سرویس سبک زندگی: گاهی اوقات ما آدمها تا به یک جایی میرسیم، منصبی پیدا میکنیم، در کارهای دولتی کاره میشویم خلاصه یه خورده که در جایگاهمان رشدی پیدا میشود فکر میکنیم که چه خبر شده است، دیگر الان ما با بقیه فرق داریم و همه چیز برای ما با دیگران متفاوت است.... در ادامه این مطلب را به نقل از سایت تبیان میخواهیم.
در قرآن کریم به این موضوع با دو رویکرد برخورد شده است؛
۱. رویکرد اول: از این افکار پوشالی بیرون بیایید
وقتی سخن از افکار کافران و مشرکین و زیادی مال و فرزند و منطق پوشالی که عدهای دارند که حتما بهتر از دیگران هستند ، میشود قرآن کریم به منطق پوشالى آنها که در هر زمانى براى اثبات برترى خود متوسل مىشدند، و به اغفال عوام مى پرداختند، اشاره کرده، مىفرماید: «و آنها گفتند: ما از همه ثروتمندتر و پراولادتریم» (وَ قالُوا نَحْنُ أَکْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً). خداوند، به ما محبت دارد، هم اموال فراوان در اختیار ما نهاده، و هم نیروى انسانى بسیار، و این دلیل بر لطف او در حق ما و نشانه مقام و موقعیت ما در نزد او است «و ما (نور چشمىها) هرگز مجازات نخواهیم شد»! (وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ).
مگر خداوند، عزیز کردههاى خود را هم مجازات مىکند؟! اگر ما مطرود درگاه او هستیم، چرا این همه نعمت، به ما داد؟! خلاصه، آبادى دنیاى ما دلیل روشنى بر آبادى آخرت ماست!
بعضى از مفسران، احتمال دادهاند: جمله «وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ» دلیل بر آن است که آنها به طور کلى منکر قیامت و عذاب بودند. ولى، آیات بعد نشان مىدهد: این جمله، ناظر به این معنا نیست، بلکه، منظورشان این بوده که: آنها به دلیل ثروتشان، مقرب درگاه خدایند.
آیه بعد، این منطق پوشالى و عوام فریبانه را به عالیترین وجه پاسخ مى دهد و در هم مىکوبد، روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده، مىفرماید: «به آنها بگو: پروردگار من، روزى را براى هر کس بخواهد گسترش مىدهد، و براى هر کس بخواهد، سخت مى گیرد» و این ها همه طبق مصالحى است که براى آزمون خلق و نظام زندگى انسان لازم مى داند، و ربطى به قدر و مقام در درگاهِ خدا، ندارد (قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ)
بنابراین، هرگز نباید وسعت روزى را دلیل بر سعادت، و تنگى روزى را دلیل بر شقاوت شمرد «اما اکثر مردم از این واقعیت بىخبرند» (وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لایَعْلَمُونَ)
البته اکثریت ناآگاه و بى خبر، چنین هستند، و گرنه این مسأله براى آگاهان واضح و روشن است.
سپس با صراحت بیشترى همین معنى را تعقیب کرده، مىگوید: «هرگز چنان نیست که اموال و اولادتان، شما را نزد ما مقرب سازد» (وَ ما أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنا زُلْفى)
این اشتباه بزرگى است که دامنگیر گروهى از عوام شده است که امروزه این عوام هم شاید کم نباشند، که تصور مى کنند در این جهان از نظر مادى گرفتار محرومیتند، مغضوب و مطرود درگاه خدا هستند، و آنها که در رفاه نعمت غوطه ورند، محبوب و مقبول او مىباشند.
وقتی به متولین میگوییم که کمکی داشته باشند اذعان دارند که حتما خدا نخواسته به آن ها (فقرا) بدهد؛ چه بسیار افراد محرومى که با این وسیله، آزمایش مى شوند، و به برترین مقامات مى رسند، و چه بسیار افراد متنعمى، که اموال و ثروتشان بلاى جانشان و مقدمه مجازاتشان است.
مگر قرآن در آیه ۱۵ سوره «تغابن» صریحاً نمىگوید: إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَ اللّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ: «اموال و فرزندان شما وسیله آزمایش شما هستند و پاداش عظیم نزد خدا است».
این سخن، بدان معنى نیست که انسان دست از تلاش و کوشش لازم، براى زندگى بر دارد، بلکه، هدف این است که داشتن امکانات اقتصادى و نیروى انسانى فراوان، هرگز معیار ارزش معنوى انسانها در پیشگاه خدا نمى شود.
آن گاه به معیار اصلى ارزش هاى انسانها و آنچه مایه تقرب به درگاه خدا مى شود، پرداخته، (به صورت یک استثناى منفصل) مى گوید: «مگر کسانى که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که براى آنها در برابر اعمالشان پاداش مضاعف است، و در غرفه هاى بهشتى در نهایت امنیت به سر مى برند» (إِلاّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِکَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِی الْغُرُفاتِ آمِنُونَ)
بنابراین، تمام معیارها به این دو امر باز مىگردد، «ایمان» و «عمل صالح» از هر کس، در هر زمان، در هر مکان، از هر قشر و هر گروه، و تفاوت انسانها در پیشگاه خدا، به تفاوت درجات ایمان و مراتب عمل صالح آنها است، و جز این چیز دیگرى نیست.
حتى علم و دانش و انتساب به افراد بزرگ، حتى به پیامبران، اگر توأم با این دو معیار نباشد، به تنهائى چیزى بر ارزش انسان نمىافزاید.
۲. رویکرد دوم: شما با بقیه فرق دارید
رویکرد دیگری که قرآن دارد این است که در جایی به زنان پیامبر مىفرماید: شما با سایرین فرق دارید و كار خلاف شما دو برابر حساب مىشود: «یا نساء النّبىّ مَن یَأتِ منكُنّ بفاحشةٍ مُبیّنةٍ یُضاعف له العذابُ ضِعفَین» (سوره احزاب، آیه ۳۰) همان گونه كه پاداش عمل شایسته شما، دو برابر دیگران است: «و مَن یَقنُت مِنكنّ لِلّه و رسوله و تَعمل صالحاً نُؤتها أجرها مَرّتَین» (سوره احزاب، آیه ۳۱)
هر كوهى قلّهاش بلندتر باشد، درّهاش عمیقتر است. در حدیث مىخوانیم: از جاهل هفتاد گناه بخشیده مىشود قبل از آنكه از عالم یك گناه بخشیده شود. «یغفر للجاهل سبعون ذَنباً قبل أن یُغفر للعالم ذنبٌ واحد» (كافى، ج۱، ص ۵۹)
نردبان این جهان ما و منى است
عاقبت این نردبان افتادنى است
لاجرم هركس كه بالاتر نشست
استخوانش سختتر خواهد شكست
دلیل این حساب ویژه، موقعیت خاص و ویژه این افراد است که یک گناه آشکارِ آنها در اصل دو گناه است: یکی همان گناه انجام شده و دیگری لطمه به آبروی اسلام.
روی همین اصل، کار خیری هم که انجام میدهند اگر کمک به آبروی اسلام و به نحوی تبلیغ دین باشد، از دو ثواب برخوردار خواهد بود؛ چرا که آن یک کار در واقع دو کار بوده است. (ر.ک به تفسیر نمونه ۱۷/۲۸۳-۲۸۶)
و این قانون اختصاصی به زنان پیغمبر صلی الله علیه وآله ندارد ، هر کس که رفتار او در پیوند با دین دیده میشود و در نوع نگاهِ مردم به دین مۆثر است همین قانون درباره او اجرا میشود.
منابع:
کتاب پرسش و پاسخ؛ بیانات حجة الاسلام قرائتی
مال و فرزند دلیل قرب به خدا نیست؛ تفسیر نمونه، جلد ۱۸
دیدگاه تان را بنویسید