب شخصیتهای داستان، مسافرانی هستند بدون چمدان و به نوعی به دنبال آزادی و بیقیدی، یعنی فرار هستند.
برشی از کتاب؛
«دو روز قبل، یعنی شب قبل از پانزدهم اوت، زنی در یکی از اتاقهای هتل خودکشی کرده بود. پیشخدمت بار توضیح میداد که یک آمبولانس خبر کرده بودند، اما فایدهای نداشت. او این زن را بعدازظهر آن روز دیده بود. زن به بارِ هتل آمده بود. او تنها بود. بعد از خودکشی، پلیس درباره زن از او، یعنی پیشخدمت بار، بازجویی کرده بود. او نتوانسته بود جزییات زیادی را در اختیار آنها قرار دهد؛ غیر از اینکه یک زن موخرمایی بود. مدیر هتل کمی آسایش خاطر پیدا کرده بود، چراکه به لطف مشتریان اندک این موقع از سال، این واقعه زیاد جلب توجه نکرده بود. آن روز صبح، مقاله کوتاهی در روزنامه کوریر نوشته شده بود، درباره یک زن فرانسوی. او در ماه اوت در میلان چه میکرد؟» در صفحات آغازین کتاب با خودکشی زنی مواجهه میشویم که چیزی از او نمیدانیم. راوی داستان به شدت از خودکشی زن متأثر میشود و به نوعی درگیر داستان زندگی او میگردد. داستان «سفر ماه عسل» ماجرای دو زوج است که هر کدام درگیر مسائل مربوط به زمان و مکان خود هستند. خواننده از سویی با راوی داستان، ژآن، همراه میشود که از تنشهای خانوادگی با همسرش، آنت و مشکلات شغلی رنج میبرد و در سوی دیگر
ریگو و اینگرید را میبیند که زندگیشان دستخوش جنگ و پیامدهای آن شده است. نویسنده تمام مسائل را با جزئیات بینظیری وصف میکند و هیچ چیز را از قلم نمیاندازد. چنان با ذهن مخاطب بازی میکند که نمیتوان تشخیص داد در چه زمانی هستیم. داستان بدون وقفه و فراتر از زمان و مکان ادامه مییابد. درواقع مودیانو با چیرهدستی دو زندگی جدا از هم را چنان به هم گره میزند که گویی هر دو داستان در یک زمان و در یک مکان رخ داده است. به واقع «سفر ماه عسل» از یک سو زندگی افرادی، چون ریگو و اینگرید را نشان میدهد که ناخواسته زیر چرخهای عظیم جنگ خرد شده و زندگی آنها تباه شده است و از سویی دیگر به این نکته میپردازد که کسانی مانند راوی داستان که از مهر و محبت خانواده بینصیب ماندهاند همانند افراد جنگزده و قربانیان آن آسیب دیدهاند و درواقع پایان راهشان همسان است. آنچه در این نوشتار به شدت حائز اهمیت است آن است که مودیانو آسیبهای خانوادگی و تنشهای ناشی از آن را در کنار پیامدهای جنگ گذاشته و برای هر دو به یک میزان آسیبپذیری قائل است. درواقع نداشتن خانوادهای مطلوب و بیبهره بودن از ارتباطات خانوادگی با همسر و... میتواند
پیامدهایی همانند جنگ و حتی بدتر از آن داشته باشد. در جایجای کتاب که با شخصیتها همراه میشویم، درمییابیم که حس و حال راوی داستان که متأثر از شرایط نامناسب خانوادگی است، چندان بهتر از حس و حال زوجی نیست که در حال تجربه جنگ و آسیبهای آن هستند. هر دو زوج تاوان زیادی در زندگی پرداخته اند، تاوانی که در هر دو صورت نتیجه نابهسامانیهای اجتماعی است که به نوعی خارج از کنترل آنهاست. این کتاب داستانی است واقعی و زیبا از تألمات و دلواپسیهای گروهی از انسانهای شریف که در یک برهه از زندگی تحت فشار، مشکلات و بیمهری قرار گرفتهاند که تأثیرات آن را میتوان در مابقی زندگی آنها مشاهده کرد. تأثیر این مقطع چنان است که فرد را دچار یأس، ناامیدی، فرار از خود و جامعه و لذتهای زندگی میکند و در موارد شدیدتر در اثر ناهنجاریها و گسستهای موجود در جامعه، منجر به خودکشی خواهد شد. آنچه که در هر جامعهای دیگری نیز در زمانهای بحران، روی خواهد داد، در داستان مودیانو رخ داده است. از لحاظ جامعهشناسی، بحرانهای موجود در اجتماع، از جمله رکود، جنگ، شورشها، اعتصابها، وقایع طبیعی و... میتواند افراد جامعه و زندگی آنها را متأثر
کند، چراکه انسانها در خلأ زندگی نمیکنند، آنها در جامعه هستند و پیوند ناگسستنی با حوادث و اتفاقات آن دارند. در این میان قشر آسیبپذیرتر جامعه شاید زنان باشند که با وجود فداکاریها و صبوریهایی که از خود نشان میدهند، اما باز هم در برههای از زمان نیازمند تکیهگاهی مستحکم هستند که بتوانند خستگیهای ناشی از تنشهای اجتماعی را تاب بیاورند. در این شرایط است که با وجود تنشهای بیرونی و کشمکشهای درونی، آنها توان خود را از دست میدهند و به ورطه اندوه و غم کشیده میشوند و چنان غرق در ناآرامی میشوند که هر عکسالعمل و راهحلی را برای خود جایز میداند؛ حتی خودکشی و پایان دادن به زندگی خود! درست مانند «اینگرید» در داستان «سفر ماه عسل».
پینوشت
۱. Patrick Modiano ۲. Boulogne-Billancourt ۳. Prix mondial Cino Del Duca ۴. Nobel Prize in Literature
دیدگاه تان را بنویسید