افزایش طلاق‌ها در دوران سالمندی

کد خبر: 692098

تعداد زیادی زوج با بیش از ۲۹ سال سابقه زندگی مشترک به فکر طلاق افتاده‌اند و این واقعیت زنگ هشدار برای طلاق‌های عاطفی را در زندگی زناشویی بالا می‌برد. همسرانی که بعد از این‌همه سال به فکر جدایی می‌افتند معمولا زندگی زناشویی باثبات و موفقی طی این سال‌ها نداشته‌اند و تنها به دلیل فشار جامعه یا فرزندان خود محکوم به ادامه زندگی زناشویی بوده‌اند.

افزایش طلاق‌ها در دوران سالمندی
سرویس سبک زندگی فردا : تعداد زیادی زوج با بیش از ۲۹ سال سابقه زندگی مشترک به فکر طلاق افتاده‌اند و این واقعیت زنگ هشدار برای طلاق‌های عاطفی را در زندگی زناشویی بالا می‌برد. همسرانی که بعد از این‌همه سال به فکر جدایی می‌افتند معمولا زندگی زناشویی باثبات و موفقی طی این سال‌ها نداشته‌اند و تنها به دلیل فشار جامعه یا فرزندان خود محکوم به ادامه زندگی زناشویی بوده‌اند.
افزایش طلاق‌های دوران سالمندی!
یکی از روندهای جمعیت‌شناختی مهم برای هر کشور که در عرصه سیاستگذاری می‌تواند موثر باشد، روند طلاق است. براساس آمارهای منتشرشده از سوی ثبت احوال، تا پایان بهمن سال ۹۵، ۱۶۵ هزار و ۹۸۱ مورد طلاق به وقوع پیوسته است و همچنان تهران و خراسان‌رضوی در صدر این آمار قرار دارند. این رقم نسبت به میزان کل طلاق در سال ۹۴ یعنی ۱۶۳ هزار و ۷۶۵ مورد، درصد ناچیزی افزایش را نشان می‌دهد. اکثر طلاق‌ها در سال ۹۵، مربوط به ترکیب سنی مردان ۳۰ تا ۳۴ و زنان ۲۵ تا ۲۹ ساله است که ۱۳ هزار و ۲۴۵ مورد طلاق را شامل می‌شود. گروه بعدی ترکیب زنان ۲۰ تا ۲۴ سال و مردان ۲۵ تا ۲۹ سال هستند که ۱۲ هزار و ۵۴۰ مورد طلاق در این ترکیب سنی رخ داده است. براساس آمارهای ارائه‌شده از سوی سازمان ثبت احوال، در سال ۹۴ و در نه‌ماهه ابتدایی سال ۹۵، شاهد وقوع بیشتر طلاق‌ها در سال اول زندگی هستیم و این رقم به‌تدریج از سال ۹۴ به ۹۵ کاهش می‌یابد. یکی از موارد قابل‌توجه در این آمار افزایش تعداد طلاق‌ها در زندگی‌های بالای ۲۹ سال است. درواقع تعداد زیادی زوج با بیش از ۲۹ سال سابقه زندگی مشترک به فکر طلاق افتاده‌اند و این واقعیت زنگ هشدار برای طلاق‌های عاطفی را در زندگی زناشویی بالا می‌برد. همسرانی که بعد از این‌همه سال به فکر جدایی می‌افتند معمولا زندگی زناشویی باثبات و موفقی طی این سال‌ها نداشته‌اند و تن‌ها به دلیل فشار جامعه یا فرزندان خود محکوم به ادامه زندگی زناشویی بوده‌اند. اما در مجموع بیشترین آمار طلاق‌ها مربوط به پنج سال ابتدای زندگی است. تصور وقوع طلاق با حضور یک فرزند ترسناک است و کودکان طلاق هزاران معضل حل‌نشده در جامعه دارند، معضلاتی که این کودکان ذره‌ای در ایجاد آن‌ها مقصر نیستند؛ بنابراین بهتر است زوج‌ها تا زمانی که از پایداری و ثبات زندگی مشترکشان اطمینان حاصل نکرده‌اند اقدام به باروری و به دنیا آوردن فرزند نکنند. این بدین معنی نیست که تمام زوج‌ها باید تا پنج سال برای به دنیا آوردن فرزند دست نگه دارند، بلکه باید هنگامی به این کار دست بزنند که از پایبندی و تعهد به زندگی مشترک و فرزندان خود در آینده اطمینان کامل داشته باشند. طلاق توافقی در این شیوه جدید طلاق معمولا زن و شوهر در مورد همه مسائل مربوط به طلاق مانند مهریه، جهیزیه، مساله حضانت، ملاقات فرزندان و... پیش از مراجعت به دادگاه تفاهم می‌کنند و در جلسه دادگاه تن‌ها لفظ طلاق توافقی را به کار می‌برند. این توافقات در حکم دادگاه ثبت می‌شوند و ضمانت اجرای قانونی پیدا می‌کنند. قاضی دادگاه در صورت طلاق توافقی از رضایت شوهر برای طلاق همسر خود اطمینان دارد و معمولا تمام حق و حقوق زن نیز به‌طور کامل به او پرداخت می‌شود. در غیر این صورت زن تن‌ها با دارا بودن حق طلاق یا در مواردی مانند عدم‌پرداخت نفقه، بیماری خطرناک و اثبات دیوانگی شوهر، محکومیت شوهر به مجازات حبس پنج سال به بالا و... می‌تواند بدون رضایت همسر از او طلاق بگیرد. طلاق به‌واقع امری پسندیده نیست و در دین اسلام نیز عملی ناپسند و مبغوض است، تا حدی که از آن تحت‌عنوان زشت‌ترین مباح و «ابغض‌الحلال» یاد شده است، اما در صورتی که همه را‌ه‌های ادامه زندگی مشترک بسته شده و راهی جز طلاق برای یکی از زوج‌ها یا هر دوی آن‌ها باقی نمانده باشد، بهتر است این کار با توافق دو طرف انجام شود. به‌ویژه هنگام وجود فرزندان در زندگی مشترک برای حفظ آرامش آن‌ها طلاق توافقی بهترین گزینه است. طلاق توافقی و رابطه حسنه زن و شوهر در هنگام طلاق و پس از آن آثار منفی آن را در فرزندان کاهش می‌دهد و آن‌ها طلاق والدین را بهتر درک و تحمل می‌کنند، زیرا مشاهده بدگویی کردن والدین پس از طلاق و نشان دادن کینه و دشمنی نسبت به یکدیگر برای هیچ کودکی لذت‌بخش نیست. برگزاری جشن طلاق به‌تازگی در برخی کشور‌ها مانند آمریکا، ژاپن و... شاهد برگزاری مراسم ویژه‌ای در روز صدور حکم طلاق هستیم که در آینده‌ای نه چندان دور به بخشی از رسوم حاکم بر آن جوامع تبدیل می‌شود. جشن طلاق در این کشور‌ها با برگزاری مراسم مختلفی مانند بریدن کیک طلاق و شکستن حلقه‌های ازدواج همراه است. مراسم اعلام طلاق و ازهم‌پاشیدگی خانواده‌های ایرانی هرچند ابتدا فقط در تهران رواج داشت، اما این‌روز‌ها در همه کلانشهرهای کشور برگزار می‌شود. اکنون برخی زن و شوهر‌ها در آستانه طلاق با شادی به فروشنده کارت دعوت مراجعه و کارت مراسم طلاقشان را سفارش می‌دهند یا ساعت‌ها درباره شکل کیک‌طلاق چانه می‌زنند. جامعه‌شناسان معتقدند برخلاف نگاه سنتی حاکم در جامعه، همیشه طلاق بد و ازدواج خوب نیست و گاهی طلاق را از ادامه یک زندگی مشترک بد بهتر می‌دانند. با این حال، ریخته‌شدن قبح طلاق و جشن‌گرفتن آن، زنگ هشداری برای جامعه‌ایرانی است؛ زنگ هشداری که مدت‌هاست به صدا درآمده، اما هنوز راه‌حل اساسی برای آن اندیشیده نشده است و جوانان پرمدعا همچنان بعد از مدت کوتاهی، زندگی‌ای که با جشن عروسی پرخرجی آغاز شده را پایان‌یافته می‌دانند و به جشن طلاقی باشکوه اندیشیده و لبخند می‌زنند. لبخندهایی که تلخی آن بعد از چند ماه زندگی مجردی بیش از پیش خودنمایی می‌کند. به‌راستی می‌توان این‌قدر ساده‌انگارانه درباره طلاق فکر کرد، برای انجام آن لحظه‌شماری کرد و برای پایان یک زندگی مشترک جشن برگزار کرد؟! یک زندگی مشترک با تمام خوبی‌ها و بدی‌ها، پستی‌ها و بلندی‌ها به پایان رسیده و زندگی مشترک دو انسان، با روحیات، شخصیت و رفتارهای متفاوت که زمانی عاشقانه متعهد به ادامه راه زندگی با هم شده‌اند با شکست مواجه شده است. برخی زوج‌ها دلیل برگزاری این جشن را اطلاع اقوام از طلاق آن‌ها عنوان کرده و می‌گویند با این کار همه از توافقی بودن طلاق آن‌ها آگاه می‌شوند و هنگام مواجهه بعد از طلاق با فامیل ناچار به پاسخگویی سوالات متعدد درباره علت طلاق خود نیستند. وجود فرزند نیز بهانه‌ای دیگر برای آنهاست و ادعا می‌کنند با این کار فرزندشان متوجه رابطه حسنه آن‌ها می‌شود و درک می‌کند که در آینده‌ای نزدیک می‌تواند از مهر و محبت هر دوی آن‌ها دور از هم بهره‌مند شود. واکنش مهمانان این مراسم اغلب با تمسخر و خشم همراه است و ممکن است به ناچار نسبت به شرکت در این مراسم اعلام موافقت و آمادگی کنند. واقعیت آن است که نمی‌توان نگاه شاعرانه‌ای به طلاق داشت و آن را با هر ابزار و وسیله‌ای توجیه کرد، پیش‌روی صد‌ها مهمان لبخند زد و ادعای خوشحالی کرد، اما در دل به حال زندگی زناشویی نافرجام خود تاسف خورد و در نهایت برگزاری جشن طلاق را با هر تفکر و دلیلی نمی‌توان معقول دانست. برگزاری جشن طلاق محکوم است رئیس هیات‌مدیره انجمن علمی رفاه اجتماعی در گفت‌وگو با «آرمان» با اشاره به مخالفت خود با برگزاری جشن طلاق و نکوهش آن می‌گوید: پدیده ازدواج پیمان مقدسی است که بین دو فرد بسته می‌شود. طرفین باید با وفاداری، از این پیمان و فرزندان مراقبت کنند. طلاق همیشه مورد نکوهش بوده و در بسیاری از مناطق کشور هنوز معتقدند که زن باید با پیراهن سفید به خانه شوهر برود و با کفن سفید از آن خارج شود. در این مناطق به دلیل وجود این فرهنگ بسیاری از ناملایمات در زندگی مشترک تحمل می‌شود و طلاق عاطفی اتفاق می‌افتد، اما ظاهر حفظ شده و طلاق نمی‌گیرند. مددکاران اجتماعی می‌دانند در مواقعی تن‌ها راه نجات خانواده طلاق است و به‌رغم مذموم بودن طلاق، افراد را به آن تشویق می‌کنند. در جامعه و بسیاری از کشورهای دنیا قبح طلاق ریخته شده و امری عادی شده است، بنابراین وقتی افراد توافق ازدواج می‌کنند جشن ازدواج می‌گیرند و فردا که توافق طلاق کردند، به برگزاری جشن طلاق اقدام می‌کنند. محمد زاهدی‌اصل می‌افزاید: این کار ناشی از افسردگی زوج‌ها از طلاق نیست و این جشن با فرهنگ ایرانی- اسلامی ما ناسازگار است، اما وجود دارد. او تاکید می‌کند: مسائل اجتماعی را نباید نادیده گرفت و نسبت به آن‌ها خشونت رفتاری و کلامی داشت، باید ریشه‌یابی شوند و درباره آن‌ها تدبیری براساس منطق داشت. علاوه بر آنکه تاثیر شبکه‌های مجازی در برگزاری جشن طلاق را نباید نادیده گرفت و باید اثرات این شبکه‌ها در فرهنگ جامعه را با منطق مدیریت کرد. زاهدی‌اصل خاطرنشان می‌کند: اکنون از هر چهار ازدواج یک طلاق صورت می‌گیرد و ۲۵ درصد ازدواج‌ها به طلاق منتهی می‌شود، به‌تدریج قبح طلاق از بین می‌رود، جشن طلاق گرفته می‌شود، اقوام را از طلاق مطلع و متاسفانه ابراز می‌کنند بعد طلاق به دوستی‌های خود ادامه می‌دهند. او می‌افزاید: خوشبختانه اکنون جوانان با عقلانیت ازدواج می‌کنند و نه صرفا تا پنج سال اول، بلکه تا زمان اطمینان از ثبات ازدواج اقدام به داشتن فرزند نمی‌کنند و اغلب کمتر با وجود فرزند جشن طلاق می‌گیرند. زاهدی‌اصل تاکید می‌کند: وجود رابطه دوستانه بین والدین پس از طلاق تاثیر منفی طلاق را بر فرزند کاهش می‌دهد و در مقابل اگر کودک شاهد رابطه خصمانه پدر و مادر با یکدیگر باشد و آن‌ها نزد فرزند از یکدیگر بدگویی کنند، او انسانی سالم و صالح تربیت نمی‌شود. او در پایان می‌افزاید: اگر راه سازشی در زندگی زناشویی وجود ندارد، بهتر است با تواهم و همدلی والدین طلاق انجام شود و در صورت وجود فرزند رابطه حسنه بین آن‌ها وجود داشته باشد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد