سرویس سبک زندگی فردا؛ مریم کمالینژاد: نامش را زیاد از زبان این و آن میشنویم. خاصه این روزها که آدمها به سمت درخودفرورفتگی، تنهایی و روابط مجازی میل بیشتری دارند. بی آنکه بدانیم حد و حدودش چیست و عوارض و درمانش چگونه است، با یک دلخوری و ناراحتی ساده و بیحوصلگی عصرگاهی، به خودمان میگوییم «افسرده»! فراوانی افسردگی در میان بیماریهای روحی، مانند سرماخوردگی در میان بیماریهای جسمی است. در مورد نوجوانان نیز این مسئله وجود دارد. یعنی افسردگی تنها مختص به قشر بزرگسال که غرق در کار و زندگی و مشکلات است، نمیشود. ممکن است یک نوجوان سیزده، چهارده ساله یا بیشتر به این بیماری دچار شود. در این نوشتار به چرایی درافتادن نوجوانان به ورطه افسردگی و راههای پیشگیری از آن میپردازیم.
بـــلوغ
این روزها کمتر کسی یافت میشود که نداند بلوغ و نوجوانی دوره حساسی از زندگی است و تغییرات جسمی و روحی فراوانی با خود دارد. کمتر والدینی هستند که ندانند باید مهارتهای ویژهای برای رفتار با نوجوانشان بیاموزند. یکی از مشکلاتی که ممکن است یقهٔ نوجوان را بگیرد و منشأش همان تغییرات جسمی و روحی است که در بالا اشاره شد، افسردگی است.
افسردگی دقیقا چیست؟
افسردگی یک احساس است. احساس غم و ناامیدی و خشم توأمان، احساس بیهودگی و ناکامی. این احساسات تمام فعالیتهای فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع مثل یک سایه مدام دنبال فرد است و اجازه نمیدهد احساس واقعی خود را درک کند.
در همین زمینه بخوانید: پسر نوجوان را تا چه اندازه محدود کنیم؟
عوارض افسردگی
افسردگی باعث از دست دادن علاقه به کار و فعالیت میشود. همچنین فرد دچار بیخوابی، بیاشتهایی و عدم تمرکز شده و انرژیاش تا حد قابل اعتنایی از دست میرود. در میان نوجوانان افسردگی به شکلهای مختلف خود را نشان میدهد. بیقراری، هیجانهای کنترل نشده، آرامش نداشتن، عدم تمرکز، درخود فرورفتگی، خشم و پرخاشگری، افت تحصیلی، خستگی بیش از حد، کنارهگیری از جمع و گروه دوستان و همسالان، منفی نگری مرضی و شاکی بودن از درک نشدن توسط والدین و اطرافیان.
آیا ناراحت است یا واقعا افسرده شده؟
به هر حس ناراحتی و در خودفرورفتگیای نمیتوان افسردگی گفت. برای آنکه مطمئن شویم نوجوان واقعا دچار افسردگی است یا نه لازم این نکات را بررسی کنیم، در صورتی میتوان نوجوانی را افسرده دانست که حداقل پنج مورد از موراد زیر را دارا باشد.
• داشتن حس و حال افسردگی در بخش بیشتری از روز و تکرار این حالت در تمام روزها. حداقل دو هفتهٔ پیاپی باید این حالات در نوجوان دیده شود. در غیر این صورت مقطعی بوده و نمیتوان به آن افسردگی گفت
• بیعلاقگی نسبت به چیزهایی که تا پیش از این از آنها لذت میبرده و به آن توجه نشان میداده
• لاغر، کمخوراک و کمخواب شدن بدون قصد قبلی و بدون رژیم غذایی
• افراط و تفریط در حالات روحی؛ بی قراری یا کُندی در رفتار
• احساس خستگی مفرط بدون انجام فعالیت خسته کننده
• داشتن احساس گناه، عدم اعتماد به نفس، بی ارزشی و...
• افت تحصیلی و عدم توانایی تمرکز بر مسائل ذهنی
• خیال پردازی و فکر کردن زیاد به مرگ و خودکشی
آیا همه نوجوانان افسردگی را تجربه میکنند؟
پاسخ یک کلمه است؛ خیر! همهٔ نوجوانان دچار افسردگی نمیشوند. عللی که افسردگی در نوجوانان را دامن میزند دو عامل است، ژنتیک و محیط. که البته ژنتیک هم به این معنا نیست که افسردگی از پدر و مادر یا دیگر بستگان خونی به فرد منتقل میشود. بلکه به این علت است که داشتن پدر یا مادری افسرده سبب تلقین و تکرار رفتارهای افسردگی در نوجوان میشود. تصور کنید نوجوانی که در خانهای زندگی میکند که یکی از والدینش درگیر مسئله افسردگی هستند، تا چه اندازه مستعد بروز افسردگی است.
در همین زمینه بخوانید: با این ۷ راهکار به نوجوان در حال بلوغ کمک کنید
همچنین داشتن تجارب سخت در دوران کودکی یا نوجوانی زمینه را برای این بیماری مستعد میکند. از دست دادن و تجربهٔ مرگ، طلاق والدین، درگیر بودن با مشکلات رفتاری و اختلالات روانی دیگر، مثل بیش فعالی یا اختلال یادگیری. تحقیر و سرزنش شدن توسط والدین. تجربهٔ شکستهای پیاپی و مسائلی از این دست، نوجوان را دچار افسردگی میکند. به جز اینها محیط و فضای خانواده اثر بسیار قابل توجهی بر روی روحیه و احساسات فرزندان دارد. کودکی خانوادهای مشتنج و درگیر دعواهای خانگی دارد، امکان بیشتری دارد که در نوجوانی به افسردگی دچار شود. همچنین محیط های سرد خانوادگی و طلاق عاطفی والدین، امکان افسردگی نوجوان را افزایش میدهد.
چاره چیست؟ اگر مطمئن شدید یا حتی شک کردید که فرزندتان درگیر افسردگی پیشرفته است، وظیفه شماست که به یک روانشناس مراجعه کنید. افسردگی دارای سه درمان متفاوت است؛ دارو درمانی، خانواده درمانی و شناخت درمانی. از این میان خانواده درمانی، کاری است که والدین به خوبی از پس آن بر میآیند و لازم است درباره آن نکاتی را بیاموزند.
آرام باشید
آرام باشید. قرار نیست آدمهای افسرده تا ابد افسرده بمانند یا خودکشی کنند. اگر احساس درماندگی و ناتوانی کنید، فرزندتان بیش از قبل ناامید شده و رفتارهای شما او را بیشتر در گرداب افسردگی فرو میبرد. غر نزنید. جلوی خودش با کسی درباره این مسئله صحبت نکنید. لازم نیست کل فامیل از این ماجرا خبردار شوند. از یک مشاوره خوب کمک بگیرید.
صحبت کنید
اولین راه حل این است که بسیار با فرزندتان صحبت کنید. نه آن طور که دلزده و عصبانی شود. بلکه در موقعیتهای مختلف و با زبانهای متفاوت و صمیمیت خودانگیخته و نه مصنوعی. باید مطمئن شوید که رفتارهای نوجوانتان واقعا افسردگی است یا یک خلق و خوی گذاراست. بنابراین در مورد احساسات و افکارش دقیق شوید و بپرسید.
در همین زمینه بخوانید: اصلاح رفتارهای خشونتآمیز نوجوان با این روشها
ردیابی
به رفتارهای خانگی نوجوان اکتفا نکنید. اگر به این نتیجه رسیدید که فرزندتان افسرده شده یا در آستانهٔ افسردگی است، خوب است که رفتارهای او را در مدرسه و در جمع دوستانش هم بررسی کنید. برای این کار میتوانید طوری که خودش متوجه نشود از معلم و مربیان مدرسه کمک بگیرید. با دوستانش صحبت کنید و البته حواستان باشد که مشکل دیگری به نام بیاعتمادی به وجود نیاید و او گمان نکند شما دارید تعقیبش میکنید.
تشویق و توجه کنید
تحقیقات و پژوهشها نشان میدهد که نوجوانانی که تحت تربیت سختگیرانه بودهاند بیش از بقیه مستعد افسردگی هستند. تربیت کنترلگر که بیشتر بر روی تنبیه و محرومیت و قوانین سفت و سخت و غیرقابل انعطاف متمرکز است و خبری از تشویق و ارزش دادن در آن نیست، نوجوان را درخودفرورفته و ناامید می کند. پس اگر قائل به چنین تربیتی هستید بهتر است تجدید نظر کنید. کمی با فرزندتان راه بیاید. برایش زمان بگذارید. او را تشویق کنید و توقعات تحصیلی و اخلاقی و ... را نسبت به او کاهش دهید.
افسردههای خمشگین
افسردگی در برخی نوجوانان به شکل پرخاشگری بروز میکند. بی حوصلگی، خشم و پرخاشگری توأمان والدین را دچار این گمان میکنند که فرزندشان دارد خودخواسته به آنان لجبازی میکند و ممکن است پدر و مادر به دام مقابله به مثل بیفتند. او داد میزند، من بلندتر داد میزنم. او لجبازی میکند من محروماش میکنم. او بددهانی میکند من جلوی جمع ضایعش میکنم و... این بدترین اتفاقی است که در پروسه افسردگی نوجوان ممکن است بیفتد. سعی کنید آرام باشید و هرگز مقابله به مثل نکنید.
نشست و برخاست با آدمهای شاد
اگر افرادی در فامیل هستند از نزدیکان و آشنایان که دچار افسردگیاند یا خلق و خوی غمگین و شاکی و ناامید دارند، بهتر است رفت و آمد با آنها را بسیار محدود کنید. در عوض با افراد شاد، خوش مشرب، آرام، پرانگیزه و موفق رفت و آمد کنید و مطمئن باشید این مسئله در روحیه فرزندتان اثر قابل توجهی خواهد گذاشت.
دیدگاه تان را بنویسید