سرویس سبک زندگی فردا: مهارتهای ارتباطی و برقراری ارتباط با اشخاص و گروههای گوناگون نیازمند آموختن و به کار گیری برخی نکات و کنار گذاشتن برخی ویژگیها است. مجموعه این بایدها و نبایدها کیفیت ارتباط را مشخص میکند.
برخی افراد به دلیل نوع تربیت، ویژگیهای شخصیتی و وسعت روابط اجتماعی و تجربههای بیشتر، در برقراری ارتباط، موفقتر عمل میکنند و بعضی دیگر به دلایل متعددی فاقد این مهارت اند. به هر حال، چون برقراری ارتباط موثر یک مهارت و در عین حال یک هنر است، قابل آموزش و یادگیری است. در اینجا سعی داریم چند رفتار سمی را که مانع ارتباط است و به روابط اصیل و صمیمانه آسیب میزند، به شما معرفی کنیم. شما میتوانید با شناسایی رفتارهای سمی در خودتان و حذف آنها کیفیت ارتباطی خود را ارتقا بخشید.
۱- شخصی کردن همه مسائل
افرادی که این رفتار سمی را دارند همه صحبتها و اتفاقات اطراف را شخصی میکنند و با برداشت اشتباه از گفتههای دیگران دچار سوء تفاهم و رفتارهای تلخ و گزنده میشوند. در واقع گفتههای دیگران را به خودشان میگیرندو چنین میپندارند که همه گفتههای دیگران درباره آنهاست. این افراد با دید منفی و شک گفتههای دیگران را دنبال میکنند و از هر کلمه هزاران معنا و مسئله بیرون میکنند که البته هم این معانی را متوجه خودشان میدانند. گویی دیگران قصد دارند دائما از آنها انتقاد کنند. واقعیت این است که همیشه آدمها قصد ندارند دوپهلو صحبت کنند و ما را بیازارند یا پیام پنهانی به قصد آزار ما داشته باشند. مسائل را شخصی نکنیم.
۲-حسادت کردن
حسادت ویژگیهای خوب شمارا میکُشد. اجازه ندهید با شما چنین کند. حسادت شمارش داشتههای دیگران به جای داشتههای خویش است. این رفتار به هیج وجه برای ارتباط مفید نیست. زندگی خود را نباید با هیچکس مقایسه کرد، خودتان را با خودتان مقایسه کنید. حداکثر تلاش خود را بکنید، سپس پیشرفت خود را ارزیابی کنید. خودتان را با دیروزتان مقایسه کنید. اگر هم پیشرفتی نبود ببینید مشکل کجا بوده است. بدین طریق هم درباره خودتان حس بهتری خواهید داشت، هم به دیگران و در نتیجه ارتباطات بهتری را شکل خواهید داد.
۳-همیشه در نقش قربانی ظاهر شدن
رفتار سمی دیگر این است که همیشه خود را قربانی ببینیم، برای خودمان دلسوزی کنیم، خود را محکوم به مشکلات ببینیم و فردی فاقد کنترل و اراده به نظر برسیم. واقعیت این است که اگرچه ما در بعضی اتفاقات زندگی اختیاری نداشته ایم، ولی در اداره کردن و مدیریت کردن این اتفاقات انتخاب گر هستیم. میتوانیم انتخاب کنیم که تسلیم مشکلات شویم و با شکایت از زمین و زمان فردی پر از خشم و خسته کننده به نظر برسیم، یا انتخاب کنیم که نوع دیگری عمل کنیم و اوضاع زندگی خود را آزادانه تغییر دهیم. وقتی از شکایت دست میکشیم و احساس درماندگی را از خود دور میکنیم، به وضوح احساس قدرت میکنیم، البته اگر خودمان بخواهیم. طبیعتا افراد قوی و تاثیرگذار در مقایسه با افراد ضعیف و درمانده حس بهتری به اطرافیان خود القا میکنند.
۴-چسبیدن به غم و رنج و اندوه و فقدان
یکی از سختترین درسهای زندگی این است که باید بتوانی از مشکلاتی، چون خشم، غم، سوگ، فقدان، جدایی، احساس گناه نفرت و ... گذر کنی و بالاخره آنها را رها کنی. بدون شک تغییر کار سختی است و ما تلاش میکنیم که تغییر نکنیم به همین دلیل این تلخیها را رها نمیکنیم، چون کار سختی است. اما رها کردن در واقع سالمترین راه پیش رو است. چسبیدن به غم و اندوه و خشمهای قدیم و رها نکردن آنها، ویژگیهای نامطلوبی را در ما ایجاد میکند و از همین رو از دید دیگران شخصیتی ناشاد و گاهی حتی پیچیده و ناراحت به نظر میرسیم و این نگاه حتما در ارتباطات ما تاثیر منفی دارد.
۵-افکار منفی وسواس گونه
این خیلی سخت است که در اطراف کسانی باشیم که دائما درباره مسائل و مشکلاتشان صحبت میکنند، از اتفاقات تلخ گذشته سخن میگویند، از بدشانسیها و اتفاقات تلخ امروزشان میگویند و از ناعادلانه بودن دنیا و مظلوم واقع شدن در زندگی داستانهای فاجعه آمیز و دنباله داری دارند. اینها عادت ندارند قسمتهای مثبت زندگی را ببینند و درسهای مثبت از مسائل زندگی بگیرند. منفی گرایی و نشخوار فکری دائم با مسائل منفی دارند و جوری صحبت میکنند که گویی همه چیز بر ضد آنها رقم خورده است. چنین افرادی انرژی منفی از خود ساطع میکنند و با این کلمات و رفتارها انرژی سایرین را نیز تقلیل میدهند.
۶- فقدان کنترل هیجانها
ناتوانی در مدیریت هیجانهای خود یک رفتار سمی برای اطرافیان محسوب میشود. افرادی که کنترلی بر هیجانات خود ندارند با کوچکترین مسئلهای ناگهان عصبانی میشوند یا گریه میکنند و واکنشهای هیجانی بسیار شدید دارند. اگر دچار چنین مشکلی هستید حتما باید با کمک متخصص، ریشههای درونی این هیجانهای کنترل نشدنی را پیدا کنید، به طور عمیق روی آنها کار کنید و قدرت و توانمندی خود را برای مدیریت هیجانهای خود افزایش دهید.
۷- قضاوتهای سطحی درباره دیگران
هرگز فقط از روی ظاهر، درباره دیگران قضاوت نکنید، ظاهر دیگران لزوما همه واقعیت نیست. افراد شاید خود را بهتر، شادتر، ثروتمندتر یا هر چیزی غیر از آنچه هستند نشان دهند، گاهی افراد در ظاهر بسیار شاد و بی خیال به نظر میرسند، درحالی که مشکلات و مسائل بزرگی دارند. قضاوتهای سطحی درباره دیگران باعث میشود از درک عمیق آنها فاصله بگیریم و به جای کمک رسانی و محبت مقابلشان قرار بگیریم.
۸- رفتار خشن و فقدان همدلی و شفقت
یکی از سمیترین رفتارهای ناشی از درک نکردن دیگران و همدلی نداشتن با آنان، نامهربانی و بی توجهی به دیگران است. رفتارهای خشن و تلخ کلامی و غیر کلامی در حضور شخص، پشت سر وی یا روی صفحات اینترنت، رفتارهای گزنده و آسیب زنندهای است که روح و شخصیت افراد را لگدکوب میکند.
مهربانی را به قلب خود باز گردانیم. به اسم نقد سالم به دیگران حمله نکنیم. آنها را درک کنیم و از زاویه دید دیگران موقعیتها را بررسی کنیم. افرادی که زبان تلخ و گزندهای دارند، دیگران را از خود میرانند و دائم به روح دیگران خنجر میزنند.
۹- فریب دادن دیگران و سوء استفاده از اعتماد آنها
فریب دادن، گول زدن دیگران و سوء استفاده از آنان یک انتخاب است نه یک اشتباه قابل عذرخواهی. وقتی تصمیم میگیرید کسی را فریب دهید و موفق هم میشوید، فکر نکنید او احمق است یا فریبتان را خورده است، بلکه او بیش از آنچه سزاوارش بوده اید به شما اعتماد کرده است. با خودمان و دیگران صادق باشیم. صداقت پایه و اساس هر موفقیتی است.
۱۰- پنهان کردن خود واقعی
اگر همیشه خودتان را پشت نقاب پنهان کنید دیگران نمیتوانند به شما نزدیک شوند. این رفتار یکی از موقعیتهای سمی برای ارتباط است. فارغ از سن، نژاد و جنسیت، آنچه باعث زیبایی شما میشود، صداقت و شفافیت شماست. وقتی تظاهر به داشتن ویژگیهایی میکنید که فاقد آنها هستید، دیگران دیر یا زود متوجه میشوند و از شما دوری میکنند؛ بنابراین اگر ویژگیهایی را که به نمایش میگذارید واقعا دوست دارید آنها را کسب کنید. در غیر این صورت حقیقت شما حتما برای دیگران آشکار میشود و رهایتان خواهند کرد.
منبع: uut.ac.ir
دیدگاه تان را بنویسید