سرویس سبک زندگی: بیخوابی شبانه، در کنار نیاز به مراقبت و هوشیاری ۲۴ ساعته، دور شدن از فعالیتهای اجتماعی و حتی کمرنگ شدن ارتباط با دوستان، فشار روانی زیادی را به تازهمادرها وارد میکند. بسیاری از آنها از نداشتن همصحبت در طول روز شکایت میکنند و اینکه به خاطر ساعت خواب نوزاد، شرایط جوی، خستگی خود یا دلایل دیگر، گاهی فرصت قدم زدن در خیابان را هم پیدا نمیکنند و این مسئله به یکی از دلایل خستگیشان تبدیل میشود. در ادامه این مطلب را به نقل از هفته نامه آتیه نو میخوانیم.
مادری که بهترین سالهای زندگیاش را وقف رسیدن به موقعیت شغلی کرده، حالا مسئول مراقبت از فرزندش است. او برخلاف پدر، ۶ تا ۹ ماه مرخصی زایمان دارد و اگر نظر کارفرما در مورد تواناییهایش تا پایان این مدت تغییر نکند، میتواند بعد از تمام شدن مرخصی، کارش را از سر بگیرد. بودن در کنار فرزند، آن هم در شرایطی که بخشی از درآمد مادر شاغل همچنان به حسابش واریز میشود، میتواند فرصتی مغتنم باشد! اما بیخوابی شبانه، در کنار نیاز به مراقبت و هوشیاری ۲۴ ساعته، دور شدن از فعالیتهای اجتماعی و حتی کمرنگ شدن ارتباط با دوستان، فشار روانی زیادی را به تازهمادرها وارد میکند. بسیاری از آنها از نداشتن همصحبت در طول روز شکایت میکنند و اینکه به خاطر ساعت خواب نوزاد، شرایط جوی، خستگی خود یا دلایل دیگر، گاهی فرصت قدم زدن در خیابان را هم پیدا نمیکنند و این مسئله به یکی از دلایل خستگیشان تبدیل میشود.
افزایش هزینههای زندگی ممکن است شریک دیگر را وادار به کار بیشتر کند. افزایش حجم کارهای خانه و مسئولیتهای مراقبت از کودک هم استرس یا لااقل خستگی جسمانی زیادی را به تازهوالدها تحمیل میکند و زیر سایه این خستگی، رابطه آنها هم گاهی سرد یا حتی پرتنش میشود. اگر تازه مادر شدهاید، تصور نکنید که تحمل کردن شرایطی که آزارتان میدهد تنها راه عبور از این بحران است. توصیههایی که در ادامه با شما در میان میگذاریم، از دل تجربیات مادرانی بیرون آمده که شرایط امروز شما را پشت سر گذاشتهاند. پس ساده از کنار حرفهایشان نگذرید.
قهرمان نباشید!
اصلا عجیب نیست که یک تازهمادر گاهی به خاطر نداشتن یک ساعت زمان شخصی در طول روز بغض کند یا از اینکه هفتههاست یک وعدهغذا را بدون چندبار بلند شدن از پشت میز نخورده، خسته شود. این بغضها و خستگیهای گاهبهگاه چیزی از فداکار بودنتان کم نمیکند. پس از کمک گرفتن نترسید! اگر شرایط اقتصادی استخدام یک پرستار پارهوقت را ندارید، از آدمهای اطرافتان کمک بگیرید. خالهای که خانهاش نزدیک شماست، مادربزرگی که لااقل میتواند چند ساعت در هفته از فرزندتان مراقبت کند تا با خیال راحت خرید کنید، یا خواهری که میتواند هفتهای چند شب در خانه شما بخوابد تا گریههای شبانه کودکتان را آرام کند، میتوانند ناجی شما باشند. اگر امکان کمک گرفتن روزانه یا هفتگی از خانواده یا دوستانتان را ندارید، با همسرتان در این مورد صحبت کنید. او چطور میتواند بار روی دوش شما را کم کند؟ نگران نباشید! او هم درست مثل شما تجربه نگهداری از نوزاد را نداشته و درست مثل شما میتواند با خواندن کتابها یا حتی گاهی آزمون و خطاهای بیضرر، در این کار کارآزموده شود. پس برچسب «تو نمیتوانی!» را رویش نچسبانید و خودتان را از نعمت کمک گرفتن از او بیبهره نکنید.
دوپینگ کنید!
نداشتن فعالیت اجتماعی و هراس از به حاشیه رانده شدن بعد از برگشتن به فضای کار، روزهای مرخصی را برای بسیاری از مادران با نگرانی همراه میکند. همه چیز به خودتان بستگی دارد! چقدر کارتان را دوست دارید؟ چقدر به فکر پیشرفت هستید؟ اگر میخواهید بعد از تولد فرزندتان باز هم از پلههای ترقی بالا بروید، از همین شش ماه مرخصی هم میتوانید استفاده کنید. برای بهتر انجام شدن کارتان نیازمند یاد گرفتن یک نرمافزار، یا مسلط شدن به زبان خارجی هستید؟ شاید بتوانید در همین روزهای پرهیاهوی زندگیتان، جایی برای رفتن به یک کلاس، یا کار کردن با یک نرمافزار خودآموز باز کنید. اگر خودتان بخواهید، میتوانید بعد از شش ماه با قدرت بیشتری پشت میز کارتان بنشینید و انگیزه کارفرما را برای حفظ این مهره فعال سازمان بالا ببرید.
افسردگی را جدی بگیرید!
غمی که امروز چشمهایتان را پراشک کرده تنها حاصل زیاد شدن مسئولیتهایتان نیست. آمارها حاکی از این است که ۵۰ تا ۸۰ درصد مادران، درجهای از افسردگی را بعد از به دنیا آمدن فرزندشان تجربه میکنند و حتی برخی از پدران هم از ابتلا به افسردگی در این دوران شکایت میکنند. افسردگی پس از زایمان ترکیبی از افزایش ناگهانی مسئولیتها و نگرانیها و البته تغییرات هورمونی است که در بدنتان اتفاق میافتد و مطمئن باشید که با نادیده گرفته شدن و شنیدن لطیفه و جوک درمان نمیشود. اگر چند روز یا چند هفته است که نخندیدهاید، زیاد بغض میکنید، از حرف همه دلخور میشوید و علیه همسرتان جبهه میگیرید، موضوع را با یک روانشناس در میان بگذارید. شاید به تشخیص او، لازم باشد به یک روانپزشک مراجعه کنید و چند ماهی داروهای ضدافسردگی و کاهنده اضطراب مصرف کنید. نگران نباشید! متخصصی که قصد درمان شما را دارد، حواسش به فرزندتان هم هست و دارویی را که به شیرخوار شما آسیب برساند تجویز نمیکند.
دیدگاه تان را بنویسید