سرویس سبک زندگی فردا: از لحظهای که کودکان به دنیا میآیند، والدین سعی دارند رفتار آنها را شکل دهند و بر آنها نفوذ یابند اما در هر بچه صفات معینی وجود دارد که بخشی از شخصیت منحصر به فرد او را تشکیل میدهد. صفاتی که ما به عنوان پدر و مادر ممکن است روی آنها نظارتی نداشته باشیم. همچنان که سعی میکنیم بهتدریج همکاری و مسؤولیت و شهامت را به فرزندانمان بیاموزیم، بهجاست که این معیارهای درونی و نقشی که در شکلدهی فرزندانمان ایفا میکنند را بشناسیم.در ادامه این مطلب را به نقل از مهرخانه بخوانید. زهرا سه سال است که صاحب فرزند شده است. علیرغم اینکه با عشق و علاقه زیادی برای فرزندآوری اقدام کرده اما بعد از تولد فرزندش دچار افسردگی پس از زایمان شد. هومان نیز از آن دست نوزادان بیقرار بود که ساعت خواب و بیداریش معلوم نبود، درست شیر نمیخورد و با قرار گرفتن در هر محیط جدید قشقرق به پا میکرد. اوضاع برای زهرا روز به روز بدتر میشد تا اینکه هومان کمکم به حالت عادی بازگشت. زهرا میگوید: «یک سالی بود اوضاع خانه خیلی خوب بود. فرزندم آرامتر شده بود، افسردگی خودم درمان شده بود و کلاً اوضاع به روال افتاده بود. اما
اخیراً دوباره با هومان مشکل دارم. برای رسیدن به خواستههایش بسیار گریه میکند؛ حتی خواستهای که میداند حتماً اجابت میشود. غذا به خوبی نمیخورد، وزنش از همسالانش کمتر است. علیرغم اینکه کنترل کامل بر ادرار و مدفوع خود یافته است اما هنوز گاهی اوقات لباسش را خیس میکند و احساس میکنم این کارش فقط برای عصبیکردن من است. اصلاً بازی نمیکند و فقط توقع دارد من کنارش باشم و به جای او بازی کنم. دایم جیغ میزند و اگر بیتوجهی کنی خود را به زمین میکوبد. به هیچ عنوان نمیتوان حواسش را از موضوعی پرت کرد و کلاً بسیار بدقلق شده است. احساس استیصال میکنم و تصور میکنم به هیچ عنوان کنترلی بر اوضاع خانه و فرزندپروریم ندارم». هر کودکی که به دنیا میآید دارای خلق و خوی بهخصوص، شیوه رفتار، سرعت و روش ویژه رشد است؛ پرورش کودکان یعنی پرداختن به کیفیات فردی او، نه سعی در تغییر آنها. بنا بر نظر برخی پژوهشگران، هر نوزادی با خلق و خویی منحصر به فرد متولد میشود که عمدتاً در تمام دوران کودکی با او میماند. خلقوخو هیچ ربطی به هوش و استعداد ندارد بلکه به کیفیات منحصر به فردی که نوزاد با آن زاده شده است، مربوط است. بعضی از
بچهها در زمانهایی منظم میخوابند و بلند میشوند؛ درحالیکه ممکن است حالت کودک دیگری قابل پیشبینی نباشد. بعضی از بچه با صدای بلند، نور زیاد، غذای جدید، افراد غریبه و... کنار میآیند؛ درحالیکه برخی دیگر از هرگونه تغییری در محیط ناراحت میشوند. برخی از بچهها دارای گستره توجه طولانیتر هستند و برخی کوتاهتر. شیوه و روش واکنش هر کودکی بازتاب خلقوخوی اوست. شما باید با توجه به برخی از رفتارهای کودکتان بفهمید با این حالات به دنیا آمده است و از طریق تشخیص و پذیرش خلقوخوی کودکتان، درکی عمیقتر نسبت به او به دست میآورید. این امر به نوبه خود به شما کمک میکند از شیوه مخصوص فرزندتان تقدیر کنید و پذیرای او باشید. کمک به مادران برای شناخت منشأ بدقلقیهای کودکان یک ارتباط گرم و عاشقانه بین شما و کودکتان سبب تقویت رابطه بین شما خواهد شد و از بروز مشکلات رفتاری متعددی جلوگیری خواهد کرد. والدین آگاه به این نکته توجه دارند که برای حسن تربیت و شکوفایی استعدادها و توانایی فرزندان، باید در مراحل مختلف رشد و در شرایط و موقعیتهای گوناگون، به سه اصل توجه خاص داشته باشند: الف- ویژگیهای زیستی، شناختی، روانی و اجتماعی
فرزندان در دورههای مختلف رشد و تحول؛ ب- تبیین نیازهای رشد جسمانی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی در مراحل رشد؛ ج- اتخاذ مؤثرترین روشها به تناسب رشد و تحول کودک و نوجوان، برای حسن تأمین نیازها و شکوفایی استعدادها. البته سه فاکتور عنوانشده اصول اولیه هستند و لذا اتخاذ راهکار و راهبردها باید با در نظر گرفتن شرایط فرزندان صورت گیرد؛ به همین دلیل است که برخی معتقدند روش روشن و سرراستی برای برای ایجاد و تقویت رفتار درست وجود ندارد. خلقوخوی کودک شما، روش و سبک شما در نقش والدینی و همچنین شرایط و موقعیتها همگی در آنچه انجام میدهند مؤثر است.
برای هومان که به نظر بسیار بهانهگیر و بدقلق است توصیه میکنیم به شناسایی دلیل این همه بدقلقی پرداخته شود. بدقلقی کودکان عمدتاً از منابع مختلفی نشأت میگیرد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
تمایل به مشارکت: بچههای کوچک تقریباً هر کاری میکنند تا توجه شما را به سمت خود جلب کنند. به همین دلیل تشویق و قدردانی کردن از آنها هنگامی که کارها را به درستی انجام میدهند بسيار مهم است. اگر شما فقط زمانی که کار ناشایستی از آنها سر میزند به او توجه کنید، آنها به انجام آن کارها یا آن روش ادامه خواهند داد؛ چراکه تشنه جلب توجه شما هستند. احساس خشم: گاهی اوقات بچهها سعی میکنند نسبت به افرادی که احساس میکنند برايشان نوعی تهدید هستند واکنش نشان دهند. از احساس خشم کودکان با گفتن عباراتی نظیر «احتمالاً چون اسباببازیت خراب شده احساس خشم داری» آگاهی کسب کنید و از این طریق سعی کنید نام هیجانات مختلف را به او بیاموزید. احساس ضعف: بچهها به ندرت از این موضوع آگاهی کسب میکنند که نسبت به دنیای اطراف خود کنترل ناچیزی دارند و بهویژه اگر احساس عصبانیت، رنجش و بییاور بودن بکنند، به بروز برخی رفتارهای عجیب دست میزنند. ابراز احساسات بد و ناخوشایند: گاهی بچهها از طریق رفتارهایشان آنچه را نمیتوانند با کلمات بیان کنند به نمایش میگذارند؛ مانند احساس خشم و عصبانیت یا احساس ناراحتی و رنجش. در این موارد سعی کنید
به جای اینکه کودکتان را تنبیه کنید، مهر و محبت بیشتر، در آغوش گرفتن و همدردی را به او عرضه کنید. خستگی یا بیماری: همیشه از وضعیت جسمانی کودکتان و اینکه آیا خسته شده و یا بیمار است، اطلاع کسب کنید. زیرا در اینگونه موارد رفتار آنها بهشدت نامطلوب خواهد شد. کمآوردن شما: مراقبت از کودکان به تلاش، تقلا، صبر و حوصله و توان فزآیندهای نیازمند است و هیچکس نمیتواند در تمام لحظات تحمل کند. روزهایی خواهد بود که دیگر تحمل نخواهید کرد و کاری انجام میدهید که احتمالاً پس از مدتی از آن پشیمان شده و یا احساس بیکفایتی در خودتان میکنید. اگر این اتفاق افتاد، بگویید که متأسف هستید و او را مطمئن کنید که هنوز به او علاقهمند بوده و برایش توضیح دهید که رفتار شما درست نبوده است. به این روش درسهایی ارزشمند به او خواهید داد. اینها مواردی است که زهرا در برخورد با هومان حتماً باید مدنظر قرار دهد و با توجه به آنها رفتار مناسب را در برابر هومان اتخاذ کند تا از شدت نقنقهای او بکاهد. ارتباطی بهتر با کودکان صحبت کردن یکی از راههای برقراری ارتباط با کودکان است. گوش دادن و صحبت کردن دو نیمه فرآیند برقراری ارتباط است. در
ادامه به شما یاد خواهیم داد چگونه به طور مؤثر به حرف فرزندتان گوش دهید و در مقابل، چگونه احساساتتان را محترمانه بیان کنید: استفاده از جملات مثبت اگر به فرزندتان بگویید که چهکار باید انجام دهد، پاسخ بهتری به خواستهتان خواهد داد تا از او بخواهید که چه کاری را انجام ندهد. مثلاً گفتن «هومان جان، بگو چرا عصبانی هستی و جیغ میکشی؟» بهتر از گفتن «اینقدر جیغ نزن هومان!» است. فرصت پاسخ دادن به کودک برای کودکان با توجه به جوان بودن مغز آنها چند ثانیه طول میکشد تا آنچه را که شما گفتهاید بفهمند و نسبت به آن واکنش نشان دهند. بنابراین ضمن اینکه از جملات مثبت استفاده میکنید، فرصت کافی به کودکتان بدهید تا پیامهایی را که دریافت میکند در مغزش پردازش کرده و در خصوص واکنش مناسب تصمیمگیری کند. کوتاه و ساده کردن پیامها کودک شما تنها میتواند سه موضوع مختلف در هر جمله را بخاطر بیاورد. به عنوان مثال جمله «هومان جان، لطفاً اسباببازیت را بردار بیار و بعد بیا اینجا ببینم چی شده؟» پاسخ مناسبی به دنبال خواهد داشت؛ درحالیکه جمله «هومان، اینقدر جیغ نزن، بازیتو بکن، دوباره چی شده؟ چرا حرف نمیزنی» طولانی است و پاسخ
مناسب را در پی نخواهد داشت. صراحت در ارایه پیام داشتن حق انتخاب خوب است. این موضوع باعث مستقل بار آمدن فرزندتان میشود. به عنوان مثال «هومان دوست داری با هم نقاشی بکشیم یا بازی کنیم؟» یک جمله خوب توأم با حق انتخاب است. اما چنانچه از قبل برنامهریزی کردهاید، بهتر است چنین سؤالی نپرسید. با پرسیدن جمله «میخواهی الان بریم حمام؟» مجوز دادن پاسخ «نه» را به کودکتان میدهید.
محترم شمردن صفات ویژه رشد فرزندان، خود میتواند به آنها کمک کند. این وظیفه والدین است که بیندیشند، قدر بشناسند و فرصتهایی را برای رشد فرزندشان به وجود آورند، نه اینکه او را مجبور کنند طوری باشد که آرزویش را دارند یا او را هل دهند. این بدان معنی است که شما زمان و مکان کافی در اختیار کودکان قرار دهید تا وقتی آماده بودند بتوانند رشد خود در زمینههای مختلف را شروع و به سرانجام برسانند. شما فقط موظف هستید شرایط را مهیا سازید. شما مسیر را هموار کنید، کودکان خودشان میدانند چگونه مسیر را به درستی طی کنند.
دیدگاه تان را بنویسید