سرویس سبک زندگی فردا؛ الهه افراسیابی: رمضان را عزیزترین و پربرکتترین ماه از سال و قدر را، ارزشمندترین شب قرار داد. إِنّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَة مُبارَکَة إِنّا کُنّا مُنْذِرینَ: ما این کتاب مبین را در شبی پر برکت نازل کردیم ۱
شبی که آیههای آسمانیش بر زمین نازل شد. شبی برای تکرار رحمت و برکتش. گرانمایه و پربار، برای آنها که در یابند و فرصت بشناسند. گویند که قدر نامیده شد چرا که آنچه طی یک سال بر آدمی خواهد گذشت، مقدر شده در همین شب است. در روایات شیعه آمده است که شب قدر یکی از سه شب ۱۹، ۲۱ یا ۲۳ در ماه رمضان است ۲ .
از امام صادق علیهالسلام نقل شده: شب قدر تا قیامت باقی است و در ماه رمضان واقع است ۳ . نخستین امام، یاور پیامبر صلیالله علیهوآله وسلم و دین و کتابی که در همین شب نازل شد را غریبانه در نخستینِ این شبها ضربت زدند. نوزده رمضان، محراب به قتلگاهی برای یاور مظلومین تبدیل شد. اگرچه دادرس خود، سالها خار در چشم و استخوان در گلو دردهایش را در چاه فریاد میکشید. تنها و بییاور و خسته. حضورش، حکمت و حکومت و عدالتش از طاقتِ دشمنانش خارج بود. ضربه را بر عزیزترینِ هستی در عزیزترینِ شبها فرود آوردند و بعد از آن عالم یتیم شد و بی پناه ماند. کوفه و یتیمان و بیکسانش نه، دنیا به سوگِ زخمی نشست که تا ابد تازه ماند.
قدر عزیز ماند، گرچه علی علیهالسلام حجت پرودگار بر روی زمین را قدر ندانستند. قدر شبی برای تقدیر آدمی و نزول کتاب بر او مقدر شد، باشد که روشنی این چراغ و راهنما، مسیر نجاتی باشد بر آنان که طالب و جویندهٔ راه هستند. دست که به دعا بر میدارید، پروردگارتان را که میخوانید، به اضطرار و التماس و از در توبه، به مهربانی و رحمت و مغفرتش که دل میبندید، دیگران را فراموش نکنید. عزت و برکت قرآن را که واسطه قرار میدهید، به معصومین و خواص درگاهش که متوسل میشوید، عهد و توبهتان را از یاد نبرید. قرآن که بر سر میگذارید، دلهای شکسته و بغضهای فرو خورده و پنهان شده را که آشکار میکنید، در میانهٔ طلب کردن تقدیری نیکو، مبادا آنچه بر زبان میآورید، فراموش کنید. ما او را میخوانیم، در عزت و رحمت و قدر و منزلت این شب و سرنوشتی نیک و عاقبتی خیر میطلبیم. او ما را اجابت میکند، که مهربانترین مهربانان است و نزدیک تر از رگ گردن به ما و کاستیها و نیازهای ماست. قدر بدانیم، شب قدرش را، و قرآن و آنچه در میان ما آدمیان به امانت گذاشته شده را.
پینوشت:
۱. سوره دخان، آیه ۳
۲. کافی ج ۲ ص ۱۶۹
۳. جمعالبیان ج۲ ص۹۵
دیدگاه تان را بنویسید