سرویس سبک زندگی فردا؛ نیلوفر نیکبنیاد: بعد از چهار پنج سال در یک دورهمی دوستانه همدیگر را دیدیم. به محض اینکه سلام و احوالپرسی کردیم، بدون هیچ مقدمهای رو کرد به یکی از ما و گفت: «تو هنوز بچهدار نشدی؟ خیلی وقته ازدواج کردی که!» دوستمان سرخ شد، به تته پته افتاد و گفت: «نه راستش....» بحث داشت با «چرا؟ مشکلی دارین؟ از تو یا از شوهرت؟» و... ادامه پیدا میکرد که یکی دیگر از جمعمان رو کرد به همین شخص سوالپرسنده و گفت: «تو چه خبر؟ چی کارها میکنی؟» و جالب اینکه با شنیدن «هیچی» از طرف او، بحث خاتمه پیدا کرد. با خودم گفتم چطور یک نفر به خودش اجازه میدهد وقتی بعد از ۶ سال کسی را میبیند، اینقدر راحت در مورد زندگی و مسایل شخصی او سوال بپرسد و نظر بدهد، آن هم کسی که در مورد خودش بیشتر از «هیچی» حاضر به اطلاعات دادن نیست.
حتما شما هم در اطرافتان کسانی را دیدهاید که بدون توجه به صمیمی بودن یا نبودن با مخاطب، حساس بودن یا نبودن مخاطب، رعایت کردن یا نکردن اخلاق و ادب و خیلی مسایل دیگر، با سوالات آزاردهندهای مثل «درست تموم نشد؟»، «ازدواج کردی؟»، «کی بچهدار میشین؟»، «درآمدت چقدره؟» و... شما را آزار میدهند یا بدون اینکه نظرشان را خواسته باشید در مورد مسایل شخصی زندگی شما نظر میدهند. مثلا «من اگه جای تو بودم کارمو عوض میکردم»، «من اگه جای تو بودم با این دختره ازدواج نمیکردم»، «من اگه جای تو بودم با فلانی قطع رابطه میکردم» و خیلی موارد دیگر شبیه اینها. خوب استیاد بگیریم که چطور با این قبیل دخالتهای بیجای اطرافیان کنار بیاییم.
از خودمان شروع کنیم
خیلی از ما وقتی کسی سوالی در مورد زندگیمان میپرسد، ناراحت میشویم و پیش خودمان میگوییم چرا در زندگیمان دخالت میکند؛ اما خودمان به طور عمدی یا غیر عمدی همین رفتار را در مورد اطرافیانمان انجام میدهیم. توجیهمان هم این است که ما از سر دلسوزی این کار را میکنیم و صلاح طرف مقابل را میخواهیم اما حقیقت این است که رفتار ما با دیگرانی که در زندگیمان دخالت میکنند، تفاوتی ندارد. بهتر است مشورت دادن به دیگران و پیدا کردن بهترین راه برای زندگیشان را به عهدۀ خودشان یا کسانی بگذاریم که در این زمینه تجربه دارند. قطعا عدهای که تحت عنوان مشاور درس خواندهاند و مشغول به کار شدهاند، بهتر از ما میتوانند بدون غرضورزی در مورد زندگی کسی نظر داده یا سوالهای شخصی از او بپرسند. خوب است تمرین کنیم تا زمانی که کسی از ما نظری نخواسته، در مورد هیچ جنبه از زندگیاش نظر ندهیم و هیچوقت در مورد مسایلی که ربطی به ما ندارد، از کسی سوالی نپرسیم. زندگی واقعی با دنیای مجازی تفاوت دارد، قرار نیست هرکس را در هر وضعیتی که دیدیم، مانند پستهای شبکههای اجتماعی برایش کامنت بگذاریم. حواسمان باشد رفتار در دنیای حقیقی با دنیای مجازی
تفاوت دارد و بلاک شدن از رابطههای حقیقی برایمان گرانتر از رابطههای مجازی تمام میشود.
مرزبندی کنیم
برای اینکه اجازۀ دخالت به دیگران ندهیم، بهتر است مرز رابطهمان را با آنها مشخص کنیم. حواسمان باشد که هرکسی جز خودمان، دیگران محسوب میشود. منظور این نیست که با همۀ افراد، حتی اقوام و آشنایان مثل غریبهها رفتار کنیم، بلکه باید برای همه، حتی فامیل و دوستانمان مرزی مشخص کنیم که بدانند نباید پایشان را از آن مرز فراتر بگذارند. این مرز برای همه به یک شکل نیست. مرزی که برای برادر یا خواهرتان مشخص میکنید قطعا با مرزی که برای همکلاسی یا همکارتان درنظر میگیرید، تفاوت دارد. ممکن است اظهار نظر کردن در مورد تحصیلات شما از طرف خانوادهتان دخالت محسوب نشود اما همین مساله از طرف دوست دوران کودکیتان دخالت به حساب بیاید. مرزها را دقیق تعریف کنید تا کمتر از دیگران آزرده شوید و دیگران نیز کمتر از سوی شما آزرده شوند. برای اینکه نشان بدهید طرف مقابل تا چه حد اجازۀ ورود به حریم شما را دارد، میتوانید از گفتار کمک بگیرید و با استفاده از واکنشهایی که به دخالتهایش نشان میدهید، او را متوجه این موضوع بکنید.
چه واکنشی نشان بدهیم
معمولا افراد وقتی مورد دخالت دیگران واقع میشوند، اولین واکنش را از طریق گفتار نشان میدهند. کمتر پیش میآید کسی دخالتهای زبانی دیگران را از راه فیزیکی، انتقام و سایر راههایی که نتایج مخربی هم به دنبال دارند، پاسخ بگوید. واکنشهای گفتاری به سه دستۀ عمده تقسیم میشوند:
الف. پرخاشگر: شما میتوانید در برابر سوالهایی مثل «چرا بچهدار نمیشین؟» شمشیر را از رو ببندید و با جوابهایی مثل «به تو ارتباطی نداره!»، «چرا پات رو از زندگیم نمیکشی بیرون؟» و... پاسخش را بدهید. اما مساله اینجاست که رفتار پرخاشگرانه معمولا دردی را دوا نمیکند! یعنی شاید موجب کمرنگ شدن یا قطع شدن رابطه با آن فرد بشود اما ویژگی دخالت کردن را در او از بین نمیبرد و معمولا حس مثبتی هم به شما منتقل نمیکند.
بیشتر بخوانید: از دخالت والدین تا جدایی زوجها
ب. بیخیال: دومین راه این است که در برابر سوالها یا اظهار نظرهایی که دوست ندارید، سکوت کنید، لبخند بزنید، موضوع صحبت را عوض کنید و هرچیز دیگری که به طور غیر مستقیم حس منفی ناشی از دخالت آن فرد را برای همان لحظه در شما از بین ببرد. اما این کار هم تاثیری در شخص گوینده ندارد و احتمال دخالتهای مجدد او در زندگیتان را از بین نمیبرد.
پ. بیتعارف: بهترین واکنش در برابر رفتارهای دخالتگرانۀ دیگران این است که تعارف را کنار بگذارید و رک و راست (و البته با درنظر گرفتن اخلاق و ادب) به آنها بگویید که ترجیح میدهید در مورد فلان مسالۀ شخصی زندگیتان با کسی صحبت نکنید و نظر کسی را جویا نشوید. از آنها بخواهید همانطور که شما به حریم شخصیشان پا نمیگذارید، وارد حریم خصوصی شما نشوند. این راه ممکن است در ابتدا باعث ایجاد کدورت برای مخاطب شما بشود، اما تلنگری است که موجب میشود نهدر زندگی شما و نه دیگران دخالت بیجا نکنند و مرزبندی رابطه را درنظر بگیرند.
دیدگاه تان را بنویسید