سرویس سبک زندگی: آیا میدانید افسردگی چیست، چه علائمی دارد و چگونه درمان میشود؟ افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی است که به احساس غم یا تجربهی بحرانهای زندگی محدود نمیشود و به تشخیص زودهنگام و اقدامات درمانی مناسب نیاز دارد. چنانچه این بیماری در مراحل اولیه تشخیص داده شود، فرد بسته به تجویز پزشک از طریق دریافت دارو، شرکت در جلسات رواندرمانی یا حتی تغییرات سبک زندگی به میزان قابل توجهی بهبود خواهد یافت. اما اگر هیچ اقدامی جهت مداوای این بیماری انجام نپذیرد، میتواند پیامدهای فاجعهباری را نه تنها برای خود فرد بلکه برای همهی اعضای خانواده رقم بزند. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت چطور میخوانیم.
آمارها در ایران حاکی از شیوع روزافزون افسردگی در کشور است. به گفتهی وزیر بهداشت به نقل از همشهری آنلاین، بیش از ۱۲درصد مردم ایران افسرده هستند. برخی افراد در طول زندگی شاید فقط یکبار به این وضعیت دچار شوند، در حالیکه افسردگی برای بسیاری دیگر یک وضعیت تکرارشونده است. هر دورهی این بیماری در صورت عدم درمان ممکن است چند ماه تا چند سال ادامه پیدا کند. افراد مبتلا به افسردگی حاد حتی احتمال دارد به درجهای از ناامیدی برسند که دست به خودکشی بزنند. این در حالی است که شناخت علائم افسردگی نقش بهسزایی در پیشگیری از افزایش وخامت این بیماری دارد.
علائم افسردگی
افسردگی مانند سایر اختلالات روانی با علائمی همراه است که روند عادی زندگی روزمره را تغییر میدهند.
تغییرات خواب
بسیاری از مبتلایان به افسردگی با تغییرات الگوی خواب مواجه میشوند. تغییر الگوی خواب گاهی به شکل بیخوابی و گاهی به شکل خوابِ زیادتر از حد معمول بروز میکند. صبح خیلی زود بیدار شدن از جمله علائم شایع در افسردگیهای حاد است.
تغییرات اشتها
گاهی مبتلایان به افسردگی در قالب مکانیسم مقابله، به کمخوری یا پرخوری روی میآورند. این تغییر اشتها میتواند منجر به کاهش یا افزایش وزن شدید شود.
عدم تمرکز
برخی مبتلایان به افسردگی حاد قادر به تمرکز نیستند. گاهی این افراد در روزنامه خواندن یا دنبال کردن ماجراهای سریالهای تلویزیونی نیز دچار مشکل میشوند و تصمیمگیریها، حتی تصمیمات پیشپاافتاده، برایشان دشوار میشود.
کمبود انرژی
مبتلایان به افسردگی معمولا احساس خستگی شدید میکنند، در فکر کردن کُند میشوند و قادر به انجام فعالیتهای عادی روزمره نیستند.
بیعلاقگی
مبتلایان به افسردگی ممکن است علاقهی خود را به انجام فعالیتهای عادی روزمره از دست بدهند یا ظرفیت تجربهی خوشی و لذت را نداشته باشند. این افراد حتی احتمال دارد به بیاشتهایی یا عدم تمایلات جنسی دچار شوند.
کمبود اعتمادبهنفس
مبتلایان به افسردگی مدام در فکر کاستیها و ناکامیهایشان هستند و احساس گناه و درماندگی شدید میکنند. افکاری مانند «من یه بازندهام.» یا «دنیا جای خیلی ترسناکیه.» بر ذهن این افراد چیره میشود.
ناامیدی
افسردگی موجب میشود فرد احساس کند دیگر هیچ اتفاق خوشایندی در راه نیست. معمولا به دنبال این نگرش منفی، افکار خودکشیگرایانه بروز میکنند که باید بسیار جدی گرفته شوند.
تغییرات حرکتی
برخی مبتلایان به افسردگی به لحاظ قوای جسمی تحلیل میروند یا دچار بیقراری حرکتی میشوند، مثلا ممکن است صبح خیلی زود بیدار شوند و ساعتها در اتاق قدم بزنند.
دردهای جسمی
عدهای از مبتلایان به افسردگی به جای اینکه از احساسات اندوهبار خود حرف بزنند، مدام از سردرد یا ناراحتیهای معده شکایت میکنند.
تشخیص افسردگی موضوع پیچیدهای است، چرا که گاهی دورههای افسردگی بخشی از اختلال دوقطبی یا سایر بیماریهای روانی محسوب میشوند. در جوامع غربی، مبتلایان به افسردگی معمولا دربارهی حالات یا احساساتشان حرف میزنند. اما در جوامع شرقی، معمولا به دردهای جسمی اشاره میشود. به همین دلیل توصیه میشود افراد به درمانگرانی مراجعه کنند که از فرهنگ خودشان هستند یا درک بالایی از پیشینهی فرهنگی بیمار دارند.
عوامل افسردگی
افسردگی فقط به یک علت خاص محدود نمیشود. گاهی این بیماری در پی ناملایمات زندگی، بیماریهای جسمی یا سایر عوامل محرک بروز میکند و گاهی نیز به طور ناگهانی بدون اینکه با هیچیک از این موارد مرتبط باشد، ظاهر میشود. دانشمندان معتقدند عوامل متعددی در ابتلا به افسردگی نقش دارند.
تروما
تجربهی تروما یا ضربهی روحی در سنین پایین میتواند منجر به تغییرات درازمدت در نوع واکنش مغز نسبت به ترس و استرس شود. به دلیل این تغییرات مغزی، احتمال بروز افسردگی در افرادی که سابقهی ترومای دوران کودکی دارند، بیشتر است.
ژنتیک
در برخی موارد، اختلالات خُلقی و افکار خودکشیگرایانه ممکن است زمینهی ژنتیکی داشته باشند، اما ژنتیک فقط یکی از عوامل افزایشدهندهی خطر ابتلا به افسردگی است. ۱۰۰درصدِ ژنهای دوقلوهای همسان با یکدیگر تشابه دارند، در حالیکه فقط ۳۰درصد احتمال میرود هر دو نفرشان به افسردگی مبتلا شوند. علائم افسردگی در افرادی که زمینهی ژنتیکی دارند، معمولا در سنین پایینتر ظاهر میشود. ناگفته نماند که علاوه بر عامل ژنتیک، عوامل دیگری نیز مانند شرایط و اتفاقات زندگی در ابتلای این افراد به افسردگی مؤثر هستند.
شرایط زندگی
وضعیت تأهل، موقعیت مالی و مکان زندگی از جمله عوامل تأثیرگذار در بروز افسردگی هستند. اما این فرضیه نیز همواره مطرح است که شاید بتوان برعکس، افسردگی را عامل بروز شرایط نامساعد زندگی دانست. مثلا شیوع افسردگی در افراد بیخانمان بیشتر است، اما در برخی موارد نیز احتمال میرود که خودِ افسردگی عامل آوارگی این افراد بوده باشد.
ساختار مغز
مطالعهی تصاویر مغزی حاکی از کاهش فعالیت لوب پیشانی مغز در مبتلایان به افسردگی است. همچنین گفته میشود الگوهای مغزی این افراد هنگام خواب متفاوت است. افسردگی در طرز پاسخگویی غدهی هیپوفیز و هیپوتالاموس نسبت به تحریکات هورمونی نیز تغییر ایجاد میکند.
سایر شرایط پزشکی
احتمال ابتلا به افسردگی در افرادی که سابقهی ابتلا به اختلالات خواب، درد مزمن، اضطراب یا اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) دارند، بیشتر است.
مواد مخدر
اعتیاد به مواد مخدر احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش میدهد.
چه افرادی به افسردگی مبتلا میشوند؟
افسردگی مختص گروه خاصی نیست و در تمامی سنین، نژاد، اقوام و طبقات اجتماعیـاقتصادی بروز میکند. اما تجربهی این بیماری در افراد مختلف متفاوت است.
مردان
مردان معمولا به دلایل فرهنگی از افسردگی خود بیشتر خجالتزده میشوند و از این رو، سعی میکنند این بیماری را تاب بیاورند یا به قول خودشان با مصرف مواد مخدر خوددرمانی کنند. عدم درمان افسردگی در مردان میتواند پیامدهای فاجعهباری به همراه داشته باشد، چرا که آمار خودکشیهای منجر به فوت در مردان بیشتر است.
زنان
عوامل مختلفی از جمله ژنتیک، بیولوژی، باروری، تغییرات هورمونی و روابط بینفردی در ابتلای زنان به افسردگی نقش دارند.
بسیاری از زنان در دوران قاعدگی دچار تغییرات رفتاری و جسمی مانند احساس افسردگی و تحریکپذیری میشوند. عدهی زیادی از زنان افسرده علائم شدیدتری را در دوران پیش از قاعدگی تجربه میکنند. در مبتلایان به سندرم پیش از قاعدگی (PMS) و اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD)، علائم افسردگی تا زمان آغاز قاعدگی به تدریج شدیدتر میشوند. پژوهشگران سعی دارند بدانند تغییر دورهای هورمونها چگونه بر ساختار شیمیایی مغز در مبتلایان به افسردگی تأثیر میگذارد.
همچنین بسیاری از زنان پس از زایمان به اختلالات خُلقی مقطعی دچار میشوند. از جملهی این اختلالات خلقی میتوان به افسردگی پس از زایمان اشاره کرد. این عارضه که به فاصلهی کوتاهی پس از وضعحمل بروز میکند، موجب اضطراب، بیخوابی، گریه یا افکاری مانند آسیب رساندن به خود یا نوزاد میشود و به همین دلیل، انجام فعالیتهای عادی روزمره برای فرد به سختی امکانپذیر است.
سالخوردگان
افسردگی در سالخوردگان معمولا درماننشده باقی میماند، چرا که بسیاری از این افراد افسردگی را یکی از پیامدهای طبیعی افزایش سن و نیز یک واکنش طبیعی در مقابل مسائل جسمی، روحی و اجتماعی مرتبط با سالخوردگی میدانند. علائم افسردگی در افراد سالخورده ممکن است با علائمی که در جوانترها دیده میشود، متفاوت باشد. چند نمونه از علائم افسردگی در سنین سالخوردگی عبارتند از اختلالات حافظه، دردهای مبهم و توهم. همچنین افسردگی میتواند عارضهی جانبی داروهایی مانند داروهای فشارخون، حملهی قلبی، سکته، شکستگی لگن یا دِژِنِراسیون ماکولا باشد که معمولا در سالخوردگی تجویز میشوند و با بروز افسردگی نیز مرتبط هستند.
کودکان و نوجوانان
تمامی کودکانِ در حال رشد به طور طبیعی در مقاطعی با بحرانهای احساسی مواجه میشوند، اما گاهی این مقاطع بحرانی در برخی کودکان منجر به افسردگی میشود. احتمال ابتلا به افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال کمتوجهی-بیشفعالی، اختلال یادگیری، اختلال اضطراب و اضطراب نافرمانی مقابلهجویانه (ODD) بیشتر است. همچنین استرس شدید، تروما یا سابقهی خانوادگی اختلالات خُلقی از جمله عواملی هستند که احتمال بروز افسردگی را در سنین پایین افزایش میدهند.
کودکان افسرده معمولا از وجود درد شکایت میکنند و کمتر از احساساتشان حرف میزنند، اما علائم افسردگی در نوجوانان متفاوتتر است. پرخاشگری، رفتارهای پرخطر، مصرف مواد مخدر، اُفت تحصیلی و فرار نمونههایی از این علائم هستند که باید جدی گرفته شوند. آمار خودکشی در نوجوانان افسرده بالاتر است. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، خودکشی سومین عامل مرگومیر نوجوانان ۱۵ تا ۱۹ ساله است.
درمان افسردگی
افسردگی بیماری مخربی است که معمولا به درمان جواب میدهد، فقط کافی است با مراجعه به مراکز درمانی نسبت به پیگیری بیماری خود کوشا باشید.
دارودرمانی: داروهای ضدافسردگی، تثبیتکنندههای خُلقی و داروهای آنتیسایکوتیک (ضد روانپریشی)
روان درمانی: رفتار درمانی شناختی (CBT)، درمان خانوادهمحور و درمان بینفردی
درمان تحریک مغزی: درمان الکتروشوک (ECT) و تحریک مغناطیسی جمجمهای تکرارشونده (RTMS)
نور درمانی: در این روش، فرد با استفاده از یک جعبهی نور در معرض طیف کامل نور قرار میگیرد تا میزان ترشح هورمون ملاتونین تنظیم شود.
ورزش
درمانهای جایگزین: طب سوزنی، مراقبه و تغذیهدرمانی
استراتژیهای خود مدیریتی
رویکردهای ذهن/جسم/روح: مدیتیشن، ایمان و دعا
اعتیاد و بیماریهایی مانند اختلال استرس پس از حادثه (PTSD) و اختلال کمتوجهی-بیشفعالی از جمله وضعیتهایی هستند که درمان افسردگی را مشکلتر از حد معمول میسازند. این در حالی است که چنانچه هر یک از این موارد با موفقیت درمان شوند، علائم افسردگی نیز معمولا بهبود مییابند.
دیدگاه تان را بنویسید